English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
exercise term U عنوان مانور
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
titles U صفحه عنوان کتاب عنوان نوشتن
title U صفحه عنوان کتاب عنوان نوشتن
eponym U عنوان دهنده عنوان مشخص
maneuver U مانور
ease of movement U مانور
shunting U مانور
exercise U مانور نظامی
exercised U مانور نظامی
exercises U مانور نظامی
joint exercise U مانور مشترک
maneuver and fire U اتش و مانور
free maneuver U مانور ازاد
fire and maneuver U اتش و مانور
exercise commander U فرمانده مانور
combat exercise U مانور جنگی
ship handling U مانور با کشتی
handle U مانور کردن
plan of maneuver U طرح مانور
scheme of maneuver U طرح مانور
handles U مانور کردن
mass of maneuver U حجم مانور
maneuvering board U لوحه مانور
maneuverability U قابلیت مانور
umpires U داور مانور
umpire U داور مانور
umpiring U داور مانور
umpired U داور مانور
williamson turn U نوعی مانور دریایی
exercise code word U رمز عملیات مانور
quartermaster's notebook U دفتر مانور ناو
out maneuver U تفوق جستن در مانور
map maneuver U مانور روی نقشه
gate operating platform U سکوی مانور دریچه ها
tight t U طرح اصلی مانور تی
gate operating deck U سکوی مانور دریچه ها
sea room U شعاع مانور دریایی
wishbone t U نوعی طرح مانور
controlled exercise U مانور کنترل شده
maneuvring U طرح کردن مانور
manoeuvre U طرح کردن مانور
manoeuvred U طرح کردن مانور
manoeuvres U طرح کردن مانور
manoeuvring U طرح کردن مانور
wishbones U نوعی طرح مانور
maneuvres U طرح کردن مانور
bump and run U نوعی مانور دفاعی
bump and go U نوعی مانور دفاعی
wishbone U نوعی طرح مانور
maneuvred U طرح کردن مانور
broaches U ارتفاع دندانههای ان در طول میله به تدریج زیاد میشودکه از ان به عنوان ابزار یاتیغه صیقل کاری سوراخهای روی یک فلز و یا به عنوان یک ابزار صاف بدون دندانه برنده به منظور صیقل دادن داخل سوراخهای محورهای ساعتهای مچی استفاده میشود
broaching U ارتفاع دندانههای ان در طول میله به تدریج زیاد میشودکه از ان به عنوان ابزار یاتیغه صیقل کاری سوراخهای روی یک فلز و یا به عنوان یک ابزار صاف بدون دندانه برنده به منظور صیقل دادن داخل سوراخهای محورهای ساعتهای مچی استفاده میشود
broached U ارتفاع دندانههای ان در طول میله به تدریج زیاد میشودکه از ان به عنوان ابزار یاتیغه صیقل کاری سوراخهای روی یک فلز و یا به عنوان یک ابزار صاف بدون دندانه برنده به منظور صیقل دادن داخل سوراخهای محورهای ساعتهای مچی استفاده میشود
broach U ارتفاع دندانههای ان در طول میله به تدریج زیاد میشودکه از ان به عنوان ابزار یاتیغه صیقل کاری سوراخهای روی یک فلز و یا به عنوان یک ابزار صاف بدون دندانه برنده به منظور صیقل دادن داخل سوراخهای محورهای ساعتهای مچی استفاده میشود
ease of movement U سهولت حرکت راحتی مانور
pilot rudder U تیغه سکان مانور ناو
maneuver U حرکت جنگی مانور کردن
out maneuver U برتری مانور پیدا کردن
manoeuvring U مشق کردن مانور دادن
flying wedge U نوعی مانور تهاجمی قدیمی
manoeuvres U مشق کردن مانور دادن
maneuvring U مشق کردن مانور دادن
maneuvering board U تابلوی نمایش مانور ناوها
maneuvres U مشق کردن مانور دادن
ground game U روش استفاده از مانور دویدن
manoeuvre U مشق کردن مانور دادن
maneuvred U مشق کردن مانور دادن
manoeuvred U مشق کردن مانور دادن
deropement U مانور حمله با گریز ازشمشیر حریف
clamp anf rake U مانور برای کنترل گوی درمواجه
garryowen U مانور مهاجمی بافرستادن توپ هوایی
drifts U مانور اتومبیل در سر پیچ بالغزیدن به یک طرف
drifting U مانور اتومبیل در سر پیچ بالغزیدن به یک طرف
drifted U مانور اتومبیل در سر پیچ بالغزیدن به یک طرف
drift U مانور اتومبیل در سر پیچ بالغزیدن به یک طرف
feints U نوعی درو در خرک مانور انفعالی
feinting U نوعی درو در خرک مانور انفعالی
feinted U نوعی درو در خرک مانور انفعالی
feint U نوعی درو در خرک مانور انفعالی
wingover U مانور بانیم چرخش یا نیم دایره
submarine U مانور مدافع بصورت گریز اززیر سد مهاجم
