English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (18 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
high U عملی که در آن افزودن رقم نقل به جمع کننده باعث رقم نقلی خروجی شود
highest U عملی که در آن افزودن رقم نقل به جمع کننده باعث رقم نقلی خروجی شود
highs U عملی که در آن افزودن رقم نقل به جمع کننده باعث رقم نقلی خروجی شود
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
ripple through carry U عملیاتی که رقم نقلی خروجی از جمع و رقم نقلی ورودی ایجاد کند
full U مدار جمع دودویی که می توان مجموع دو ورودی را حساب کند و عدد نقلی ورودی را می پذیرد و در صورت لزوم رقم نقلی خروجی تولید میکند
fullest U مدار جمع دودویی که می توان مجموع دو ورودی را حساب کند و عدد نقلی ورودی را می پذیرد و در صورت لزوم رقم نقلی خروجی تولید میکند
avalanches U عملی که باعث انجام عملهای بعدی میشود
avalanche U عملی که باعث انجام عملهای بعدی میشود
estopel U عملی که باعث میشود عامل از طرح دعوی یاادعا یا تکذیب و انکار
common nuisance U منظور عملی است که باعث اضرار جامعه به طور کلی شود و تاثیر ان متوجه فرد خاص نباشد
partial carry U فضای ذخیره سازی موقت تمام ارقام نقلی جمع کننده موازی بجای ارسال مستقیم
cascade carry U وام ایجاد شده در یک جمع کننده ناشی از سیگنال وام ورودی, رقم نقلی ابشاری
full U مدار تفریق دودویی که اختلاف دو ورودی را تولید میکند و یک رقم نقلی ورودی می پذیرد و در صورت لزوم رقم ثقلی خروجی تولید میکند
fullest U مدار تفریق دودویی که اختلاف دو ورودی را تولید میکند و یک رقم نقلی ورودی می پذیرد و در صورت لزوم رقم ثقلی خروجی تولید میکند
drum U رسانه خروجی کامپیوتر که حاوی یک قطعه متحرک و یک کاغذ است که می چرخد و باعث ایجاد الگوهاو متن هایی میشود وقتی که هر دو در جهت مختلف می چرخند
drummed U رسانه خروجی کامپیوتر که حاوی یک قطعه متحرک و یک کاغذ است که می چرخد و باعث ایجاد الگوهاو متن هایی میشود وقتی که هر دو در جهت مختلف می چرخند
output amplifier U تقویت کننده خروجی
input output controller U کنترل کننده ورودی- خروجی
increment U افزودن چیزی یا افزودن یک عدد
increments U افزودن چیزی یا افزودن یک عدد
look ahead U جمع کننده سریع که وجود رقم نقلی ناشی از جمع را پیش بینی میکند. و تاخیر ناشی از آن را حذف میکند
present perfect U مربوط به ماضی نقلی ماضی نقلی
queues U روش برنامه نویسی که تاخیر ورودی و خروجی را به این صورت کم میکند که اطمینان می یابد از اینکه داده ارسالی بین نرم افزار و وسیله ورودی و خروجی با وسایل و ورودی و خروجی همسان است
queue U روش برنامه نویسی که تاخیر ورودی و خروجی را به این صورت کم میکند که اطمینان می یابد از اینکه داده ارسالی بین نرم افزار و وسیله ورودی و خروجی با وسایل و ورودی و خروجی همسان است
queueing U روش برنامه نویسی که تاخیر ورودی و خروجی را به این صورت کم میکند که اطمینان می یابد از اینکه داده ارسالی بین نرم افزار و وسیله ورودی و خروجی با وسایل و ورودی و خروجی همسان است
queued U روش برنامه نویسی که تاخیر ورودی و خروجی را به این صورت کم میکند که اطمینان می یابد از اینکه داده ارسالی بین نرم افزار و وسیله ورودی و خروجی با وسایل و ورودی و خروجی همسان است
