English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (6 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
infrared imagery U عکسبرداری مادون قرمز عکاسی با استفاده از اشعه مادون قرمز
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
thermal imagery U عکاسی با اشعه حرارتی مادون قرمز
infrared ray U اشعه مادون قرمز پرتو مادون قرمز پرتو فرو سرخ
thermal imagery U عکاسی مادون قرمز
radiant exposure U وسیله عکسبرداری مادون قرمز یا انرژی حرارتی
infrared line scan U ردیابی خطی با اشعه مادون قرمز ردیابی مستقیم بامادون قرمز
infrared U وابسته به اشعه مادون قرمز
thermal crossover U تقابل حرارتی در عکاسی مادون قرمز
infrared resolution U تجزیه و تحلیل و کاوش هدف با عکاسی مادون قرمز
infra red link U سیستمی که به دو کامپیوتر یا یک کامپیوتر و یک چاپگر امکان رد و بدل کردن اطلاعات با استفاده از اشعه مادون قرمز میدهد تا داده را حمل کند
detectors U گیرنده حساس برای کشف واندازه گیری اشعه مادون قرمز
detector U گیرنده حساس برای کشف واندازه گیری اشعه مادون قرمز
infera red U مادون قرمز
infrared U مادون قرمز
infrared viewer U دوربین مادون قرمز
sniper scope U دوربین تیراندازی بوسیله تیراندازان ماهر دوربین مادون قرمز دیدبانی در شب
ultraviolet U اشعه مادون بنفش
RGB display U سیستم نمایش قوی که از سه سیگنال و ورودی قرمز و سبز و آبی استفاده میکند تا اشعه تصویر را کنترل کند
ultrared U انطرف اشعه قرمز
diathermanous U هادی اشعه حرارتی ماوراء قرمز
diathermic U هادی اشعه حرارتی ماوراء قرمز
storm warning U پرچم قرمز با مرکز سیاه یا 2چراغ قرمز بعلامت باد شدید
carminic acid U اسید کارمینیک [عامل اصلی رنگ قرمز حاصل از شیره کشی حشره دانه قرمز]
natural dyes U رنگینه های طبیعی [که عموما از گیاهان و بعضی حیوانات تهیه می شوند. نمونه گیاهی رنگ قرمز گیاه روناس و نمونه حیوانی رنگ قرمز، حشره قرمزدانه می باشد.]
Turkaman rugs U فرش های ترکمن [اینگونه فرش ها دارای طرح های ساده و هندسی شکل می باشند و غالبا زمینه قرمز یا قهوه ای ته قرمز با لبه ها و نوارهای سفید رنگ بافته می شوند.]
aperture mask U استفاده در صفحه تصویر رنگی برای جدا کردن اشعههای قرمز و سبز و آبی
subordinating U مادون
subordinated U مادون
subordinates U مادون
puisne U مادون
below U مادون
inferiors U مادون
subs U مادون
inferior U مادون
sub U مادون
subjacent U مادون
subordinative U مادون
subordinate U مادون
behindhand U مادون
subjecting U تحت مادون
subjects U تحت مادون
subjected U تحت مادون
subject U تحت مادون
infrasonic U مادون صوت
subnormal U مادون عادی
infrasonics U مادون صوت
subservient U مادون سودمند
non fatal offences against the person U مادون نفس
infrahuman U مادون انسان
subhuman U مادون انسان
subsonic U مادون صوت
infrasonic wave U موج مادون صوت
subnormality U مادون عادی بودن
subalterns U افسر جزء مادون
subsonic flow U جریان مادون صوت
subaltern U افسر جزء مادون
infrasonic frequency U فرکانس مادون صوت
subsonic U مادون سرعت سیر صوت
infrasonic frequency range U ناحیه فرکانس مادون صوت
praetor U قاضی یاافسر مادون کنسول
praetorian U وابسته به قدرت قضاوت مادون کنسولی رومی
hanna U گل حنا [از برگ های این گیاه جهت تهیه رنگینه های قرمز مسی و نارنجی استفاده می شود.]
radiogram U عکسبرداری بوسیله اشعه مجهول
radiograms U عکسبرداری بوسیله اشعه مجهول
sonne photography U روش عکاسی به طریقه عکسبرداری از یک نوار ممتدزمین
continuous strip photography U عکاسی به طریق نوار مداوم عکسبرداری هوایی با نوارمداوم
Ladik prayer rug U قالیچه سجاده ای لادیک [این فرش بیشتر مربوط به ترکیه می باشد و در آن از دو یا سه ستون محرابی به همراه گل های لاله با رنگ های غالب قرمز و آبی استفاده می شود.]
