Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (2 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
delay element
U
عنصر تاخیری
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
delayed contact
U
چاشنی با تماس تاخیری سیستم پیش تنظیم تاخیری
delay line storage
U
یک دستگاه ذخیره که شامل یک خط تاخیری و وسیلهای برای درج مجدد اطلاعات بدرون خط تاخیری میباشد
circular
U
لیستی که در آن هر عنصر حاوی داده آدرس عنصر دیگر در لیست است و آخرین عنصر حاوی اولین عنصر است
circulars
U
لیستی که در آن هر عنصر حاوی داده آدرس عنصر دیگر در لیست است و آخرین عنصر حاوی اولین عنصر است
dormant
U
عامل تاخیری مین دریایی چاشنی تاخیری
delayed action
U
وسیله با عمل تاخیری تاخیری
chain
U
لیستی که در آن هر عنصر شامل داده و آدرس عنصر بعدی در لیست است
chains
U
لیستی که در آن هر عنصر شامل داده و آدرس عنصر بعدی در لیست است
list
U
لیستی که هر عنصر حاوی داده و آدرس عنصر بعدی در لیست باشد
atom
U
کوچکترین قسمت یک عنصر که همان خصوصیات آن عنصر را دارد
atoms
U
کوچکترین قسمت یک عنصر که همان خصوصیات آن عنصر را دارد
delay line
U
خط تاخیری
retardative
U
تاخیری
retardatory
U
تاخیری
dilatory
U
تاخیری
airlift control element
U
عنصر کنترل ترابری هوایی عنصر کنترل حمل و نقل هوایی
delaying action
U
عملیات تاخیری
delayed action
U
با ماسوره تاخیری
retarding effect
U
اثر تاخیری
delaying action
U
عمل تاخیری
time-lag fuse
U
فیوز تاخیری
dormant
U
وسیله تاخیری
nickel celay line
U
خط تاخیری نیکلی
lagging current
U
شدت تاخیری
delay
U
عملیات تاخیری
delaying
U
عملیات تاخیری
delays
U
عملیات تاخیری
mercury delay line
U
خط تاخیری جیوهای
delay position
U
موضع تاخیری
delay action
U
عمل تاخیری
delay action
U
عملیات تاخیری
delay action fuse
U
فیوز تاخیری
time delay relay
U
رله تاخیری
delay action voltage
U
ولتاژ تاخیری
delay arming
U
مکانیسم تاخیری
delay distortion
U
اعوجاج تاخیری
sonic delay line
U
خط تاخیری صوتی
delay fuze
U
ماسوره تاخیری
delay line register
U
ثبات با خط تاخیری
fuze delay
U
ماسوره تاخیری
magnetic creeping
U
اثر تاخیری مغناطیسی
delay equalizer
U
متعادل کننده تاخیری
magnetic aftereffect
U
اثر تاخیری مغناطیسی
delayed elastic response
U
واکنش ارتجاعی تاخیری
delay arming
U
مسلح کننده تاخیری
soluble washer
U
ضامن تاخیری مین دریایی
delay position
U
موضع مخصوص اجرای عملیات تاخیری
sit on the ball
U
بازی تاخیری برای حفظ مساوی یابرد
sit on a lead
U
بازی تاخیری برای حفظ مساوی یابرد
masurium
U
عنصر 34
isomeric
U
هم عنصر
agent
U
عنصر
agents
U
عنصر
element
U
عنصر
component
U
عنصر
components
U
عنصر
member
U
عنصر
elements
U
عنصر
members
U
عنصر
transition element
U
عنصر واسطه
tracer element
U
عنصر ردیاب
threshold element
U
عنصر استانهای
code element
U
عنصر رمز
thermocouple
U
عنصر حرارتی
tactical element
U
عنصر تاکتیکی
symmetry element
U
عنصر تقارن
wallydraigle
U
سست عنصر
weak minded
U
سست عنصر
chemical element
U
عنصر شیمیایی
coupling element
U
عنصر اتصال
coupling element
