English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 192 (4 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
ethnology U علم مطالعه نژادها و اقوام
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
ethnography U مطالعه علمی نژادها
ethnogeny U گفتار در پیدایش نژادها مبحث مبادی نژادها
feasability study U مطالعه امکان اجرای چیزی مطالعه اقتصادی بودن امری
ethnographical U وابسته به شرح نژادها
karyosystematice U بخشی از رده بندی موجودات که روابط طبیعی انهارابوسیله مطالعه خصوصیات سلولی موجودات مورد مطالعه قرارمیدهد
kinfolk U اقوام
kirghiz U اقوام قرقیز
gallophile U دوستدار اقوام گل وفرانسوی
anti semite U مخالف اقوام سامی
anti-Semite U مخالف اقوام سامی
anti-Semites U مخالف اقوام سامی
slavophil U دوستدار اقوام اسلاو
pan germanism U نظریه مبتنی بر برتری نژاد اریایی ژرمنی بر سایر نژادها
inbreeding U تخم کشی از جانوران هم تیره تولید و تناسل در میان هم نژادها
goth U یکی از اقوام المانی قدیم بربری
racism U اعتقادبه برتری برخی نژادها بربعضی دیگر و لزوم توجیه خصوصیات قومی و ملی وفرهنگی بر مبنای معیارهای نژادی
balto slavic U شاخهء زبان هند و اروپایی رایج در سواحل بالتیک و بین اقوام اسلاو
lapland U ناحیه شمال سوئدونروژ وفنلاند وشوروی که محل سکونت اقوام لاپ میباشد
fetishes U اشیاء یاموجوداتی که بعقیده اقوام وحشی دارای روح بوده وموردپرستش قرارمی گرفتند بت
fetish U اشیاء یاموجوداتی که بعقیده اقوام وحشی دارای روح بوده وموردپرستش قرارمی گرفتند بت
anthropography U علم ساختمان بدن انسان رشتهای از علم انسان شناسی که درباره تاثیراوضاع جغرافیایی بر روی نژادها صحبت میکند
studying U مطالعه
study U مطالعه
studies U مطالعه
off hand U بی مطالعه
offhanded U بی مطالعه
offhandedly U بی مطالعه
perusal U مطالعه
etude U مطالعه
extemporal U بی مطالعه
extemporarily U بی مطالعه
readings U مطالعه
reading U مطالعه
lucubration U مطالعه سخت
motion study U مطالعه ی حرکت
feasibility study U مطالعه امکانپذیری
at sight U بی مطالعه قبلی
portable standard U چراغ مطالعه
praxeology U مطالعه رفتارانسان
study habits U عادتهای مطالعه
studied U از روی مطالعه
system study U مطالعه سیستم
unstudied U مطالعه نشده
assay U مطالعه کردن
evaluate U مطالعه کردن
survey U مطالعه کردن
bolt [examine] U مطالعه کردن
check U مطالعه کردن
determine U مطالعه کردن
studio U اطاق مطالعه
studios U اطاق مطالعه
examine U مطالعه کردن
scrutinize U مطالعه کردن
explore U مطالعه کردن
inspect U مطالعه کردن
look into U مطالعه کردن
investigate U مطالعه کردن
study U مطالعه کردن
dissect [analyse] U مطالعه کردن
impromptu U بی مطالعه تصنیف
surveys U مطالعه مجمل
analyse [British] U مطالعه کردن
surveyed U مطالعه مجمل
survey U مطالعه مجمل
enquire into U مطالعه کردن
analyze [American] U مطالعه کردن
geologic survey U مطالعه زمین شناسی
psychognosy U مطالعه عمیق روانی
analyse U جزئیات را مطالعه کردن
analysed U جزئیات را مطالعه کردن
myrmecologyt U مطالعه علمی مورچگان
feasibility study U مطالعه امکان سنجی
metallography U مطالعه الیاژهای فلزی
analyzing U جزئیات را مطالعه کردن
analyzes U جزئیات را مطالعه کردن
analyzed U جزئیات را مطالعه کردن
analysing U جزئیات را مطالعه کردن
analyses U جزئیات را مطالعه کردن
well read U اهل مطالعه و تحقیق
