English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
conversational operation U عملیات محاورهای
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
farmgate type operations U رهبری اموزش و عملیات نیروی هوایی یک کشور تامرحله عملیات جنگی
buffered computer U کامپیوتری که عملیات ورودی و خروجی و عملیات پردازشی را بطور همزمان ارائه میدهد
counter air U عملیات ضدهواپیمایی عملیات ضد فعالیت هوایی دشمن
anticrop operations U عملیات کاربرد افات کشاورزی در عملیات نظامی
counter air operations U عملیات ضد هواپیمایی عملیات ضد برتری هوایی دشمن
conversationally U محاورهای
conversational U محاورهای
colloquial U محاورهای
dialogic U محاورهای
interactive U محاورهای
conversational mode U مد محاورهای
interactive videodisk U ویدئودیسک محاورهای
conversational system U سیستم محاورهای
interactive query U پرس و جو محاورهای
conversational mode U حالت محاورهای
interactive program U برنامه محاورهای
conversational interaction U ارتباط محاورهای
conversational language U زبان محاورهای
conversational mode U باب محاورهای
conversational system U نظام محاورهای
interactive graphics system U سیستم گرافیکی محاورهای
conversational programming U برنامه سازی محاورهای
statements U 2-دستور برنامه که CPU را هدایت میکند تا عملیات کنترلی انجام دهد یا عملیات CPU را کنترل کند
statement U 2-دستور برنامه که CPU را هدایت میکند تا عملیات کنترلی انجام دهد یا عملیات CPU را کنترل کند
propagating U خطایی که در یک محل یا عملیات رخ دهد و سایر عملیات و فرآیند را تحت تاثیر قرار دهد
propagates U خطایی که در یک محل یا عملیات رخ دهد و سایر عملیات و فرآیند را تحت تاثیر قرار دهد
propagated U خطایی که در یک محل یا عملیات رخ دهد و سایر عملیات و فرآیند را تحت تاثیر قرار دهد
propagate U خطایی که در یک محل یا عملیات رخ دهد و سایر عملیات و فرآیند را تحت تاثیر قرار دهد
land control operation U عملیات کنترل زمین عملیات
code panel U رمز ارتباطات در عملیات هوایی و زمینی کلید رمزارتباطات در عملیات هوایی وزمینی
housekeeping U عملیات کامپیوتری که مستقیما" کمکی برای بدست اوردن نتایج مطلوب نمیکنداما قسمت ضروری یک برنامه مانند راه اندازی مقدمه چینی و عملیات پاکسازی است خانه داری
target U حالت پردازش محاورهای برای اجرای برنامه
targeting U حالت پردازش محاورهای برای اجرای برنامه
targets U حالت پردازش محاورهای برای اجرای برنامه
planit U زبان برنامه نویسی برای اموزش محاورهای
targetted U حالت پردازش محاورهای برای اجرای برنامه
targetting U حالت پردازش محاورهای برای اجرای برنامه
targeted U حالت پردازش محاورهای برای اجرای برنامه
air sea rescue U عملیات نجات هوا دریایی عملیات نجات هوایی ودریایی
air-sea rescue U عملیات نجات هوا دریایی عملیات نجات هوایی ودریایی
operate U ترمینال سیستم محاورهای که اطلاعات را ارسال و دریافت میکند
operated U ترمینال سیستم محاورهای که اطلاعات را ارسال و دریافت میکند
insert mode U حالت محاورهای کامپیوتر برای ویرایش و تصحیح متن ها
operates U ترمینال سیستم محاورهای که اطلاعات را ارسال و دریافت میکند
interactive U ترمینال سیستم محاورهای که اطلاعات را ارسال و دریافت میکند
connects U مدت زمانی که کاربر دارد یک سیستم محاورهای میشود
connect U مدت زمانی که کاربر دارد یک سیستم محاورهای میشود
component U اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
components U اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
m U مگا عملیات اعشاری در ثانیه . معیار اندازه گیری توان و سرعت معادل یک میلیون عملیات اعشاری در ثانیه
free U حالت محاورهای که به بیش از یک کاربرد امکان استفاده همزمان از برنامه میدهد
freeing U حالت محاورهای که به بیش از یک کاربرد امکان استفاده همزمان از برنامه میدهد