carry U عملی که در آن یک وام در جمع کننده تولید وام میکند و همه در یک عمل رخ می دهند
carries U عملی که در آن یک وام در جمع کننده تولید وام میکند و همه در یک عمل رخ می دهند
carrying U عملی که در آن یک وام در جمع کننده تولید وام میکند و همه در یک عمل رخ می دهند
carried U عملی که در آن یک وام در جمع کننده تولید وام میکند و همه در یک عمل رخ می دهند
layouts U 1-قوانین کنترل کننده داده ورودی و خروجی از یک کامپیوتر. 2-روش استفاده از یک ورق کاغذ
layout U 1-قوانین کنترل کننده داده ورودی و خروجی از یک کامپیوتر. 2-روش استفاده از یک ورق کاغذ
device U کلمه اختصار بیان کننده یک پورت یا وسیله ورودی / خروجی مثل COM برای پورتهای سری
devices U کلمه اختصار بیان کننده یک پورت یا وسیله ورودی / خروجی مثل COM برای پورتهای سری
ecl U طراحی مدار منط قی با سرعت بالا با استفاده از منتشر کننده ترانزیستورها به عنوان اتصالات خروجی به مراحل دیگر
peripheral U مدیر و کنترل کننده وسیله ورودی /خروجی یا وسیله جانبی
self- U قطعه RAM پوییا با مدار تو کار برای تولید سیگنالهای تنظیم کننده که باعث برگرداندن داده میشود وقتی که برق قط ع میشود با استفاده از باتری پشتیبان
historical U نقلی
traditionary U نقلی
carrying U رقم نقلی
carried U رقم نقلی
carries U رقم نقلی
carry U رقم نقلی
cascaded carry U رقم نقلی ابشاری
carry propagation U پخش رقم نقلی
end around carry U رقم نقلی دورگشتی
carry lookahead U با پیش بینی رقم نقلی
end around carry U رقم نقلی دور گشتی
propagated carry U رقم نقلی پخش شده
equivalence U تابع منط قی که وقتی خروجی آن درست است که ورودی یکسان نباشند وگرنه خروجی نادرست است
non equivalence function U تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که ورودی ها مثل هم نباشند وگرنه خروجی غلط است
inequivalence U تابع منط قی که وقتی خروجی آن درست است که ورودی ها یکسان نباشند وگرنه خروجی نادرست است
NEQ U تابع منط قی که خروجی آن درست است اگر ورودی ها مثل هم نباشند و گرنه خروجی نادرست است
near letter quality U خروجی چاپ شده توسط چاپگرهای نقطه ماتریسی که به اندازه خروجی چاپگرهای با کیفیت حروف عالی خوانانمیباشد
chocked nozzle U خروجی موتور جت که سرعت جریان گازهای خروجی دران به سرعت صوت رسیده است
addition U عمل جمع بدون بیت یا کلمه نقلی
additions U عمل جمع بدون بیت یا کلمه نقلی
scripturalism U اعتقادبه نص کتاب مقدس دلبستگی بدلائل نقلی
traditinal U مبنی بر حدیث یاخبر روایت شده نقلی
flag U نشانه وقوع عدد نقلی ناشی از تفریق یا جمع
flags U نشانه وقوع عدد نقلی ناشی از تفریق یا جمع
set the score U افزودن بر طول بازی افزودن بر طول بازی اسکواش
set the game U افزودن بر طول بازی افزودن بر طول بازی اسکواش
perfect participle U وجه وصفی معلوم که برای ساختن ماضی نقلی اغاز گردد
register U ثباتی که حاوی شماره بیت وضعیت است مثل پرچم رقم نقلی صفریاسرریز
registers U ثباتی که حاوی شماره بیت وضعیت است مثل پرچم رقم نقلی صفریاسرریز
registering U ثباتی که حاوی شماره بیت وضعیت است مثل پرچم رقم نقلی صفریاسرریز