psychognosis U مطالعه عمیق روانی
well-read U اهل مطالعه و تحقیق
subjects U مبحث موضوع مطالعه
cella U [اتاق مطالعه ی راهبها]
criminology U مطالعه علمی جرم
subject U مبحث موضوع مطالعه
subjected U مبحث موضوع مطالعه
to pore [over; on] U به مطالعه دقیق پرداختن
subjecting U مبحث موضوع مطالعه
teleology U مطالعه حکمت غایی
demography U مطالعه مهاجرت جمعیت
self study U مطالعه پیش خود
thought-out U سنجیده مطالعه شده
thought out U سنجیده مطالعه شده
to study out U با بر رسی یا مطالعه پیداکردن
sub judice U مورد مطالعه دادگاه
teppetology U مطالعه ریشه ای فرش
integrate circuit technology U مطالعه فن مدار مجتمع تکنولوژی ای سی
income and expenditure approach U مطالعه جریان پول و اثاراقتصادی ان
sinology U مطالعه ادبیات ورسوم چین
toponymy U مطالعه وجه تسمیه شهرهاونقاط
to make a study of something U چیزی را بررسی یا مطالعه کردن
adjustable lamp چراغ مطالعه قابل تنظیم
methods of economic study U روشهای مطالعه علم اقتصاد
gastroenterology U مطالعه معده و روزده وبیماریهای ان
sight-reads U بدون مطالعه قبلی خواندن
faunist U کسیکه مطالعه درجانوران یک کشورمیکند
reconsider U مجددا درامری مطالعه کردن
reconsidered U مجددا درامری مطالعه کردن
reconsidering U مجددا درامری مطالعه کردن
reconsiders U مجددا درامری مطالعه کردن
studies U موضوع تحصیلی اتاق مطالعه
study U موضوع تحصیلی اتاق مطالعه
studying U موضوع تحصیلی اتاق مطالعه
humanist U مطالعه کننده طبیعت یا امورانسانی
consumer research U مطالعه وضعیت مصرف کنندگان
articulated machine lamp U چراغ مطالعه با گردن تاشو
angiology U مطالعه عروق خونی و لنفی
sight-reading U بدون مطالعه قبلی خواندن
rheological <adj.> U علم مطالعه تغییر شکل و جریان ماده
sight-read U بدون مطالعه قبلی خواندن
geopolitics U مطالعه نفوذ عوامل فیزیکی
optics U علم مطالعه در خواص نور
extemporised U بی اندیشه یا بی مطالعه درست کردن
extemporises U بی اندیشه یا بی مطالعه درست کردن
capability study U مطالعه امکان انجام کار
extemporize U بی اندیشه یا بی مطالعه درست کردن
extemporized U بی اندیشه یا بی مطالعه درست کردن
extemporising U بی اندیشه یا بی مطالعه درست کردن
extemporizes U بی اندیشه یا بی مطالعه درست کردن
geophysical survey U مطالعه خواص فیزیکی زمین
extemporizing U بی اندیشه یا بی مطالعه درست کردن
flexible arm lamp U چراغ مطالعه قابل انعطاف
sight read U بدون مطالعه قبلی خواندن
symbology U مبحث مطالعه علائم ونشانههای رمزی
theogony U مطالعه وشناسایی اجداد واعقاب خدایان
Ekistics U [دانش مطالعه زیستگاه های انسانی]
semitics U مطالعه زبان وادبیات وتاریخ سامی
to poreone's eyes out U چشم را از بسیاری مطالعه خسته کردن
endocrinology U علم شناسایی و مطالعه غددمترشحه داخلی
skimmer U الت سرشیرگیری مطالعه کننده سطحی
geologize U مطالعه علم زمین شناسی کردن
protohistory U مطالعه اوضاع ماقبل تاریخی انسان
commodity approach U بررسی بازار با مطالعه مسیرتولید تا مصرف
booklore U علم کتابی معلومات ناشی از مطالعه کتاب
dysgenics U مبحث مطالعه فساد نسل وتباهی نژادی
She laid the book aside . U کتاب را کنار گذاشت ( مطالعه اش را متوقف کرد)
glottochronology U مبحث مطالعه سیر تکامل زبانهای مختلف
helminthology U مطالعه دراطراف کرم های بیماری زاوانگلی
theogonic U وابسته به مطالعه وشناسایی اجداد واعقاب خدایان
