English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 76 (1 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
assignment operator U عملگر جایگزینی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
replacement demand U نیازمندیهای جایگزینی تقاضای جایگزینی پرسنل
replacement U جایگزینی
lodgment U جایگزینی
replacements U جایگزینی
embedment U جایگزینی
lodgement U جایگزینی
replacement U جایگزینی نفرات
search and replace U جستجو و جایگزینی
replacement theory U نظریه جایگزینی
replacement capital U سرمایه جایگزینی
trade-off U رابطه جایگزینی
trade-offs U رابطه جایگزینی
replacements U جایگزینی نفرات
assignment statement U جمله جایگزینی
filler personnel U افراد جایگزینی
replacement part U قطعه جایگزینی
trade off U رابطه جایگزینی
replacement cost U هزینه جایگزینی
situation U جایگزینی وضع
situations U جایگزینی وضع
font subsitution U جایگزینی فونت
replaceable parameter U پارامتر جایگزینی
loss replacement U جایگزینی تلفات و ضایعات
global search and replace U جستجو و جایگزینی سراسری
operators U عملگر
operator U عملگر
bulk replacement storage U سهمیه کل جایگزینی درصحنه عملیات
replacement factor U ضریب جایگزینی پرسنل ووسایل
actuator U عملگر مکانیکی
laplace operator U عملگر لاپلاس
unary operator U عملگر یگانی
logical operator U عملگر منطقی
operator U عملگر [ریاضی]
monadic operator U عملگر تکین
n ary operator U عملگر N تایی
relational operator U عملگر رابطهای
nand operator U عملگر نقیض و
concatenation operator U عملگر الحاقی
annihilation operator U عملگر نابودی
aggregate operator U عملگر جمعی
boolean operator U عملگر بولی
boolean operator U عملگر بول
comparison operator U عملگر مقایسه
conditional operator U عملگر شرطی
dyadic operator U عملگر دوتایی
binary operator U عملگر دودوئی
binary operator U عملگر دوتایی
differential operator U عملگر دیفرانسیلی [ریاضی]
boolean operation U عملگر منط قی مثل " و" و " یا " و...
redirection operator U عملگر تعیین جهت
boolean operator U عملگر جبر بول
notations U که عملگر پس از عملوند فاهر میشود
arithmetic operator U نشان حسابی عملگر ریاضی
notation U که عملگر پس از عملوند فاهر میشود
Laplacian U عملگر لاپلاس [ریاضی] [فیزیک]
Laplace operator U عملگر لاپلاس [ریاضی] [فیزیک]
globally U تابع جستجو و جایگزینی پردازشگر کلمه در یک متن یا فایل کامل
global U تابع جستجو و جایگزینی پردازشگر کلمه در یک متن یا فایل کامل
argument U متغیری که یک عملگر یا تابع روی آن اعمال میشود
arguments U متغیری که یک عملگر یا تابع روی آن اعمال میشود
printed U تعداد حروف که یک قطعه میتواند پیش از نیاز به جایگزینی چاپ کند
prints U تعداد حروف که یک قطعه میتواند پیش از نیاز به جایگزینی چاپ کند
search and replace U جستجوی کلمه پرداز و تابع جایگزینی مربوط به فایل کامل یا متن
print U تعداد حروف که یک قطعه میتواند پیش از نیاز به جایگزینی چاپ کند
attended operation U فرآیندی که در صورت وقوع مشکل یک عملگر آماده دارد
nor U عملگر بولی که یک جدول صحت تولید میکند نایا
logical U تابعی که از چندین عملگر منط قی مثل AND و OR تشکیل شده است
arithmetic U دستورالعمل برنامه که در آن عملگر عمل مورد نظر را برای اجرا مشخص میکند
postfix U عملیات ریاضی که به صورت منط قی نوشته شده اند به طوری که عملگر پس از عملوند می آید
notations U عملیات ریاضی به صورت منط قی که عملگر قبل از عملوند می آید و دیگر نیاز به کروشه نیست
notation U عملیات ریاضی به صورت منط قی که عملگر قبل از عملوند می آید و دیگر نیاز به کروشه نیست
prefix notation U عملیات ریاضی به صورت منط ق به طوری که عملگر پیش از عملوندها فاهر میشود و نیازی به کروشه نیست
zero supperssion U موقوف کردن صفرها جایگزینی صفرهای ماقبل یک عدد با جای خالی به طوریکه صفرها در موقعیت چاپ عددفاهر نشوند
exhaustable resources U منابع پایان پذیر منابع طبیعی که میزان عرضه انها ثابت بوده و قابل جایگزینی نمیباشدمانند نفت سنگ اهن
systems analysis U 1-بررسی فرایند یا سیسیتم برای مشاهده اینکه آیا میتواند در حین اجرا کاراتر باشد. 2-بررسی سیستم موجود با هدف بهبود یا جایگزینی آن
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com