English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 108 (7 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
binary operation U عملکرد دودوئی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
binary to octal conversion U تبدیل دودوئی به مبنای 8 تبدیل دودوئی به هشت هشتی
binary to hexadecimal conversion U تبدیل دودوئی به مبنای 61 تبدیل دودوئی به شانزده شانزدهی
two way alternate operation U عملکرد متناوب دو طرفه عملکرد جانشین دوگانه
multitasking U عملکرد چند وفیفهای عملکرد چند تکلیفی
binary code U کد دودوئی
binary U دودوئی
binary operation U عمل دودوئی
binary operator U عملگر دودوئی
binary code U رمز دودوئی
binary numbers U اعداد دودوئی
binary number U عدد دودوئی
bit U رقم دودوئی
binary dump U روگرفت دودوئی
binary digit U رقم دودوئی
binary arithmetic U حساب دودوئی
binary point U ممیز دودوئی
binary point U نقطه دودوئی
column binary U دودوئی ستونی
binary variable U متغیر دودوئی
bits U رقم دودوئی
binary tree U درخت دودوئی
binary system U سیستم دودوئی
binary search U جستجوی دودوئی
binary to decimal conversion U تبدیل دودوئی به دهدهی
binary notation U نشان گذاری دودوئی
decimal to binary conversion U تبدیل دهدهی به دودوئی
dibit U یکی از اعداد دودوئی مرتب شده زیر:
binary file U فایلی که حاوی برنامههای زبان ماشین است فایل دودوئی
dense binary code U کدی که تمام حالتهای ممکن الگوی دودوئی در ان بکار برده میشود
extended U code decimalinterchange coded binary کدمبادله اعشاری کد شده بصورت دودوئی توسعه یافته
method of operation U عملکرد
operation U عملکرد
performances U عملکرد
revenue operation U عملکرد
work U عملکرد
worked U عملکرد
throughput U عملکرد
process U عملکرد
processes U عملکرد
performance U عملکرد
turn over U عملکرد
maximum performance U عملکرد حداکثر
feature U ویژگی عملکرد
machine operating U عملکرد ماشین
feature of performance U ویژگی عملکرد
loss marking operation U عملکرد زیانبار
logical operation U عملکرد منطقی
indirect operation U عملکرد غیرمستقیم
monadic operation U عملکرد تکین
monadic operation U عملکرد یگانه
operation analysis U تحلیل عملکرد
operating lever U اهرم عملکرد
parallel operation U عملکرد موازی
performance appraisal U عملکرد سنجی
reatrain U عملکرد توام
telephone operation U عملکرد تلفن
transformer operation U عملکرد یا طرزکارترانسفورماتور
operating panel U تابلوی عملکرد
unattended operation U عملکرد بی مراقب
furnace operation U عملکرد کوره
return U عملکرد کارکرد
attended operation U عملکرد با مراقب
computer operation U عملکرد کامپیوتری
concurrent operation U عملکرد همزمان
continous operation U عملکرد پایدار
dyadic operation U عملکرد دوتایی
returns U عملکرد کارکرد
returning U عملکرد کارکرد
returned U عملکرد کارکرد
even-handed treatment U رفتار [عملکرد] عادلانه
binary arithmetic operation U عملکرد ریاضی دودویی
operating speed U سرعت عملکرد کار
performance rating U درجه بندی عملکرد
ratings U نحوه عملکرد مجاز
rating U نحوه عملکرد مجاز
operation U وابسته به عمل عملکرد
on line operation U عملکرد درون خطی
two way simultaneous operation U عملکرد همزمان دو طرفه
uniprogramming system U سیستم عملکرد تک برنامهای
one way only operation U عملکرد فقط یک طرفه
input output operation U عملکرد ورودی- خروجی
electrically operated chuck U سه نظام با عملکرد الکتریکی
multisequencing U عملکرد چند ترتیبی
illegal operation U عملکرد غیر قانونی
multitasking U عملکرد چند تکلیفی
multiprogramming U عملکرد چند برنامهای
fixed point operation U عملکرد با ممیز ثابت
off line operation U عملکرد برون خطی
multiprogramming system U سیستم عملکرد چند برنامهای
social audit U ارزیابی عملکرد اجتماعی موسسه
binary coded decimal U سیستم کدگذاری در کامپیوترکه در ان همه ارقام دهدهی توسط گروه 4 تائی از 0 و 1ها نمایش داده میشود اعداد اعشاری با کد دودوئی
duplex operation U کارکرد یا عملکرد دوبل مکالمه تلفنی دو طرفه
chunking along U عملکرد یک برنامه طویل الاجراو قابل اطمینان
compatible U زیردستگاهی که در رابطه باکل دستگاه عملکرد مناسبی دارد
spools U Operations SimultaneousPeripheral Line On عملکرد دستگاه جانبی همزمان به صورت درون خطی
spool U Operations SimultaneousPeripheral Line On عملکرد دستگاه جانبی همزمان به صورت درون خطی
numeric keypad U یک وسیله ورودی که مجموعهای از کلیدهای رقم دهدهی وکلیدهایی با عملکرد مخصوص را استفاده میکند
cruise control U کنترل عملکرد موتور برای بدست اوردن بیشترین راندمان قدرت و مصرف سوخت
control unit U قسمتی از یک کامپیوتر که عملکرد صحیح واحدهای اریتمتیک نگهداری و انتقال اطلاعات را کنترل میکند
system follow up U ارزیابی و بررسی مستمرسیستم جدید نصب شده به منظور مشاهده میزان عملکرد ان طبق طرح
wild card U روشی که به یک سیستم عامل امکان میدهد تا روی چندین فایل با نامهای مرتبط عملکرد مفیدی داشته باشد
boostrap operation U عملکرد سیستم دینامیکی که دران سیکل اولیه به کمک نیرویا نیروهای خارجی شروع میشود ولی بدون ان ادامه مییابد
thrashing U وضعیتی دریک سیستم عملکرد چند برنامهای که کامپیوتر باید بجای اجرای برنامه ها وقت بیشتری را صرف صفحه بندی کند
race condition U حالت نامعینی که به هنگام عملکرد همزمان ددستورالعملهای دو کامپیوتربوجود می اید و امکان شناخت این مسئله که کدام یک از انها ابتدا تمام خواهند شدوجود ندارد
mflops U یک میلیون عملیات ممیز شناور در ثانیه یک میلیون عملکرد با ممیزشناور در ثانیه Per Operation FloatingPoint illion
auxiliary operation U عملیات کمکی عملکرد کمکی
performance standard U معیارهای عملکرد معیارهای اجرای کار یاعملکرد یکان یا دستگاه معیارهای اجرای کار
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com