Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (2 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
backlash
U
عکس العمل سیاسی واکنش شدید
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
repercussion
U
عکس العمل واکنش
apolitical
U
دارای شخصیت غیر سیاسی بی علاقه بامور سیاسی
shortening reaction
U
واکنش مختصر واکنش کوتاه کننده
self determination
U
استقلال سیاسی یک ملت و عدم تاثیرنیروهای خارجی درتصمیمات و روشهای سیاسی و اقتصادی و نظامی واجتماعی ان
political ties
U
هم بستگیهای سیاسی وابستگیهای سیاسی اتحادسیاسی
fervour
U
حرارت شدید اشتیاق شدید
fervor
U
حرارت شدید اشتیاق شدید
divert action
U
عکس العمل متضاد عکس العمل مخالف
immunity
U
مصونیت سیاسی مصونیت دیپلماسی عدم تبعیت مامور سیاسی خارجی ازمقررات قانونی کشور مرسل الیه است
politics
U
علم سیاسی امور سیاسی
political circles
U
محافل سیاسی دوایر سیاسی
reestablishment of diplomatic relations
U
برقراری مجدد روابط سیاسی اعاده روابط سیاسی
politic
U
سیاسی نماینده سیاسی
isonomy
U
برابری در حقوق سیاسی برابری سیاسی
brokage
U
حق العمل
factorage
U
حق العمل
brokerage
U
حق العمل
premiums
U
حق العمل
premium
U
حق العمل
commission
U
حق العمل
commission fee
U
حق العمل
commissioning
U
حق العمل
commissions
U
حق العمل
commissioners
U
حق العمل کار
factor
U
حق العمل کار
factors
U
حق العمل کار
reflex force
U
فشارعکس العمل
commission agent
U
حق العمل کار
reaction
U
عکس العمل
reactions
U
عکس العمل
responds
U
عکس العمل
responded
U
عکس العمل
prompts
U
عکس العمل
prompted
U
عکس العمل
prompt
U
عکس العمل
respond
U
عکس العمل
rough and ready
U
سریع العمل
factorage
U
حق العمل کاری
resilient
U
عکس العمل
commissioner
U
حق العمل کار
reactive effect
U
عکس العمل
reactional
U
عکس العمل
coefficient of subgrade reaction
U
ضریب عکس العمل
retaliation
U
عکس العمل متقابل
n address instruction
U
دستور العمل با N نشانی
interaction
U
عکس العمل متقابل
transfer instruction
U
دستور العمل انتقال
rapid
U
سریع العمل چابک
modulus of subgrade reaction
U
ضریب عکس العمل
reactions
U
انفعال عکس العمل
responses
U
عکس العمل به دلیلی
response
U
عکس العمل به دلیلی
immediate action
U
عکس العمل فوری
reaction
U
انفعال عکس العمل
background count
U
عکس العمل تشعشع
armature reaction
U
عکس العمل ارمیچر
actual instruction
U
دستور العمل واقعی
latency
U
دوره عکس العمل
commission
U
حق العمل مامور شدن
reaction time
U
زمان عکس العمل
reflexes
U
عکس العمل غیرارادی
reaction curve
U
منحنی عکس العمل
reactor
U
عامل عکس العمل
reactors
U
عامل عکس العمل
reflex
U
عکس العمل غیرارادی
pseudoinstruction
U
شبه دستور العمل
commissions
U
حق العمل مامور شدن
factor
U
حق العمل کار نماینده
factors
U
حق العمل کار نماینده
reaction equation
U
معادله عکس العمل
reaction force
U
نیروی عکس العمل
reflexology
U
عکس العمل شناسی
on commission
U
بطورحق العمل کاری
commissioning
U
حق العمل مامور شدن
reflex force
U
نیروی عکس العمل
commissions
U
حق العمل نمایندگی یا ماموریت دادن
reacted
U
عکس العمل نشان دادن
react
U
عکس العمل نشان دادن
reacting
U
عکس العمل نشان دادن
commissions
U
حق العمل کاری امانت فروشی
reaction of support
U
عکس العمل تکیه گاه
reacts
U
عکس العمل نشان دادن
commissioning
U
حق العمل کاری امانت فروشی
commissioning
U
حق العمل نمایندگی یا ماموریت دادن
commission
U
حق العمل نمایندگی یا ماموریت دادن
commission
U
حق العمل کاری امانت فروشی
returns
U
مراجعت کردن عکس العمل
returning
U
مراجعت کردن عکس العمل
returned
U
مراجعت کردن عکس العمل
return
U
مراجعت کردن عکس العمل
shiping agent
U
حق العمل کار بارگیری کشتی
acoustic circuit
U
مدار عکس العمل انفجار صوتی
responsive
U
دارای عکس العمل سریع جواب گو
boomerangs
U
عملی که عکس العمل ان بخودفاعل متوجه باش د
deadbeats
U
زدن ضربه بدون برگشت وعکس العمل
