English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (15 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
superscription U عنوان نوشته روی چیزی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
rational number U عددی که به عنوان تقسیم دو عدد کامل نوشته میشود
writings U چیزی که نوشته شده است
writing U چیزی که نوشته شده است
subscript U چیزی که در پایین نامه نوشته شود
applies U تقاضا برای چیزی معمولا به صورت نوشته
applying U تقاضا برای چیزی معمولا به صورت نوشته
apply U تقاضا برای چیزی معمولا به صورت نوشته
to serve as something U به کار رفتن به عنوان چیزی
to function as something U به کار رفتن به عنوان چیزی
keep in trust U به عنوان امانت نگهداری کردن چیزی
pabulum U [هر چیزی که بشود به عنوان غذا خورد]
title U صفحه عنوان کتاب عنوان نوشتن
titles U صفحه عنوان کتاب عنوان نوشتن
eponym U عنوان دهنده عنوان مشخص
orphaned U خط اول پاراگراف یا متن که جداگانه در پایین ستون نوشته شود و بقیه پاراگراف در بالای ستون بعدی نوشته شود. باعث می شوند و متن نامناسب دیده شود
orphan U خط اول پاراگراف یا متن که جداگانه در پایین ستون نوشته شود و بقیه پاراگراف در بالای ستون بعدی نوشته شود. باعث می شوند و متن نامناسب دیده شود
orphans U خط اول پاراگراف یا متن که جداگانه در پایین ستون نوشته شود و بقیه پاراگراف در بالای ستون بعدی نوشته شود. باعث می شوند و متن نامناسب دیده شود
broach U ارتفاع دندانههای ان در طول میله به تدریج زیاد میشودکه از ان به عنوان ابزار یاتیغه صیقل کاری سوراخهای روی یک فلز و یا به عنوان یک ابزار صاف بدون دندانه برنده به منظور صیقل دادن داخل سوراخهای محورهای ساعتهای مچی استفاده میشود
broaches U ارتفاع دندانههای ان در طول میله به تدریج زیاد میشودکه از ان به عنوان ابزار یاتیغه صیقل کاری سوراخهای روی یک فلز و یا به عنوان یک ابزار صاف بدون دندانه برنده به منظور صیقل دادن داخل سوراخهای محورهای ساعتهای مچی استفاده میشود
broaching U ارتفاع دندانههای ان در طول میله به تدریج زیاد میشودکه از ان به عنوان ابزار یاتیغه صیقل کاری سوراخهای روی یک فلز و یا به عنوان یک ابزار صاف بدون دندانه برنده به منظور صیقل دادن داخل سوراخهای محورهای ساعتهای مچی استفاده میشود
broached U ارتفاع دندانههای ان در طول میله به تدریج زیاد میشودکه از ان به عنوان ابزار یاتیغه صیقل کاری سوراخهای روی یک فلز و یا به عنوان یک ابزار صاف بدون دندانه برنده به منظور صیقل دادن داخل سوراخهای محورهای ساعتهای مچی استفاده میشود
stbtitle U عنوان فرعی عنوان فرعی مقاله
to concern something U مربوط بودن [شدن] به چیزی [ربط داشتن به چیزی] [بابت چیزی بودن]
to watch something U مراقب [چیزی] بودن [توجه کردن به چیزی] [چیزی را ملاحظه کردن]
manuscript U نوشته
record U نوشته
epigraph U نوشته
opus U نوشته
writ U نوشته
writs U نوشته
deposition U نوشته
letters U نوشته
letter U نوشته
opuses U نوشته
text U نوشته
texts U نوشته
scrip U نوشته
inscriptions U نوشته
manuscripts U نوشته
inscription U نوشته
paper work U نوشته
papeteries U نوشته
depositions U نوشته
hierogram U نوشته قدس
ancient manuscript U نوشته قدیمی
it is written that U نوشته اندکه
handwriting U دست نوشته
chirograph U دست نوشته
hand writing U دست نوشته
manuscript U دست نوشته
petrograph U سنگ نوشته
written U نوشته شده
writing U نوشته نوشتجات
pseudograph U نوشته جعلی
writings U نوشته نوشتجات
callout U نوشته راهنما
cryptogram U نوشته رمزی
cryptograph U نوشته رمزی
petroglyph U سنگ نوشته
pornography U نوشته شهوت انگیز
numerals U عدد نوشته شده و..
