English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
antisubmarine search U عملیات تجسس ضد زیردریایی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
submarine havens U منطقه عبور در عملیات غیررزمی زیردریایی منطقه اموزشی زیردریایی درمنطقه غیررزمی منطقه محدوده تامینی اطراف زیردریایی
air surface zone U منطقه عملیات ضد زیردریایی
search and rescue U عملیات تجسس و نجات
counter surveillance U عملیات ضدمراقبت و تجسس دشمن
mine watching U عملیات تجسس و پیدا کردن مین یا مراقبت از مین گذاری دشمن
conventional submarine U زیردریایی معمولی زیردریایی غیرهستهای
subroc U موشک نصب شده روی زیردریایی موشک مخصوص زیردریایی
sweep U تجسس منطقه با رادار مین روبی کردن پاک کردن منطقه عملیات پاک سازی
antisubmarine screen U پرده پوشش ضد زیردریایی پوشش ضد زیردریایی
farmgate type operations U رهبری اموزش و عملیات نیروی هوایی یک کشور تامرحله عملیات جنگی
buffered computer U کامپیوتری که عملیات ورودی و خروجی و عملیات پردازشی را بطور همزمان ارائه میدهد
counter air operations U عملیات ضد هواپیمایی عملیات ضد برتری هوایی دشمن
counter air U عملیات ضدهواپیمایی عملیات ضد فعالیت هوایی دشمن
anticrop operations U عملیات کاربرد افات کشاورزی در عملیات نظامی
submarine boat U زیردریایی
antisubmarine U ضد زیردریایی
antisubmarine U مخرب زیردریایی
subsurface U زیردریایی زیرابی
albacore U زیردریایی الباکور
alvin U یک نوع زیردریایی
submariner U خدمه زیردریایی
antisubmarine action U عمل ضد زیردریایی
sill U پشته زیردریایی
killer submarine U زیردریایی شکاری
silent running U سکوت زیردریایی
sills U پشته زیردریایی
submarine chaser U ناوچه ضد زیردریایی
anti submarine U هواپیمای ضد زیردریایی
sqid U خمپاره ضد زیردریایی
albacore U نوعی زیردریایی
lifeguard submarine U زیردریایی نجات
nukes U زیردریایی اتمی
nuking U زیردریایی اتمی
astro U اژدر زیردریایی
torpedoing U موشک ضد زیردریایی
torpedoes U موشک ضد زیردریایی
torpedoed U موشک ضد زیردریایی
torpedo U موشک ضد زیردریایی
deep submergence U زیردریایی نجات
nuked U زیردریایی اتمی
nuke U زیردریایی اتمی
asroc U راکت ضد زیردریایی
aluminaut U زیردریایی الومینیومی
antisubmarine barrier U مانع ضد زیردریایی
antisubmarine search U کاوش ضد زیردریایی
antisubmarine torpedo U اژدر ضد زیردریایی
tinfish U موشک ضد زیردریایی
antisubmarine action U مکانیسم ضد زیردریایی
statement U 2-دستور برنامه که CPU را هدایت میکند تا عملیات کنترلی انجام دهد یا عملیات CPU را کنترل کند
statements U 2-دستور برنامه که CPU را هدایت میکند تا عملیات کنترلی انجام دهد یا عملیات CPU را کنترل کند
investigations U تجسس
indagation U تجسس
equivoque U تجسس
searchingly U تجسس
equivoke U تجسس
investigation U تجسس
scan U تجسس
scanned U تجسس
scans U تجسس
search U تجسس
searches U تجسس
searched U تجسس
propagate U خطایی که در یک محل یا عملیات رخ دهد و سایر عملیات و فرآیند را تحت تاثیر قرار دهد
propagating U خطایی که در یک محل یا عملیات رخ دهد و سایر عملیات و فرآیند را تحت تاثیر قرار دهد
propagates U خطایی که در یک محل یا عملیات رخ دهد و سایر عملیات و فرآیند را تحت تاثیر قرار دهد
propagated U خطایی که در یک محل یا عملیات رخ دهد و سایر عملیات و فرآیند را تحت تاثیر قرار دهد
