English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 190 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
duty U عوارض گمرکی عوارض
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
tariff U عوارض تعرفه گمرکی
tariffs U عوارض تعرفه گمرکی
Customs and Excise U اداره حقوق و عوارض گمرکی
customs duties U عوارض گمرکی
duty free U معاف از عوارض گمرکی
free of duty U معاف از عوارض گمرکی
protective duty U حقوق و عوارض حمایتی حقوق گمرکی حمایت کننده حقوقی که جهت حمایت ازکالاهای داخلی وضع میگردد
quayage U عوارض گمرکی و دریایی
reciprocal agreement U قراردادی که دو کشور برای توسعه روابط اقتصادی با یکدیگرمنعقد می سازند و بر این مبنا به یکدیگر امتیازاتی ازنظر تعرفه گمرکی و عوارض و تسهیلات می دهند
specific duties U عوارض گمرکی براساس مشخصات کالا
warehousing system U روشی که به موجب ان کالاهای وارداتی بدون پرداخت حقوق و عوارض گمرکی به مملکت وارد و انبار میشود و این عوارض درموقع عرضه برای فروش اخذ میشود
customs duty U عوارض گمرکی
to bear all customs duties and taxes U تمام عوارض گمرکی و مالیات را به عهده گرفتن
to bear any customs duties U هر گونه عوارض گمرکی را به عهده گرفتن
Other Matches
hypsometric diagram U طرح منظری عوارض نمایی که عوارض در ان با سایه زدن مشخص شده باشد
tolls U عوارض عبور عوارض راهداری
tolling U عوارض عبور عوارض راهداری
toll U عوارض عبور عوارض راهداری
topography U نگارش عوارض زمین نشان دادن عوارض زمین
dues U عوارض
complication U عوارض
due U عوارض
complications U عوارض
tolls U عوارض
imposition U عوارض
tolling U عوارض
toll U عوارض
taxes U عوارض
taxed U عوارض
tax U عوارض
rate of duty U نرخ عوارض
scatt U مالیات عوارض
feature line U خط عوارض زمین
imposition U عوارض فریب
toll U عوارض عبور
toll U عوارض راهداری
wharfage U عوارض باراندازی
byeffect U عوارض جانبی
ratepayer U عوارض دهنده
ratepayers U عوارض دهنده
berthage U عوارض اسکله
rates and taxes U عوارض ومالیات
tolling U عوارض عبور
contour U عوارض زمین
terrain features U عوارض زمین
rating U میزان عوارض
terrain U عوارض زمین
tolling U عوارض راهداری
tolls U عوارض عبور
tolls U عوارض راهداری
ratings U میزان عوارض
tollgate U محل پرداخت عوارض
hydrography U ضبط عوارض ابی
river dues U عوارض استفاده از ابراهها
contour map U نقشه عوارض نما
dutiable U مشمول مالیات و عوارض
rate U تندی سرعت عوارض
acoustics U علم عوارض شنوایی
rates U تندی سرعت عوارض
tollhouses U محل پرداخت عوارض
infill U عوارض روی نقشه
shaded relief U عوارض مشخص یا بسیارناهموار
railroad tariff U عوارض راه اهن
spillover costs U عوارض منفی خارجی
topography U تهیه نقشه از عوارض
tollhouse U محل پرداخت عوارض
featuring U عوارض زمین عارضه
features U عوارض زمین عارضه
towage U عوارض یدک کشی
key terrain features U عوارض حساس زمین
feature U عوارض زمین عارضه
featured U عوارض زمین عارضه
terrestrial environment U وضع عوارض و اب و هوای زمین
relief U نقشه برداری عوارض زمین
delivered duty paid U تحویل پس از پرداخت عوارض مربوطه
undulant U دارای عوارض پست و بلند
plane table map U نقشه مسطحه عوارض نما
culturing U عوارض شهری مناطق شهرنشین
air contographic photography U عکسبرداری هوایی از عوارض زمین
keels U کشتی زغال کش عوارض بندری
cultures U عوارض شهری مناطق شهرنشین
culture U عوارض شهری مناطق شهرنشین
keel U کشتی زغال کش عوارض بندری
pipeage U عوارض یاحق حمل بوسیله لوله
relief U مرخصی تعویض نگهبانی عوارض زمین
pipage U عوارض یاحق حمل بوسیله لوله
surcharge U اضافه بارکردن عوارض زیادی گرفتن از
surcharges U اضافه بارکردن عوارض زیادی گرفتن از
tollbooth U گیشه دریافت عوارض راه نواقل
tolbooth U گیشه دریافت عوارض راه نواقل
terrain following U پرواز سینه مال از روی عوارض زمین
visual flight U پرواز بااستفاده ازناوبری به کمک عوارض زمین
shunpike U جاده فرعی برای فرار ازپرداخت عوارض راه
tolling U حق خرید و فروش در محوطه بازار یا نمایشگاه عمومی عوارض عبور
tolls U حق خرید و فروش در محوطه بازار یا نمایشگاه عمومی عوارض عبور
toll U حق خرید و فروش در محوطه بازار یا نمایشگاه عمومی عوارض عبور
phototopography U روش تهیه نقشههای عوارض نما و برجسته ازروی عکس هوایی
Ask your doctor or pharmacist about any health risks and possible side effects. U در مورد هر خطرات سلامتی و عوارض جانبی احتمالی از دکتر یا داروساز خود بپرسید.