U
عنصر پیوست
cryotron
U
عنصر برودتی
data element
U
عنصر داده
Elementarism
U
عنصر نگری
biotic element
U
عنصر زیستی
stop element
U
عنصر ایست
start element
U
عنصر شروع
trace element
U
عنصر کم مقدار
picture element
U
عنصر تصویر
identity element
U
عنصر یکسانی
passive element
U
عنصر غیرعامل
inverse element
U
عنصر وارون
logic element
U
عنصر منطقی
logic element
U
عنصر لاجیک
nand element
U
عنصر نقیض و
minor constituent
U
عنصر جزئی
guest element
U
عنصر کم مقدار
electronic element
U
عنصر الکترونیکی
part
U
عنصر اصلی
signal element
U
عنصر علامتی
shunt element
U
عنصر موازی
service element
U
عنصر اداری
processing element
U
عنصر پردازشی
print element
U
عنصر چاپ
primordial element
U
عنصر ازلی
primitive element
U
عنصر اولیه
disafected person
U
عنصر نامطلوب
minor constituent
U
عنصر فرعی
element
U
عنصر اساس
active element
U
عنصر فعال
acid forming element
U
عنصر اسیدساز
acid forming element
U
عنصر اسیدی
accommpanying element
U
عنصر همراه
abundant element
U
عنصر فراوان
absorbing element
U
عنصر جذب
abiotic element
U
عنصر نازیوه
abiotic element
U
عنصر بیجان
weak kneed
U
سست عنصر
ingredients
U
عنصر سازنده
ingredient
U
عنصر سازنده
weakling
U
سست عنصر
weaklings
U
سست عنصر
titanium
U
عنصر فلزی
weak-kneed
U
سست عنصر
active element
U
عنصر کنشی
alloying element
U
عنصر الیاژ
aqueous element
U
عنصر ابی
alloying element
U
عنصر الیاژی
elements
U
عنصر اساس
elements
U
عنصر عملیاتی
alloying agent
U
عنصر الیاژی
active element
U
عنصر عامل
element
U
عنصر عملیاتی
silicon
U
سیلیسیوم عنصر شش بنیانی
macronutrient
U
عنصر غذایی پر مصرف
metal cutting element
U
عنصر براده برداری
strontium
U
عنصر سبک دو فرفیتی
physical element of crime
U
عنصر مادی جرم
pixel
U
نقطه عنصر تصویری
disafected person
U
عنصر غیرقابل اعتماد
fire support element
U
عنصر پشتیبانی اتش
primordial
U
عنصر نخستین اساسی
exclusive or element
U
عنصر یای انحصاری
asterium
U
عنصر ویژه ستارگان
active element
U
عنصر عمل کننده
air defense element
U
عنصر پدافند هوایی
task element
U
عنصر اجرای عملیات
micronutrient
U
عنصر غذایی کم مصرف
heating element
U
المان یا عنصر حرارتی
pyrogen
U
عنصر قابل اشتعال
mental element of crime
U
عنصر روانی جرم
parametron
U
عنصر با عدم تقارن مغناطیسی
characteristically
U
اندازه گیری مشخصات یک عنصر
terbium
U
عنصر فلزی کمیاب بعلامت Tb
fabrics
U
بافته عنصر تار و پود
characteristic
U
اندازه گیری مشخصات یک عنصر
fabric
U
بافته عنصر تار و پود
Gothic Survival
U
[ادامه عنصر سبک گوتیک]
two up
U
تک با دو عنصر در جلوو بقیه در عقب
two up
U
ارایش حرکت با دو عنصر درجلو
boron water
U
ابی که عنصر شیمیایی بردارد
element
U
یک عنصر منحصر به فرد داده در آرایه
jelly bean
U
ادم حساس و بی اراده و سست عنصر
elements
U
یک عنصر منحصر به فرد داده در آرایه
microprocessor
U
واحدی که عنصر اصلی ریزپردازنده را می سازد
quintessence
U
عنصر پنجم یعنی "اثیر" یا "اتر"
thallium
U
عنصر فلزی مشتق از الومینیوم بعلامت TI