land control operation U عملیات کنترل زمین عملیات
creeping attack U تک هماهنگ شده ضد زیردریایی
silent running U حرکت زیردریایی با سکوت
submarine U با زیردریایی حمله کردن
submarines U با زیردریایی حمله کردن
hunting U شکار دشمن یا زیردریایی
rescue chamber U اطاقک نجات زیردریایی
command active sonobuoy system U وسیله اکتشاف زیردریایی
code panel U رمز ارتباطات در عملیات هوایی و زمینی کلید رمزارتباطات در عملیات هوایی وزمینی
chemical survey U تجسس شیمیایی
searchingly U تجسس کردن
ground surveillance U تجسس زمینی
search U تجسس کردن
searched U تجسس کردن
feedout U تجسس کردن
searches U تجسس کردن
researched U تجسس تحقیق
investigations U تجسس وارسی
surveillant U تجسس کننده
research U تجسس تحقیق
researches U تجسس تحقیق
researching U تجسس تحقیق
air search U تجسس هوایی
espial officer U افسر تجسس
investigation U تجسس وارسی
terne U نوعی موشک ضد زیردریایی نروژی
sonobuoy U بویه صوتی و ضد زیردریایی سونوبوی
datum time U ساعت تعیین محل زیردریایی
housekeeping U عملیات کامپیوتری که مستقیما" کمکی برای بدست اوردن نتایج مطلوب نمیکنداما قسمت ضروری یک برنامه مانند راه اندازی مقدمه چینی و عملیات پاکسازی است خانه داری
specific search U تجسس اختصاصی منطقه
scans U تجسس کردن بارادار
terrain spotting U تجسس کردن زمین
combat surveillance U تجسس میدان رزم
scan U تجسس کردن بارادار
scanned U تجسس کردن بارادار
sector of search U منطقه تجسس رادار
seeker U رادار تجسس هدف
air surveillance U تجسس واکتشاف هوایی
pararescue team U تیم تجسس و نجات
surveillance radar U رادار تجسس هدف
radiological survey U تجسس تشعشع اتمی
surveillance U تجسس بررسی کردن
target aquisition U سیستم تجسس هدف
search attack unit U یکان تجسس و تک ضدزیردریایی
nuclear submarine U زیردریایی هستهای nuclear-poweredsubmarine : syn
magnetic anomaly detection gear U دستگاه اکتشاف زیردریایی به طریقه مغناطیسی
seadata U اطلاعات مربوط به ردگیری زیردریایی دشمن
deep submergence U زیردریایی نجات کشتیهای غرق شده
snoops U نگاه تجسس امیز کردن
snoop U نگاه تجسس امیز کردن
snooping U نگاه تجسس امیز کردن
visit and search U بازدید و تجسس کردن ناو
snooped U نگاه تجسس امیز کردن
air-sea rescue U عملیات نجات هوا دریایی عملیات نجات هوایی ودریایی
air sea rescue U عملیات نجات هوا دریایی عملیات نجات هوایی ودریایی
datum U اثر جذر و مد دریا محل زیردریایی در عمق اب
spiral scanning U مراقبت و تجسس منطقه به طور مارپیچی
sweep U تجسس هوایی سریع منطقه دشمن
search mission U ماموریت تجسس زمینی به وسیله هواپیما
hoverting U ثابت ماندن در یک نقطه یا ارتفاع حفظ عمق زیردریایی
component U اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
components U اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
m U مگا عملیات اعشاری در ثانیه . معیار اندازه گیری توان و سرعت معادل یک میلیون عملیات اعشاری در ثانیه
orion U نوعی هواپیمای چهارموتوره ملخ دار ضد زیردریایی باموتور توربوجت
army operations center U مرکز عملیات نیروی زمینی مرکز عملیات ارتش
target cap U گشتی هوایی رزمی مخصوص تجسس منطقه هدف
intercepting search U کاوش برای رهگیری هوایی تجسس با رادار به منظوررهگیری
sea bat U نوعی هلیکوپتر ضد زیردریایی که دارای سونار اکتشافی واژدر صوتی است
spitting U در رهگیری هوایی یعنی درحال رها کردن بویههای صوتی ضد زیردریایی هستم
