Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (2 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
shunt element
U
عنصر موازی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
circular
U
لیستی که در آن هر عنصر حاوی داده آدرس عنصر دیگر در لیست است و آخرین عنصر حاوی اولین عنصر است
circulars
U
لیستی که در آن هر عنصر حاوی داده آدرس عنصر دیگر در لیست است و آخرین عنصر حاوی اولین عنصر است
chain
U
لیستی که در آن هر عنصر شامل داده و آدرس عنصر بعدی در لیست است
chains
U
لیستی که در آن هر عنصر شامل داده و آدرس عنصر بعدی در لیست است
list
U
لیستی که هر عنصر حاوی داده و آدرس عنصر بعدی در لیست باشد
atoms
U
کوچکترین قسمت یک عنصر که همان خصوصیات آن عنصر را دارد
atom
U
کوچکترین قسمت یک عنصر که همان خصوصیات آن عنصر را دارد
parallelled
U
چاپگری که از طریق واسط موازی به کامپیوتر وصل است و دادههای حرف را به صورت موازی می پذیرد
parallels
U
چاپگری که از طریق واسط موازی به کامپیوتر وصل است و دادههای حرف را به صورت موازی می پذیرد
paralleled
U
چاپگری که از طریق واسط موازی به کامپیوتر وصل است و دادههای حرف را به صورت موازی می پذیرد
paralleling
U
چاپگری که از طریق واسط موازی به کامپیوتر وصل است و دادههای حرف را به صورت موازی می پذیرد
parallelling
U
چاپگری که از طریق واسط موازی به کامپیوتر وصل است و دادههای حرف را به صورت موازی می پذیرد
parallel
U
چاپگری که از طریق واسط موازی به کامپیوتر وصل است و دادههای حرف را به صورت موازی می پذیرد
multiple
U
معماری پردازنده موازی که از چندین ALU و حافظه موازی برای افزایش سرعت پردازش استفاده میکند
MIMD
U
معماری پردازنده موازی که تعدادی ALU و وسایل حافظه را موازی استفاده میکند تا پردازش سریع داشته باشد
lpt
U
در DOS نام دستگاهی است که به یکی از درگاههای موازی مربوط می گردد وچاپگرهای موازی می توانندبه ان متصل شوند
airlift control element
U
عنصر کنترل ترابری هوایی عنصر کنترل حمل و نقل هوایی
shunt
U
موازی موازی فرعی
shunted
U
موازی موازی فرعی
shunts
U
موازی موازی فرعی
universal
U
قطعهای که رشته بیت سری اسنکرون را به حالت موازی یا حالت موازی را به رشته سری تبدیل میکند
masurium
U
عنصر 34
element
U
عنصر
component
U
عنصر
components
U
عنصر
agents
U
عنصر
agent
U
عنصر
members
U
عنصر
member
U
عنصر
elements
U
عنصر
isomeric
U
هم عنصر
delay element
U
عنصر تاخیری
element
U
عنصر عملیاتی
coupling element
U
عنصر اتصال
element
U
عنصر اساس
accommpanying element
U
عنصر همراه
acid forming element
U
عنصر اسیدی
acid forming element
U
عنصر اسیدساز
alloying element
U
عنصر الیاژ
aqueous element
U
عنصر ابی
logic element
U
عنصر لاجیک
biotic element
U
عنصر زیستی
code element
U
عنصر رمز
inverse element
U
عنصر وارون
identity element
U
عنصر یکسانی
chemical element
U
عنصر شیمیایی
trace element
U
عنصر کم مقدار
disafected person
U
عنصر نامطلوب
guest element
U
عنصر کم مقدار
alloying element
U
عنصر الیاژی
alloying agent
U
عنصر الیاژی
data element
U
عنصر داده
active element
U
عنصر فعال
