English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (4 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
delay element U عنصر تاخیری
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
delayed contact U چاشنی با تماس تاخیری سیستم پیش تنظیم تاخیری
delay line storage U یک دستگاه ذخیره که شامل یک خط تاخیری و وسیلهای برای درج مجدد اطلاعات بدرون خط تاخیری میباشد
circular U لیستی که در آن هر عنصر حاوی داده آدرس عنصر دیگر در لیست است و آخرین عنصر حاوی اولین عنصر است
circulars U لیستی که در آن هر عنصر حاوی داده آدرس عنصر دیگر در لیست است و آخرین عنصر حاوی اولین عنصر است
dormant U عامل تاخیری مین دریایی چاشنی تاخیری
delayed action U وسیله با عمل تاخیری تاخیری
chain U لیستی که در آن هر عنصر شامل داده و آدرس عنصر بعدی در لیست است
chains U لیستی که در آن هر عنصر شامل داده و آدرس عنصر بعدی در لیست است
list U لیستی که هر عنصر حاوی داده و آدرس عنصر بعدی در لیست باشد
atom U کوچکترین قسمت یک عنصر که همان خصوصیات آن عنصر را دارد
atoms U کوچکترین قسمت یک عنصر که همان خصوصیات آن عنصر را دارد
delay line U خط تاخیری
retardative U تاخیری
retardatory U تاخیری
dilatory U تاخیری
airlift control element U عنصر کنترل ترابری هوایی عنصر کنترل حمل و نقل هوایی
delaying action U عملیات تاخیری
delayed action U با ماسوره تاخیری
retarding effect U اثر تاخیری
delaying action U عمل تاخیری
time-lag fuse U فیوز تاخیری
dormant U وسیله تاخیری
nickel celay line U خط تاخیری نیکلی
lagging current U شدت تاخیری
delay U عملیات تاخیری
delaying U عملیات تاخیری
delays U عملیات تاخیری
mercury delay line U خط تاخیری جیوهای
delay position U موضع تاخیری
delay action U عمل تاخیری
delay action U عملیات تاخیری
delay action fuse U فیوز تاخیری
time delay relay U رله تاخیری
delay action voltage U ولتاژ تاخیری
delay arming U مکانیسم تاخیری
delay distortion U اعوجاج تاخیری
sonic delay line U خط تاخیری صوتی
delay fuze U ماسوره تاخیری
delay line register U ثبات با خط تاخیری
fuze delay U ماسوره تاخیری
magnetic creeping U اثر تاخیری مغناطیسی
delay equalizer U متعادل کننده تاخیری
magnetic aftereffect U اثر تاخیری مغناطیسی
delayed elastic response U واکنش ارتجاعی تاخیری
delay arming U مسلح کننده تاخیری
soluble washer U ضامن تاخیری مین دریایی
delay position U موضع مخصوص اجرای عملیات تاخیری
sit on the ball U بازی تاخیری برای حفظ مساوی یابرد
sit on a lead U بازی تاخیری برای حفظ مساوی یابرد
masurium U عنصر 34
isomeric U هم عنصر
agent U عنصر
agents U عنصر
element U عنصر
component U عنصر
components U عنصر
member U عنصر
elements U عنصر
members U عنصر
transition element U عنصر واسطه
tracer element U عنصر ردیاب
threshold element U عنصر استانهای
code element U عنصر رمز
thermocouple U عنصر حرارتی
tactical element U عنصر تاکتیکی
symmetry element U عنصر تقارن
wallydraigle U سست عنصر
weak minded U سست عنصر
chemical element U عنصر شیمیایی
coupling element U عنصر اتصال
coupling element U عنصر پیوست
cryotron U عنصر برودتی
data element U عنصر داده
Elementarism U عنصر نگری
biotic element U عنصر زیستی
stop element U عنصر ایست
start element U عنصر شروع
trace element U عنصر کم مقدار
picture element U عنصر تصویر
identity element U عنصر یکسانی
passive element U عنصر غیرعامل
inverse element U عنصر وارون
logic element U عنصر منطقی
logic element U عنصر لاجیک
nand element U عنصر نقیض و
minor constituent U عنصر جزئی
guest element U عنصر کم مقدار
electronic element U عنصر الکترونیکی
part U عنصر اصلی
signal element U عنصر علامتی
shunt element U عنصر موازی
service element U عنصر اداری
processing element U عنصر پردازشی
print element U عنصر چاپ
primordial element U عنصر ازلی
primitive element U عنصر اولیه
disafected person U عنصر نامطلوب
minor constituent U عنصر فرعی
element U عنصر اساس
active element U عنصر فعال
acid forming element U عنصر اسیدساز
acid forming element U عنصر اسیدی
accommpanying element U عنصر همراه
abundant element U عنصر فراوان
absorbing element U عنصر جذب
abiotic element U عنصر نازیوه
abiotic element U عنصر بیجان
weak kneed U سست عنصر
ingredients U عنصر سازنده
ingredient U عنصر سازنده
weakling U سست عنصر
weaklings U سست عنصر
titanium U عنصر فلزی
weak-kneed U سست عنصر
active element U عنصر کنشی
alloying element U عنصر الیاژ
aqueous element U عنصر ابی
alloying element U عنصر الیاژی
elements U عنصر اساس
elements U عنصر عملیاتی
