English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (6 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
disafected person U عنصر نامطلوب
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
circulars U لیستی که در آن هر عنصر حاوی داده آدرس عنصر دیگر در لیست است و آخرین عنصر حاوی اولین عنصر است
circular U لیستی که در آن هر عنصر حاوی داده آدرس عنصر دیگر در لیست است و آخرین عنصر حاوی اولین عنصر است
list U لیستی که هر عنصر حاوی داده و آدرس عنصر بعدی در لیست باشد
chain U لیستی که در آن هر عنصر شامل داده و آدرس عنصر بعدی در لیست است
chains U لیستی که در آن هر عنصر شامل داده و آدرس عنصر بعدی در لیست است
atom U کوچکترین قسمت یک عنصر که همان خصوصیات آن عنصر را دارد
atoms U کوچکترین قسمت یک عنصر که همان خصوصیات آن عنصر را دارد
unfavorable U نامطلوب
spinous U نامطلوب
uncalled for U نامطلوب
undesirable U نامطلوب
uncalled-for U نامطلوب
ill favored U نامطلوب
undersirable inflation U تورم نامطلوب
unfavorable trade U تجارت نامطلوب
an uncalled-for remark U تذکری نامطلوب
beastby U د دخوی نامطلوب بد
noisome U کریه نامطلوب
negative externalities U پی امدهای نامطلوب خارجی
unfavorable balance of trade U توازن نامطلوب تجارتی
undersirable rate of growth U نرخ رشد نامطلوب
jarred U اثر نامطلوب باقی گذاردن
jar U اثر نامطلوب باقی گذاردن
jars U اثر نامطلوب باقی گذاردن
airlift control element U عنصر کنترل ترابری هوایی عنصر کنترل حمل و نقل هوایی
blade twist U تغییر نامطلوب گام ملخ ازریشه تا نوک
bergson criterion U ضابطهای که نشان میدهد هر تغییری که موجب کاهش مطلوبیت شود نامطلوب است
aliasing U اثرات بصری نامطلوب تصاویرتولید شده کامپیوتری درنتیجه استفاده از روشهای نادرست نمونه برداری staircasing
elements U عنصر
masurium U عنصر 34
agents U عنصر
agent U عنصر
isomeric U هم عنصر
member U عنصر
components U عنصر
members U عنصر
component U عنصر
element U عنصر
acid forming element U عنصر اسیدی
chemical element U عنصر شیمیایی
code element U عنصر رمز
coupling element U عنصر اتصال
coupling element U عنصر پیوست
cryotron U عنصر برودتی
data element U عنصر داده
wallydraigle U سست عنصر
acid forming element U عنصر اسیدساز
weak minded U سست عنصر
biotic element U عنصر زیستی
electronic element U عنصر الکترونیکی
active element U عنصر عامل
Elementarism U عنصر نگری
accommpanying element U عنصر همراه
alloying agent U عنصر الیاژی
active element U عنصر کنشی
alloying element U عنصر الیاژ
aqueous element U عنصر ابی
active element U عنصر فعال
alloying element U عنصر الیاژی
delay element U عنصر تاخیری
transition element U عنصر واسطه
shunt element U عنصر موازی
primitive element U عنصر اولیه
service element U عنصر اداری
processing element U عنصر پردازشی
print element U عنصر چاپ
primordial element U عنصر ازلی
picture element U عنصر تصویر
passive element U عنصر غیرعامل
nand element U عنصر نقیض و
minor constituent U عنصر جزئی
signal element U عنصر علامتی
logic element U عنصر لاجیک
guest element U عنصر کم مقدار
trace element U عنصر کم مقدار
identity element U عنصر یکسانی
tracer element U عنصر ردیاب
inverse element U عنصر وارون
threshold element U عنصر استانهای
thermocouple U عنصر حرارتی
symmetry element U عنصر تقارن
stop element U عنصر ایست
start element U عنصر شروع
logic element U عنصر منطقی
minor constituent U عنصر فرعی
abundant element U عنصر فراوان
weak-kneed U سست عنصر
