English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (13 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
pre-treatment U عملیات مقدماتی و آماده سازی [مثل شستشوی پشم قبل از رنگرزی و یا آماده سازی دار جهت چله کشی]
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
preliminary treatment U عملیات مقدماتی
in the pipeline [Colloquial] U در آماده سازی
open U آماده کردن فایل پیش از رویدادن عملیات خواندن یا نوشتن
opens U آماده کردن فایل پیش از رویدادن عملیات خواندن یا نوشتن
opened U آماده کردن فایل پیش از رویدادن عملیات خواندن یا نوشتن
sixth form U دورهی آماده سازی برای دانشگاه
sixth forms U دورهی آماده سازی برای دانشگاه
design development U آماده سازی و تکمیل نقشه فرش
empties U رسانه ذخیره سازی خالی و فرمت شده آماده دریافت داده
emptied U رسانه ذخیره سازی خالی و فرمت شده آماده دریافت داده
empty U رسانه ذخیره سازی خالی و فرمت شده آماده دریافت داده
emptiest U رسانه ذخیره سازی خالی و فرمت شده آماده دریافت داده
emptier U رسانه ذخیره سازی خالی و فرمت شده آماده دریافت داده
stability operations U عملیات ارام سازی
stability U عملیات ارام سازی
buffer U استفاده از فضای ذخیره سازی موقت تا وقتی که پردازنده یا رسانه آماده پردازش آن شود
opened U آماده سازی فایل پیش از دستیابی یا ویرایش یا تراکنش روی سایر رکوردهای ذخیره شده
opens U آماده سازی فایل پیش از دستیابی یا ویرایش یا تراکنش روی سایر رکوردهای ذخیره شده
open U آماده سازی فایل پیش از دستیابی یا ویرایش یا تراکنش روی سایر رکوردهای ذخیره شده
virtual U ماشین شبیه سازی شده و عملیات آن
buffer U فضای ذخیره سازی موقت برای وسیلهای که دادهای دریافت کرده ولی آماده پردازش نیست
logical U واحد اطلاعات آماده پردازش که لزوما شبیه داده اصلی در فضای ذخیره سازی نیست که ممکن است حاوی داده کنترل و... باشد
prolegomenon U مقدماتی کلمات مقدماتی
basic unit training U اموزش مقدماتی یکان اموزش مقدماتی واحد
modes U عملیات ریاضی اعشاری که در آن عددی غیر از صفر به عدد با کمترین ارزش اضافه میشود در حین نرمال سازی عدد اعشاری
mode U عملیات ریاضی اعشاری که در آن عددی غیر از صفر به عدد با کمترین ارزش اضافه میشود در حین نرمال سازی عدد اعشاری
farmgate type operations U رهبری اموزش و عملیات نیروی هوایی یک کشور تامرحله عملیات جنگی
buffered computer U کامپیوتری که عملیات ورودی و خروجی و عملیات پردازشی را بطور همزمان ارائه میدهد
anticrop operations U عملیات کاربرد افات کشاورزی در عملیات نظامی
counter air U عملیات ضدهواپیمایی عملیات ضد فعالیت هوایی دشمن
counter air operations U عملیات ضد هواپیمایی عملیات ضد برتری هوایی دشمن
sweep U تجسس منطقه با رادار مین روبی کردن پاک کردن منطقه عملیات پاک سازی
rectification U یکسو سازی همسو سازی مستقیم سازی
statement U 2-دستور برنامه که CPU را هدایت میکند تا عملیات کنترلی انجام دهد یا عملیات CPU را کنترل کند
statements U 2-دستور برنامه که CPU را هدایت میکند تا عملیات کنترلی انجام دهد یا عملیات CPU را کنترل کند
propagated U خطایی که در یک محل یا عملیات رخ دهد و سایر عملیات و فرآیند را تحت تاثیر قرار دهد
propagates U خطایی که در یک محل یا عملیات رخ دهد و سایر عملیات و فرآیند را تحت تاثیر قرار دهد
propagating U خطایی که در یک محل یا عملیات رخ دهد و سایر عملیات و فرآیند را تحت تاثیر قرار دهد
propagate U خطایی که در یک محل یا عملیات رخ دهد و سایر عملیات و فرآیند را تحت تاثیر قرار دهد
land control operation U عملیات کنترل زمین عملیات
