Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
astronomy
U
علم نجوم ستاره شناسی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
astrologic
U
وابسته به نجوم بینی یا طالع شناسی
astrology
U
طالع بینی ستاره شناسی
solstitium
U
[نقطه]
انقلاب
[ستاره شناسی]
pole position
U
آغازگاه
[ستاره شناسی]
[ارتش]
astrological
U
منسوب به علم ستاره شناسی
Crater
U
پیاله
[صورت فلکی]
[ستاره شناسی]
Cup
U
پیاله
[صورت فلکی]
[ستاره شناسی]
uranology
U
مبحث اجرام سماوی و سیارات ستاره شناسی
binary star
U
ستاره دوگانه ستاره دوتایی ستاره مزدوج
double star
U
ستاره مزدوج ستاره دوتایی ستاره دوگانه
Lesghi star
U
ستاره لسگی
[این طرح را ستاره شاهسون نیز می نامند و در فرش های ترکیه و قفقاز و ایران بکار می رود. خود طرح از یک ستاره هشت وجهی با چهار فلش به سمت داخل تشکیل می گردد.]
astronomy
U
نجوم
strology
U
علم نجوم
constellations
U
علم نجوم
constellation
U
علم نجوم
astrology
U
احکام نجوم
astrological
U
مربوط به نجوم
astro
U
مربوط به نجوم
astrolabe
U
اینه نجوم
astrology
U
علم احکام نجوم
dog star
U
ستاره شعرای یمانی ستاره کاروان کش
astrologically
U
از روی علم نجوم یا طالع بینی
avionics
U
فن استفاده از دستگاههای الکتریکی و خودکار درهوانوردی و نجوم
planet
U
ستاره سیار ستاره بخت
planets
U
ستاره سیار ستاره بخت
concentrator
U
وسیله ابتدایی شبکه که حاوی توپولوژی منط قی است و گره ها متصل اند ولی هر بازوی ستاره به عنوان حلقه فیریکی به وسیله ستاره وصل است
stelliform
U
ستاره وار ستاره وش
entomology
U
حشره شناسی
[حشره شناسی]
[جانور شناسی]
[رشته دانشگاهی]
psychbiology
U
علم مطالعه ارتباط میان روانشناسی وزیست شناسی زیست شناسی روانی
bionomics
U
زیوه شناسی شاخهای از علم زیست شناسی که از رابطه موجودات زنده بامحیطبحث میکند
philological
U
وابسته به واژه شناسی یازبان شناسی تاریخی وتطبیقی
lateral meniscus
U
منیسک خارجی
[کالبد شناسی]
[زیست شناسی]
philology
U
زبان شناسی تاریخی وتطبیقی واژه شناسی
bacteriologic
U
مربوط به میکرب شناسی وابسته به باکتری شناسی
immunogenetics
U
رشتهای از اتم شناسی که درباره روابط مرض و وراثبت یا نژاد بحث میکند مطالعه ارتباط داخلی از لحاظ زیست شناسی
zoo ecology
U
قسمتی از علم جانور شناسی که در باره روابط جانور بامحیط خود بحث میکند بوم شناسی حیوانی
karyology
U
هسته شناسی مبحثی ازعلم سلول شناسی ک ه درباره تشریح هسته سلولی وساحتمان کروموسوم بحث میکند
kinematics
U
حرکت شناسی جنبش شناسی
neurologic
U
وابسته به عصب شناسی یا پی شناسی
typology
U
گونه شناسی نوع شناسی
ornithology
U
پرنده شناسی
[جانور شناسی]
[پرنده شناسی]
pathologically
U
از لخاظ ناخوشی شناسی ازروی علم ناخوشی شناسی
laryngological
U
وابسته به حنجره شناسی مبنی بر علم حنجره شناسی
oenology
U
می شناسی شراب شناسی
star
U
ستاره
starred
U
ستاره
starless
U
بی ستاره
stars
U
ستاره
stellar
U
پر ستاره
asterisks
U
ستاره
asterisk
U
ستاره
aster
U
ستاره
sea pad
U
ستاره دریایی
evening star
U
ستاره شامگاهی
polaris
U
ستاره قطبی
polaris
U
ستاره جدی
astrologer
U
ستاره شناس
finger fish
U
ستاره دریایی
fixed star
U
ستاره ثابت
polestar
U
ستاره قطبی
pluto
U
ستاره پلوتو
morning star
U
ستاره بامدادی
morning star
U
ستاره صبح
moring star
U
ستاره بامداد
medusa
U
ستاره دریایی
loadstar
U
ستاره قطبی
loadstar
U
ستاره راهنما
lodestar
U
ستاره قطبی
lodestar
U
ستاره راهنما
multiple star
U
ستاره چندگانه
neptune
U
ستاره نپتون
gaint star
U
ستاره غول
planetesimal
U
کوچک ستاره
georgium sidus
U
ستاره جرج
hesper
U
ستاره مغرب
nova
U
فانی ستاره
north star
U
ستاره شمالی
north star
U
ستاره قطبی
neutron star
U
ستاره نوترونی
lodestaror load
U
ستاره قطبی
proto star
U
پیش ستاره
