Perdic | عیسوی اسپانیولی که تابع پادشاهان عرب بود | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (5 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	mozarrab U	عیسوی اسپانیولی که تابع پادشاهان عرب بود

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	nest U	1-درج تابع در یک برنامه یا تابع اصلی دیگر. 2-استفاده از تابع که بازگشتی خود را صدا میکند
	nests U	1-درج تابع در یک برنامه یا تابع اصلی دیگر. 2-استفاده از تابع که بازگشتی خود را صدا میکند
	copt U	عیسوی
	christianize U	عیسوی کردن
	christianization U	عیسوی سازی
	book og kings U	کتاب پادشاهان
	dynasty U	خاندان پادشاهان
	dynasties U	خاندان پادشاهان
	diadem U	سربندیا پیشانی بند پادشاهان
	dynast U	عضو سلسله پادشاهان سرسلسله
	dynastical U	وابسته بیک سلسله پادشاهان
	diadems U	سربندیا پیشانی بند پادشاهان
	constable of france U	فرمانده کل قوادرغیاب پادشاهان پیشین فرانسه
	Fatimid U	[پادشاهان اسلامی که در مصر حکومت می کردند.]
	hyksos U	نام سلسلهای از پادشاهان مصر که چوپانی میکردند
	curtana U	شمشیر رحمت :شمشیربی نوکی که درتاج گذاری پادشاهان انگلیس پیشاپ
	equivalence U	1-تابع And 2-تابع منط قی که وقتی خروجی آن درست است که هر دو ورودی مثل هم باشند
	spaniard U	اسپانیولی
	Spanish U	اسپانیولی
	hispanic U	اسپانیولی
	libraries U	تابع نرم افزاری که کاربری می توند وارد برنامه اش شود تا تابع ای بی درد سر را ایجاد کند
	library U	تابع نرم افزاری که کاربری می توند وارد برنامه اش شود تا تابع ای بی درد سر را ایجاد کند
	stubbing U	تابع برنامه کوتاه که حاوی توضیحاتی برای شرح کد اجرایی است که در تابع درج خواهد شد
	stubbed U	تابع برنامه کوتاه که حاوی توضیحاتی برای شرح کد اجرایی است که در تابع درج خواهد شد
	stub U	تابع برنامه کوتاه که حاوی توضیحاتی برای شرح کد اجرایی است که در تابع درج خواهد شد
	stubs U	تابع برنامه کوتاه که حاوی توضیحاتی برای شرح کد اجرایی است که در تابع درج خواهد شد
	matadors U	گاوباز اسپانیولی
	pistole U	لیره اسپانیولی
	matador U	گاوباز اسپانیولی
	malaguena U	نوعی رقص اسپانیولی
	saraband U	رقص سنگین اسپانیولی
	jennet U	اسب اسپانیولی کوچک
	flota U	دسته کشتیهای اسپانیولی
	piastre or ter U	سکه سیمین اسپانیولی
	fandango U	یکجور رقص اسپانیولی
	fandangos U	یکجور رقص اسپانیولی
	tango U	رقص چهارضربی اسپانیولی
	pelota U	بازی تنیس اسپانیولی
	tangoed U	رقص چهارضربی اسپانیولی
	tangoing U	رقص چهارضربی اسپانیولی
	tangos U	رقص چهارضربی اسپانیولی
	cha cha U	نوعی رقص تند اسپانیولی
	sherries U	شراب شیرین یا تلخ اسپانیولی
	They were talking in Spanish . U	بزبان اسپانیولی صحبت می کردند
	sherris U	شراب شیرین یا تلخ اسپانیولی
	sherry U	شراب شیرین یا تلخ اسپانیولی
	morisco U	عرب اسپانیولی ارایش عربی
	sombreros U	کلاه لبه پهن اسپانیولی
	sombrero U	کلاه لبه پهن اسپانیولی
	tent U	اموختن نوعی شراب شیرین اسپانیولی
	peseta U	سکه اسپانیولی با ارزش تقریبی 01پنس
	tents U	اموختن نوعی شراب شیرین اسپانیولی
	ombre U	نوعی بازی ورق سه نفری اسپانیولی
	omber U	نوعی بازی ورق سه نفری اسپانیولی
	controvrsism U	روش فکری گروهی ازروشنفکران قرون وسطی که بدون اعتقاد به هدفهای انقلابی به دفاع از حقوق افراد در مقابل پادشاهان می پرداختند
	mestiza U	کسیکه زاده اسپانیولی و هندی وامریکایی باشد
	galleon U	کشتی بادبانی بازرگانی یاجنگی اسپانیولی قرن پانزدهم
	galleons U	کشتی بادبانی بازرگانی یاجنگی اسپانیولی قرن پانزدهم
	re-entry U	فراخوانی تابع از خود تابع اجرای برنامه در خود برنامه
	re entry U	فراخوانی تابع از خود تابع اجرای برنامه در خود برنامه
	citizen U	تابع
	adjectives U	تابع
	accessory U	تابع
	subordinative U	تابع
	suffragan U	تابع
	adjective U	تابع
	subordinating U	تابع
	servitor U	تابع
	sequent U	تابع
	sequela U	تابع
	amenable U	تابع
	subordinates U	تابع
	subordinate U	تابع
	submission U	تابع
	tributaries U	تابع
	function U	تابع
	subjects U	تابع
	subject U	تابع
	functions U	تابع
