English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 121 (4 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
to find f.with U عیب جستن از
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
isolationism U سیاست مبتنی برکناره گیری و دوری جستن ازجریانات سیاسی جهان و نیزقطع رابطه اقتصادی با سایرکشورها
jump U جستن
jumped U جستن
jumps U جستن
best U برتری جستن
leap U جستن دویدن
leaped U جستن دویدن
leaps U جستن دویدن
assist U شرکت جستن
assisted U شرکت جستن
assisting U شرکت جستن
assists U شرکت جستن
renounce U تبری جستن از
renounced U تبری جستن از
renounces U تبری جستن از
renouncing U تبری جستن از
outstrip U عقب گذاشتن پیشی جستن از
outstripped U عقب گذاشتن پیشی جستن از
outstripping U عقب گذاشتن پیشی جستن از
outstrips U عقب گذاشتن پیشی جستن از
hip U جستن پریدن
hips U جستن پریدن
anticipate U پیش گرفتن بر سبقت جستن بر
anticipated U پیش گرفتن بر سبقت جستن بر
anticipates U پیش گرفتن بر سبقت جستن بر
anticipating U پیش گرفتن بر سبقت جستن بر
rocket U راکت با سرعت از جای جستن بطور عمودی از زمین بلندشدن
rocketed U راکت با سرعت از جای جستن بطور عمودی از زمین بلندشدن
rocketing U راکت با سرعت از جای جستن بطور عمودی از زمین بلندشدن
rockets U راکت با سرعت از جای جستن بطور عمودی از زمین بلندشدن
excel U تفوق جستن بر
excelled U تفوق جستن بر
excelling U تفوق جستن بر
excels U تفوق جستن بر
find U جستن تشخیص دادن
finds U جستن تشخیص دادن
shoot forth U بالا جستن
shoot out U بالا جستن
shoot-out U بالا جستن
shoot-outs U بالا جستن
surpass U بهتر بودن از تفوق جستن
surpassed U بهتر بودن از تفوق جستن
surpasses U بهتر بودن از تفوق جستن
denied U تبری جستن
denies U تبری جستن
deny U تبری جستن
denying U تبری جستن
bounce U پس جستن
bounced U پس جستن
bounces U پس جستن
transcend U سبقت جستن
transcended U سبقت جستن
transcending U سبقت جستن
transcends U سبقت جستن
scoot U بسرعت ومثل تیر شهاب رفتن جستن
scooted U بسرعت ومثل تیر شهاب رفتن جستن
scooting U بسرعت ومثل تیر شهاب رفتن جستن
scoots U بسرعت ومثل تیر شهاب رفتن جستن
emulate U برابری جستن با پهلو زدن
emulated U برابری جستن با پهلو زدن
emulates U برابری جستن با پهلو زدن
emulating U برابری جستن با پهلو زدن
overridden U برتری جستن بر
override U برتری جستن بر
overrides U برتری جستن بر
overrode U برتری جستن بر
spring U جستن
springs U جستن
trump U مغلوب ساختن پیشی جستن
trumps U مغلوب ساختن پیشی جستن
escape U رهایی جستن خلاصی جستن
escaped U رهایی جستن خلاصی جستن
escapes U رهایی جستن خلاصی جستن
escaping U رهایی جستن خلاصی جستن
forestall U پیش جستن بر
forestalled U پیش جستن بر
forestalls U پیش جستن بر
outrun U پیشی جستن بر
outrunning U پیشی جستن بر
outruns U پیشی جستن بر
antecede U برتری جستن
get the start of U سبقت جستن بر
out act U پیشی جستن از
out maneuver U تفوق جستن در مانور
outbalance U پیشی جستن
outguess U سبقت جستن
outjockey U جستن بر
outvie U برتری جستن از
overjump U بیش از اندازه نیروی خود جستن
overleap U جستن از
overleap U جستن از روی نادیده گذشتن از
overtop U برتی جستن بر
overtop U برتری جستن از
purgation U برائت جستن
to carry sword U شمشیر جستن
to escape with life and limb U سختی رهایی جستن
to find fault with U عیب جستن
to gain a ccess U تقرب جستن
to gain a over U برتری یاتفوق جستن بر
to gain the upper hand U تفوق جستن
Other Matches
to make approaches U وسایل نزدیک شدن جستن دسترس جستن
to seek refuge U پناه جستن
to seek shelter U پناه جستن
to come out of the woods <idiom> U از خطر جستن
to be out of the woods <idiom> U از خطر جستن
to be over the hump [American] <idiom> U از خطر جستن
to be over the worst <idiom> U از خطر جستن
to be off the hook <idiom> U از خطر جستن
to make a pounce U ناگهان جستن
to keep one's distance U دوری جستن
to give the go by to U پیشی جستن بر
to get the better of U پیشی جستن بر
to get the upper hand U پیشی جستن
wager of law U تبری جستن با سوگند
to get the upper hand U برتری جستن تفوق پیدا کردن
to have recourse to a person U بکسی توسل جستن یامتوسل شدن
toget the start of one's rival U بررقیبان خود پیشی یا سبقت جستن
to steal a march on any one U بر کسی پیشدستی کردن یاسبقت جستن
view halloo U فریاد شکارچی پس ازمشاهده بیرون جستن روباه از پناهگاه
to pounce on somebody U به کسی ناگهان جستن [و حمله کردن ] [مانند جانور شکارگر]
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com