English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
multijob operation U عملیات چند کاره
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
real mode U حالت پردازش پیش فرض برای IBM PC وتنها حالتی که در DOS عمل میکند. این حالت به معنای این است که یک سیستم عملیات تک کاره است که نرم افزار میتواند هر حافظه یا وسیله ورودی و خروجی را استفاده کند
Other Matches
He is a jack of all trades, but master of none. <idiom> U او مرد همه کاره است و هیچ کاره.
Jack of all trades and master of none.. <proverb> U همه کاره هیچ کاره است .
Jack of all trades , master of none . U همه کاره وهیچ کاره
farmgate type operations U رهبری اموزش و عملیات نیروی هوایی یک کشور تامرحله عملیات جنگی
buffered computer U کامپیوتری که عملیات ورودی و خروجی و عملیات پردازشی را بطور همزمان ارائه میدهد
counter air operations U عملیات ضد هواپیمایی عملیات ضد برتری هوایی دشمن
counter air U عملیات ضدهواپیمایی عملیات ضد فعالیت هوایی دشمن
anticrop operations U عملیات کاربرد افات کشاورزی در عملیات نظامی
inactive U بی کاره
ad hoc U تک کاره
general purpose U هر کاره
multitasking U چند کاره
versatile U همه کاره
picks U چند کاره
multipurpose U چند کاره
half faced U نیمه کاره
halfway U نصفه کاره
what is he? U چه کاره است
jack of all trades U همه کاره
jacks of all trades U همه کاره
dual purpose gun U توپ دو کاره
pick U چند کاره
multi purpose machine U ماشین چند کاره
multitester U سنجه چند کاره
multi meter U سنجه چند کاره
do all U ادم همه کاره
versatility U همه کاره بودن
partial U نیمه کاره بخشی از
He is the boss . He runs the show. U اوهمه کاره است
i went there particularly to U یک کاره انجا رفتم
factotums U ادم همه کاره
factotum U ادم همه کاره
A good for nothing person . U آدم هیچ کاره
multiple job processing U پردازش چند کاره
slouching U ادم بی کاره وبی کفایت
slouches U ادم بی کاره وبی کفایت
slouched U ادم بی کاره وبی کفایت
slouch U ادم بی کاره وبی کفایت
That is my line ( field ) . U خودم این کاره هستم
He has no influence in this company . U دراین شرکت کاره ای نیست
statements U 2-دستور برنامه که CPU را هدایت میکند تا عملیات کنترلی انجام دهد یا عملیات CPU را کنترل کند
statement U 2-دستور برنامه که CPU را هدایت میکند تا عملیات کنترلی انجام دهد یا عملیات CPU را کنترل کند
propagate U خطایی که در یک محل یا عملیات رخ دهد و سایر عملیات و فرآیند را تحت تاثیر قرار دهد
propagated U خطایی که در یک محل یا عملیات رخ دهد و سایر عملیات و فرآیند را تحت تاثیر قرار دهد
propagates U خطایی که در یک محل یا عملیات رخ دهد و سایر عملیات و فرآیند را تحت تاثیر قرار دهد
propagating U خطایی که در یک محل یا عملیات رخ دهد و سایر عملیات و فرآیند را تحت تاثیر قرار دهد
land control operation U عملیات کنترل زمین عملیات
code panel U رمز ارتباطات در عملیات هوایی و زمینی کلید رمزارتباطات در عملیات هوایی وزمینی
housekeeping U عملیات کامپیوتری که مستقیما" کمکی برای بدست اوردن نتایج مطلوب نمیکنداما قسمت ضروری یک برنامه مانند راه اندازی مقدمه چینی و عملیات پاکسازی است خانه داری
air sea rescue U عملیات نجات هوا دریایی عملیات نجات هوایی ودریایی
air-sea rescue U عملیات نجات هوا دریایی عملیات نجات هوایی ودریایی
multifinder U گونهای از Apple Macintosh Finder که چند کاره بودن را پشتیبانی میکند
component U اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
components U اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