upwash U حرکت هوا بطرف بالا درجلوی لبه حمله بال مادون صوت که منجر به تولید برامیگردد
tomography U فن تشخیص امراض از روی عکسبرداری با اشعه مجهول پرتونگاری مقطعی
log wood U درخت بقم [در بافت این گیاه ماده رنگینی بنام هماتوکسیلین وجود دارد که برای ساخت رنگینه های قرمز، بنفش، آب و خاکستری مورد استفاده قرار می گیرد و برای الیاف پشم و ابریشم مناسب است.]
bloodshot U قرمز
redheads U مو قرمز
vermeil U قرمز
redhead U مو قرمز
vinaceous U قرمز
vermillion U قرمز
cramoisy U قرمز
erythrean U قرمز
coralline U قرمز
ponceau U قرمز
raddle U گل قرمز
aka U قرمز
red line U خط قرمز
red <adj.> قرمز
vermilion U قرمز
erythroid U قرمز
sanguineous U قرمز
gules U قرمز
laky a U قرمز
rubrics U خط قرمز
redder U قرمز
rubric U خط قرمز
reddest U قرمز
reds U قرمز
phototostat U رونوشت برداری بوسیله عکاسی دستگاه عکسبرداری ازاسناد رونوشت تهیه کردن
red lights U چراغ قرمز
red light U چراغ قرمز
rubious U قرمز یاقوتی
gold fish U ماهی قرمز
rubescent U قرمز شونده
rubefy U قرمز کردن
rubefaction U قرمز سازی
rubefacient U قرمز کننده
body brick U اجر قرمز
caramels U مایل به قرمز
bright red U قرمز روشن
infra red U زیر قرمز
infra-red U زیر قرمز
safflower carmine U قرمز کافیشه
infrared U زیر قرمز
rufous U قرمز کم رنگ
ruffous U قرمز کم رنگ
ruby of arsenic U زرنیخ قرمز
caramel U مایل به قرمز
red card U کارت قرمز
red lead U سرب قرمز
rosily U برنگ قرمز
murrey U قرمز ارغوانی
nacarat U قرمز روشن
redlining U خط قرمز کشیدن
scarlet U قرمز جگری
neutral red U قرمز خنثی
scarlet U قرمز لاکی
crimson U قرمز روناسی
oxide of copper U توتیای قرمز
red lips U لبهای قرمز
minium U اکسید قرمز
rel pole U قطب قرمز
cochineal U قرمز دانه
kidney bean U لوبیا قرمز
goldfish U ماهی قرمز
ladyfinger U فلفل قرمز
phenol red U قرمز فنول
martagon U سوسن قرمز
methyl red U قرمز متیل
ripe lips U لبهای قرمز
red letter U با حروف قرمز
minium U شنجرف قرمز
red nucleus U هسته قرمز
red brick U اجر قرمز
red peppers U فلفل قرمز
redden U قرمز شدن
cresol red U قرمز کرزول
Red chilli U فلفل قرمز
chilli pepper U فلفل قرمز
reddened U قرمز کردن
reddened U قرمز شدن
reddening U قرمز کردن
reddening U قرمز شدن
reddens U قرمز کردن
redden U قرمز کردن
dressed inred U قرمز پوش
chlorophennol red U قرمز کلروفنول
ruddy U قرمز رنگ
hot line U تلفن قرمز
roucou U قرمز بویا
hot lines U تلفن قرمز
first class brick U اجر قرمز
encrimson U قرمز کردن
red pepper U فلفل قرمز
crimson U قرمز سیر
reddens U قرمز شدن
gorcock U با قرقره قرمز
flushing U قرمز کردن
flushes U قرمز کردن
flush U قرمز کردن
angrier U قرمز شده
angriest U قرمز شده
angry U قرمز شده
staring red U قرمز زننده
cochineal U قرمز شراب کش
hot pepper U فلفل قرمز
congo red U قرمز کنگو
elm U نارون قرمز
elms U نارون قرمز
kidney beans U لوبیا قرمز
Cayenne U فلفل قرمز
sepia رنگ قرمز قهوه ای
bay U سرخ مایل به قرمز
clarets U نوعی شراب قرمز
crimson U لاکی قرمز کردن
baying U سرخ مایل به قرمز
claret U نوعی شراب قرمز
bays U سرخ مایل به قرمز
bayed U سرخ مایل به قرمز
pharaoh ant U مورچه قرمز کوچک
hot pepper U بوته فلفل قرمز
hemolysis U تحلیل گویچههای قرمز
chianti U نوعی شراب قرمز
carmine U نوعی رنگ قرمز
near infrared U زیر قرمز نزدیک
dunlin U ابیای پشت قرمز
plover page U ابیای پشت قرمز
fireback U قرقاول پشت قرمز
farouche U یونجه گل قرمز کمرو
carbuncled U مزین به یاقوت قرمز
incarnadine U رنگ قرمز گوشتی
ochreish U قرمز چون گل اخری
magenta U یکجور رنگ قرمز
light red U رنگ قرمز روشن
kermes U قرمزدانه :کرم قرمز
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com