hesperus
U
ستاره شام
asterial
U
ستاره شکل
rolling stone
<idiom>
U
ستاره سهیل
asterism
U
نشان ستاره
asteroidal
U
مانند ستاره
astronavigation
U
ستاره نوردی
astronmer
U
ستاره شناس
cameleopardalis
U
ستاره زرافه
camelopard
U
ستاره زرافه
supergaint
U
ستاره ابرغول
uranus
U
ستاره اورانوس
vesper
U
ستاره غروب
an infinitude of stars
U
تعدادنامحدودی ستاره
y winding
U
اتصال ستاره
stellar
U
شبیه ستاره
stellar
U
ستاره وار
asterisks
U
نشان ستاره
asterisk
U
نشان ستاره
y network
U
شبکه ستاره
y connection
U
اتصال ستاره
stelliform
U
بشکل ستاره
stellate
U
ستاره مانند
starlike
U
ستاره مانند
d. star
U
ستاره جفتی
day star
U
ستاره بامداد
daystar
U
ستاره بامداد
astrologers
U
ستاره شناس
lunette
U
ستاره صغیر
dwarf star
U
ستاره کوتوله
sea nettle
U
ستاره دریای
sabaism
U
ستاره پرستی
lucifer
U
ستاره بامدادی
star connection
U
اتصال ستاره
starlet
U
ستاره کوره
starlet
U
ستاره کوچک
star bit
U
بیت ستاره
star washer
واشر ستاره ای
y voltage
U
ولتاژ ستاره
star voltage
U
ولتاژ ستاره
star spangled
U
ستاره نشان
star spangled
U
مزین به ستاره
star finder
U
ستاره یاب
pulsating star
U
ستاره تپنده
asteroids
U
شبیه ستاره
Pole Star
U
ستاره قطبی
astral
U
شبیه ستاره
asteroid
U
شبیه ستاره
Jove
U
ستاره مشتری
pips
U
ستاره سردوش
starfish
U
ستاره دریایی
comets
U
ستاره گیسودار
comet
U
ستاره گیسودار
astronomer
U
ستاره شناس
astronomers
U
ستاره شناس
companion
U
ستاره ندیم
mars
U
ستاره مریخ
pipping
U
ستاره سردوش
hexagram
U
ستاره شش وجهی
shooting star
U
ستاره ثاقب
shooting stars
U
ستاره ثاقب
pip
U
ستاره سردوش
pipped
U
ستاره سردوش
farsi be engilisi
U
ارایشگاه ستاره
goat
U
ستاره جدی
goats
U
ستاره جدی
psychologically
U
از لحاظ روان شناسی ازروی روان شناسی
epistemologycal
U
وابسته به معرفت شناسی وابسته به شناخت شناسی
venus
U
زن زیبا ستاره زهره
starfinder
U
دستگاه ستاره یاب
starred
U
نشان ستاره اختر
castors
U
ستاره اول دو پیکر
stars
U
نشان ستاره اختر
castor
U
ستاره اول دو پیکر
comets
U
ستاره دنباله دار
casters
U
ستاره اول دو پیکر
star
U
نشان ستاره اختر
trigon
U
سه حالتی ستاره سه تایی
stellify
U
بشکل ستاره دراوردن
bronze star medal
U
مدال ستاره برنز
campaign star
U
نشان جنگی ستاره
the north star
U
ستاره قطبی یا شمالی
caster
U
ستاره اول دو پیکر
stellular
U
شبیه ستاره کوچک
stellify
U
بشکل ستاره درامدن
syzygy
U
استقرارسه ستاره در خط مستقیم
azimuth
U
ازیموت ستاره السمت
trigon
U
اجتماع سه ستاره باهم
supergaint
U
ستاره فوق غول
blazing star
U
ستاره دنباله دار
comet
U
ستاره دنباله دار
pulsating star
U
ستاره ضربان دار
lucky star
<idiom>
U
ستاره بخت واقبال
regulus
U
ستاره قلب الاسد
asteroids
U
ستاره مانند ستارهای
he can read the sky
U
ستاره شناس است
receptors
U
ستاره مساعد گیرنده
asteroid
U
ستاره مانند ستارهای
stardom
U
ستاره شدن سینماوغیره
twinkling
U
چشمک زدن ستاره
all-star
U
تیم تمام ستاره
all star
U
تیم تمام ستاره
receptor
U
ستاره مساعد گیرنده
moring star
U
ستاره صبح ناهید
medusoid
U
مانند ستاره دریایی
asterism
U
هر چیزی شبیه ستاره
star of bethlehem
U
ستاره بیت اللحم
star globe
U
ستاره یاب کروی
star delta switch
U
کلید ستاره مثلث
star crossed
U
دارای ستاره نحس
asterisk
U
با ستاره نشان کردن
pentagram
U
ستاره پنج راس
pentalpha
U
ستاره پنج پره
giant star
U
ستاره بزرگ و درخشان
starlight
U
وابسته بنور ستاره
asterisks
U
با ستاره نشان کردن
shiner
U
ستاره کلاه ابریشمی
Dingbat
U
نوشتاری که حاوی ستاره
astreated
U
تزئین شده با ستاره ها
stargazer
U
کسیکه به ستاره ها خیره شده
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com