English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 212 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
business type operation U عملیات کامپیوتری
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
illiterate U که دستورات و عملیات کامپیوتری را نمیفهمد
housekeeping U عملیات کامپیوتری که مستقیما" کمکی برای بدست اوردن نتایج مطلوب نمیکنداما قسمت ضروری یک برنامه مانند راه اندازی مقدمه چینی و عملیات پاکسازی است خانه داری
storage U TRC مخصوص برای گرافیک کامپیوتری . تصویری را روی صفحه برمی گرداند بدون نیاز به عملیات تنظیم مجدد
automonitor U ثبت کننده عملیات کامپیوتر برنامه کامپیوتری که وفایف عملیاتی کامپیوتر را ثبت میکند
buffered computer U کامپیوتری که عملیات ورودی و خروجی و عملیات پردازشی را بطور همزمان ارائه میدهد
event driven U برنامه کامپیوتری یا فرآیند که هر مرحله اجرا مربوط به عملیات خارجی است
lan U کامپیوتری که سیستم عامل شبکه را اجرا میکند و عملیات ابتدایی شبکه را کنترل میکند تمام ایستگاههای کار شبکه محلی به سرور شبکه اصلی متصل هستند و کاربران به آن سرور وارد می شوند
local area network U کامپیوتری که سیستم عامل شبکه را اجرا میکند و عملیات ابتدایی شبکه را کنترل میکند. تمام ایستگاههای کاری شبکه محلی به سرور شبکه مرکزی وصل هستند و کاربران وارد آن می شوند
master clear U کلیدی روی بعضی ازکنسولهای کامپیوتری که ثباتهای عملیاتی را پاک کردن و انها را برای حالت جدید عملیات اماده میکند
notron utilities U مجموعهای از برنامههای کوچک که برای ساده کردن عملیات کامپیوتری طراحی گردیده است
processor U کامپیوتری که میتواند روی چندین آرایه داده برای عملیات ریاضی خیلی سریع
Other Matches
internally stored program U کد برنامه کامپیوتری ذخیره شده روی Rom یک سیستم کامپیوتری
off line U وسایلی که جزو دستگاه کامپیوتری مرکزی نیستند وسایل غیر کامپیوتری یاخودکار
remote U ترمینال کامپیوتری متصل به سیستم کامپیوتری راه دور
remoter U ترمینال کامپیوتری متصل به سیستم کامپیوتری راه دور
remotest U ترمینال کامپیوتری متصل به سیستم کامپیوتری راه دور
farmgate type operations U رهبری اموزش و عملیات نیروی هوایی یک کشور تامرحله عملیات جنگی
computer graphics U نگاره سازی کامپیوتری گرافیک کامپیوتری
computerised ordering systems U سیستم سفارش کامپیوتری خرید کامپیوتری
counter air U عملیات ضدهواپیمایی عملیات ضد فعالیت هوایی دشمن
anticrop operations U عملیات کاربرد افات کشاورزی در عملیات نظامی
counter air operations U عملیات ضد هواپیمایی عملیات ضد برتری هوایی دشمن
plug compatible manufacurer U شرکت تولیدکننده تجهیزات کامپیوتری که بدون نیازمندی به رابطهای سخت افزاری یانرم افزاری اضافی میتواندبه سیستم کامپیوتری موجودوصل شود
statements U 2-دستور برنامه که CPU را هدایت میکند تا عملیات کنترلی انجام دهد یا عملیات CPU را کنترل کند
statement U 2-دستور برنامه که CPU را هدایت میکند تا عملیات کنترلی انجام دهد یا عملیات CPU را کنترل کند
propagated U خطایی که در یک محل یا عملیات رخ دهد و سایر عملیات و فرآیند را تحت تاثیر قرار دهد
propagating U خطایی که در یک محل یا عملیات رخ دهد و سایر عملیات و فرآیند را تحت تاثیر قرار دهد
propagates U خطایی که در یک محل یا عملیات رخ دهد و سایر عملیات و فرآیند را تحت تاثیر قرار دهد
propagate U خطایی که در یک محل یا عملیات رخ دهد و سایر عملیات و فرآیند را تحت تاثیر قرار دهد
land control operation U عملیات کنترل زمین عملیات
computerization U عمل معرفی یک سیستم کامپیوتری یا تبدیل راهنمابه سیستم کامپیوتری
code panel U رمز ارتباطات در عملیات هوایی و زمینی کلید رمزارتباطات در عملیات هوایی وزمینی
automation U کامپیوتری کردن دستگاهها کامپیوتری کردن خودکارکردن سیستم
air sea rescue U عملیات نجات هوا دریایی عملیات نجات هوایی ودریایی
air-sea rescue U عملیات نجات هوا دریایی عملیات نجات هوایی ودریایی
