English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
fixed point operation U عملکرد با ممیز ثابت
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
fixed point U ممیز ثابت
fixed point U با ممیز ثابت
fixed point representation U نمایش ممیز ثابت
fixed point arithmetic U حساب ممیز ثابت
floating point constant U ثابت ممیز شناور
fixed point number U عدد با ممیز ثابت
fixed point notation U نشان گذاری با ممیز ثابت
mflops U یک میلیون عملیات ممیز شناور در ثانیه یک میلیون عملکرد با ممیزشناور در ثانیه Per Operation FloatingPoint illion
two way alternate operation U عملکرد متناوب دو طرفه عملکرد جانشین دوگانه
multitasking U عملکرد چند وفیفهای عملکرد چند تکلیفی
static employment U کاربرد توپخانه پدافند هوایی در سکوی ثابت یا در پدافندهوایی ثابت
fixed capital U سپرده ثابت اموال ثابت یکان
static test U ازمایش در وضعیت ثابت یا به حالت ثابت
standing order U دستورالعملهای ثابت دستورات ثابت
standing orders U دستورالعملهای ثابت دستورات ثابت
verifier U ممیز
discriminator U ممیز
distinguished investigated by the U ممیز
controllers U ممیز
scrutineer U ممیز
radix point U ممیز
decimal points U ممیز
decimal point U ممیز
auditors U ممیز
auditor U ممیز
controller U ممیز
auditor general U سر ممیز کل
surveyors U ممیز
comptroller U ممیز
binary point U ممیز
surveyor U ممیز
discerning U ممیز
performance U عملکرد
method of operation U عملکرد
revenue operation U عملکرد
work U عملکرد
worked U عملکرد
process U عملکرد
processes U عملکرد
performances U عملکرد
operation U عملکرد
throughput U عملکرد
turn over U عملکرد
controller U حسابدار ممیز
discerning minor U صغیر ممیز
differentiating filter U صافی ممیز
floating point U ممیز شناور
slashes U نشان ممیز
slashed U نشان ممیز
slash U نشان ممیز
indiscerning U غیر ممیز
controllers U حسابدار ممیز
floating point U با ممیز شناور
decimal points U ممیز اعشار
marker variable U متغیر ممیز
decimal point U ممیز اعشاری
assessor U ممیز مالیات
binary point U ممیز دودویی
assumed decimal point U ممیز عاریتی
binary point U ممیز دودوئی
decimal points U ممیز اعشاری
radix point U نقطه ممیز
decimal point U ممیز اعشار
variable point U با ممیز متغییر
indirect operation U عملکرد غیرمستقیم
return U عملکرد کارکرد
returned U عملکرد کارکرد
returning U عملکرد کارکرد
returns U عملکرد کارکرد
computer operation U عملکرد کامپیوتری
attended operation U عملکرد با مراقب
furnace operation U عملکرد کوره
concurrent operation U عملکرد همزمان
dyadic operation U عملکرد دوتایی
binary operation U عملکرد دودوئی
continous operation U عملکرد پایدار
maximum performance U عملکرد حداکثر
monadic operation U عملکرد تکین
feature of performance U ویژگی عملکرد
transformer operation U عملکرد یا طرزکارترانسفورماتور
telephone operation U عملکرد تلفن
reatrain U عملکرد توام
feature U ویژگی عملکرد
performance appraisal U عملکرد سنجی
parallel operation U عملکرد موازی
operation analysis U تحلیل عملکرد
operating panel U تابلوی عملکرد
unattended operation U عملکرد بی مراقب
operating lever U اهرم عملکرد
logical operation U عملکرد منطقی
loss marking operation U عملکرد زیانبار
machine operating U عملکرد ماشین
monadic operation U عملکرد یگانه
floating point number U عدد با ممیز شناور
floating point U ممیز شناور [ریاضی]
floating point arithmetic U حساب ممیز شناور
indiscerning minor U صغیر غیر ممیز
floating point operation U عملیات ممیز شناور
floating point operation U عملکردبا ممیز شناور
floating point representation U نمایش با ممیز شناور
hexadecimal point U ممیز شانزده شانزدهی
octal point U ممیز هشت هشتی
floating point rutine U روال ممیز شناور
operating speed U سرعت عملکرد کار
even-handed treatment U رفتار [عملکرد] عادلانه
electrically operated chuck U سه نظام با عملکرد الکتریکی
performance rating U درجه بندی عملکرد
operation U وابسته به عمل عملکرد
two way simultaneous operation U عملکرد همزمان دو طرفه
binary arithmetic operation U عملکرد ریاضی دودویی
one way only operation U عملکرد فقط یک طرفه
on line operation U عملکرد درون خطی
ratings U نحوه عملکرد مجاز
multiprogramming U عملکرد چند برنامهای
input output operation U عملکرد ورودی- خروجی
illegal operation U عملکرد غیر قانونی
uniprogramming system U سیستم عملکرد تک برنامهای
