Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 120 (8 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
greyhound
U
غربال سیمی
greyhounds
U
غربال سیمی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
griddle
U
غربال سیمی کارگران
griddles
U
غربال سیمی کارگران
trommel
U
غربال سیمی استوانه شکلی مخصوص سنگ معدن
Other Matches
wire cloth
U
تور سیمی پارچه سیمی پرده سیمی
non rotating wire rope
U
طناب سیمی یک سو با مغزی طناب سیمی نپیچ
screened
U
غربال
riddles
U
غربال
harp
U
غربال
screening, screenings
U
غربال
bar screen
U
غربال
screens
U
غربال
screener
U
غربال چی
mesh
U
غربال
meshes
U
غربال
meshing
U
غربال
ethmoid
U
غربال
cribble
U
غربال
bunt
U
غربال
jigger
U
غربال
screen
U
غربال
riddle
U
غربال
riddles
U
غربال کردن
scalps
U
الک غربال
screening
U
غربال زنی
scalp
U
الک غربال
riddle
U
غربال کردن
gipsify
U
غربال بندکردن
screen grid
U
توری غربال
thermal scanning
U
غربال گرمایی
gipsyhood
U
غربال بندی
sieve
U
غربال کردن
winnow
U
غربال کردن
sieved
U
غربال کردن
sieves
U
غربال کردن
sieving
U
غربال کردن
gipsydom
U
غربال بندی
coarse sieve
U
غربال سوراخ درشت
He carries water in asieve.
<proverb>
U
آب در غربال یمل مى کند.
canvasses
U
الک یا غربال کردن
canvassing
U
الک یا غربال کردن
canvass
U
الک یا غربال کردن
sieve
U
غربال الک کردن
sieved
U
غربال الک کردن
sieves
U
غربال الک کردن
sieving
U
غربال الک کردن
canvassed
U
الک یا غربال کردن
greyhounds
U
در تاوه پختن غربال کردن
greyhound
U
در تاوه پختن غربال کردن
gipsyism
U
غربال بندی اطواروحرکات کولی ها
stringed
U
سیمی
wiry
U
سیمی
open wire line
U
خط سیمی هوایی
open wire line
U
خط سیمی لخت
lang's lay wire rope
U
طناب سیمی یک سو
wire rope
U
طناب سیمی
wire netting
U
تور سیمی
wire hinge
U
لولای سیمی
wire gauze
U
توری سیمی
wire drag
U
لاروب سیمی
wire core
U
مغزی سیمی
wire ropes
U
طنابهای سیمی
wirework
U
کارهای سیمی
wire beater
همزن سیمی
three wire system
U
دستگاه سه سیمی
three wire generator
U
دینام سه سیمی
backstop
U
حصار سیمی
stringed instruments
U
سازهای سیمی
hawser
U
طناب سیمی
hawsers
U
طناب سیمی
cabled
U
طناب سیمی
netting
U
تور سیمی
tightwire
U
طناب سیمی
netting
U
شبکه سیمی
cable
U
طناب سیمی
fanner
U
غربال یا اسبابی که اشغال وکاه را بوجاری میکند بادبزن
wire netting
U
بافت توری سیمی
sarrated wire rope
U
طناب سیمی دندانهای
plated wire memory
U
حافظه سیمی اندوده
quadded cable
U
کابل چهار سیمی
phantomed cable
U
کابل چهار سیمی
phantom circuit
U
مدار چهار سیمی
magnetic wire recording
U
ضبط صوت سیمی
beach matting
U
تور سیمی ساحلی
screen
U
تور سیمی نصب کردن
screened
U
تور سیمی نصب کردن
screens
U
تور سیمی نصب کردن
phantoplex telegraphy
U
تلگراف چهار سیمی مرکب
string band
U
دسته موزیک سازهای سیمی
screening, screenings
U
تور سیمی نصب کردن
wired glass
U
شیشه دارای شبکه سیمی در متن ان
cord
U
سیمی که وسیله را به سوکت وصل میکند
screens
U
تور سیمی پنجره توری دار
cords
U
سیمی که وسیله را به سوکت وصل میکند
screening, screenings
U
تور سیمی پنجره توری دار
wire glass
U
شیشه دارای شبکه سیمی در متن ان
screen
U
تور سیمی پنجره توری دار
omnibus wire
U
سیمی که همگی جریان الکتریک از ان می گذرد
screened
U
تور سیمی پنجره توری دار
acoustic screen
تور سیمی قابل نفوذ صدا در میکروفن
viola d'amore
U
ویولون دارای 7 سیم زهی و 7 تار سیمی
headstay
U
سیمی که دکل را بسمت جلوقایق نگاه میدارد
staple
U
سوزن
[حرف ]
یو شکل
[برای محکم کردن سیمی به دیوار]
cable suspension bridge
U
پلی که از رشتههای سیمی بهم تابیده درست شده باشد
rope chaff
U
وسایل تولید پارازیت دردستگاه رادار که با طناب سیمی درست میشود
DC
U
روش ارتباط با استفاده از باسهای روی یک مدار سیمی مثل سیستم تلگراف
screening, screenings
U
تور سیمی که در دهنه ابگذرهای پوشیده جهت جلوگیری از ورود اشغال نصب میشود
screen
U
تور سیمی که در دهنه ابگذرهای پوشیده جهت جلوگیری از ورود اشغال نصب میشود
screened
U
تور سیمی که در دهنه ابگذرهای پوشیده جهت جلوگیری از ورود اشغال نصب میشود
screens
U
تور سیمی که در دهنه ابگذرهای پوشیده جهت جلوگیری از ورود اشغال نصب میشود
the wind drowned the strigs
U
سازهای بادی صدای سازهای سیمی را خفه میکند
Faraday cage
U
صفحه فلزی یا سیمی متصل به زمین که وسایل حساس را کامل حفظ میکند به طوری که هیچ واسط ی از جریان الکترومغناطیسی ایجاد نشود
screened
U
الک کردن غربال کردن
screens
U
الک کردن غربال کردن
screen
U
الک کردن غربال کردن
screening, screenings
U
الک کردن غربال کردن
wire matrix printer
U
یک چاپگر برخوردی که علائم ماتریس نقطهای را در هربار علامت با فشردن انتهای سیم معینی بر روی نوارمرکبی و کاغذ چاپ میکند چاپگر ماتریسی سیمی
pad
U
ناحیهای از مس مسطح روی یک تخته مدار چاپی که محل اتصال سیمهای تشکیل دهنده مدار بوده و به وسیله ان انتقال میان سیمی از یک طرف تخته مدار چاپی به طرف دیگر صورت می گیرد پر کردن فیلدی از داده بافضای خالی دفترچه یادداشت
pads
U
ناحیهای از مس مسطح روی یک تخته مدار چاپی که محل اتصال سیمهای تشکیل دهنده مدار بوده و به وسیله ان انتقال میان سیمی از یک طرف تخته مدار چاپی به طرف دیگر صورت می گیرد پر کردن فیلدی از داده بافضای خالی دفترچه یادداشت
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com