hunter killer U نیروهای شکاری و انهدامی دریایی یکان مامور جستجو وانهدام زیردریایی دشمن
time resolution U جزییات زمان اجرای عملیات نشان دادن جزییات اجرای زمانی عملیات
beachmaster's unit U یکان عملیات بارانداز یکان عملیات اسکله
airhead operations U عملیات مخصوص گرفتن سرپل هوایی عملیات تهیه سرپل هوایی
submarine sanctuaries U مناطق مخصوص تمرینات غیررزمی زیردریایی مناطق تمرین اموزشی ضدزیردریایی
hedgehog U مانع جوجه تیغی شکل نوعی جنگ افزارضد زیردریایی یا مانع ضدزیردریایی
hedgehogs U مانع جوجه تیغی شکل نوعی جنگ افزارضد زیردریایی یا مانع ضدزیردریایی
evasive steering U اجتناب از زیردریایی دشمن حرکت اجتناب امیز ناو
balancing U حفظ عمق کشتی متعادل کردن عمق زیردریایی
haven submarine U منطقه امن زیردریایی منطقه تامین زیردریاییها
telling U مخابره اطلاعات به دست امده از تجسس هوایی به یکانهای پدافند هوایی
operation U 1-عملیات روی دو عملوند. 2-عملیات روی عملوند به صورت دودویی
radar scan U تجسس بوسیله رادار میدان مراقبت رادار
combined operations U عملیات رستههای مرکب عملیات مرکب
sector scan U کاوش منطقهای با رادار تجسس منطقهای
armistise U متارکه جنگ عبارت است از توقف عملیات جنگی با موافقت طرفین محاربه اتش بس ممکن است کامل یعنی شامل کلیه عملیات جنگی و در جمیع میدانهای نبرد باشد و نیز ممکن است محلی یعنی فقط مربوط به قسمت معینی از میدان جنگ وبه مدت محدود باشد
investigated U تحقیق کردن تجسس کردن
investigates U تحقیق کردن تجسس کردن
indagate U تجسس کردن رسیدگی کردن
investigate U تحقیق کردن تجسس کردن
investigating U تحقیق کردن تجسس کردن
aerospace projection operations U عملیات مخصوص گسترش منطقه فضای هوایی عملیات مخصوص توسعه منطقه فضای هوایی
chemical survey U بررسی منطقه از نظر شیمیایی تجسس از نظر وجود عوامل شیمیایی
ranging U تجسس کردن منطقه هدف با هواپیما یا گشت زنی در منطقه هدف
air search attack unit U تیم تجسس و نابودی هوایی تیم تک اکتشافی هوایی
operation U عملیات
treatments U عملیات
treatment U عملیات
op U عملیات
operations U عملیات
hostility U عملیات خصمانه
over the beach operations U عملیات ساحلی
operations room U اتاق عملیات
hostilities U عملیات خصمانه
over the beach operations U عملیات کرانهای
air operations U عملیات هوایی
action deferred U تامل در عملیات
war room U اتاق عملیات
parallel operation U عملیات موازی
plan of action U طرح عملیات
psychological operations U عملیات روانی
pseudooperation U شبه عملیات
preliminary treatment U عملیات مقدماتی
process chart U نقشه عملیات
radius U شعاع عملیات
subversives U عملیات براندازی
sabotaging U عملیات تخریبی
sabotages U عملیات تخریبی
sabotaged U عملیات تخریبی
sabotage U عملیات تخریبی
phases U مرحله عملیات
phased U مرحله عملیات
phase U مرحله عملیات
terrain U زمین عملیات
terminal operations U عملیات اسکلهای
theater of operations U صحنه عملیات
thermal treatment U عملیات گرمایی
Counter – espionage operations k. U عملیات ضد جاسوسی
Military operations. U عملیات نظامی
Construction works . U عملیات ساختمانی
earthworks U عملیات خاکی
closing U خاتمه عملیات
offensive U عملیات افندی
subversive U عملیات براندازی
flow charts U شمای عملیات
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com