English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 26 (4 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
snacks U غذاهای سرپایی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
snacks U غذاهای سبک
side dish U غذاهای فرعی
subsidiary foods U غذاهای تکمیلی
different kinds of food U غذاهای جوربه جور
polyphagia U خورنده غذاهای گوناگون
lunchroom U رستورانی که غذاهای مختصرواماده دارد
seafood U غذاهای مرکب از جانوران دریایی
Mexican food is hot 9spicy). U غذاهای مکزیکی تند است
luncheonettes U رستوران یا محلی که غذاهای مختصر و سبک را می فروشد
smorgasbord U میز غذاهای متنوع که شخص از ان انتخاب میکند
luncheonette U رستوران یا محلی که غذاهای مختصر و سبک را می فروشد
walking patient U مریض سرپایی
panton U کفش سرپایی
outpatient U مریض سرپایی
snack U خوراک سرپایی
snacks U خوراک سرپایی
sandal U صندل سرپایی
sandals U صندل سرپایی
dispensaries U مریضخانه سرپایی
dispensary U مریضخانه سرپایی
babooch U کفش سرپایی
baboosh U کفش سرپایی
babouche U کفش سرپایی
outpatient U بیمار سرپایی
outpatient U بیمار سرپایی بیمارستان
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com