components U اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
component U اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
m U مگا عملیات اعشاری در ثانیه . معیار اندازه گیری توان و سرعت معادل یک میلیون عملیات اعشاری در ثانیه
army operations center U مرکز عملیات نیروی زمینی مرکز عملیات ارتش
asynchronous U 1-کامپیوتری که از یک عمل به عمل دیگر طبق سیگنالهای دریافت شده پس از خاتمه فرآیند تغییر میکند. 2-کامپیوتری که در آن یک فرآیند در آغاز ورود سیگنال یا داده آغاز میشود به جای اینکه مط ابق با باس ساعت باشد
time resolution U جزییات زمان اجرای عملیات نشان دادن جزییات اجرای زمانی عملیات
beachmaster's unit U یکان عملیات بارانداز یکان عملیات اسکله
airhead operations U عملیات مخصوص گرفتن سرپل هوایی عملیات تهیه سرپل هوایی
operation U 1-عملیات روی دو عملوند. 2-عملیات روی عملوند به صورت دودویی
combined operations U عملیات رستههای مرکب عملیات مرکب
armistise U متارکه جنگ عبارت است از توقف عملیات جنگی با موافقت طرفین محاربه اتش بس ممکن است کامل یعنی شامل کلیه عملیات جنگی و در جمیع میدانهای نبرد باشد و نیز ممکن است محلی یعنی فقط مربوط به قسمت معینی از میدان جنگ وبه مدت محدود باشد
aerospace projection operations U عملیات مخصوص گسترش منطقه فضای هوایی عملیات مخصوص توسعه منطقه فضای هوایی
computer simulation U کامپیوتری
computerized U کامپیوتری
computer letter U حرف کامپیوتری
computer museum U موزه کامپیوتری
computer language U زبان کامپیوتری
tools U در سیستم کامپیوتری
computer music U موسیقی کامپیوتری
computer graphicist U گرافیست کامپیوتری
computer game U بازی کامپیوتری
computer drawing U ترسیم کامپیوتری
computer design U طراحی کامپیوتری
computer crime U جرم کامپیوتری
computer conferencing U کنفرانس کامپیوتری
computer code U رمز کامپیوتری
computer circuits U مدارهای کامپیوتری
computerized U کامپیوتری شده
magazines computer oriented U مجلات کامپیوتری
computer network U شبکه کامپیوتری
computerization U کامپیوتری شدن
computerized game playing U بازیهای کامپیوتری
computerized instruction U اموزش کامپیوتری
computerized mail U پست کامپیوتری
computerized tomography U رادیولوژی کامپیوتری
desktop publishing U نشر کامپیوتری
computing system U سیستم کامپیوتری
computerizes U کامپیوتری کردن
computerised U کامپیوتری کردن
computerize U کامپیوتری کردن
computerising U کامپیوتری کردن
computerises U کامپیوتری کردن
computer program U برنامه کامپیوتری
computerizing U کامپیوتری کردن
computer system U سیستم کامپیوتری
computer printout U چاپ کامپیوتری
computer operation U عملکرد کامپیوتری
computer utility U خدمات کامپیوتری
computerization U کامپیوتری کردن
computer word U کلمه کامپیوتری
FMS U کنترل اعداد کامپیوتری
automatic digital network U شبکه عددی کامپیوتری
modelling U ایجاد مدلهای کامپیوتری
hybrid computer system U سیستم کامپیوتری دو رگه
forms U صفحهای از صفحات کامپیوتری
formed U صفحهای از صفحات کامپیوتری
data card U کارت اطلاعات کامپیوتری
form U صفحهای از صفحات کامپیوتری
tags U بخشی از دستور کامپیوتری
multicomputer system U سیستم چند کامپیوتری
tag U بخشی از دستور کامپیوتری
automated intelligence file U پرونده اطلاعاتی کامپیوتری
computer graphics U نگاره سازی کامپیوتری
computed tomography scanning U مغز نگاری کامپیوتری
computerized data base U پایگاه دادههای کامپیوتری
computer simulation U شبیه سازی کامپیوتری
computer typesetting U حروف چینی کامپیوتری
computer serrices company U شرکت خدمات کامپیوتری
computer independent language U زبان مستقل کامپیوتری
computer information system U سیستم اطلاعات کامپیوتری
computer programming U برنامه نویسی کامپیوتری
operation U عملیات
op U عملیات
operations U عملیات
treatment U عملیات
