Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (2 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
global operation
U
عملیات سراسری
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
globally
U
سراسری
global
U
سراسری
through
U
سراسری
centerline
U
خط سراسری ناو
global variable
U
متغیر سراسری
through bill of lading
U
بارنامه سراسری
through bill of exchange
U
بارنامه سراسری
continuous window
U
پنجره سراسری
fore and aft center line
U
خط مرکزی سراسری
transadmittance
U
گذرایی سراسری
global search
U
جستجوی سراسری
global character
U
کاراکتر سراسری
global knowledge
U
اطلاع سراسری
global reference
U
ارجاع سراسری
inboard
U
به طرف خط سراسری ناو
global search and replace
U
جستجو و جایگزینی سراسری
through rate
U
نرخ حمل سراسری
farmgate type operations
U
رهبری اموزش و عملیات نیروی هوایی یک کشور تامرحله عملیات جنگی
all over
U
بطور سراسری تمام شده
buffered computer
U
کامپیوتری که عملیات ورودی و خروجی و عملیات پردازشی را بطور همزمان ارائه میدهد
anticrop operations
U
عملیات کاربرد افات کشاورزی در عملیات نظامی
counter air
U
عملیات ضدهواپیمایی عملیات ضد فعالیت هوایی دشمن
counter air operations
U
عملیات ضد هواپیمایی عملیات ضد برتری هوایی دشمن
statements
U
2-دستور برنامه که CPU را هدایت میکند تا عملیات کنترلی انجام دهد یا عملیات CPU را کنترل کند
statement
U
2-دستور برنامه که CPU را هدایت میکند تا عملیات کنترلی انجام دهد یا عملیات CPU را کنترل کند
propagate
U
خطایی که در یک محل یا عملیات رخ دهد و سایر عملیات و فرآیند را تحت تاثیر قرار دهد
propagating
U
خطایی که در یک محل یا عملیات رخ دهد و سایر عملیات و فرآیند را تحت تاثیر قرار دهد
propagates
U
خطایی که در یک محل یا عملیات رخ دهد و سایر عملیات و فرآیند را تحت تاثیر قرار دهد
propagated
U
خطایی که در یک محل یا عملیات رخ دهد و سایر عملیات و فرآیند را تحت تاثیر قرار دهد
land control operation
U
عملیات کنترل زمین عملیات
code panel
U
رمز ارتباطات در عملیات هوایی و زمینی کلید رمزارتباطات در عملیات هوایی وزمینی
housekeeping
U
عملیات کامپیوتری که مستقیما" کمکی برای بدست اوردن نتایج مطلوب نمیکنداما قسمت ضروری یک برنامه مانند راه اندازی مقدمه چینی و عملیات پاکسازی است خانه داری
air sea rescue
U
عملیات نجات هوا دریایی عملیات نجات هوایی ودریایی
air-sea rescue
U
عملیات نجات هوا دریایی عملیات نجات هوایی ودریایی
component
U
اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
components
U
اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
m
U
مگا عملیات اعشاری در ثانیه . معیار اندازه گیری توان و سرعت معادل یک میلیون عملیات اعشاری در ثانیه
army operations center
U
مرکز عملیات نیروی زمینی مرکز عملیات ارتش
derivation graph
U
ساختار پایگاه داده سراسری که حاوی اطلاعات قوانین و مسیر هایی برای یافتن داده است
continuous beam
U
تیر چند دهانه تیر سراسری
time resolution
U
جزییات زمان اجرای عملیات نشان دادن جزییات اجرای زمانی عملیات
beachmaster's unit
U
یکان عملیات بارانداز یکان عملیات اسکله
airhead operations
U
عملیات مخصوص گرفتن سرپل هوایی عملیات تهیه سرپل هوایی
operation
U
1-عملیات روی دو عملوند. 2-عملیات روی عملوند به صورت دودویی
combined operations
U
عملیات رستههای مرکب عملیات مرکب
armistise
U
متارکه جنگ عبارت است از توقف عملیات جنگی با موافقت طرفین محاربه اتش بس ممکن است کامل یعنی شامل کلیه عملیات جنگی و در جمیع میدانهای نبرد باشد و نیز ممکن است محلی یعنی فقط مربوط به قسمت معینی از میدان جنگ وبه مدت محدود باشد
aerospace projection operations
U
عملیات مخصوص گسترش منطقه فضای هوایی عملیات مخصوص توسعه منطقه فضای هوایی
treatments
U
عملیات
operations
U
عملیات
operation
U
عملیات
op
U
عملیات
treatment
U
عملیات
divert action
U
عملیات مخالف
infiltration
U
عملیات نفوذی
espial
U
عملیات جاسوسی
conversational operation
U
عملیات محاورهای
phases
U
مرحله عملیات
offensives
U
عملیات افندی
counter espionage
U
عملیات ضدجاسوسی
continuity of operations
U
تسلسل عملیات
phased
U
مرحله عملیات
phase
U
مرحله عملیات
external operation
U
عملیات خارجی
f.of operations
U
حوزه عملیات
concept of operations
U
تدبیر عملیات
flight operations
U
عملیات پرواز
campaigns
U
عملیات جنگی
earth work
U
عملیات خاکی
offensive
U
عملیات افندی
sabotage
U
عملیات تخریبی
closing
U
خاتمه عملیات
dry run
U
عملیات جنگی
destructive operation
U
عملیات مخرب
autonomous operation
U
عملیات مستقل
deputy for operations
U
معاونت عملیات
electrochemical treatment