frees U حالت محاورهای که به بیش از یک کاربرد امکان استفاده همزمان از برنامه میدهد
freed U حالت محاورهای که به بیش از یک کاربرد امکان استفاده همزمان از برنامه میدهد
inquiries U حالت محاورهای کامپیوتر که دستورات کاربر به سرعت پاسخ داده می شوند
inquiry U حالت محاورهای کامپیوتر که دستورات کاربر به سرعت پاسخ داده می شوند
army operations center U مرکز عملیات نیروی زمینی مرکز عملیات ارتش
database U بازیابی و بهنگام سازی محاورهای رکوردهای پایگاه داده با استفاده از ترمینالهای line-on
newton raphson U اصطلاحی که به یک رویه محاورهای بکار برده شده درحل معادلات اطلاق میشود
jobs U استفاده از ترمینال کاربر محاورهای برای وارد کردن دستورات کنترل کار
job U استفاده از ترمینال کاربر محاورهای برای وارد کردن دستورات کنترل کار
databases U بازیابی و بهنگام سازی محاورهای رکوردهای پایگاه داده با استفاده از ترمینالهای line-on
menu display U روش محاورهای ارتباط باسیستم کامپیوتری از طریق سوال و جواب یا انتخابهای چند گانه
time resolution U جزییات زمان اجرای عملیات نشان دادن جزییات اجرای زمانی عملیات
beachmaster's unit U یکان عملیات بارانداز یکان عملیات اسکله
airhead operations U عملیات مخصوص گرفتن سرپل هوایی عملیات تهیه سرپل هوایی
ikons U نشانه نگرافیکی یا تصویر کوچک روی صفحه نمایش که در سیستم کامپیوتری محاورهای به کار می رود تا یک تابع را به راحتی مشخص کند
icon U نشانه نگرافیکی یا تصویر کوچک روی صفحه نمایش که در سیستم کامپیوتری محاورهای به کار می رود تا یک تابع را به راحتی مشخص کند
icons U نشانه نگرافیکی یا تصویر کوچک روی صفحه نمایش که در سیستم کامپیوتری محاورهای به کار می رود تا یک تابع را به راحتی مشخص کند
modes U حالت کامپیوتر محاورهای که در آن متن جدید وارد شده جانشین متن قبلی میشود
mode U حالت کامپیوتر محاورهای که در آن متن جدید وارد شده جانشین متن قبلی میشود
modes U ارسال داده با استفاده از داده محاورهای
interactive processing U پردازش فعل و انفعالی پردازش محاورهای
mode U ارسال داده با استفاده از داده محاورهای
operation U 1-عملیات روی دو عملوند. 2-عملیات روی عملوند به صورت دودویی
combined operations U عملیات رستههای مرکب عملیات مرکب
ikon U نشانه گرافیکی یا تصویری روی صفحه نمایش که در سیستم محاورهای به کار می رود برای تامین یک روش ساده برای مشخص کردن یک تابع
mode U حالت کامپیوتر محاورهای که در آن متن جدید وارد شده جانشین متن قبلی میشود و طوری تنظیم میشود که فضا داشته باشد
modes U حالت کامپیوتر محاورهای که در آن متن جدید وارد شده جانشین متن قبلی میشود و طوری تنظیم میشود که فضا داشته باشد
Viewdata U سیستم محاورهای برای ارسال متن یا گرافیک ازپایگاه داده به ترمینال کاربر به وسیله خط وط تلفن . که باعث ایجاد امکاناتی برای بازیابی اطلاعات , تراکنش ها , تحصیلات , بازی ها و خلاقیت میشود
transaction U پردازش محاورهای به طوری که کاربر دستورات و داده را می نویسد روی ترمینال که به کامپیوتر اصل وصل است , و نتایج روی صفحه نمایش داده می شوند
armistise U متارکه جنگ عبارت است از توقف عملیات جنگی با موافقت طرفین محاربه اتش بس ممکن است کامل یعنی شامل کلیه عملیات جنگی و در جمیع میدانهای نبرد باشد و نیز ممکن است محلی یعنی فقط مربوط به قسمت معینی از میدان جنگ وبه مدت محدود باشد
aerospace projection operations U عملیات مخصوص گسترش منطقه فضای هوایی عملیات مخصوص توسعه منطقه فضای هوایی
Beginner's All Purpose Symbolic Instruction Code U زبان برنامه سازی مط ح بالا برای توسعه برنامه به صورت محاورهای برای ایجاد یک مقدمه ساده برای برنامه نویسی کامپیوتری
operations U عملیات
operation U عملیات
treatment U عملیات
treatments U عملیات
op U عملیات
sabotaging U عملیات تخریبی
earthworks U عملیات خاکی
sabotages U عملیات تخریبی
closing U خاتمه عملیات
sabotaged U عملیات تخریبی