applications U معمولا به صورت نوشته
erotica U نوشته ها واصطلاحات عاشقانه
number U عدد نوشته شده
numbers U عدد نوشته شده
cryptanalysis U کشف نوشته رمزی
scrolls U نوشته یافهرست طولانی
scroll U نوشته یافهرست طولانی
inscriptions U نقش نوشته خطی
inscription U نقش نوشته خطی
application U معمولا به صورت نوشته
pornograph U نوشته ها و عکسهای رکیک
cartouche U لوح نوشته مزین
imperscriptible U فاقد اجازه نوشته
opusculum U اثریا نوشته بی اهمیت
poison pen U نوشته غرض الود
triglot U به سه زبان نوشته شده
letter press U نوشته وابسته به عکسها
psychogram U پیام نوشته روح
graphically U بطور نوشته یا منقوش
it is written that U نوشته شده است که
repetitive letter U نوشته شده است
packaged software U بسته پیش نوشته
numeral U عدد نوشته شده و..
overwrite U نوشته داده در محلی
slashed zero U علامت نوشته یا چاپ شده
blasphemous U نوشته وگفته کفر امیز
ad-libs U بدون نوشته صحبت کردن
bilingual U بدو زبان نوشته شده
hyphenated U نوشته شده با فضای خالی
purple passage U نوشته اراسته به صنایع بدیعی
jotting U چیزیکه با عجله نوشته شده
fill out <idiom> U نوشتن حقایقی که نوشته شدهاند
autographic U نوشته شده با دست خودمصنف
legend U نوشته روی سکه ومدال
legends U نوشته روی سکه ومدال
epitaph U نوشته روی سنگ قبر
accounting package U بسته پیش نوشته حسابداری
epitaphs U نوشته روی سنگ قبر
cryptanalyze U نوشته رمزی را کشف کردن
purple patch U نوشته اراسته به صنایع بدیعی
hic jacet U نوشته روی سنگ قبر
ad-lib U بدون نوشته صحبت کردن
graffiti U نوشته تصویر ویا پوستریکهبردیوارمیچسبانند
ad-libbing U بدون نوشته صحبت کردن
ad-libbed U بدون نوشته صحبت کردن
numeral U اعداد نوشته شده IV, III, II , I و...
numerals U اعداد نوشته شده IV, III, II , I و...
to stop somebody or something U کسی را یا چیزی را نگاه داشتن [متوقف کردن] [مانع کسی یا چیزی شدن] [جلوگیری کردن از کسی یا از چیزی]
equation U فرمولی که یک کامپیوتر آنالوگ نوشته برای حل
balloted U رای مخفی مجموع اراء نوشته
ballots U رای مخفی مجموع اراء نوشته
ballot U رای مخفی مجموع اراء نوشته
absolute address U برنامه کامپیوتری نوشته شده به کد مطلق
compilations U جمع اوری اطلاعات به صورت نوشته
modular accounting package U برنامه پیش نوشته حسابداری واحدی
postfix U کلمه یا حرف نوشته شده پس از دیگری
equations U فرمولی که یک کامپیوتر آنالوگ نوشته برای حل
italic U حرف به صورت itoloc نوشته شده
compilation U جمع اوری اطلاعات به صورت نوشته
It is written for our benefit U نوشته کردن برای ما فایده دارد
software package U بسته پیش نوشته نرم افزاری
to read between the lines U معنی پوشیده نوشته یا سخنی را دریافتن
integrated accounting package U بسته پیش نوشته حسابداری مجتمع
NCR paper U نوشته هم روی کاغذ نمایان میشود
termination notice U فسخ نوشته شده [قرارداد کاری]
machine address U برنامه کامپیوتری نوشته شده به کد مطلق
enclosing U احاطه شدن با چیزی . قرار دادن چیزی درون چیز دیگر
to appreciate something U قدر چیزی را دانستن [سپاسگذار بودن] [قدردانی کردن برای چیزی]
enclose U احاطه شدن با چیزی . قرار دادن چیزی درون چیز دیگر
relevance U 1-روش ارتباط چیزی با دیگری .2-اهمیت چیزی دریک موقعیت یا فرآیند
