English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
aiming group U عوامل مثلث گیری
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
aiming group U دستگاه مثلث گیری
triangle exercise U تمرین مثلث گیری درتیراندازی
triangle exercise U کار با مثلث قلق گیری
elasticity of factor substitution U کشش جانشینی عوامل مقیاسی از درجه قابلیت جانشینی بین عوامل تولید در هر فرایند تولیدی
functional distribution of income U توزیع درامد بر حسب کارکرد توزیع درامد بین عوامل تولیدبدون توجه به مالکیت عوامل تولید
external diseconomies U عوامل زیان اور خارجی عوامل نامطلوب خارجی
v , series U سری عوامل شیمیایی بی بو وبی رنگ عصبی سری عوامل شیمیایی عصبی
He's a wet blanket. U او [مرد] آدم روح گیری [نا امید کننده ای یا ذوق گیری] است.
triangulum U مثلث
trianguli U مثلث
triangles U مثلث
triangle U مثلث
triangular U مثلث
trigonous U مثلث
v connection U اتصال مثلث
triangular brass bead U مثلث برنج
triangularization U مثلث بندی
triangulation U مثلث بندی
wedge formation U ارایش مثلث
voltage triangle U مثلث ولتاژها
triangulum australe U مثلث جنوبی
delta connection U اتصال مثلث
trigon U مثلث سه گوش
delta wing U بال مثلث
triangle of forces U مثلث نیروها
three square U بشکل مثلث
impedance triangle U مثلث مقاومت ها
impedance triangle U مثلث ناگذرایی
leg of mutton U مثلث شکل
spherical triagle U مثلث کروی
spherical triangle U مثلث کروی
area of a triangle U مساحت مثلث
triangular U بشکل مثلث
thin boards for inlaid work U لای مثلث
astronomical triangle U مثلث نجومی
maxwell triangle U مثلث ماکسول
effects U عوامل
m factors U عوامل ام
maxwell triangle U مثلث رنگ ماکسول
open delta connection U اتصال مثلث باز
right angled triangle U مثلث قائم الزاویه
right triangle U مثلث راست گوشه
v ring U مثلث شکاف درجه
triangulation U مثلث بندی کردن
triangulation station U ایستگاه مثلث بندی
staphyloma U تحدب مثلث قرنیه
trig point U ایستگاه مثلث بندی
trig point U نقاط مثلث بندی
trigonal bipyramid U دو هرمی مثلث القاعده
trigonal pyramid U هرم مثلث القاعده
impedance triangle U مثلث اتصال کوتاه
star delta switch U کلید ستاره مثلث
cross bracing U مهاربندی بشکل مثلث
delta connection U سیم پیچ مثلث
delta winding U سیم پیچ مثلث
double delta connection U اتصال مثلث دوبل
color triangle U مثلث رنگ نما
triangulation web U شبکه مثلث بندی
variable factors U عوامل متغیر
growth factors U عوامل رشد
demand factors U عوامل تقاضا
institutional factors U عوامل نهادی
total factor productivity U بازدهی کل عوامل
factor productivity U بازدهی عوامل
factors of production U عوامل تولید
balancing factors U عوامل جبرانی
allocative factors U عوامل تخصیصی
technical data U عوامل فنی
production factors U عوامل تولید
agents of production U عوامل تولید
complementary factors U عوامل مکمل
constant factors U عوامل ثابت
human factor U عوامل انسانی
justificatory conditions U عوامل موجهه
factor proportion U نسبت عوامل
elements of expense U عوامل هزینهای
psychological factors U عوامل روانی
motivational factors U عوامل محرکه
natural agents U عوامل طبیعی
factor demand U تقاضای عوامل
excusatory conditions U عوامل رافعه
aerodynamic factors U عوامل ایرودینامیکی
factor price U قیمت عوامل
adverse factors U عوامل نامساعد
legs U ساق مثلث قائم الزاویه
triangulation U مثلث روی شاه شطرنج
right triangle مثلث قایم الزاویه [ریاضی]
equilateral triangle U مثلث متساوی الاضلاع [ریاضی]
incircle U دایره [محاطی مثلث] [ریاضی]
inscribed circle [of a triangle] U دایره [محاطی مثلث] [ریاضی]
hypotenuses U وتر مثلث قائم الزاویه
hypotenuse U وتر مثلث قائم الزاویه
leg U ساق مثلث قائم الزاویه
equiangular triangle U مثلث متساوی الاضلاع [ریاضی]
right triangle U مثلث راست گوشه [ریاضی]
trigonal bipyramidal molecule U مولکول دو هرمی مثلث القاعده
fixed factor U عوامل ثابت تولید
ingredients U داخل شونده عوامل
weathering U اثر عوامل جوی
inputs U عوامل تولید منابع
market forces U عوامل موثردر بازار
