English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 116 (7 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
elements of expense U عوامل هزینهای
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
elasticity of factor substitution U کشش جانشینی عوامل مقیاسی از درجه قابلیت جانشینی بین عوامل تولید در هر فرایند تولیدی
functional distribution of income U توزیع درامد بر حسب کارکرد توزیع درامد بین عوامل تولیدبدون توجه به مالکیت عوامل تولید
external diseconomies U عوامل زیان اور خارجی عوامل نامطلوب خارجی
sumption U هزینهای
sumptuary U هزینهای
cost category U اقلام هزینهای
indemnify U هزینهای راپرداختن
to fix a person with costs U هزینهای رابگردن کسی گذاشتن
out of pocket expenses U هزینهای که از جیب شخص درامده باشد
controllable cost U هزینهای که بر حسب مقدارتولید تغییر میکند
capitalization unit U هزینهای که صرف دارایی ثابت میشود
capital expenditure U هزینهای که برای بهبودسرمایه وافزایش ان بکارمیرود
capital expenditure U هزینهای که فایده اش محدود به یک دوره مالی نباشد
current expenditure U هزینهای که فایده ان منحصر به یک دوره مالی باشد
cost absoption U هزینهای که در قیمت تولید کالا منظورنمیشود و از مشتری دریافت نمیگردد
consulage U هزینهای که کنسول گری جهت تایید صورتحساب دریافت می نماید
v , series U سری عوامل شیمیایی بی بو وبی رنگ عصبی سری عوامل شیمیایی عصبی
margin cost U مقدار هزینهای ک__ه در نتیجه اف_زایش محصول یک واحد تولیدی به کل هزینه افزوده میشود
capitalized expense U هزینهای که علاوه بر به حساب امدن در حساب سود وزیان
m factors U عوامل ام
effects U عوامل
excusatory conditions U عوامل رافعه
factor proportion U نسبت عوامل
justificatory conditions U عوامل موجهه
demand factors U عوامل تقاضا
growth factors U عوامل رشد
factor price U قیمت عوامل
factor productivity U بازدهی عوامل
institutional factors U عوامل نهادی
factor demand U تقاضای عوامل
human factor U عوامل انسانی
constant factors U عوامل ثابت
complementary factors U عوامل مکمل
factors of production U عوامل تولید
psychological factors U عوامل روانی
aerodynamic factors U عوامل ایرودینامیکی
adverse factors U عوامل نامساعد
technical data U عوامل فنی
total factor productivity U بازدهی کل عوامل
variable factors U عوامل متغیر
production factors U عوامل تولید
motivational factors U عوامل محرکه
allocative factors U عوامل تخصیصی
balancing factors U عوامل جبرانی
natural agents U عوامل طبیعی
agents of production U عوامل تولید
factor price distortions U انحراف قیمت عوامل
factor price equalization U برابرسازی قیمت عوامل
factor productivity U بهره دهی عوامل
additional production personnel عوامل دیگر تولد
market forces U عوامل موثردر بازار
human factors engineering U مهندسی عوامل انسانی
fixed factor U عوامل تولید ثابت
fixed factor U عوامل ثابت تولید
o technique U تحلیل عوامل زمانی
polygene U عوامل توارثی غیرهمردیف
retarding factors U عوامل کند کننده
elements of expense U عوامل تولید هزینه
mobility of factors of production U تحرک عوامل تولید
ingredient U داخل شونده عوامل
ingredients U داخل شونده عوامل
diseconomies U عوامل زیان اور
inputs U عوامل تولید منابع
cryptovariable U عوامل متغیر رمز
competitive factors U عوامل محرک رقابت
mechanism U عوامل مکانیکی مکانیزم
aiming group U عوامل مثلث گیری
weathering U اثر عوامل جوی
factor earnings U درامد عوامل تولید
factor mobility U تحرک عوامل تولید
factor markets U بازارهای عوامل تولید
mechanisms U عوامل مکانیکی مکانیزم
factor analysis U تجزیه و تحلیل عوامل
factor cost line U خط هزینه عوامل تولید
non specific factors of production U عوامل غیر اختصاصی تولید
net factor income from abroad خالص درآمد عوامل از خارج
aerometeorograph U دستگاه نگارش عوامل هواسنجی
geopolitics U مطالعه نفوذ عوامل فیزیکی
factor payments U پرداختهای عوامل تولید مانند
variable factors U عوامل قابل تغییر تولید
input output table U این جدول جریان عوامل تولید
ceteris paribus U ثابت بودن تمام عوامل دیگر
neutral technology U تکنولوژی بی طرف در رابطه با عوامل تولید
mechanical powers U نیروها یا عوامل مکانیکی ماشینهای ساده
columnar transposition U تغییر مکان دادن عوامل در ستون
map k U ضریب تصحیح عوامل یاعناصر نقشهای
elasticity of factor substitution U وقتی که قیمت نسبی عوامل تغییرمیکند .