encloses U احاطه شدن با چیزی . قرار دادن چیزی درون چیز دیگر
modifying U تغییر داده چیزی یا مناسب استفاده دیگر کردن چیزی
pushes U فشردن چیزی یا حرکت دادن چیزی با اعمال فشار روی آن
pushed U فشردن چیزی یا حرکت دادن چیزی با اعمال فشار روی آن
modifies U تغییر داده چیزی یا مناسب استفاده دیگر کردن چیزی
replacing U برگرداندن چیزی درجای قبلی , قراردادن چیزی درمحل چیزدیگر
via U حرکت به سوی چیزی یا استفاده از چیزی برای رسیدن به مقصد
querying U پرسیدن درباره چیزی یا پیشنهاد اینکه چیزی غلط است
query U پرسیدن درباره چیزی یا پیشنهاد اینکه چیزی غلط است
queries U پرسیدن درباره چیزی یا پیشنهاد اینکه چیزی غلط است
queried U پرسیدن درباره چیزی یا پیشنهاد اینکه چیزی غلط است
modify U تغییر داده چیزی یا مناسب استفاده دیگر کردن چیزی
replaced U برگرداندن چیزی درجای قبلی , قراردادن چیزی درمحل چیزدیگر
replaces U برگرداندن چیزی درجای قبلی , قراردادن چیزی درمحل چیزدیگر
push U فشردن چیزی یا حرکت دادن چیزی با اعمال فشار روی آن
replace U برگرداندن چیزی درجای قبلی , قراردادن چیزی درمحل چیزدیگر
ground U عنوان
title U عنوان
titles U عنوان
title U عنوان
headwords U عنوان
topic U عنوان
printed U عنوان و..
print U عنوان و..
caption U عنوان
subject [topic] U عنوان
epithet U عنوان
epithets U عنوان
headings U عنوان
captions U عنوان
subjects U عنوان ها
themes U عنوان ها
capitulary U عنوان
prints U عنوان و..
life peer U عنوان
rubrics U عنوان
appellative U عنوان
rubric U عنوان
headline U عنوان
name U عنوان
topics U عنوان ها
names U عنوان ها
headlines U عنوان
life peers U عنوان
titles U عنوان ها
head line U عنوان
heading U عنوان
headword U عنوان
by way of remainder U به عنوان رد
to esteem somebody or something [for something] U قدر دانستن از [اعتبار دادن به] [ارجمند شمردن] کسی یا چیزی [بخاطر چیزی ]
control U مربوط به چیزی یا اطمینان یافتن از چیزی که بررسی میشود
controls U مربوط به چیزی یا اطمینان یافتن از چیزی که بررسی میشود
controlling U مربوط به چیزی یا اطمینان یافتن از چیزی که بررسی میشود
establishing U 1-کثیف و اثبات چیزی . 2-بیان استفاده یا مقدار چیزی
establishes U 1-کثیف و اثبات چیزی . 2-بیان استفاده یا مقدار چیزی
covets U میل به تملک چیزی کردن طمع به چیزی داشتن
coveting U میل به تملک چیزی کردن طمع به چیزی داشتن
covet U میل به تملک چیزی کردن طمع به چیزی داشتن
establish U 1-کثیف و اثبات چیزی . 2-بیان استفاده یا مقدار چیزی
correction U صحیح کردن چیزی تغییری که چیزی را درست میکند
to pass by any thing U از پهلوی چیزی رد شدن چیزی رادرنظرانداختن یاچشم پوشیدن
to hang over anything U سوی چیزی پیشامدگی داشتن بالای چیزی سوارشدن
the paper is written all over U همه جای کاغذ نوشته شده است که
hair stroke U خط نازک بالا یا پایین حروف نوشته یا چاپی
machines U فرمولی که کامپیوتر آنالوگ نوشته است تا حل کند
pitch U وقتی که حروف در فضای مجزا نوشته شوند.
pitches U وقتی که حروف در فضای مجزا نوشته شوند.
please reply U لطفا پاسخ بدهید [به دعوت نوشته شده ای]
unless otherwise prescibed [by the doctor] U مگر اینکه [پزشک] نسخه دیگری نوشته
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com