polygene U عوامل توارثی غیرهمردیف
retarding factors U عوامل کند کننده
ingredient U داخل شونده عوامل
o technique U تحلیل عوامل زمانی
human factors engineering U مهندسی عوامل انسانی
fixed factor U عوامل تولید ثابت
factor productivity U بهره دهی عوامل
additional production personnel عوامل دیگر تولد
mobility of factors of production U تحرک عوامل تولید
factor markets U بازارهای عوامل تولید
cryptovariable U عوامل متغیر رمز
competitive factors U عوامل محرک رقابت
factor earnings U درامد عوامل تولید
mechanism U عوامل مکانیکی مکانیزم
mechanisms U عوامل مکانیکی مکانیزم
factor price distortions U انحراف قیمت عوامل
elements of expense U عوامل تولید هزینه
factor analysis U تجزیه و تحلیل عوامل
factor mobility U تحرک عوامل تولید
diseconomies U عوامل زیان اور
factor price equalization U برابرسازی قیمت عوامل
factor cost line U خط هزینه عوامل تولید
delta voltage U ولتاژ فازی یا خطی اتصال مثلث
triangulation survey U نقشه برداری به روش مثلث بندی
wedged U اچار سه گوش شکاف ارایش مثلث
wedges U اچار سه گوش شکاف ارایش مثلث
triangulate U سه گوش کردن بصورت مثلث دراوردن
hexagram U شکل مرکب از دو مثلث متساوی الاضلاع
triangulation U روش مثلث بندی در نقشه برداری
wedge U اچار سه گوش شکاف ارایش مثلث
wedging U اچار سه گوش شکاف ارایش مثلث
geopolitics U مطالعه نفوذ عوامل فیزیکی
variable factors U عوامل قابل تغییر تولید
factor payments U پرداختهای عوامل تولید مانند
aerometeorograph U دستگاه نگارش عوامل هواسنجی
non specific factors of production U عوامل غیر اختصاصی تولید
net factor income from abroad خالص درآمد عوامل از خارج
isosceles triangle U مثلث متساوی الساقین سه گوشه دو پهلو برابر
isosceles triangles U مثلث متساوی الساقین سه گوشه دو پهلو برابر
three square U سوهان اهنگری دارای مقطع مثلث شکل
elasticity of factor substitution U وقتی که قیمت نسبی عوامل تغییرمیکند .
columnar transposition U تغییر مکان دادن عوامل در ستون
map k U ضریب تصحیح عوامل یاعناصر نقشهای
mechanical powers U نیروها یا عوامل مکانیکی ماشینهای ساده
ceteris paribus U ثابت بودن تمام عوامل دیگر
neutral technology U تکنولوژی بی طرف در رابطه با عوامل تولید
self buried U مدفون شده در اثر عوامل طبیعی
unpredictable factors U عوامل غیر قابل پیش بینی
input output table U این جدول جریان عوامل تولید
group dynamics U مطالعه عوامل و نیروهای موثر در یک گروه بشری
shift forward U انتقال به عوامل بعدی حرکت به سمت جلو
tirm oval U پیست مسابقه اتومبیل رانی به شکل مثلث با گوشههای قوسی
tessellate U کاهش شکل پیچیده به مجموعهای از اشکال ساده تر معمولاگ مثلث
bleaching materiel U پودر شستشو برای رفع الودگی عوامل شیمیایی
eurytopic U دارای قدرت تحمل زیاد نسبت به تغییرات عوامل محیط
danc solution U نوعی محلول شیمیایی برای رفع الودگی عوامل تاول زا
fission products U عوامل تولید شده در اثر تجزیه اتمی بقایای شکافت هستهای
sound effects U عوامل صوتی که در رادیو وتلویزیون وفیلم سینمایی وغیره موجب صدامیشود
m factors U عوامل موثر دربازاریابی که عبارتند از :messages ,motives,markets ,moneymerchandise and media
escarpments U پرتگاه یا شیب تندی که توسط عوامل طبیعی به وجود امده است
escarpment U پرتگاه یا شیب تندی که توسط عوامل طبیعی به وجود امده است
physiocracy U حکومت بخکم عوامل طبیعی عقیده باینکه زمین یگانه سرچشمه ثروت است
his severity relaxed U از سخت گیری خود کاست سخت گیری وی کمتر شد
digamy U دو زن گیری دو شوهر گیری
federal privacy act U قانون فدرال که از اشکار شدن پرونده پرسنلی افراد توسط عوامل دولتی یا طرفهای قرارداد ان جلوگیری میکند
measuring converter U مبدل اندازه گیری ترانسفورماتور اندازه گیری
stream gaging U اندازه گیری ابراهه ها اندازه گیری رودخانه
with the utmost rigour U با کمال سخت گیری با سخت گیری هر چه بیشتر
functional distribution U توزیع درامدبه عوامل تولید و مطالعه نحوه این توزیع
lysenkoism U نظریهای که معتقد است عوامل جسمانی وبدنی وشرایط محیط در وراثت موثر است
pile height U ارتفاع پرز [این ارتفاع یکی از عوامل تعیین کننده قیمت و کیفیت فرش است.]