alloying agent U عنصر الیاژی
active element U عنصر عامل
element U عنصر عملیاتی
silicon U سیلیسیوم عنصر شش بنیانی
macronutrient U عنصر غذایی پر مصرف
metal cutting element U عنصر براده برداری
strontium U عنصر سبک دو فرفیتی
physical element of crime U عنصر مادی جرم
pixel U نقطه عنصر تصویری
disafected person U عنصر غیرقابل اعتماد
fire support element U عنصر پشتیبانی اتش
primordial U عنصر نخستین اساسی
exclusive or element U عنصر یای انحصاری
asterium U عنصر ویژه ستارگان
active element U عنصر عمل کننده
air defense element U عنصر پدافند هوایی
task element U عنصر اجرای عملیات
micronutrient U عنصر غذایی کم مصرف
heating element U المان یا عنصر حرارتی
pyrogen U عنصر قابل اشتعال
mental element of crime U عنصر روانی جرم
parametron U عنصر با عدم تقارن مغناطیسی
characteristically U اندازه گیری مشخصات یک عنصر
terbium U عنصر فلزی کمیاب بعلامت Tb
fabrics U بافته عنصر تار و پود
characteristic U اندازه گیری مشخصات یک عنصر
fabric U بافته عنصر تار و پود
Gothic Survival U [ادامه عنصر سبک گوتیک]
two up U تک با دو عنصر در جلوو بقیه در عقب
two up U ارایش حرکت با دو عنصر درجلو
boron water U ابی که عنصر شیمیایی بردارد
element U یک عنصر منحصر به فرد داده در آرایه
jelly bean U ادم حساس و بی اراده و سست عنصر
elements U یک عنصر منحصر به فرد داده در آرایه
microprocessor U واحدی که عنصر اصلی ریزپردازنده را می سازد
quintessence U عنصر پنجم یعنی "اثیر" یا "اتر"
thallium U عنصر فلزی مشتق از الومینیوم بعلامت TI
transmitter signal element timing U زمان گیری عنصر سیگنال فرستنده
queues U ترتیب آن متناسب با آخرین عنصر است
microprocessors U واحدی که عنصر اصلی ریزپردازنده را می سازد
queueing U ترتیب آن متناسب با آخرین عنصر است
queued U ترتیب آن متناسب با آخرین عنصر است
head U اولین عنصر داده در لیست بودن
chips U طراحی و مشخصات یک عنصر روی یک قطعه
queue U ترتیب آن متناسب با آخرین عنصر است
chip U طراحی و مشخصات یک عنصر روی یک قطعه
corpus delicti U عنصر مادی جرم وعمل خلاف قانون
osmium U عنصر فلزی سخت و ابی مایل بسفید
atom U کوچکترین جزء یک عنصرکه خواص ان عنصر را داراباشد
atomic energy U تبدیل جرم به نیرو در تبادلات اتمی یک عنصر
searchingly U بررسی میشود تا به عنصر مورد نظر برسیم
searches U بررسی میشود تا به عنصر مورد نظر برسیم
searched U بررسی میشود تا به عنصر مورد نظر برسیم
search U بررسی میشود تا به عنصر مورد نظر برسیم
atoms U کوچکترین جزء یک عنصرکه خواص ان عنصر را داراباشد
delayed opening U سیستم پرتاب چتر با باز شدن تاخیری سیستم تاخیر در بازشدن چتر
charges U 1-کمیت الکتریسیته 2-مقدار کمبود الکترون در یک وسیله یا عنصر
ring U لیست داده که آخرین عنصر آن به اولین اشاره کند
sequential U بررسی میشود تا عنصر مورد نظر بدست آید
capacitance U توانایی یک عنصر برای ذخیره سازی بار الکتریکی
charge U 1-کمیت الکتریسیته 2-مقدار کمبود الکترون در یک وسیله یا عنصر
lifo U سیستم صف که آخرین عنصر ذخیره شده را اول می خواند
capacitor U عنصر الکترونیکی که میتواند بار الکتریکی ذخیره کند
declaration U نوع و اندازه یک عنصر یا عدد ثابت یا متغیر به خصوص را میدهد
declarations U نوع و اندازه یک عنصر یا عدد ثابت یا متغیر به خصوص را میدهد
declarative statement U نوع و اندازه یک عنصر یا عدد ثابت یا متغیر بخصوص را میدهد
forward U نشانه گری که حاوی آدرس عنصر بعدی لیست است
combinational U مدار الکترونیکی که از چندین عنصر متصل تشکیل شده است
chaining U جستجوی یک عنصر فایل که در لیست زنجیره مرتب شده است
forwarded U نشانه گری که حاوی آدرس عنصر بعدی لیست است
last in first out U نوعی سیستم صف که آخرین عنصر ذخیره شده را در اول می خواند
phosphide U ترکیب دو فرفیتی که ازترکیب فسفر با یک عنصر یاریشه بدست اید
bypassing U روش متفاوتی برای یک عنصر یا وسیله به طوری که دیگر استفاده نشود
bypassed U روش متفاوتی برای یک عنصر یا وسیله به طوری که دیگر استفاده نشود
bypass U روش متفاوتی برای یک عنصر یا وسیله به طوری که دیگر استفاده نشود
bypasses U روش متفاوتی برای یک عنصر یا وسیله به طوری که دیگر استفاده نشود
fet U Transistor Effect Field نیمه هادی که به عنوان یک عنصر حافظه بکار برده میشود
typeball U یک عنصر ضربه زننده ماشین تحریر که شامل تمام کاراکترهای قابل استفاده میباشد
standalone U ترمینال کامپیوتر با پردازنده و حافظه که مستقیماگ به مودم وصل میشود و بدون اینکه عنصر شبکه یا انشعابی از آن باشد
finder U عنصر مرکزی یک محیط عملیاتی و برنامهای که میان سایر چیزها فایلهای ذخیره شده روی دیسک ها رانشان میدهد
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com