active element
U
عنصر کنشی
titanium
U
عنصر فلزی
weak-kneed
U
سست عنصر
weak kneed
U
سست عنصر
logic element
U
عنصر منطقی
active element
U
عنصر عامل
nand element
U
عنصر نقیض و
elements
U
عنصر اساس
minor constituent
U
عنصر جزئی
minor constituent
U
عنصر فرعی
electronic element
U
عنصر الکترونیکی
signal element
U
عنصر علامتی
picture element
U
عنصر تصویر
transition element
U
عنصر واسطه
primitive element
U
عنصر اولیه
primordial element
U
عنصر ازلی
print element
U
عنصر چاپ
processing element
U
عنصر پردازشی
wallydraigle
U
سست عنصر
tracer element
U
عنصر ردیاب
threshold element
U
عنصر استانهای
coupling element
U
عنصر پیوست
tactical element
U
عنصر تاکتیکی
service element
U
عنصر اداری
symmetry element
U
عنصر تقارن
stop element
U
عنصر ایست
start element
U
عنصر شروع
part
U
عنصر اصلی
abiotic element
U
عنصر نازیوه
Elementarism
U
عنصر نگری
thermocouple
U
عنصر حرارتی
abundant element
U
عنصر فراوان
elements
U
عنصر عملیاتی
abiotic element
U
عنصر بیجان
cryotron
U
عنصر برودتی
ingredients
U
عنصر سازنده
ingredient
U
عنصر سازنده
weakling
U
سست عنصر
weaklings
U
سست عنصر
weak minded
U
سست عنصر
passive element
U
عنصر غیرعامل
absorbing element
U
عنصر جذب
macronutrient
U
عنصر غذایی پر مصرف
mental element of crime
U
عنصر روانی جرم
metal cutting element
U
عنصر براده برداری
heating element
U
المان یا عنصر حرارتی
air defense element
U
عنصر پدافند هوایی
exclusive or element
U
عنصر یای انحصاری
fire support element
U
عنصر پشتیبانی اتش
task element
U
عنصر اجرای عملیات
asterium
U
عنصر ویژه ستارگان
disafected person
U
عنصر غیرقابل اعتماد
micronutrient
U
عنصر غذایی کم مصرف
strontium
U
عنصر سبک دو فرفیتی
physical element of crime
U
عنصر مادی جرم
primordial
U
عنصر نخستین اساسی
silicon
U
سیلیسیوم عنصر شش بنیانی
pyrogen
U
عنصر قابل اشتعال
active element
U
عنصر عمل کننده
pixel
U
نقطه عنصر تصویری
two up
U
ارایش حرکت با دو عنصر درجلو
characteristically
U
اندازه گیری مشخصات یک عنصر
characteristic
U
اندازه گیری مشخصات یک عنصر
Gothic Survival
U
[ادامه عنصر سبک گوتیک]
two up
U
تک با دو عنصر در جلوو بقیه در عقب
fabric
U
بافته عنصر تار و پود
terbium
U
عنصر فلزی کمیاب بعلامت Tb
fabrics
U
بافته عنصر تار و پود
parametron
U
عنصر با عدم تقارن مغناطیسی
boron water
U
ابی که عنصر شیمیایی بردارد
elements
U
یک عنصر منحصر به فرد داده در آرایه
chip
U
طراحی و مشخصات یک عنصر روی یک قطعه
head
U
اولین عنصر داده در لیست بودن
queued
U
ترتیب آن متناسب با آخرین عنصر است
microprocessors
U
واحدی که عنصر اصلی ریزپردازنده را می سازد
element
U
یک عنصر منحصر به فرد داده در آرایه
transmitter signal element timing
U
زمان گیری عنصر سیگنال فرستنده
jelly bean
U
ادم حساس و بی اراده و سست عنصر
queues
U
ترتیب آن متناسب با آخرین عنصر است
queueing
U
ترتیب آن متناسب با آخرین عنصر است
microprocessor
U
واحدی که عنصر اصلی ریزپردازنده را می سازد
thallium
U