group dynamics U مطالعه عوامل و نیروهای موثر در یک گروه بشری
bookworms U کسیکه علاقه مفرطی به مطالعه کتب دارد
bookworm U کسیکه علاقه مفرطی به مطالعه کتب دارد
speleology U مطالعه غارها ازلحاظ زمین شناسی وتاریخی
crystallography U کریستال شناسی مطالعه بلورها شناخت بلور
mock up U مدلی باندازه طبعی وکامل برای مطالعه وازمایش
Ergonomics U [مطالعه در ارتباطات بین کارهای انسانی، کار پژوهی]
bioastronautics U مطالعه اثرات مسافرتهای فضایی در اشکال مختلف حیات
pragmatics U مطالعه و بررسی روابط میان علائم و استفاده انها
gestalt psychology U مطالعه قوه ادراک و رفتار از نقطه نظرواکنش شخصی در برابرامورکلی
morphophonemics U مبحث مطالعه صور مختلف یاتصاریف مختلفه یک لغت یاریشه
ideologist U ایده ئولوگ کسی که در مورد افکار وعقاید مطالعه میکند
epizootiology U علم مطالعه خواص و بوم شناسی و علل شیوع امراض حیوانی
epizoology U علم مطالعه خواص وبوم شناسی و علل شیوع امراض حیوانی
epizootology U علم مطالعه خواص و بوم شناسی و علل شیوع امراض حیوانی
impromptu U کاری که بی مطالعه و بمقتضای وقت انجام دهند بالبداهه حرف زدن
casework U مطالعه بسیط اجتماع و محیط فرد یا خانواده برای تشخیص مرض ودرمان
input output analysis U تحلیل داده ها ستاده ها مطالعه تجربی روابط متقابل بخشهای مختلف اقتصاد
dendrochronology U دوران شناسی و مطالعه قدمت محیط از روی حلقههای متشکله در چوب درختان
After dinner he likes to retire to his study. U پس از شام او [مرد] دوست دارد به اتاق مطالعه خود کناره گیری بکند.
historcicism U فرضیهای که معتقداست کلیه پدیدههای اجتماعی وفرهنگی باید از لحاظ تاریخی مطالعه شود
structuralism U بخشی از روانشناسی که ازراه تعقل وتفکر وضع روحی فرد را مورد مطالعه قرارمیدهد
cybernetics U مطالعه ومقایسه بین دستگاه عصبی خودکارکه مرکب ازمغز واعصاب میباشدبادستگاه الکتریکی ومکانیکی فرمانشناسی
geopolitic U علمی که روابط بین موقعیت جغرافیایی سرزمینها را باپیدایش و نابودی قدرتهای بزرگ و امپراطوریها مطالعه میکند
functional distribution U توزیع درامدبه عوامل تولید و مطالعه نحوه این توزیع
psychbiology U علم مطالعه ارتباط میان روانشناسی وزیست شناسی زیست شناسی روانی
harmonics U مبحث مطالعه خواص ومختصات اصوات موسیقی مبحث الحان موزون همسازها
premeditate U قبلا فکر چیزی را کردن مطالعه قبلی کردن
market research U تحقیقات درخصوص بازار مطالعه وضعیت بازار
immunogenetics U رشتهای از اتم شناسی که درباره روابط مرض و وراثبت یا نژاد بحث میکند مطالعه ارتباط داخلی از لحاظ زیست شناسی
pteridology U مطالعه علمی سرخس ها سرخس شناسی
bionics U مطالعه سیستمهای زنده به منظور ارتباط دادن ویژگی هاو اعمال انها به توسعه سخت افزار مکانیکی و الکترونیکی کاربرد علم بیولوژی درمهندسی الکترونیک و سایرعلوم مهندسی
cogitator U اندیشه کننده مطالعه کننده
studying U تحصیل کردن مطالعه کردن
conciliating U ارام کردن مطالعه کردن
conciliates U ارام کردن مطالعه کردن
study U تحصیل کردن مطالعه کردن
studies U تحصیل کردن مطالعه کردن
conciliated U ارام کردن مطالعه کردن
conciliate U ارام کردن مطالعه کردن
fragment U [فرشی که در طول زمان بصورت تکه تکه درآمده باشد. باستان شناسان با مطالعه همین تکه ها عمر فرش، قدمت رنگرزی، نوع طرح و محل بافت را ارزیابی می کنند.]
feasibility study U مطالعه قابلیت اجرای کار بررسی امکان اجرای کار
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com