elements of weather U عناصر موثر در شرایط جوی عوامل جوی
euler theorem U در صورتی که تابع تولید همگن درجه یک باشد بر اساس قضیه اولر کل تولید مساوی مجموع پرداختی ها به عوامل تولیدمیباشد
increasing cost industry U حالتی است که چند موسسه به صنعت خاصی بپردازند ودر نتیجه محدودیت عوامل تولید و کمبود انها هزینه تولید بالا رود
compression molding process U فرایند قالب گیری تراکمی طریقه قالب گیری تراکمی
point voting system U سیستم رای گیری عددی سیستم رای گیری امتیازی
capital intensive goods U کالاهایی که سهم عامل سرمایه در انها بیش از سهم عامل کار یا سایر عوامل تولید است
parataxis U مرتب شدن بدون ربط منطقی توالی دو عبارت یا جمله بدون ربط یا عوامل دستوری دیگر
declassified cost U هزینه کالای تولید شده که دران سهم هر یک از عوامل تولید مشخص شده باشد
rug condition U [وضعیت ظاهری و ارزش واقعی فرش که به عوامل مختلفی از جمله اندازه، رنگ، عدم پارگی نخ هاخسارت ناشی از بیدزدگی، نداشتن ریشه تقلبی، ارتفاع پرز مناسب و غیره بستگی دارد.]
chemical survey U بررسی منطقه از نظر شیمیایی تجسس از نظر وجود عوامل شیمیایی
declinating station U ایستگاه اندازه گیری انحراف مغناطیس دستگاهها ایستگاه اندازه گیری انحراف
torsionmeter U وسیله اندازه گیری دور پروانه ناو وسیله اندازه گیری نیروی چرخش پروانه ناو
MTA U نرم افزاری که پیام پستی جدید را متوقتا ذخیره میکند و پس به مقصد صحیح می فرستد. در بیشتر برنامههای کاربردی پست الکترونیکی عوامل ارسال پیام مقصدی وجود دارند. هر یک برای یک نوع روش ارسال .
saw tooth U دندانه اره ای [گاه لبه های حاشیه و یا لبه انتهایی فرس را بصورت مثلث های تکراری می بافند که حالتی از دندانه های اره را نشان میدهد.]
planning factor U معیارهای طرح ریزی عوامل طرح ریزی
moving iron instrument U دستگاه اندازه گیری اهن گردان دستگاه اندازه گیری اهن نرم گردان
cobb doglas production function U ر کار بتوان کشش تولید نسبت به عامل سرمایه . اگرحاصلجمع کششهای فوق برابر 1 باشد تابع تولیدهمگن درجه 1 و مجموعه عوامل سرمایه و کار ثابت است و اگر بزرگتراز 1 باشدبازده کل صعودی و اگرکوچکتراز 1 باشد بازده کل نزولی است
retractaion U پس گیری
catch U بل گیری
luting U گل گیری
exorcism U جن گیری
dewatering U اب گیری
skims U کف گیری
recaptures U پس گیری
monogyny U یک زن گیری
recapture U پس گیری
biases U سو گیری
resumption U از سر گیری
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com