indicator U ثبات یا بیت علامت که وضعیت پردازنده و ثباتهایش را نشان میدهد مثل رقم نقلی یا سرریز
processor U کلمهای که حاوی تعدادی بیت وضعیت مثل پرچم رقم نقلی , صفر و سرریز است
flip-flop U قطعه یا مدار الکترونیکی که خروجی آن به صورت یکی از دو خروجی میتواند باشد که توسط یکی از دو ورودی تشخیص داده میشود و میتواند که یک بیت از داده دیجیتال را ذخیره کند
flip-flopped U قطعه یا مدار الکترونیکی که خروجی آن به صورت یکی از دو خروجی میتواند باشد که توسط یکی از دو ورودی تشخیص داده میشود و میتواند که یک بیت از داده دیجیتال را ذخیره کند
flip-flops U قطعه یا مدار الکترونیکی که خروجی آن به صورت یکی از دو خروجی میتواند باشد که توسط یکی از دو ورودی تشخیص داده میشود و میتواند که یک بیت از داده دیجیتال را ذخیره کند
flip-flopping U قطعه یا مدار الکترونیکی که خروجی آن به صورت یکی از دو خروجی میتواند باشد که توسط یکی از دو ورودی تشخیص داده میشود و میتواند که یک بیت از داده دیجیتال را ذخیره کند
input output processor U پردازنده ورودی- خروجی پردازشگر ورودی- خروجی
half U جمع کننده دودویی که میتواند نتیجه جمع دو ورودی را تولید کند. و رقم نقل خروجی تولید میکند ولی نمیتواند رقم نقل ورودی بپذیرد
increase U افزودن
increases U افزودن
eke U افزودن
Inc U افزودن
enhances U افزودن
put on U افزودن
enhanced U افزودن
accelerating U افزودن
enhance U افزودن
accelerate U افزودن
increased U افزودن
augments U افزودن
subjoin U افزودن
augment U افزودن
append U افزودن
accelerated U افزودن
enhancing U افزودن
accelerates U افزودن
augmented U افزودن
augmenting U افزودن
add U افزودن
potentize U افزودن
aggrandise U افزودن
aggrandize U افزودن
adds U افزودن
append U افزودن
adding U افزودن
add U افزودن
subjoin U افزودن
appending U افزودن
aggrade U افزودن
adject U افزودن به
eke out U افزودن به
imburse U افزودن
appends U افزودن
dynamize U افزودن
to eke out U افزودن
to run rup U افزودن
appended U افزودن
to pay back U برگرداندن افزودن
stocked U به موجودی افزودن
plus U افزودن به مثبت
amplifying U افزودن بالابردن
preponderate U چربیدن بر افزودن
stock U به موجودی افزودن
amplify U افزودن بالابردن
amplifies U افزودن بالابردن
amplified U افزودن بالابردن
future perfect U شامل زمان اینده نقلی که در انگلیس بصورت have willو have shall ساخته میشودونشانه خاتمه عمل درزمان اینده میباشد
corrector U جبرانگر تعدیل کننده تصحیح کننده تنظیم کننده
volume U کتاب برحجم افزودن
throwin U مشارکت کردن افزودن بر
adjoined U افزودن متصل شدن
to fan the flame U برشدت چیزی افزودن
increased U افزودن ترقی دادن
volumes U کتاب برحجم افزودن
resurface U لایهی جدید افزودن
resurfaced U لایهی جدید افزودن
resurfaces U لایهی جدید افزودن
adjoins U افزودن متصل شدن
bundle U افزودن نرم افزار
bundles U افزودن نرم افزار
bundling U افزودن نرم افزار
adjoin U افزودن متصل شدن
increase U افزودن ترقی دادن
setting U افزودن به وقت بازی
imps U غرس کردن افزودن
imp U غرس کردن افزودن
redoubled U افزودن دوبرابر کردن
apperceive U بمعلومات خود افزودن
redoubling U افزودن دوبرابر کردن