offensives U عملیات افندی
thermal treatment U عملیات گرمایی
theater of operations U صحنه عملیات
offensive U عملیات افندی
war room U اتاق عملیات
night operations U عملیات شبانه
continuity of operations U مداومت عملیات
nature of the operation U ماهیت عملیات
continuity of operations U تسلسل عملیات
manual operation U عملیات دستی
Military operations. U عملیات نظامی
radius U شعاع عملیات
logical operations U عملیات منطقی
Counter – espionage operations k. U عملیات ضد جاسوسی
subversives U عملیات براندازی
subversive U عملیات براندازی
limiting operation U عملیات محدودکننده
flow charts U شمای عملیات
flow chart U شمای عملیات
counter-espionage U عملیات ضدجاسوسی
counter espionage U عملیات ضدجاسوسی
sabotage U عملیات تخریبی
f.of operations U حوزه عملیات
offenses U عملیات افندی
offenses U عملیات تعرضی
offence U عملیات افندی
offence U عملیات تعرضی
divert action U عملیات مخالف
global operation U عملیات سراسری
destructive operation U عملیات مخرب
deputy for operations U معاونت عملیات
harassing actions U عملیات ایذایی
dry run U عملیات جنگی
formal operations U عملیات صوری
espial U عملیات جاسوسی
electrochemical treatment U عملیات الکتروشیمایی
earth work U عملیات خاکی
actions U عملیات جنگی
actions U جنگ عملیات
action U عملیات جنگی
action U جنگ عملیات
flight operations U عملیات پرواز
external operation U عملیات خارجی
denial operations U عملیات ممانعتی
delaying action U عملیات تاخیری
delay action U عملیات تاخیری
phases U مرحله عملیات
hot dogging U عملیات نمایشی
process chart U نقشه عملیات
synchronous operation U عملیات همزمان
counter battery U عملیات ضد اتشبار
surface treatment U عملیات سطحی
terminal operations U عملیات بارانداز
immediate action U عملیات فوری
string operation U عملیات رشتهای
phased U مرحله عملیات
covert operations U عملیات پنهانی
delaying U عملیات تاخیری
delay U عملیات تاخیری
covert operations U عملیات مخفی
countermine U عملیات ضد مین
phasing U مراحل عملیات
counter military U ضد عملیات نظامی
phase U مرحله عملیات
heat treatment U عملیات حرارتی
terminal operations U عملیات اسکلهای
arithmetic operation U عملیات حسابی
business type operation U عملیات تجارتی
business type operation U عملیات کامپیوتری
psychological operations U عملیات روانی
pseudooperation U شبه عملیات
action deferred U تامل در عملیات
preliminary treatment U عملیات مقدماتی
scope U هدف عملیات
scope U منظور از عملیات
terrain U زمین عملیات
centre of activities U مرکز عملیات
chemical operations U عملیات شیمیایی
delays U عملیات تاخیری
parallel operation U عملیات موازی
rehearsal U تکرار عملیات
rehearsals U تکرار عملیات
over the beach operations U عملیات کرانهای
over the beach operations U عملیات ساحلی
building operations U عملیات ساختمانی
initiatives U ابتکار عملیات
initiative U ابتکار عملیات
spial U عملیات جاسوسی
area of operation U منطقه عملیات
assistant chief of staff, g (operations U معاونت عملیات
autonomous operation U عملیات مستقل
amphibious operation U عملیات اب خاکی
serial operation U عملیات سری
autonomous operation U عملیات ازاد
base of operations U پایگاه عملیات
airmobile operations U عملیات هوارو
scene of action U صحنه عملیات
airborne battlefield U عملیات هوابرد
base operation U عملیات پایگاهی
plan of action U طرح عملیات
air operations U عملیات هوایی
finishing U عملیات تکمیل
block operation U عملیات بلوک
rescue operation U عملیات نجات
Construction works . U عملیات ساختمانی
operation map U نقشه عملیات
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com