English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
micronutrient U عنصر غذایی کم مصرف
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
macronutrient U عنصر غذایی پر مصرف
Other Matches
cereal U حبوبات غذایی که از غلات تهیه شده وباشیر بعنوان صبحانه مصرف میشود
cereals U حبوبات غذایی که از غلات تهیه شده وباشیر بعنوان صبحانه مصرف میشود
circulars U لیستی که در آن هر عنصر حاوی داده آدرس عنصر دیگر در لیست است و آخرین عنصر حاوی اولین عنصر است
circular U لیستی که در آن هر عنصر حاوی داده آدرس عنصر دیگر در لیست است و آخرین عنصر حاوی اولین عنصر است
list U لیستی که هر عنصر حاوی داده و آدرس عنصر بعدی در لیست باشد
chains U لیستی که در آن هر عنصر شامل داده و آدرس عنصر بعدی در لیست است
chain U لیستی که در آن هر عنصر شامل داده و آدرس عنصر بعدی در لیست است
atoms U کوچکترین قسمت یک عنصر که همان خصوصیات آن عنصر را دارد
atom U کوچکترین قسمت یک عنصر که همان خصوصیات آن عنصر را دارد
average propensity to consume U میل متوسط به مصرف نسبتی از درامد که به مصرف اختصاص می یابد
diminishing utility U اصل تقلیل تمایل به مصرف دراینده در اثر مصرف مقدارزیادی از یک کالا در زمان حال
consumer logistics U امور امادی مصرف کنندگان مصرف کالا و اماد
power consumer U مصرف انرژی مصرف توان
margin propensity to consume U تمایل نهایی به مصرف نسبت بین میزان مصرف وپس انداز هر فرد به ازای یک واحد افزایش در درامد وثروت فرد
airlift control element U عنصر کنترل ترابری هوایی عنصر کنترل حمل و نقل هوایی
dietetical U غذایی
trophic U غذایی
alimental U غذایی
mess U هم غذایی
messes U هم غذایی
alimentary U غذایی
diets U برنامه غذایی
food pyramid U هرم غذایی
dieting U برنامه غذایی
dieting U رژیم غذایی
nutritiveness U خاصیت غذایی
diets U رژیم غذایی
ration U جیره غذایی
rationed U جیره غذایی
rations U جیره غذایی
food chains U زنجیره غذایی
food chain U زنجیره غذایی
foodstuffs U ماده غذایی
foodstuff U ماده غذایی
regimens U پرهیز غذایی
regimen U پرهیز غذایی
diet U برنامه غذایی
food program U برنامه غذایی
food web U شبکه غذایی
lymph U شیره غذایی
diet U رژیم غذایی
food poisoning U مسمویت غذایی
food packet U بسته غذایی
food industries U صنایع غذایی
dieted U رژیم غذایی
dieted U برنامه غذایی
food preference U پسند غذایی
food perference U رجحان غذایی
food deprivation U محرومیت غذایی
food dtufe stuff U ماده غذایی
annual food plan U برنامه غذایی سالیانه
grazing food chain U زنجیره غذایی چرندگان
provision room U انبار مواد غذایی
Adulterated foodstuff. U مواد غذایی تقلبی
I'm on a diet. من رژیم غذایی دارم.
botulism U مسمومیت غذایی حاد
dietary U مربوط به رژیم غذایی
dietetics U برنامه ریزی غذایی
dietetic U وابسته به رژیم غذایی
dailgy food allowance U جیره غذایی روزانه
sitology U علم تغذیه ورژیم غذایی
stirabout U غذایی شبیه اش جو جنب وجوش
master menu U برنامه غذایی اصلی یکان
nutrient U ماده مقوی از لحاظ غذایی
ration basis U مبنای محاسبه جیره غذایی
table of food equivalents U جدول ارزش جیره غذایی
nutrients U ماده مقوی از لحاظ غذایی
ration factor U ضریب اماد جیره غذایی
dietetics U فن پرهیز یا رژیم غذایی مبحث اغذیه
convenience food U غذایی که پختن یا کشیدن آن آسان باشد
malnutrition U تغذیه ناقص نرسیدن مواد غذایی
to have the munchies for something U یکدفعه هوس چیزی [غذایی] را کردن
I musn't eat food containing ... من نباید غذایی را که دارای ... هستند بخورم.
convenience foods U غذایی که پختن یا کشیدن آن آسان باشد
commissary store annex U شعبه فروشگاه مواد غذایی پادگان
cure meat U نمک سود کردن مواد غذایی
master menu U لیست مبنای جیره غذایی اصلی
self digestion U جذب خود بخود مواد غذایی
ration scale U مقیاس یا مبنای محاسبه جیره غذایی
ration credit U تضمین سلامت مواد غذایی جیره ارتش
packed lunch غذایی که به صورت بسته به مدرسه یا سر کار میبرید
life cycle hypothesis U فرضیه درامد در طول عمر فرضیهای است که بر اساس ان مصرف وابسته به درامدهای پیش بینی شده درطول عمر میباشد . این فرضیه در مقابل فرضیه اولیه کینز قرار دارد که به موجب ان مصرف وابسته به درامد فصلی است .