protects U یا بیشتر که چند کاره بودن حافظه مجازی امنیت داده را پشتیبانی میکند
protecting U یا بیشتر که چند کاره بودن حافظه مجازی امنیت داده را پشتیبانی میکند
protect U یا بیشتر که چند کاره بودن حافظه مجازی امنیت داده را پشتیبانی میکند
m U مگا عملیات اعشاری در ثانیه . معیار اندازه گیری توان و سرعت معادل یک میلیون عملیات اعشاری در ثانیه
army operations center U مرکز عملیات نیروی زمینی مرکز عملیات ارتش
microsoft U DOS-MS سیستم عامل تک کاربره و تک کاره است و توسط کار خط دستور کنترل میشود
time resolution U جزییات زمان اجرای عملیات نشان دادن جزییات اجرای زمانی عملیات
beachmaster's unit U یکان عملیات بارانداز یکان عملیات اسکله
standards U حالت اجرای ویندوز ماکروسافت که از حافظه گسترده استفاده میکند ولی امکان چند کاره بودن در برنامههای کاربردی Dos را نمیدهد
standard U حالت اجرای ویندوز ماکروسافت که از حافظه گسترده استفاده میکند ولی امکان چند کاره بودن در برنامههای کاربردی Dos را نمیدهد
airhead operations U عملیات مخصوص گرفتن سرپل هوایی عملیات تهیه سرپل هوایی
operation U 1-عملیات روی دو عملوند. 2-عملیات روی عملوند به صورت دودویی
combined operations U عملیات رستههای مرکب عملیات مرکب
dual capable U جنگ افزار یا وسیله دو کاره وسیله یا جنگ افزاری که دونوع ماموریت انجام میدهد
task U جابجایی برنامهای در حافظه با دیگر که موقتاگ روی دیسک ذخیره شده است . جابجایی کارها مشابه چند کاره بودن نیست چون میتواند چندین برنامه را هم زمان اجرا کند
tasks U جابجایی برنامهای در حافظه با دیگر که موقتاگ روی دیسک ذخیره شده است . جابجایی کارها مشابه چند کاره بودن نیست چون میتواند چندین برنامه را هم زمان اجرا کند
armistise U متارکه جنگ عبارت است از توقف عملیات جنگی با موافقت طرفین محاربه اتش بس ممکن است کامل یعنی شامل کلیه عملیات جنگی و در جمیع میدانهای نبرد باشد و نیز ممکن است محلی یعنی فقط مربوط به قسمت معینی از میدان جنگ وبه مدت محدود باشد
timed U مدت زمان یک کار در سیستم اشتراک زمانی یا چندبرنامهای . زمان یک کاربر یا برنامه یا کار در یک سیستم چند کاره
times U مدت زمان یک کار در سیستم اشتراک زمانی یا چندبرنامهای . زمان یک کاربر یا برنامه یا کار در یک سیستم چند کاره
time U مدت زمان یک کار در سیستم اشتراک زمانی یا چندبرنامهای . زمان یک کاربر یا برنامه یا کار در یک سیستم چند کاره
aerospace projection operations U عملیات مخصوص گسترش منطقه فضای هوایی عملیات مخصوص توسعه منطقه فضای هوایی
MS DOS U سیستم عامل کامپیوترهای شخصی IBM PC که داده ذخیره شده روی دیسک را مدیریت میکند و خروجی و ورودی کاربر را نمایش میدهد.DOS-MS سیستم عامل تک کاربر و تک کار کاره است و توسط واسط خط دستور در کنترل میشود
microsoft U واسط کاربر چند کاره گرافیکی که برای استفاده ساده طراحی شده است . ویندوز از نشانه ها برای نمایش دادن فایل و قط عات استفاده میکند با mouse قابل کنترل است بر عکس DOS-MS که نیاز به دستورات تایپی دارد
op U عملیات
treatment U عملیات
operations U عملیات
operation U عملیات
treatments U عملیات
infiltration U عملیات نفوذی
psychological operations U عملیات روانی
process chart U نقشه عملیات
autonomous operation U عملیات مستقل
operation overlay U کالک عملیات
operationally ready U حاضر به عملیات
operations room U اتاق عملیات
autonomous operation U عملیات ازاد
night operations U عملیات شبانه
spial U عملیات جاسوسی
operation manager U مدیر عملیات
pseudooperation U شبه عملیات
area of operation U منطقه عملیات
operating program U برنامه عملیات
synchronous operation U عملیات همزمان
