English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
streamer U عنوان چشمگیر مقاله
streamers U عنوان چشمگیر مقاله
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
subhead U عنوان فرعی مقاله
stbtitle U عنوان فرعی عنوان فرعی مقاله
titles U صفحه عنوان کتاب عنوان نوشتن
title U صفحه عنوان کتاب عنوان نوشتن
up front U چشمگیر
remarkable U چشمگیر
glitzier U چشمگیر
glitzy U چشمگیر
glitziest U چشمگیر
resounding U چشمگیر
climacteric <adj.> U چشمگیر
dramatic U چشمگیر
tremendous U چشمگیر
dramatically U چشمگیر
charm price U قیمت چشمگیر
catch U لغت چشمگیر
saleint U برجسته چشمگیر
saleintiant U برجسته چشمگیر
eponym U عنوان دهنده عنوان مشخص
papers U مقاله
papered U مقاله
treatise U مقاله
treatises U مقاله
trilcgy U سه مقاله
tractate U مقاله
papering U مقاله
articles U مقاله
disquisition U مقاله
dissertations U مقاله
dissertation U مقاله
tracts U مقاله
tract U مقاله
article U مقاله
essay U مقاله
essays U مقاله
paper U مقاله
memoire U مقاله علمی
magazinist U مقاله نویس
articles U مقاله گفتار
leaderette U سر مقاله کوچک
an inspired article U مقاله القاشده
an inspired article U مقاله رسانده
epilogues U ختم مقاله
epilogue U ختم مقاله
article U مقاله گفتار
essayists U مقاله نویس
essayist U مقاله نویس
critique U مقاله انتقادی
critiques U مقاله انتقادی
themes U مقاله فرهشت
tractarian U مقاله مذاکره
tractarian U مقاله نویس
columnists U مقاله نویس
epiolgue U ختم مقاله
columnist U مقاله نویس
theme U مقاله فرهشت
prolusion U مقاله مقدماتی
essays U تالیف مقاله نویسی
prolusion U مقاله ازمایشی تمهید
epiolgue U بخش اخرکتاب یا مقاله
pressman U مخبرروزنامه مقاله نویس
book review U مقاله درباره کتاب
pressmen U مخبرروزنامه مقاله نویس
essay U تالیف مقاله نویسی
copyreader U تصحیح کننده مقاله
magazin U نویسنده مقاله برای مجله
detail part U قسمت مشروح نامه یا مقاله
ghost-write U کتاب مقاله یا سخنرانیکهبنام شخصدیگریارائهگردد
offprint U مقاله نقل شده از روزنامه یامجله
broach U ارتفاع دندانههای ان در طول میله به تدریج زیاد میشودکه از ان به عنوان ابزار یاتیغه صیقل کاری سوراخهای روی یک فلز و یا به عنوان یک ابزار صاف بدون دندانه برنده به منظور صیقل دادن داخل سوراخهای محورهای ساعتهای مچی استفاده میشود
broached U ارتفاع دندانههای ان در طول میله به تدریج زیاد میشودکه از ان به عنوان ابزار یاتیغه صیقل کاری سوراخهای روی یک فلز و یا به عنوان یک ابزار صاف بدون دندانه برنده به منظور صیقل دادن داخل سوراخهای محورهای ساعتهای مچی استفاده میشود
broaches U ارتفاع دندانههای ان در طول میله به تدریج زیاد میشودکه از ان به عنوان ابزار یاتیغه صیقل کاری سوراخهای روی یک فلز و یا به عنوان یک ابزار صاف بدون دندانه برنده به منظور صیقل دادن داخل سوراخهای محورهای ساعتهای مچی استفاده میشود
broaching U ارتفاع دندانههای ان در طول میله به تدریج زیاد میشودکه از ان به عنوان ابزار یاتیغه صیقل کاری سوراخهای روی یک فلز و یا به عنوان یک ابزار صاف بدون دندانه برنده به منظور صیقل دادن داخل سوراخهای محورهای ساعتهای مچی استفاده میشود
press campaingn or stunt U مبارزه سیاسی بوسیله مقاله نویسی در روزنامه ها
think piece U مقاله خبری امیخته باافکار وتفسیرات نویسنده
tear sheet U قطعه یا مقاله پاره شده ازمجله یا روزنامه
soliloquies U گفتگو با خود نمایش یا مقاله یا سخنرانی یکنفری
soliloquy U گفتگو با خود نمایش یا مقاله یا سخنرانی یکنفری
I premise that you did read this article. U من فرض میکنم که شما این مقاله را خوانده اید.