code panel U رمز ارتباطات در عملیات هوایی و زمینی کلید رمزارتباطات در عملیات هوایی وزمینی
housekeeping U عملیات کامپیوتری که مستقیما" کمکی برای بدست اوردن نتایج مطلوب نمیکنداما قسمت ضروری یک برنامه مانند راه اندازی مقدمه چینی و عملیات پاکسازی است خانه داری
air-sea rescue U عملیات نجات هوا دریایی عملیات نجات هوایی ودریایی
air sea rescue U عملیات نجات هوا دریایی عملیات نجات هوایی ودریایی
components U اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
component U اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
m U مگا عملیات اعشاری در ثانیه . معیار اندازه گیری توان و سرعت معادل یک میلیون عملیات اعشاری در ثانیه
army operations center U مرکز عملیات نیروی زمینی مرکز عملیات ارتش
prolusory U مقدماتی
prodromal U مقدماتی
prolegomenary U مقدماتی
elementarily U مقدماتی
proforma U مقدماتی
elementary U مقدماتی
precursive U مقدماتی
preludial U مقدماتی
prelusive U مقدماتی
preparative U مقدماتی
prolegomenous U مقدماتی
rudimental U مقدماتی
preparatory U مقدماتی
introductory U مقدماتی
elemental U مقدماتی
preliminary U مقدماتی
preliminaries U مقدماتی
first U مقدماتی
tentative U مقدماتی
introductive U مقدماتی
calculating U دوباره سازی یا ایجاد داده جدید از طریق فشرده سازی وقایع عددی معین
pilot materials U وسایل و دست ابزارهای ماشین سازی یا مدل سازی
elementary U مقدماتی پایهای
preliminary negotiations U مذاکرات مقدماتی
preliminaries U امتحان مقدماتی
preliminary investigation U بررسی مقدماتی
interludes U نگهداری مقدماتی
preliminary design U طرح مقدماتی
propaedeutic U تعلیمات مقدماتی
propaedeutic U تحصیلات مقدماتی
preliminary expenses U هزینههای مقدماتی
preliminary budget U بودجه مقدماتی
preliminaries U مقدمات مقدماتی
preparation U اقدام مقدماتی
preliminary test U ازمایش مقدماتی
preliminaries U دور مقدماتی
proforma invoice U سیاهه مقدماتی
pretest U امتحان مقدماتی
introduction to physics U فیزیک مقدماتی
prime color U رنگ مقدماتی
proem U رساله مقدماتی
first aid U کمکهای مقدماتی
bottom blown converter U مبدل دم مقدماتی
junior high school U دبیرستان مقدماتی
preliminary U دور مقدماتی
preselector U سلکتور مقدماتی
preliminary works U کارهای مقدماتی
preparatory response U پاسخ مقدماتی
preliminary U مقدمات مقدماتی
preliminary U امتحان مقدماتی
prep U مدرسه مقدماتی
preparative U کار مقدماتی
prolusion U مقاله مقدماتی
preselection U انتخاب مقدماتی
precompression U تراکم مقدماتی
preheater U گرمکن مقدماتی
subassembly U مونتاژ مقدماتی
basic hole U سوراخ مقدماتی
preludes U قسمت مقدماتی
prelude U قسمت مقدماتی
first cut U برش مقدماتی
pilot study U بررسی مقدماتی
economizer U کرمکن مقدماتی
interlude U نگهداری مقدماتی
heat U مسابقه مقدماتی
fore exercise U تمرین مقدماتی
forehearth U کوره مقدماتی
heats U مسابقه مقدماتی
responsions U ازمون مقدماتی
rudiment U علوم مقدماتی
primary U مقدماتی اصلی
basic course U دوره مقدماتی
primary U مقدماتی نخستین
primary U ابتدایی مقدماتی
preparations U اقدام مقدماتی
Travaux preparatoires U کارهای مقدماتی
elementary gate U دریچه مقدماتی
preceding pass U کالیبر مقدماتی
basics U مقدماتی اساسی
perlim U دوره مقدماتی
elementary item U قلم مقدماتی
basics U اساسی مقدماتی
basic training U اموزش مقدماتی
pilot injection U تزریق مقدماتی