triggerman
U
ادمکش سریع العمل درمیان جماعت اوباش
boomeranged
U
عملی که عکس العمل ان بخودفاعل متوجه باش د
boomerang
U
عملی که عکس العمل ان بخودفاعل متوجه باش د
boomeranging
U
عملی که عکس العمل ان بخودفاعل متوجه باش د
deadbeat
U
زدن ضربه بدون برگشت وعکس العمل
interactive
U
پردازش آن و اعمال عکس العمل بلاد رنگ روی آن
antigen
U
مادهای که در بدن ایجادعکس العمل علیه خودش میکند
operation
U
درستور العمل ریاضی که بر روی داده انجام میشود
antigens
U
مادهای که در بدن ایجادعکس العمل علیه خودش میکند
dummy
U
محصول کپی برای بررسی عکس العمل مشتری به طرح
reaction time
U
زمان اماده شدن یکان برای عکس العمل به دستورات
del credere
U
ضمانت فروشنده حق العمل کار نسبت به معتبر بودن خریدار
dummies
U
محصول کپی برای بررسی عکس العمل مشتری به طرح
response
U
واکنش
consecutive reaction
U
واکنش پی در پی
rebounding
U
واکنش
responses
U
واکنش
rebounds
U
واکنش
reactions
U
واکنش
reaction
U
واکنش
overall reaction
U
واکنش کل
reflexes
U
واکنش
rebound
U
واکنش
rebounded
U
واکنش
reactance
U
واکنش
reactional
U
واکنش
reflex
U
واکنش
reactionpropulsion
U
سیستم پرتاب جت با استفاده از نیروی عکس العمل گازهای خروجی از یک لوله
anthropomorphic software
U
نرم افزاری که به آنچه کاربر می گوید عکس العمل نشان میدهد
instantaneous reaction
U
واکنش فوری
reaction chamber
U
اطاق واکنش
retroact
U
واکنش داشتن
instantaneous reaction
U
واکنش انی
insertion reaction
U
واکنش جایگیری
nuclear reaction
U
واکنش هستهای
reboant
U
دارای واکنش
intermediate reaction
U
واکنش واسطه
net reaction
U
واکنش نتیجه
reformatsky reaction
U
واکنش رفرماتسکی
mass reaction
U
واکنش کلی
side effect
U
واکنش ثانوی
overreaction
U
واکنش افراطی
irreflexive
U
بدون واکنش
photoperiodism
U
واکنش نوری
conditioned response
U
واکنش شرطی
reactivity
U
واکنش پذیری
quenching reaction
U
واکنش فرونشانی
rate of reaction
U
سرعت واکنش
react
U
واکنش کردن
reaction products
U
فراوردههای واکنش
side-effects
U
واکنش ثانوی
reacted
U
واکنش کردن
reaction progress
U
پیشرفت واکنش
side-effect
U
واکنش ثانوی
reacting
U
واکنش کردن
reaction threshold
U
استانه واکنش
reacts
U
واکنش کردن
reaction time
U
زمان واکنش
response time
U
زمان واکنش
chain reaction
U
واکنش زنجیری
chain reaction
U
واکنش زنجیرهای
reaction potential
U
پتانسیل واکنش
reaction key
کلید واکنش
reaction graph
U
گراف واکنش
reactance
U
واکنش برق
reactant
U
واکنش کننده
chain reactions
U
واکنش زنجیری
reactant
U
واکنش دهنده
reactors
U
عامل واکنش
reactor
U
عامل واکنش
recoils
U
واکنش داشتن بر
recoiling
U
واکنش داشتن بر
recoiled
U
واکنش داشتن بر
recoil
U
واکنش داشتن بر
reaction coordinates
U
مختصات واکنش
reaction curve
U
منحنی واکنش
reaction equation
U
معادله واکنش
reaction formation
U
واکنش وارونه
chain reactions
U
واکنش زنجیرهای
fugue reaction
U
واکنش گریز
elementary reaction
U
جزء واکنش
electrocyclic reaction
U
واکنش الکتروسیکلی
substitution reaction
U
واکنش استخلافی
haloform reaction
U
واکنش هالوفرم
displacement reaction
U
واکنش جانشینی
suprafacial reaction
U
واکنش تک رخی
third order reaction
U
واکنش مرتبه سه
delayed reaction
U
واکنش درنگیده
heat of reaction
U
گرمای واکنش
deferred reaction
U
واکنش معوق
grief reaction
U
واکنش سوگ
transient response
U
واکنش گذرا
elimination reaction
U
واکنش حذفی
emergency reaction
U
واکنش اضطرار
endothermic reaction
U
واکنش گرماگیر
frequency response
U
واکنش بسامدی
side reaction
U
واکنش جانبی
reactive
U
واکنش دار
forward reaction
U
واکنش رفت
reactive
U
واکنش پذیر
first order reaction
U
واکنش مرتبه یک
spectral response
U
واکنش طیفی
favorskii reaction
U
واکنش فاروسکی
false reaction
U
واکنش کاذب
growth reaction
U
واکنش رشد
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com