I assume that you did read this article. U من فرض میکنم که شما این مقاله را خوانده اید.
advertorial U تبلیغ در مجله یا روزنامه که به شکل مقاله معمولی به نظر می رسد
academe U فعالیت هایی که اساتید دانشگاهی انجام می دهند نظیر نوشتن مقاله، تدریس و غیره
news reader U نرم افزاری که به کاربر امکان مشاهده لیست گروههای خبری و خواندن مقالات چاپ شده در هر گروه یا ارسال آن مقاله را میدهد
print U عنوان و..
caption U عنوان
captions U عنوان
titles U عنوان ها
names U عنوان ها
title U عنوان
name U عنوان
printed U عنوان و..
prints U عنوان و..
themes U عنوان ها
capitulary U عنوان
head line U عنوان
appellative U عنوان
life peers U عنوان
life peer U عنوان
headword U عنوان
headwords U عنوان
headlines U عنوان
topic U عنوان
subject [topic] U عنوان
headline U عنوان
rubrics U عنوان
rubric U عنوان
topics U عنوان ها
subjects U عنوان ها
by way of remainder U به عنوان رد
titles U عنوان
headings U عنوان
epithet U عنوان
title U عنوان
ground U عنوان
heading U عنوان
epithets U عنوان
captions U عنوان دادن
superscrible U عنوان روی
berths U کسب عنوان
berthing U کسب عنوان
untitled U بدون عنوان
berthed U کسب عنوان
berth U کسب عنوان
for example U به عنوان مثال
guize U روبند عنوان
titlist U دارای عنوان
doctorates U عنوان دکتری
doctorate U عنوان دکتری
exercise term U عنوان مانور
branding U عنوان تجارتی
brands U عنوان تجارتی
appropriation title U عنوان اعتبار
appropriation title U عنوان سپرده
honorifics U عنوان تجلیلی
honorific U عنوان تجلیلی
surnames U لقب عنوان
surname U لقب عنوان
naturals U حرکت در عنوان
natural U حرکت در عنوان
Distinguished . Titled. U صاحب عنوان
Under the title ( heading) of … U تحت عنوان ...
caption U عنوان دادن
exempli gratia [e.g.] U به عنوان مثال
brand U عنوان تجارتی
the hoy f. U عنوان پاپ
headings U عنوان سرصفحه
headings U عنوان گذاری
on loan U به عنوان قرض
nowise U به هیچ عنوان
message heading U عنوان پیام
start of heading U شروع عنوان
topics U عنوان سرفصل
head U عنوان مبحث
intitule U عنوان دادن به
in a topic form U بصورت عنوان
head U سالار عنوان
heading U عنوان گذاری
heading U عنوان سرصفحه
possessory title U عنوان مالکیت
topic U عنوان سرفصل
rubricate U دارای عنوان قرمزکردن
lord U عنوان لردی دادن به
donna U عنوان مودبانه بانوان
titles U دارنده عنوان قهرمانی
languages U برنامهای که به عنوان مترجم
possession by title of ownership U تصرف به عنوان مالکیت
language U برنامهای که به عنوان مترجم
running head U خط عنوان هرصفحه در متن
challenge round U مبارزه با صاحب عنوان
short title U عنوان کوتاه شده
defending shampion U مدافع عنوان قهرمانی
title page U صفحه عنوان کتاب
head line U عنوان سرصفحه روزنامه
title block U قسمت عنوان نامه
titles U واگذارکردن عنوان دادن به
rubricize U دارای عنوان قرمزکردن
clinches U کسب عنوان قهرمانی
title U دارنده عنوان قهرمانی
clinch U کسب عنوان قهرمانی
superscription U عنوان روی پاکت
clinching U کسب عنوان قهرمانی
clinched U کسب عنوان قهرمانی
subhead U عنوان جزء یا فرعی
misdirection U گمراهی عنوان غلط
lords U عنوان لردی دادن به
title U واگذارکردن عنوان دادن به
letterheads U عنوان چاپی بالای کاغذ
running title U عنوان کوچک هر یک ازصفحات کتاب
residentship U اقامت سیاسی به عنوان نمایندگی
letterhead U عنوان چاپی بالای کاغذ
Take it as a souvenir! U این را به عنوان سوغاتی بردار!
to readdress a letter U عنوان نامهای را عوض کردن
What is the title of the book ? U عنوان این کتاب چیست ؟
superscription U عنوان نوشته روی چیزی
short title U عنوان یارمز مخفف یا کوتاه
nontitle U مسابقه بدون عنوان قهرمانی
dominie U عنوان کشیشان کلیسای هلند
to act [as somebody] U عمل کردن [به عنوان رتبه ای]
heading U عنوان یا نام متن در فایل
to serve as something U به کار رفتن به عنوان چیزی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com