titanium U عنصر فلزی
element U عنصر اساس
element U عنصر عملیاتی
elements U عنصر اساس
elements U عنصر عملیاتی
weakling U سست عنصر
weaklings U سست عنصر
weak kneed U سست عنصر
absorbing element U عنصر جذب
ingredient U عنصر سازنده
abiotic element U عنصر بیجان
part U عنصر اصلی
ingredients U عنصر سازنده
tactical element U عنصر تاکتیکی
abiotic element U عنصر نازیوه
surged U یک تغییر ولتاژ یا جریان کوتاه ناگهانی و معمولا"نامطلوب در یک مدار در حال کار افزایش ناگهانی ولتاژ ضربه
surge U یک تغییر ولتاژ یا جریان کوتاه ناگهانی و معمولا"نامطلوب در یک مدار در حال کار افزایش ناگهانی ولتاژ ضربه
surges U یک تغییر ولتاژ یا جریان کوتاه ناگهانی و معمولا"نامطلوب در یک مدار در حال کار افزایش ناگهانی ولتاژ ضربه
heating element U المان یا عنصر حرارتی
pixel U نقطه عنصر تصویری
silicon U سیلیسیوم عنصر شش بنیانی
fire support element U عنصر پشتیبانی اتش
exclusive or element U عنصر یای انحصاری
strontium U عنصر سبک دو فرفیتی
macronutrient U عنصر غذایی پر مصرف
metal cutting element U عنصر براده برداری
micronutrient U عنصر غذایی کم مصرف
task element U عنصر اجرای عملیات
mental element of crime U عنصر روانی جرم
physical element of crime U عنصر مادی جرم
pyrogen U عنصر قابل اشتعال
disafected person U عنصر غیرقابل اعتماد
primordial U عنصر نخستین اساسی
asterium U عنصر ویژه ستارگان
air defense element U عنصر پدافند هوایی
active element U عنصر عمل کننده
fabrics U بافته عنصر تار و پود
two up U تک با دو عنصر در جلوو بقیه در عقب
two up U ارایش حرکت با دو عنصر درجلو
boron water U ابی که عنصر شیمیایی بردارد
terbium U عنصر فلزی کمیاب بعلامت Tb
characteristically U اندازه گیری مشخصات یک عنصر
parametron U عنصر با عدم تقارن مغناطیسی
fabric U بافته عنصر تار و پود
characteristic U اندازه گیری مشخصات یک عنصر
Gothic Survival U [ادامه عنصر سبک گوتیک]
jelly bean U ادم حساس و بی اراده و سست عنصر
head U اولین عنصر داده در لیست بودن
elements U یک عنصر منحصر به فرد داده در آرایه
microprocessor U واحدی که عنصر اصلی ریزپردازنده را می سازد
microprocessors U واحدی که عنصر اصلی ریزپردازنده را می سازد
queues U ترتیب آن متناسب با آخرین عنصر است
quintessence U عنصر پنجم یعنی "اثیر" یا "اتر"
chip U طراحی و مشخصات یک عنصر روی یک قطعه
queue U ترتیب آن متناسب با آخرین عنصر است
thallium U عنصر فلزی مشتق از الومینیوم بعلامت TI
element U یک عنصر منحصر به فرد داده در آرایه
queued U ترتیب آن متناسب با آخرین عنصر است
transmitter signal element timing U زمان گیری عنصر سیگنال فرستنده
chips U طراحی و مشخصات یک عنصر روی یک قطعه
queueing U ترتیب آن متناسب با آخرین عنصر است
osmium U عنصر فلزی سخت و ابی مایل بسفید
atoms U کوچکترین جزء یک عنصرکه خواص ان عنصر را داراباشد
corpus delicti U عنصر مادی جرم وعمل خلاف قانون
atomic energy U تبدیل جرم به نیرو در تبادلات اتمی یک عنصر
searches U بررسی میشود تا به عنصر مورد نظر برسیم
atom U کوچکترین جزء یک عنصرکه خواص ان عنصر را داراباشد
searched U بررسی میشود تا به عنصر مورد نظر برسیم
search U بررسی میشود تا به عنصر مورد نظر برسیم
searchingly U بررسی میشود تا به عنصر مورد نظر برسیم
sequential U بررسی میشود تا عنصر مورد نظر بدست آید
ring U لیست داده که آخرین عنصر آن به اولین اشاره کند
charges U 1-کمیت الکتریسیته 2-مقدار کمبود الکترون در یک وسیله یا عنصر
charge U 1-کمیت الکتریسیته 2-مقدار کمبود الکترون در یک وسیله یا عنصر
capacitor U عنصر الکترونیکی که میتواند بار الکتریکی ذخیره کند