U
عملیات الکتروشیمایی
denial operations
U
عملیات ممانعتی
delaying action
U
عملیات تاخیری
delay action
U
عملیات تاخیری
covert operations
U
عملیات پنهانی
covert operations
U
عملیات مخفی
countermine
U
عملیات ضد مین
earthworks
U
عملیات خاکی
sabotaging
U
عملیات تخریبی
sabotages
U
عملیات تخریبی
counter military
U
ضد عملیات نظامی
sabotaged
U
عملیات تخریبی
counter battery
U
عملیات ضد اتشبار
concrete operations
U
عملیات عینی
offenses
U
عملیات افندی
hostilities
U
عملیات خصمانه
airmobile operations
U
عملیات هوارو
radius
U
شعاع عملیات
offenses
U
عملیات تعرضی
offence
U
عملیات افندی
offence
U
عملیات تعرضی
subversives
U
عملیات براندازی
amphibious operation
U
عملیات اب خاکی
subversive
U
عملیات براندازی
airborne battlefield
U
عملیات هوابرد
action
U
جنگ عملیات
hostility
U
عملیات خصمانه
action deferred
U
تامل در عملیات
terrain
U
زمین عملیات
air operations
U
عملیات هوایی
actions
U
عملیات جنگی
action
U
عملیات جنگی
area of operation
U
منطقه عملیات
arithmetic operation
U
عملیات حسابی
delays
U
عملیات تاخیری
counter-espionage
U
عملیات ضدجاسوسی
building operations
U
عملیات ساختمانی
business type operation
U
عملیات تجارتی
business type operation
U
عملیات کامپیوتری
actions
U
جنگ عملیات
centre of activities
U
مرکز عملیات
chemical operations
U
عملیات شیمیایی
combat information center
U
اطاق عملیات
block operation
U
عملیات بلوک
base operation
U
عملیات پایگاهی
delaying
U
عملیات تاخیری
delay
U
عملیات تاخیری
phasing
U
مراحل عملیات
assistant chief of staff, g (operations
U
معاونت عملیات
flow charts
U
شمای عملیات
autonomous operation
U
عملیات ازاد
flow chart
U
شمای عملیات
base of operations
U
پایگاه عملیات
computer operation
U
عملیات کامپیوتر
preliminary treatment
U
عملیات مقدماتی
operating program
U
برنامه عملیات
finishing
U
عملیات تکمیل
night operations
U
عملیات شبانه
nature of the operation
U
ماهیت عملیات
initiative
U
ابتکار عملیات
initiatives
U
ابتکار عملیات
spial
U
عملیات جاسوسی
manual operation
U
عملیات دستی
logical operations
U
عملیات منطقی
limiting operation
U
عملیات محدودکننده
string operation
U
عملیات رشتهای
surface treatment
U
عملیات سطحی
synchronous operation
U
عملیات همزمان
scope
U
هدف عملیات
scope
U
منظور از عملیات
operation center
U
مرکز عملیات
operation manager
U
مدیر عملیات
process chart
U
نقشه عملیات
pseudooperation
U
شبه عملیات
psychological operations
U
عملیات روانی
rescue operation
U
عملیات نجات
plan of action
U
طرح عملیات
parallel operation
U
عملیات موازی
over the beach operations
U
عملیات کرانهای
over the beach operations
U
عملیات ساحلی
operations room
U
اتاق عملیات
operations research
U
تحقیق در عملیات
operations personal
U
پرسنل عملیات
scene of action
U
صحنه عملیات
operationally ready
U
حاضر به عملیات
operation overlay
U
کالک عملیات
operation map
U
نقشه عملیات
serial operation
U
عملیات سری
rehearsal
U
تکرار عملیات
campaigned
U
عملیات جنگی
theater of operations
U
صحنه عملیات
Construction works .
U
عملیات ساختمانی
heat treatment
U
عملیات حرارتی
thermal treatment
U
عملیات گرمایی
war room
U
اتاق عملیات
campaign
U
عملیات جنگی
Counter – espionage operations k.
U
عملیات ضد جاسوسی
Military operations.
U
عملیات نظامی
harassing actions
U
عملیات ایذایی
terminal operations
U
عملیات اسکلهای
terminal operations
U
عملیات بارانداز
regions
U
ناحیه عملیات
hot dogging
U
عملیات نمایشی
region
U
ناحیه عملیات
campaigning
U
عملیات جنگی
rehearsals
U
تکرار عملیات
immediate action
U
عملیات فوری
continuity of operations
U
مداومت عملیات
formal operations
U
عملیات صوری
air transport operation
U
عملیات ترابری هوایی
sand blasting practice
U
عملیات ماسه پاشی
road reconnaissance
U
عملیات شناسایی جاده ها
retrograde movement
U
عملیات عقب روی
aircraft arrestment
U
عملیات مهار هواپیما
rescue and assistance
U
عملیات نجات و مددکاری
cycle
U
دوره عملیات یابازی
reconnoiter
U
عملیات اکتشافی کردن
tactical operation center
U
مرکز عملیات تاکتیکی
resumption of hostilities
U
از سر گیری عملیات خصمانه
cycled
U
دوره عملیات یابازی
cycles
U
دوره عملیات یابازی
air surface zone
U
منطقه عملیات ضد زیردریایی
special operations
U
عملیات مخصوص یا ویژه
psychological warfare
U
عملیات جنگ روانی
spial officer
U
افسر عملیات جاسوسی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com