self buried U مدفون شده در اثر عوامل طبیعی
unpredictable factors U عوامل غیر قابل پیش بینی
shift forward U انتقال به عوامل بعدی حرکت به سمت جلو
group dynamics U مطالعه عوامل و نیروهای موثر در یک گروه بشری
bleaching materiel U پودر شستشو برای رفع الودگی عوامل شیمیایی
eurytopic U دارای قدرت تحمل زیاد نسبت به تغییرات عوامل محیط
danc solution U نوعی محلول شیمیایی برای رفع الودگی عوامل تاول زا
m factors U عوامل موثر دربازاریابی که عبارتند از :messages ,motives,markets ,moneymerchandise and media
sound effects U عوامل صوتی که در رادیو وتلویزیون وفیلم سینمایی وغیره موجب صدامیشود
fission products U عوامل تولید شده در اثر تجزیه اتمی بقایای شکافت هستهای
escarpment U پرتگاه یا شیب تندی که توسط عوامل طبیعی به وجود امده است
escarpments U پرتگاه یا شیب تندی که توسط عوامل طبیعی به وجود امده است
physiocracy U حکومت بخکم عوامل طبیعی عقیده باینکه زمین یگانه سرچشمه ثروت است
federal privacy act U قانون فدرال که از اشکار شدن پرونده پرسنلی افراد توسط عوامل دولتی یا طرفهای قرارداد ان جلوگیری میکند
functional distribution U توزیع درامدبه عوامل تولید و مطالعه نحوه این توزیع
lysenkoism U نظریهای که معتقد است عوامل جسمانی وبدنی وشرایط محیط در وراثت موثر است
pile height U ارتفاع پرز [این ارتفاع یکی از عوامل تعیین کننده قیمت و کیفیت فرش است.]
elements of weather U عناصر موثر در شرایط جوی عوامل جوی
euler theorem U در صورتی که تابع تولید همگن درجه یک باشد بر اساس قضیه اولر کل تولید مساوی مجموع پرداختی ها به عوامل تولیدمیباشد
increasing cost industry U حالتی است که چند موسسه به صنعت خاصی بپردازند ودر نتیجه محدودیت عوامل تولید و کمبود انها هزینه تولید بالا رود
capital intensive goods U کالاهایی که سهم عامل سرمایه در انها بیش از سهم عامل کار یا سایر عوامل تولید است
parataxis U مرتب شدن بدون ربط منطقی توالی دو عبارت یا جمله بدون ربط یا عوامل دستوری دیگر
declassified cost U هزینه کالای تولید شده که دران سهم هر یک از عوامل تولید مشخص شده باشد
rug condition U [وضعیت ظاهری و ارزش واقعی فرش که به عوامل مختلفی از جمله اندازه، رنگ، عدم پارگی نخ هاخسارت ناشی از بیدزدگی، نداشتن ریشه تقلبی، ارتفاع پرز مناسب و غیره بستگی دارد.]
chemical survey U بررسی منطقه از نظر شیمیایی تجسس از نظر وجود عوامل شیمیایی
MTA U نرم افزاری که پیام پستی جدید را متوقتا ذخیره میکند و پس به مقصد صحیح می فرستد. در بیشتر برنامههای کاربردی پست الکترونیکی عوامل ارسال پیام مقصدی وجود دارند. هر یک برای یک نوع روش ارسال .
planning factor U معیارهای طرح ریزی عوامل طرح ریزی
cobb doglas production function U ر کار بتوان کشش تولید نسبت به عامل سرمایه . اگرحاصلجمع کششهای فوق برابر 1 باشد تابع تولیدهمگن درجه 1 و مجموعه عوامل سرمایه و کار ثابت است و اگر بزرگتراز 1 باشدبازده کل صعودی و اگرکوچکتراز 1 باشد بازده کل نزولی است
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com