commissaries U فروشگاه مواد غذایی پادگان مامور خوار بار و کارپردازارتش
commissary U فروشگاه مواد غذایی پادگان مامور خوار بار و کارپردازارتش
agent U عنصر
components U عنصر
masurium U عنصر 34
agents U عنصر
member U عنصر
members U عنصر
element U عنصر
elements U عنصر
isomeric U هم عنصر
component U عنصر
In the long run fatty food makes your arteries clog up. U در دراز مدت مواد غذایی پر چربی باعث گرفتگی رگها می شوند .
k ration U بسته کوچک مواد غذایی ارتشی برای موارد فوق العاده
ingredients U عنصر سازنده
cryotron U عنصر برودتی
data element U عنصر داده
ingredient U عنصر سازنده
delay element U عنصر تاخیری
elements U عنصر عملیاتی
weak minded U سست عنصر
inverse element U عنصر وارون
trace element U عنصر کم مقدار
guest element U عنصر کم مقدار
logic element U عنصر منطقی
logic element U عنصر لاجیک
symmetry element U عنصر تقارن
minor constituent U عنصر فرعی
minor constituent U عنصر جزئی
nand element U عنصر نقیض و
electronic element U عنصر الکترونیکی
disafected person U عنصر نامطلوب
identity element U عنصر یکسانی
coupling element U عنصر پیوست
coupling element U عنصر اتصال
accommpanying element U عنصر همراه
acid forming element U عنصر اسیدی
acid forming element U عنصر اسیدساز
active element U عنصر فعال
active element U عنصر کنشی
active element U عنصر عامل
threshold element U عنصر استانهای
start element U عنصر شروع
alloying agent U عنصر الیاژی
alloying element U عنصر الیاژی
alloying element U عنصر الیاژ
stop element U عنصر ایست
aqueous element U عنصر ابی
thermocouple U عنصر حرارتی
tactical element U عنصر تاکتیکی
abundant element U عنصر فراوان
signal element U عنصر علامتی
passive element U عنصر غیرعامل
picture element U عنصر تصویر
primitive element U عنصر اولیه
primordial element U عنصر ازلی
print element U عنصر چاپ
processing element U عنصر پردازشی
wallydraigle U سست عنصر
service element U عنصر اداری
code element U عنصر رمز
chemical element U عنصر شیمیایی
shunt element U عنصر موازی
transition element U عنصر واسطه
tracer element U عنصر ردیاب
abiotic element U عنصر بیجان
abiotic element U عنصر نازیوه
absorbing element U عنصر جذب
biotic element U عنصر زیستی
weakling U سست عنصر
element U عنصر عملیاتی
Elementarism U عنصر نگری
elements U عنصر اساس
element U عنصر اساس
titanium U عنصر فلزی
weak-kneed U سست عنصر
weak kneed U سست عنصر
part U عنصر اصلی
weaklings U سست عنصر
pigou effect U اثر مانده واقعی اثر کاهش سطح قیمت ها برروی مصرف که بر اساس این اثر با کاهش سطح قیمت ها و در نتیجه بالا رفتن عرضه واقعی پول و افزایش ارزش واقعی ثروت مصرف نیز افزایش خواهد یافت
disafected person U عنصر غیرقابل اعتماد
pixel U نقطه عنصر تصویری
active element U عنصر عمل کننده
physical element of crime U عنصر مادی جرم
asterium U عنصر ویژه ستارگان
silicon U سیلیسیوم عنصر شش بنیانی
exclusive or element U عنصر یای انحصاری
metal cutting element U عنصر براده برداری
pyrogen U عنصر قابل اشتعال
fire support element U عنصر پشتیبانی اتش
air defense element U عنصر پدافند هوایی
mental element of crime U عنصر روانی جرم
task element U عنصر اجرای عملیات
strontium U عنصر سبک دو فرفیتی
heating element U المان یا عنصر حرارتی
primordial U عنصر نخستین اساسی
fudges U غذایی که از مخلوط شکلات وشیر وقند درست شده باشد سخن بی معنی وبیهوده جفنگ
fudge U غذایی که از مخلوط شکلات وشیر وقند درست شده باشد سخن بی معنی وبیهوده جفنگ
fudging U غذایی که از مخلوط شکلات وشیر وقند درست شده باشد سخن بی معنی وبیهوده جفنگ
fudged U غذایی که از مخلوط شکلات وشیر وقند درست شده باشد سخن بی معنی وبیهوده جفنگ
fabrics U بافته عنصر تار و پود
two up U تک با دو عنصر در جلوو بقیه در عقب
fabric U بافته عنصر تار و پود
two up U ارایش حرکت با دو عنصر درجلو
boron water U ابی که عنصر شیمیایی بردارد
parametron U عنصر با عدم تقارن مغناطیسی
characteristic U اندازه گیری مشخصات یک عنصر
characteristically U اندازه گیری مشخصات یک عنصر
terbium U عنصر فلزی کمیاب بعلامت Tb
Gothic Survival U [ادامه عنصر سبک گوتیک]
quintessence U عنصر پنجم یعنی "اثیر" یا "اتر"
queues U ترتیب آن متناسب با آخرین عنصر است
head U اولین عنصر داده در لیست بودن
transmitter signal element timing U زمان گیری عنصر سیگنال فرستنده
thallium U عنصر فلزی مشتق از الومینیوم بعلامت TI
element U یک عنصر منحصر به فرد داده در آرایه
queue U ترتیب آن متناسب با آخرین عنصر است
queued U ترتیب آن متناسب با آخرین عنصر است
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com