treatments U عملیات
execution U اجرای برنامه کامپیوتری یا فرآیند
small computer system interface U میانجی سیستم کامپیوتری کوچک
execute U اجرای برنامه کامپیوتری یا فرآیند
executed U اجرای برنامه کامپیوتری یا فرآیند
executes U اجرای برنامه کامپیوتری یا فرآیند
executing U اجرای برنامه کامپیوتری یا فرآیند
backgrounds U برنامه کامپیوتری با حق تقدم پایین
inputted U کامپیوتری که داده دریافت میکند
alpha U اولین گونه یک محصول کامپیوتری
input U کامپیوتری که داده دریافت میکند
alphas U اولین گونه یک محصول کامپیوتری
national computer graphics association U انجمن ملی گرافیک کامپیوتری
background U برنامه کامپیوتری با حق تقدم پایین
automatic digital network U شبکه مبادله اطلاعات کامپیوتری
vax U سیستمهای بزرگ مینی کامپیوتری
automatic data handling U سیستم کامپیوتری مبادله اطلاعات
liveware U عملوندها و کاربران سیستم کامپیوتری
FTAM U بین سیستمهای کامپیوتری مختلف
unisys U یک سازنده بزرگ تجهیزات کامپیوتری
honeywell U یک سازنده بزرگ تجهیزات کامپیوتری
to play computer games U بازی های کامپیوتری کردن
infected computer U کامپیوتری که یک برنامه ویروسی دارد
operations room U اتاق عملیات
offenses U عملیات افندی
offenses U عملیات تعرضی
offence U عملیات افندی
covert operations U عملیات پنهانی
offence U عملیات تعرضی
preliminary treatment U عملیات مقدماتی
destructive operation U عملیات مخرب
delays U عملیات تاخیری
delaying U عملیات تاخیری
actions U جنگ عملیات
delay U عملیات تاخیری
delay action U عملیات تاخیری
deputy for operations U معاونت عملیات
campaigns U عملیات جنگی
operations research U تحقیق در عملیات
denial operations U عملیات ممانعتی
over the beach operations U عملیات ساحلی
over the beach operations U عملیات کرانهای
parallel operation U عملیات موازی
plan of action U طرح عملیات
actions U عملیات جنگی
counter-espionage U عملیات ضدجاسوسی
delaying action U عملیات تاخیری
action U عملیات جنگی
action U جنگ عملیات
phasing U مراحل عملیات
process chart U نقشه عملیات
scene of action U صحنه عملیات
serial operation U عملیات سری
heat treatment U عملیات حرارتی
infiltration U عملیات نفوذی
spial U عملیات جاسوسی
campaigning U عملیات جنگی
campaigned U عملیات جنگی
campaign U عملیات جنگی
rescue operation U عملیات نجات
harassing actions U عملیات ایذایی
global operation U عملیات سراسری
immediate action U عملیات فوری
divert action U عملیات مخالف
dry run U عملیات جنگی
earth work U عملیات خاکی
electrochemical treatment U عملیات الکتروشیمایی
espial U عملیات جاسوسی
pseudooperation U شبه عملیات
psychological operations U عملیات روانی
operations personal U پرسنل عملیات
external operation U عملیات خارجی
f.of operations U حوزه عملیات
flight operations U عملیات پرواز
formal operations U عملیات صوری
string operation U عملیات رشتهای
action deferred U تامل در عملیات
offensives U عملیات افندی
offensive U عملیات افندی
nature of the operation U ماهیت عملیات
arithmetic operation U عملیات حسابی
logical operations U عملیات منطقی
assistant chief of staff, g (operations U معاونت عملیات
closing U خاتمه عملیات
earthworks U عملیات خاکی
sabotaging U عملیات تخریبی
sabotages U عملیات تخریبی
base operation U عملیات پایگاهی
limiting operation U عملیات محدودکننده
sabotaged U عملیات تخریبی
area of operation U منطقه عملیات
amphibious operation U عملیات اب خاکی
airmobile operations U عملیات هوارو
air operations U عملیات هوایی
hostility U عملیات خصمانه
hostilities U عملیات خصمانه
radius U شعاع عملیات
subversives U عملیات براندازی
subversive U عملیات براندازی
manual operation U عملیات دستی
flow charts U شمای عملیات
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com