settings U افزودن به وقت بازی
accrete U بهم افزودن یا چسبانیدن
toincrease any one's salary U برحقوق کسی افزودن
redoubles U افزودن دوبرابر کردن
redouble U افزودن دوبرابر کردن
increases U افزودن ترقی دادن
toincrease any one's salary U مواجب کسیرا افزودن
throw in U مطلبی بر صحبت کسی افزودن
inset U افزودن اضافه کردن گذاشتن
insets U افزودن اضافه کردن گذاشتن
daylight saving time U افزودن یک ساعت بر ساعات روز
subjoin U در پایان افزودن اضافه کردن
to intensify one's actions U برشدت اقدامات خود افزودن
queues U افزودن داده یا کار بیشتر به انتهای صف
dates U افزودن آخرین و جدیدتری اطلاعات به چیزی
upgrading U قدرتمندتر و بهنگام تر با افزودن قط عات جدید
upgrade U قدرتمندتر و بهنگام تر با افزودن قط عات جدید
upgrades U قدرتمندتر و بهنگام تر با افزودن قط عات جدید
forward mode U افزودن یک عدد یا اندیش و اختلاف به اصل
queueing U افزودن داده یا کار بیشتر به انتهای صف
upgraded U قدرتمندتر و بهنگام تر با افزودن قط عات جدید
queued U افزودن داده یا کار بیشتر به انتهای صف
date U افزودن آخرین و جدیدتری اطلاعات به چیزی
doping U افزودن ماده شیمیایی خاص به یک قطعه
queue U افزودن داده یا کار بیشتر به انتهای صف
winder U گرم شدن تدریجی بدن و افزودن برسرعت
mithridatism U مصونیت از زهر بواسطه خوردن و کم کم افزودن برمقداران
date U افزودن اطلاعات به چیزی یا همیشه به روز بماند
dates U افزودن اطلاعات به چیزی یا همیشه به روز بماند
insert U افزودن متن جدید درون کلمه یا جمله
inserting U افزودن متن جدید درون کلمه یا جمله
parallels U که امکان افزودن چندین رقم همزمان میدهد
parallelling U که امکان افزودن چندین رقم همزمان میدهد
parallelled U که امکان افزودن چندین رقم همزمان میدهد
paralleled U که امکان افزودن چندین رقم همزمان میدهد
parallel U که امکان افزودن چندین رقم همزمان میدهد
paralleling U که امکان افزودن چندین رقم همزمان میدهد
inserts U افزودن متن جدید درون کلمه یا جمله
paroli U دوبرابر داو بوسیله افزودن پول برده بدان
anchor line extension kits U جعبه وسایل افزودن به طول کابل چتر نجات
input/output U فضای ذخیره سازی موقت برای داده دریافتی از حافظه اصلی پیش از ارسال به وسیله ورودی /خروجی یا دادهای که از وسیله ورودی /خروجی پردازش میشود یا در حافظه اصلی ذخیره میشود
saving U خودداری ازمصرف وجوه عدم تقسیم منافع و افزودن ان به سرمایه
ten's complement U عددی که با افزودن یک به متمم نهم یک عدد دهدهی به دست آید
extends U فایل که قابل افزودن است یا هیچ اندازه ماکزیمم ندارد
extending U فایل که قابل افزودن است یا هیچ اندازه ماکزیمم ندارد
increment U افزودن یک به یک عدد در یک ثبات اغلب برای ادامه دادن کار
extend U فایل که قابل افزودن است یا هیچ اندازه ماکزیمم ندارد
insertion loss U توجه به یک سیگنال به علت افزودن یک وسیله به کانال یا مدار موجود
increments U افزودن یک به یک عدد در یک ثبات اغلب برای ادامه دادن کار
author U باعث
causing U باعث
cause U باعث
causes U باعث
incentives U باعث
incentive U باعث
applied U عملی
down to earth U عملی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com