	functioned U	تابع
	tributary U	تابع
	dependants U	تابع
	dependant U	تابع
	subjected U	تابع
	subjecting U	تابع
	citizens U	تابع
	passives U	تابع
	passive U	تابع
	subalterns U	تابع
	subaltern U	تابع
	ancillary U	تابع
	function code U	کد تابع
	apanage U	تابع
	subordinated U	تابع
	dependent U	تابع
	subservient U	تابع
	incidents U	تابع
	incident U	تابع
	subsidiaries U	تابع
	subsidiary U	تابع
	function generator U	تابع زا
	follwer U	تابع
	power function U	تابع توان
	partition function U	تابع تقسیم
	control function U	تابع کنترلی
	power function U	تابع توانی
	frequency dependant U	تابع فرکانس
	point function U	تابع نقطهای
	continuous function U	تابع پیوسته
	demand function U	تابع تقاضا
	consumption function U	تابع مصرف
	cost function U	تابع هزینه
	phi gamma function U	تابع فی- گاما
	function generator U	مولد تابع
	function invocation U	احضار تابع
	generating function U	تابع مولد
	frequency function U	تابع بسامد
	decreasing function U	تابع نزولی
	echelons U	ردههای تابع
	echelon U	ردههای تابع
	eigenfunction U	تابع مشخصه
	elementary function U	تابع ابتدایی
	even function U	تابع زوج
	proper function U	ویژه تابع
	proper function U	مشخصه تابع
	external function U	تابع برونی
	generating function U	تابع زاینده
	production function U	تابع تولید
	eigenfunction U	ویژه تابع
	distribution function U	تابع توزیع
	dependent variable U	متغیر تابع
	discontinuous function U	تابع ناپیوسته
	discriminant function U	تابع تشخیص
	power function U	تابع قدرت
	preference function U	تابع رجحان
	preference function U	تابع ترجیح
	exponential function U	تابع نمائی
	probability function U	تابع احتمال
	density function U	تابع چگالی
	partial function U	تابع جزئی
	linear function U	تابع خطی
	load function U	تابع بار
	logarithmic function U	تابع لگاریتمی
	impluse function U	تابع ضربهای
	impedance function U	تابع امپدانس
	hyperbolic function U	تابع هذلولی
	dependent U	تابع نامستقل
	logic function U	تابع منطقی
	logical function U	تابع منطقی
	increasing function U	تابع فزاینده
	increasing function U	تابع صعودی
	lagrangian function U	تابع لاگرانژی
	exponential function U	تابع نمایی
	inverse function U	تابع وارون
	inverse function U	تابع معکوس
	intrinsic function U	تابع فطری
	integrand U	تابع زیرانتگرال
	input function U	تابع اولیه
	hamiltonian function U	تابع هامیلتونی
	aggregate demand function U	تابع تقاضای کل
	normal function U	تابع بهنجار
	characteristic function U	ویژه تابع
	characteristic function U	مشخصه تابع
	normalized function U	تابع بهنجار
	objective function U	تابع هدف
	of iranian nationality U	تابع ایران
	hamiltonian function U	تابع هامیلتون
	gibbs function U	تابع گیبس
	characteristic function U	تابع مشخصه
	built in function U	تابع توکار
	aggregate production function U	تابع تولید کل
	allocation function U	تابع تخصیص
	analytical function U	تابع تحلیلی
	approximating function U	تابع تقریب
	approximation function U	تابع تقریب
	boolean function U	تابع بولی
	minimal function U	تابع کمین
	partial function U	پاره تابع
	real function U	تابع حقیقی
	integral U	تابع اولیه
	to heel U	تابع دراختیار
	weight function U	تابع وزنی
	threshold function U	تابع استانهای
	tax function U	تابع مالیات
	sub U	تحت تابع
	subordination U	تابع [مطیع]
	subs U	تحت تابع
	well behaved function U	تابع خوشرفتار
	supply function U	تابع عرضه
	subsumption U	تابع [مطیع]
	temperature function U	تابع دما
	functions U	طرزکار تابع
	subdominant U	تابع تبعی
	wave function U	تابع موجی
	vassal U	تابع پیرو
	utility function U	تابع کاربردی
	transfer function U	تابع انتقال
	transformation function U	تابع تبدیل
	trial function U	تابع ازمایشی
	trigonometric function U	تابع مثلثاتی