عنصر فلزی مشتق از الومینیوم بعلامت TI
queue
U
ترتیب آن متناسب با آخرین عنصر است
chips
U
طراحی و مشخصات یک عنصر روی یک قطعه
quintessence
U
عنصر پنجم یعنی "اثیر" یا "اتر"
searched
U
بررسی میشود تا به عنصر مورد نظر برسیم
search
U
بررسی میشود تا به عنصر مورد نظر برسیم
osmium
U
عنصر فلزی سخت و ابی مایل بسفید
atoms
U
کوچکترین جزء یک عنصرکه خواص ان عنصر را داراباشد
corpus delicti
U
عنصر مادی جرم وعمل خلاف قانون
atomic energy
U
تبدیل جرم به نیرو در تبادلات اتمی یک عنصر
atom
U
کوچکترین جزء یک عنصرکه خواص ان عنصر را داراباشد
searchingly
U
بررسی میشود تا به عنصر مورد نظر برسیم
searches
U
بررسی میشود تا به عنصر مورد نظر برسیم
charge
U
1-کمیت الکتریسیته 2-مقدار کمبود الکترون در یک وسیله یا عنصر
sequential
U
بررسی میشود تا عنصر مورد نظر بدست آید
charges
U
1-کمیت الکتریسیته 2-مقدار کمبود الکترون در یک وسیله یا عنصر
lifo
U
سیستم صف که آخرین عنصر ذخیره شده را اول می خواند
capacitance
U
توانایی یک عنصر برای ذخیره سازی بار الکتریکی
capacitor
U
عنصر الکترونیکی که میتواند بار الکتریکی ذخیره کند
ring
U
لیست داده که آخرین عنصر آن به اولین اشاره کند
shunted
U
موازی
coaxial
U
موازی
shunts
U
موازی
shunt
U
موازی
two parallel lines
U
دو خط موازی
paralleling
U
موازی
parallelled
U
موازی
parallel ruler
U
خط کش موازی
parallel
U
موازی
paralleled
U
موازی
parallelling
U
موازی
parallels
U
موازی
forwarded
U
نشانه گری که حاوی آدرس عنصر بعدی لیست است
phosphide
U
ترکیب دو فرفیتی که ازترکیب فسفر با یک عنصر یاریشه بدست اید
last in first out
U
نوعی سیستم صف که آخرین عنصر ذخیره شده را در اول می خواند
declarations
U
نوع و اندازه یک عنصر یا عدد ثابت یا متغیر به خصوص را میدهد
declarative statement
U
نوع و اندازه یک عنصر یا عدد ثابت یا متغیر بخصوص را میدهد
declaration
U
نوع و اندازه یک عنصر یا عدد ثابت یا متغیر به خصوص را میدهد
forward
U
نشانه گری که حاوی آدرس عنصر بعدی لیست است
chaining
U
جستجوی یک عنصر فایل که در لیست زنجیره مرتب شده است
combinational
U
مدار الکترونیکی که از چندین عنصر متصل تشکیل شده است
parallels
U
برابر خط موازی
parallel reading
U
خواندن موازی
parallel processor
U
پردازنده موازی
parallel processor
U
موازی پرداز
parallel
U
برابر خط موازی
parallel run
U
اجرای موازی
parallel sheaf
U
مروحه موازی
shunt capacitor
U
خازن موازی
serioprallel
U
دنبالهای و موازی
parallel circuit
U
مدار موازی
parallel transmission
U
ارسال موازی
parallel transmission
U
انتقال موازی
parallel transmission
U
مخابره موازی
parallel system
U
شبکه موازی
parallel storage
U
انبارش موازی
parallel storage
U
انباره موازی
pyeonhi seogi
U
موازی ایستادن
doube bead
U
گچ بری موازی
parallel operation
U
عملکرد موازی
parallel computer
U
کامپیوتر موازی
parallel column
U
ستونهای موازی
parallel cells
U
یاختههای موازی
along
U
موازی با طول
parallel adder
U
افزایشگر موازی
parallel access
U
دستیابی موازی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com