basic research U تحقیقات مقدماتی
basic U مقدماتی اساسی
basic U اساسی مقدماتی
elimination heat U دوره مقدماتی
time resolution U جزییات زمان اجرای عملیات نشان دادن جزییات اجرای زمانی عملیات
eliminator U برنه در دور مقدماتی
black pickling U اسید شویی مقدماتی
rudimentary knowledge U دانش مقدماتی یا نخستین
basic bessemer process U فرایند مقدماتی بسمر
supercharge U متراکم کردن مقدماتی
prolusion U اثر هنری مقدماتی
elementary algebra U جبر مقدماتی [ریاضی]
basic combat training U اموزش رزم مقدماتی
fundamental U اصولی مقدماتی اساسی
basic bessemer steel U فولاد مقدماتی بسمر
basic bessemer converter U مبدل مقدماتی بسمر
basic machine unit U واحد دستگاه مقدماتی
preparatory students U شاگردان تهیه یا مقدماتی
incipience U وضع مقدماتی ابتدایی
pre load U بار کردن مقدماتی
pre design estimate U براورد مقدماتی طرح
magnetic biasing U مغناطیس گردانی مقدماتی
preselect U انتخاب کردن مقدماتی
incipincy U وضع مقدماتی ابتدایی
pre heat U حرارت دادن مقدماتی
reconnaissance U بازدید مقدماتی اکتشاف
beachmaster's unit U یکان عملیات بارانداز یکان عملیات اسکله
ordnance plant U کارخانجات اسلحه سازی یامهمات سازی
jagger U الت کنگره سازی یادندانه سازی
basic bessemer pig iron U اهن خام مقدماتی توماس
protocol U مقاوله نامه موافقت مقدماتی
white primary U اخذ اراء مقدماتی حزبی
preliminary budget forecast U پیش بینی مقدماتی بودجه
protocols U مقاوله نامه موافقت مقدماتی
literacy U فهمیدن اصول مقدماتی کامپیوتر
junior college U دانشکده مقدماتی تا دو ساله اموزشکده
strategic reconnaissance U بررسی مقدماتی وضع دشمن
pretest U امتحان مقدماتی بعمل اوردن
flight U بهترین نتیجه دور مقدماتی
basic relay post U پایگاه مقدماتی تحویل و تحول بیماران
house of delegates U مجلس مقننه مقدماتی ویرجینیا ومریلند
preparatory U تیراندازی مقدماتی تیر تهیه برای تک
airhead operations U عملیات مخصوص گرفتن سرپل هوایی عملیات تهیه سرپل هوایی
microcontroller U RAM و زبان برنامه نویسی مقدماتی است
investigate U استفسار کردن اطلاعات مقدماتی بدست اوردن
investigated U استفسار کردن اطلاعات مقدماتی بدست اوردن
investigates U استفسار کردن اطلاعات مقدماتی بدست اوردن
investigating U استفسار کردن اطلاعات مقدماتی بدست اوردن
exempt player U بازیگر معاف از انجام مراحل مقدماتی به علت سوابق او
one level address U سازماندهی فضای ذخیره سازی که هر نوع رسانه ذخیره سازی یکسان رفتار می شوند
subjugation U مقهور سازی مطیع سازی
formularization U کوتاه سازی ضابطه سازی
frustrations U خنثی سازی محروم سازی
frustration U خنثی سازی محروم سازی
irritancy U پوچ سازی باطل سازی
ouster U بی بهره سازی محروم سازی
imagery U مجسمه سازی شبیه سازی
erasable U 1-رسانه ذخیره سازی که قابل استفاده مجدد است . 2-ذخیره سازی موقت
juniorate U مدرسه شبانه روزی متوسطه محصلین دو ساله مقدماتی یسوعیون
at one's fingertips <idiom> U آماده
able آماده
saved U ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
save U ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
saves U ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
WordPad U امکان نرم افزاری در ویندوز که توابع مقدماتی Microsoft Word را دارد
operation U 1-عملیات روی دو عملوند. 2-عملیات روی عملوند به صورت دودویی
take up arms <idiom> U آماده جنگیدن
make preparations U آماده کردن
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com