lifo U سیستم صف که آخرین عنصر ذخیره شده را اول می خواند
capacitance U توانایی یک عنصر برای ذخیره سازی بار الکتریکی
external diseconomies U عوامل زیان اور خارجی عوامل نامطلوب خارجی
forward U نشانه گری که حاوی آدرس عنصر بعدی لیست است
chaining U جستجوی یک عنصر فایل که در لیست زنجیره مرتب شده است
forwarded U نشانه گری که حاوی آدرس عنصر بعدی لیست است
last in first out U نوعی سیستم صف که آخرین عنصر ذخیره شده را در اول می خواند
combinational U مدار الکترونیکی که از چندین عنصر متصل تشکیل شده است
phosphide U ترکیب دو فرفیتی که ازترکیب فسفر با یک عنصر یاریشه بدست اید
declaration U نوع و اندازه یک عنصر یا عدد ثابت یا متغیر به خصوص را میدهد
declarations U نوع و اندازه یک عنصر یا عدد ثابت یا متغیر به خصوص را میدهد
declarative statement U نوع و اندازه یک عنصر یا عدد ثابت یا متغیر بخصوص را میدهد
bypasses U روش متفاوتی برای یک عنصر یا وسیله به طوری که دیگر استفاده نشود
bypassed U روش متفاوتی برای یک عنصر یا وسیله به طوری که دیگر استفاده نشود
bypass U روش متفاوتی برای یک عنصر یا وسیله به طوری که دیگر استفاده نشود
bypassing U روش متفاوتی برای یک عنصر یا وسیله به طوری که دیگر استفاده نشود
typeball U یک عنصر ضربه زننده ماشین تحریر که شامل تمام کاراکترهای قابل استفاده میباشد
fet U Transistor Effect Field نیمه هادی که به عنوان یک عنصر حافظه بکار برده میشود
standalone U ترمینال کامپیوتر با پردازنده و حافظه که مستقیماگ به مودم وصل میشود و بدون اینکه عنصر شبکه یا انشعابی از آن باشد
finder U عنصر مرکزی یک محیط عملیاتی و برنامهای که میان سایر چیزها فایلهای ذخیره شده روی دیسک ها رانشان میدهد
voters U عنصر منطقی باینری که شرایط سیگنال را در دو یاچند کانال مقایسه کرده و درصورت وقوع ناسازگاری حالت انرا عوض میکند
voter U عنصر منطقی باینری که شرایط سیگنال را در دو یاچند کانال مقایسه کرده و درصورت وقوع ناسازگاری حالت انرا عوض میکند
capital stock U عنصر مالکیت شرکت که بصورت سهام وگواهی نامه سهام درامده
softies U پسر ضعیف وزن نما ادم ضعیف وسست عنصر
gram atom U وزن یک عنصر شیمیایی بگرم که معادل وزن اتمی انست
softy U پسر ضعیف وزن نما ادم ضعیف وسست عنصر
softie U پسر ضعیف وزن نما ادم ضعیف وسست عنصر
first in first out U صف موقت که در آن اولین عنصر در اولین محل خواندن ذخیره میشود
wetzel U عنصر تصویری که به تصویرروی ترمینال نمایش اضافه شده و دقت نمایش را بهبودمی بخشد
searched U روش جستجو که هر عنصریت را با کلید جستجو مقایسه میکند تا عنصر مورد نظر پیدا شود.
searchingly U روش جستجو که هر عنصریت را با کلید جستجو مقایسه میکند تا عنصر مورد نظر پیدا شود.
searches U روش جستجو که هر عنصریت را با کلید جستجو مقایسه میکند تا عنصر مورد نظر پیدا شود.
search U روش جستجو که هر عنصریت را با کلید جستجو مقایسه میکند تا عنصر مورد نظر پیدا شود.
blitter U عنصر الکترونیکی که برای حرکت دادن یک تصویر از یک ناحیه حافظه به ناحیه دیگر طراحی شده است
test element U دستگاه ازمایش کننده عنصر ازمایش مدار
chip U وسیلهای که حاوی قط عات کوچک نیمه هادی ها است که روی آنها چندین عنصر مانند تراتریستورها محفظه هاو... برای انجام یک عمل قرار دارند
chips U وسیلهای که حاوی قط عات کوچک نیمه هادی ها است که روی آنها چندین عنصر مانند تراتریستورها محفظه هاو... برای انجام یک عمل قرار دارند
triad U 1-سه عنصر یا حرف یا بیت 2-شکل سه ضلعی که از نقاط فسفری رنگی قرمز و سبز وآبی در هر پیکسل درصفحه نمایش رنگی RGB تشکیل شده است
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com