surface treatment U عملیات سطحی
terrain U زمین عملیات
string operation U عملیات رشتهای
amphibious operation U عملیات اب خاکی
operation center U مرکز عملیات
airmobile operations U عملیات هوارو
airborne battlefield U عملیات هوابرد
offenses U عملیات تعرضی
assistant chief of staff, g (operations U معاونت عملیات
operation map U نقشه عملیات
air operations U عملیات هوایی
arithmetic operation U عملیات حسابی
preliminary treatment U عملیات مقدماتی
offence U عملیات افندی
action U جنگ عملیات
action U عملیات جنگی
scene of action U صحنه عملیات
parallel operation U عملیات موازی
actions U جنگ عملیات
radius U شعاع عملیات
over the beach operations U عملیات کرانهای
delays U عملیات تاخیری
offensives U عملیات افندی
subversives U عملیات براندازی
subversive U عملیات براندازی
offence U عملیات تعرضی
counter-espionage U عملیات ضدجاسوسی
offenses U عملیات افندی
flow chart U شمای عملیات
flow charts U شمای عملیات
action deferred U تامل در عملیات
counter espionage U عملیات ضدجاسوسی
plan of action U طرح عملیات
delaying U عملیات تاخیری
delay U عملیات تاخیری
sabotages U عملیات تخریبی
sabotaged U عملیات تخریبی
sabotage U عملیات تخریبی
rescue operation U عملیات نجات
operations research U تحقیق در عملیات
phases U مرحله عملیات
operations personal U پرسنل عملیات
hostility U عملیات خصمانه
sabotaging U عملیات تخریبی
over the beach operations U عملیات ساحلی
hostilities U عملیات خصمانه
phasing U مراحل عملیات
actions U عملیات جنگی
offensive U عملیات افندی
closing U خاتمه عملیات
earthworks U عملیات خاکی
serial operation U عملیات سری
phased U مرحله عملیات
base of operations U پایگاه عملیات
terminal operations U عملیات اسکلهای
scope U هدف عملیات
thermal treatment U عملیات گرمایی
counter battery U عملیات ضد اتشبار
counter military U ضد عملیات نظامی
countermine U عملیات ضد مین
global operation U عملیات سراسری
covert operations U عملیات مخفی
covert operations U عملیات پنهانی
scope U منظور از عملیات
theater of operations U صحنه عملیات
conversational operation U عملیات محاورهای
concrete operations U عملیات عینی
rehearsals U تکرار عملیات
rehearsal U تکرار عملیات
harassing actions U عملیات ایذایی
initiatives U ابتکار عملیات
continuity of operations U مداومت عملیات
continuity of operations U تسلسل عملیات
logical operations U عملیات منطقی
Construction works . U عملیات ساختمانی
initiative U ابتکار عملیات
Military operations. U عملیات نظامی
formal operations U عملیات صوری
manual operation U عملیات دستی
earth work U عملیات خاکی
Counter – espionage operations k. U عملیات ضد جاسوسی
electrochemical treatment U عملیات الکتروشیمایی
flight operations U عملیات پرواز
espial U عملیات جاسوسی
f.of operations U حوزه عملیات
dry run U عملیات جنگی
war room U اتاق عملیات
divert action U عملیات مخالف
finishing U عملیات تکمیل
delay action U عملیات تاخیری
delaying action U عملیات تاخیری
denial operations U عملیات ممانعتی
phase U مرحله عملیات
deputy for operations U معاونت عملیات
destructive operation U عملیات مخرب
limiting operation U عملیات محدودکننده
external operation U عملیات خارجی
block operation U عملیات بلوک
immediate action U عملیات فوری
campaign U عملیات جنگی
campaigned U عملیات جنگی
chemical operations U عملیات شیمیایی
regions U ناحیه عملیات
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com