English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 60 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
annihilation operator U عملگر نابودی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
destruction U نابودی
ruining U نابودی
ruins U نابودی
extermination U نابودی
naught U نابودی
inexistence U نابودی
extirpation U نابودی
ruin U نابودی
annihilation U نابودی
liquidation U نابودی
annihilation radiation U تابش نابودی
self annihilation U نابودی نفس
biological extinction U نابودی زیستی
smashup U نابودی تصادم
p goeth before destruction U غرورمقدمه نابودی یاهلاکت است
exterminatory U اسباب نابودی مایه انهدام یا انقراض نابودسازنده
operators U عملگر
operator U عملگر
operator U عملگر [ریاضی]
laplace operator U عملگر لاپلاس
logical operator U عملگر منطقی
unary operator U عملگر یگانی
monadic operator U عملگر تکین
n ary operator U عملگر N تایی
nand operator U عملگر نقیض و
actuator U عملگر مکانیکی
relational operator U عملگر رابطهای
dyadic operator U عملگر دوتایی
conditional operator U عملگر شرطی
aggregate operator U عملگر جمعی
assignment operator U عملگر جایگزینی
binary operator U عملگر دوتایی
binary operator U عملگر دودوئی
boolean operator U عملگر بولی
concatenation operator U عملگر الحاقی
boolean operator U عملگر بول
comparison operator U عملگر مقایسه
special degration U نابودی ویژه که عبارتست ازوزن خاک فرسایش یافته سالیانه در واحد سطح
redirection operator U عملگر تعیین جهت
differential operator U عملگر دیفرانسیلی [ریاضی]
boolean operation U عملگر منط قی مثل " و" و " یا " و...
boolean operator U عملگر جبر بول
notation U که عملگر پس از عملوند فاهر میشود
Laplacian U عملگر لاپلاس [ریاضی] [فیزیک]
notations U که عملگر پس از عملوند فاهر میشود
arithmetic operator U نشان حسابی عملگر ریاضی
Laplace operator U عملگر لاپلاس [ریاضی] [فیزیک]
geopolitic U علمی که روابط بین موقعیت جغرافیایی سرزمینها را باپیدایش و نابودی قدرتهای بزرگ و امپراطوریها مطالعه میکند
argument U متغیری که یک عملگر یا تابع روی آن اعمال میشود
arguments U متغیری که یک عملگر یا تابع روی آن اعمال میشود
nor U عملگر بولی که یک جدول صحت تولید میکند نایا
attended operation U فرآیندی که در صورت وقوع مشکل یک عملگر آماده دارد
logical U تابعی که از چندین عملگر منط قی مثل AND و OR تشکیل شده است
arithmetic U دستورالعمل برنامه که در آن عملگر عمل مورد نظر را برای اجرا مشخص میکند
postfix U عملیات ریاضی که به صورت منط قی نوشته شده اند به طوری که عملگر پس از عملوند می آید
notations U عملیات ریاضی به صورت منط قی که عملگر قبل از عملوند می آید و دیگر نیاز به کروشه نیست
notation U عملیات ریاضی به صورت منط قی که عملگر قبل از عملوند می آید و دیگر نیاز به کروشه نیست
prefix notation U عملیات ریاضی به صورت منط ق به طوری که عملگر پیش از عملوندها فاهر میشود و نیازی به کروشه نیست
air search attack unit U تیم تجسس و نابودی هوایی تیم تک اکتشافی هوایی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com