multisequencing U عملکرد چند ترتیبی
multitasking U عملکرد چند تکلیفی
off line operation U عملکرد برون خطی
rating U نحوه عملکرد مجاز
point U ممیز [در کسر اعشاری] [ریاضی]
point U نقطه گذاری کردن ممیز
floating point number U اعداد ممیز شناور [ریاضی]
0.42 [zero point four two] [zero point forty-two] [forty-two hundreths] U صفر ممیز چهار دو [ریاضی]
floating point notation U نشان گذاری با ممیز شناور
actual decimal point U نقطه یا ممیز اعشاری واقعی
social audit U ارزیابی عملکرد اجتماعی موسسه
multiprogramming system U سیستم عملکرد چند برنامهای
sample U مداری که سیگنال ورودی آنالوگ را برای مدت طولانی برای مبدل آنالوگ به دیجیتال ثابت نگه می دارد تا خروجی ثابت تولید شود
sampled U مداری که سیگنال ورودی آنالوگ را برای مدت طولانی برای مبدل آنالوگ به دیجیتال ثابت نگه می دارد تا خروجی ثابت تولید شود
g flops U یک بیلیون عملیات ممیز شناوردر یک ثانیه
chunking along U عملکرد یک برنامه طویل الاجراو قابل اطمینان
duplex operation U کارکرد یا عملکرد دوبل مکالمه تلفنی دو طرفه
compatible U زیردستگاهی که در رابطه باکل دستگاه عملکرد مناسبی دارد
standing U ثابت دستورالعمل ثابت
steadies U مسیر ثابت فرمان مسیر را ثابت نگهدارید
steadying U مسیر ثابت فرمان مسیر را ثابت نگهدارید
steady U مسیر ثابت فرمان مسیر را ثابت نگهدارید
steadiest U مسیر ثابت فرمان مسیر را ثابت نگهدارید
steadied U مسیر ثابت فرمان مسیر را ثابت نگهدارید
spools U Operations SimultaneousPeripheral Line On عملکرد دستگاه جانبی همزمان به صورت درون خطی
spool U Operations SimultaneousPeripheral Line On عملکرد دستگاه جانبی همزمان به صورت درون خطی
control unit U قسمتی از یک کامپیوتر که عملکرد صحیح واحدهای اریتمتیک نگهداری و انتقال اطلاعات را کنترل میکند
numeric keypad U یک وسیله ورودی که مجموعهای از کلیدهای رقم دهدهی وکلیدهایی با عملکرد مخصوص را استفاده میکند
cruise control U کنترل عملکرد موتور برای بدست اوردن بیشترین راندمان قدرت و مصرف سوخت
system follow up U ارزیابی و بررسی مستمرسیستم جدید نصب شده به منظور مشاهده میزان عملکرد ان طبق طرح
wild card U روشی که به یک سیستم عامل امکان میدهد تا روی چندین فایل با نامهای مرتبط عملکرد مفیدی داشته باشد
characteristic U صفت اختصاصی یا ممیز نشان ویژه علامت مشخصه مشخصه
characteristically U صفت اختصاصی یا ممیز نشان ویژه علامت مشخصه مشخصه
boostrap operation U عملکرد سیستم دینامیکی که دران سیکل اولیه به کمک نیرویا نیروهای خارجی شروع میشود ولی بدون ان ادامه مییابد
0.02 mm - Point-zero-two millimeters [American E] U صفر ممیز صفر دو میلیمتر [ریاضی] [فیزیک] [مهندسی]
0.02 mm - Nought-point-nought-two millimetres [British E] U صفر ممیز صفر دو میلیمتر [ریاضی] [فیزیک] [مهندسی]
fix U ثابت کردن تصحیح کردن تثبیت کردن ثابت
fixes U ثابت کردن تصحیح کردن تثبیت کردن ثابت
normalised U تنظیم نما و کسر یک کمیت ممیز شناور به گونهای که کسر در یک محدوده معین شدهای باشد
normalises U تنظیم نما و کسر یک کمیت ممیز شناور به گونهای که کسر در یک محدوده معین شدهای باشد
normalize U تنظیم نما و کسر یک کمیت ممیز شناور به گونهای که کسر در یک محدوده معین شدهای باشد
normalising U تنظیم نما و کسر یک کمیت ممیز شناور به گونهای که کسر در یک محدوده معین شدهای باشد
normalizes U تنظیم نما و کسر یک کمیت ممیز شناور به گونهای که کسر در یک محدوده معین شدهای باشد
thrashing U وضعیتی دریک سیستم عملکرد چند برنامهای که کامپیوتر باید بجای اجرای برنامه ها وقت بیشتری را صرف صفحه بندی کند
race condition U حالت نامعینی که به هنگام عملکرد همزمان ددستورالعملهای دو کامپیوتربوجود می اید و امکان شناخت این مسئله که کدام یک از انها ابتدا تمام خواهند شدوجود ندارد
assumed decimal point U ممیز فرضی نقطه اعشار فرضی
auxiliary operation U عملیات کمکی عملکرد کمکی
sustain U ثابت
sustained U ثابت
constant U ثابت
sustains U ثابت
constants U ثابت
fixing U ثابت
disputeless U ثابت
fiducial U ثابت
fixed bridge U پل ثابت
thetical U ثابت
thetic U ثابت
inalterable U ثابت
incommutable U ثابت
steadied U ثابت
changeless U ثابت
fix U ثابت
fixes U ثابت
settled U ثابت
undeviating <adj.> U ثابت
unswerving <adj.> U ثابت
leger or ledger U ثابت
firms U ثابت
truest U ثابت
steadier U ثابت تر
patting U ثابت
patted U ثابت
pats U ثابت
truer U ثابت
pat U ثابت
solids U ثابت
solid U ثابت
true U ثابت
permanent U ثابت
indelible U ثابت
unshaken U ثابت
equable U ثابت
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com