submarines U مانور مدافع بصورت گریز اززیر سد مهاجم
audible U تعویض مانور حمله یا دفاعی در مقابل حریف
progressive U مانور با گذاشتن پای ازاد جلوپای اسکیت
sled U وسیله فلزی و پارچهای برای تمرین مانور سد کردن
sleds U وسیله فلزی و پارچهای برای تمرین مانور سد کردن
stbtitle U عنوان فرعی عنوان فرعی مقاله
slingshot U مانور اتومبیل عقبتر برای عبور از اتومبیل جلو با استفاده از کاهش فشار هوا
slingshots U مانور اتومبیل عقبتر برای عبور از اتومبیل جلو با استفاده از کاهش فشار هوا
naked reverse U حمله با مانور سدکنندگان به یک سمت و توپدار به سمت دیگر
ship handling U مهارت در کار کردن با ناو مانور دادن ناو
island pullout U مانور چرخاندن تخته موج برای ردکردن موج
stacks U قرار دادن یک بازیگر یا بیشترپشت بازیگر دیگر برای پنهان کردن طرح مانور از حریف
stack U قرار دادن یک بازیگر یا بیشترپشت بازیگر دیگر برای پنهان کردن طرح مانور از حریف
stacked U قرار دادن یک بازیگر یا بیشترپشت بازیگر دیگر برای پنهان کردن طرح مانور از حریف
exercise program U برنامه عملیات مانور برنامه تمرین
subject [topic] U عنوان
heading U عنوان
appellative U عنوان
topic U عنوان
themes U عنوان ها
print U عنوان و..
headings U عنوان
life peers U عنوان
titles U عنوان ها
names U عنوان ها
headlines U عنوان
headline U عنوان
rubrics U عنوان
rubric U عنوان
prints U عنوان و..
printed U عنوان و..
title U عنوان
name U عنوان
captions U عنوان
caption U عنوان
life peer U عنوان
topics U عنوان ها
epithets U عنوان
epithet U عنوان
subjects U عنوان ها
titles U عنوان
head line U عنوان
ground U عنوان
capitulary U عنوان
headwords U عنوان
by way of remainder U به عنوان رد
title U عنوان
headword U عنوان
berths U کسب عنوان
doctorates U عنوان دکتری
berthing U کسب عنوان
message heading U عنوان پیام
on loan U به عنوان قرض
berthed U کسب عنوان
berth U کسب عنوان
Under the title ( heading) of … U تحت عنوان ...
doctorate U عنوان دکتری
possessory title U عنوان مالکیت
exempli gratia [e.g.] U به عنوان مثال
for example U به عنوان مثال
appropriation title U عنوان سپرده
intitule U عنوان دادن به
in a topic form U بصورت عنوان
the hoy f. U عنوان پاپ
titlist U دارای عنوان
untitled U بدون عنوان
honorifics U عنوان تجلیلی
Distinguished . Titled. U صاحب عنوان
honorific U عنوان تجلیلی
surnames U لقب عنوان
surname U لقب عنوان
guize U روبند عنوان
brand U عنوان تجارتی
branding U عنوان تجارتی
brands U عنوان تجارتی
start of heading U شروع عنوان
natural U حرکت در عنوان
naturals U حرکت در عنوان
nowise U به هیچ عنوان
superscrible U عنوان روی
appropriation title U عنوان اعتبار
heading U عنوان سرصفحه
head U عنوان مبحث
captions U عنوان دادن
headings U عنوان سرصفحه
headings U عنوان گذاری
caption U عنوان دادن
head U سالار عنوان
heading U عنوان گذاری
topics U عنوان سرفصل
topic U عنوان سرفصل
titles U واگذارکردن عنوان دادن به
title U دارنده عنوان قهرمانی
challenge round U مبارزه با صاحب عنوان
short title U عنوان کوتاه شده
streamers U عنوان چشمگیر مقاله
titles U دارنده عنوان قهرمانی
title U واگذارکردن عنوان دادن به
subhead U عنوان فرعی مقاله
superscription U عنوان روی پاکت
title page U صفحه عنوان کتاب
languages U برنامهای که به عنوان مترجم
language U برنامهای که به عنوان مترجم
title block U قسمت عنوان نامه
lord U عنوان لردی دادن به
streamer U عنوان چشمگیر مقاله
rubricize U دارای عنوان قرمزکردن
rubricate U دارای عنوان قرمزکردن
clinch U کسب عنوان قهرمانی
clinched U کسب عنوان قهرمانی
clinches U کسب عنوان قهرمانی
head line U عنوان سرصفحه روزنامه
clinching U کسب عنوان قهرمانی
lords U عنوان لردی دادن به
subhead U عنوان جزء یا فرعی
donna U عنوان مودبانه بانوان
possession by title of ownership U تصرف به عنوان مالکیت
misdirection U گمراهی عنوان غلط
running head U خط عنوان هرصفحه در متن
defending shampion U مدافع عنوان قهرمانی
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com