hypsographic map U نقشههای عوارض نمایی که ارتفاع نقاط در ان از سطح دریا تعیین شده است
thermokarst U عوارض برجستهای که ازذوب شدن یخها و تولیدسوراخها و غارها در زمین حاصل میشود
delivered duty paid U یکی از قراردادهای اینکوترمز که در ان فروشنده کلیه اقدامات لازم از جمله پرداخت عوارض را بعمل اورده و کالای مورد معامله را در محل خریدار به اوتحویل میدهد
topographic map U نقشه عوارض نما نقشه توپوگرافی
contour flying U پرواز از روی عوارض زمین پرواز به طور مماس باعوارض زمین یا سینه مال
stamp tax U تمبر عوارض تمبر مالیاتی
stamp duty U تمبر عوارض تمبر مالیاتی
side effect U عوارض جانبی [اثر جانبی]
contour flight U پرواز سینه مال از روی عوارض زمین پرواز در مسیرعوارض زمین
vignetting U سایه روشن زدن به نقشه یاعکس هوایی نمایش عوارض نقشه با سایه روشن تدریجی
by-effect U عوارض جانبی [اثر جانبی]
byeffect U عوارض جانبی [اثر جانبی]
secondary effect U عوارض جانبی [اثر جانبی]
adverse reaction U عوارض جانبی [اثر جانبی]
spillover effect U عوارض جانبی [اثر جانبی]
fall-out [side effect] U عوارض جانبی [اثر جانبی]
positive externalities U صرفه جوئیهای خارجی عوارض خارجی مثبت پی امدهای خارجی مثبت
advalorem duty U حقوق گمرکی براساس ارزش کالا حقوق گمرکی از روی قیمت
carnet U اسنادی که در حمل بین المللی بکار برده میشود وموقع عبور محموله توسط کامیون از مرزهای متعددمحموله را از پرداخت حقوق گمرکی بین راه معاف می داردومحموله درمقصد باز وحقوق گمرکی مربوطه پرداخت می گردد
tariff U تعرفه گمرکی
customs tariff U تعرفه گمرکی
tariffs U تعرفه گمرکی
customs union U اتحادیه گمرکی
customs tariff U حقوق گمرکی
customs duty U حقوق گمرکی
customs dutios U حقوق گمرکی
customs duties U حقوق گمرکی
treaty duty U حق متعارف گمرکی
clearance U ترخیص گمرکی
bonded good U کالای گمرکی
custom duties U حقوق گمرکی
custom tariff U تعرفه گمرکی
customs entry form U افهارنامه گمرکی
custom union U اتحادیه گمرکی
customs agent U نماینده گمرکی
customs duty U تعرفه گمرکی
debenture U گواهینامه گمرکی
bonded ware house U انبار گمرکی
customs declaration U اظهار نامه گمرکی
customs declaration U افهار نامه گمرکی
drawback U برگشت حقوق گمرکی
brussels nomenclature U تعرفه گمرکی بروکسل
duty free U فاقد حقوق گمرکی
duty free U معاف ازحقوق گمرکی
duty free U بخشوده از حقوق گمرکی
duties free U معاف از حقوق گمرکی
countervailing duties U حقوق گمرکی جبرانی
dutiable U مشمول حقوق گمرکی
customs agent U واسطه کارهای گمرکی
countervailing duty U حقوق گمرکی جبرانی
free of charge U معاف از حقوق گمرکی
import surcharge U حقوق گمرکی اضافه
drawbacks U برگشت حقوق گمرکی
preferential duties U حقوق گمرکی امتیازی
custom U حقوق گمرکی گمرک
drawbacks U استرداد حقوق گمرکی
drawback U استرداد حقوق گمرکی
customs broker U واسطه امور گمرکی
duties paid U حقوق گمرکی پرداخت شده
duties on buyer's account U حقوق گمرکی به عهده خریداراست
I have nothing to declare. کالای گمرکی همراه ندارم.