transmitter signal element timing
U
زمان گیری عنصر سیگنال فرستنده
queues
U
ترتیب آن متناسب با آخرین عنصر است
microprocessors
U
واحدی که عنصر اصلی ریزپردازنده را می سازد
queueing
U
ترتیب آن متناسب با آخرین عنصر است
queued
U
ترتیب آن متناسب با آخرین عنصر است
head
U
اولین عنصر داده در لیست بودن
chips
U
طراحی و مشخصات یک عنصر روی یک قطعه
queue
U
ترتیب آن متناسب با آخرین عنصر است
chip
U
طراحی و مشخصات یک عنصر روی یک قطعه
corpus delicti
U
عنصر مادی جرم وعمل خلاف قانون
osmium
U
عنصر فلزی سخت و ابی مایل بسفید
atom
U
کوچکترین جزء یک عنصرکه خواص ان عنصر را داراباشد
atomic energy
U
تبدیل جرم به نیرو در تبادلات اتمی یک عنصر
searchingly
U
بررسی میشود تا به عنصر مورد نظر برسیم
searches
U
بررسی میشود تا به عنصر مورد نظر برسیم
searched
U
بررسی میشود تا به عنصر مورد نظر برسیم
search
U
بررسی میشود تا به عنصر مورد نظر برسیم
atoms
U
کوچکترین جزء یک عنصرکه خواص ان عنصر را داراباشد
delayed opening
U
سیستم پرتاب چتر با باز شدن تاخیری سیستم تاخیر در بازشدن چتر
charges
U
1-کمیت الکتریسیته 2-مقدار کمبود الکترون در یک وسیله یا عنصر
ring
U
لیست داده که آخرین عنصر آن به اولین اشاره کند
sequential
U
بررسی میشود تا عنصر مورد نظر بدست آید
capacitance
U
توانایی یک عنصر برای ذخیره سازی بار الکتریکی
charge
U
1-کمیت الکتریسیته 2-مقدار کمبود الکترون در یک وسیله یا عنصر
lifo
U
سیستم صف که آخرین عنصر ذخیره شده را اول می خواند
capacitor
U
عنصر الکترونیکی که میتواند بار الکتریکی ذخیره کند
declaration
U
نوع و اندازه یک عنصر یا عدد ثابت یا متغیر به خصوص را میدهد
declarations
U
نوع و اندازه یک عنصر یا عدد ثابت یا متغیر به خصوص را میدهد
declarative statement
U
نوع و اندازه یک عنصر یا عدد ثابت یا متغیر بخصوص را میدهد
forward
U
نشانه گری که حاوی آدرس عنصر بعدی لیست است
combinational
U
مدار الکترونیکی که از چندین عنصر متصل تشکیل شده است
chaining
U
جستجوی یک عنصر فایل که در لیست زنجیره مرتب شده است
forwarded
U
نشانه گری که حاوی آدرس عنصر بعدی لیست است
last in first out
U
نوعی سیستم صف که آخرین عنصر ذخیره شده را در اول می خواند
phosphide
U
ترکیب دو فرفیتی که ازترکیب فسفر با یک عنصر یاریشه بدست اید
bypassing
U
روش متفاوتی برای یک عنصر یا وسیله به طوری که دیگر استفاده نشود
bypassed
U
روش متفاوتی برای یک عنصر یا وسیله به طوری که دیگر استفاده نشود
bypass
U
روش متفاوتی برای یک عنصر یا وسیله به طوری که دیگر استفاده نشود
bypasses
U
روش متفاوتی برای یک عنصر یا وسیله به طوری که دیگر استفاده نشود
fet
U
Transistor Effect Field نیمه هادی که به عنوان یک عنصر حافظه بکار برده میشود
typeball
U
یک عنصر ضربه زننده ماشین تحریر که شامل تمام کاراکترهای قابل استفاده میباشد
standalone
U
ترمینال کامپیوتر با پردازنده و حافظه که مستقیماگ به مودم وصل میشود و بدون اینکه عنصر شبکه یا انشعابی از آن باشد
finder
U
عنصر مرکزی یک محیط عملیاتی و برنامهای که میان سایر چیزها فایلهای ذخیره شده روی دیسک ها رانشان میدهد
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com