Nothing to declare U همراه نداشتن کالاهای گمرکی
Goods to declare U همراه داشتن کالاهای گمرکی
prohibitive tariff U حقوق گمرکی منع کننده
ad valorem duty U حقوق گمرکی براساس قیمت کالا
ad valorem duty U حقوق گمرکی به نسبت ارزش کالا
Do you have nothing to declare? U آیا کالای گمرکی همراه دارید؟
free zone U منطقهای که ازحقوق گمرکی معاف میباشد
Personal effects are duty-free. لوازم شخصی معاف از حقوق گمرکی است
You will have to pay duty on this. شما برای این باید گمرکی پرداخت کنید.
victualling bill U پروانه حمل کالائی که درانبار گمرکی موجود باشد
tonnage U حقوق گمرکی که از کشتیها به نسبت بارشان دریافت میشود
dutiable goods U کالایی که حقوق گمرکی یاعوارض دیگربدان تعلق می گیرد
discriminating tariff U شیوهای که در ان حقوق گمرکی کالاهای وارداتی متفاوت بایکدیگرست
ddp U paid duty delivered تحویل پس از پرداخت حقوق گمرکی
protect home judustry U حمایت صنایع داخلی از طریق وضع حقوق گمرکی سنگین برواردات
out of bond U کالاهایی که پس از پرداخت حقوق گمرکی ازمحوطه گمرک خارج شده باشد
preferentialism U اصول دادن امتیازات به برخی کشورها نسبت به حقوق گمرکی کالای انها
trade restrictions U جلوگیری از ورود کالاهای خارجی به کشور است از طریق وضع قوانین گمرکی و سودبازرگانی
e f t a (european free trade association U فنلاند که تعرفه گمرکی و سود بازرگانی را درمعاملات فیمابین خود ازمیان برداشته اند
protective tariffs U تعرفه گمرکی که هدف از وضع ان محصولات داخلی و جلوگیری از ورود فراوردههای خارجی باشد
subsidy U حقوق گمرکی اشیا وارداتی و صادراتی معافیت مالیاتی تولیدکنندگان به منظور پایین نگهداشتن قیمتها
customs union U مجموعهای از چند کشور که کالاهای یکدیگر را بدون حقوق وعوارض گمرکی وارد و صادرمی کنند
clearance in ward U گواهی مامورین گمرک نسبت به کالاهایی که مشمول حقوق گمرکی می شوند قبل از تخلیه و بعد از حمل
benelux U اتحادیه گمرکی بلژیک و هلند و لوکزامبوزگ که کم کم معنی شخصیتهای حقوقی این سه کشور را نیزبه خود گرقته است
begger my neighbour policy U سیاستی است که هدفش انتقال مشکل بیکاری به کشور دیگر است مانندافزایش تعرفه گمرکی
protectionism U دراین مکتب دفاع وحمایت از تعرفههای گمرکی به منظور حمایت صنایع واقتصاد داخلی بعنوان یک وسیله جهت توسعه اقتصادی بشمار می اید
free ports U بندری که معاف ازحقوق گمرکی میباشد بندری که قابل استفاده همه کشتیهای تجارتی میباشد
free port U بندری که معاف ازحقوق گمرکی میباشد بندری که قابل استفاده همه کشتیهای تجارتی میباشد
bill of entry U افهارنامه ورودی افهارنامه گمرکی
exemption U معافیت مالیاتی معافیت گمرکی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com