English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 162 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
acoustics U علم عوارض شنوایی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
hypsometric diagram U طرح منظری عوارض نمایی که عوارض در ان با سایه زدن مشخص شده باشد
tolling U عوارض عبور عوارض راهداری
toll U عوارض عبور عوارض راهداری
tolls U عوارض عبور عوارض راهداری
warehousing system U روشی که به موجب ان کالاهای وارداتی بدون پرداخت حقوق و عوارض گمرکی به مملکت وارد و انبار میشود و این عوارض درموقع عرضه برای فروش اخذ میشود
topography U نگارش عوارض زمین نشان دادن عوارض زمین
duty U عوارض گمرکی عوارض
ear U شنوایی
auditioned U شنوایی
auditioning U شنوایی
auditions U شنوایی
audition U شنوایی
hearing U شنوایی
quditory nerve U پی شنوایی
hearings U شنوایی
audibility U شنوایی
ears U شنوایی
video tape U نواردیداری و شنوایی
audible U قابل شنوایی
audiogram U نگاره شنوایی
acoumeter U شنوایی سنج
acoustic meatus مجرای شنوایی
monaural hearing U شنوایی یک گوشی
hearing threshold U استانه شنوایی
auditory ossicles U استخوانچههای شنوایی
auditory labyrinth U حلزون شنوایی
audible frequency U فرکانس شنوایی
auditive U وابسته به شنوایی
audiometry U شنوایی سنجی
audiometer U شنوایی سنج
acoustical U وابسته به شنوایی
nervus acusticus U عصب شنوایی
auditory nerve U عصب شنوایی
acoustic nerve U عصب شنوایی
acoumetry U شنوایی سنجی
acoustic U وابسته به شنوایی
sonic U درمیدان شنوایی
acoustician U متخصص علم شنوایی
hearing of evidence U شنوایی گواهی [حقوق]
inaudible U غیر قابل شنوایی
acoustically U نسبت به صدا یا شنوایی
audile U مربوط به حس شنوایی مسموع
He takes my advice. He listens to me. U از من حرف شنوایی دارد
taking of evidence U شنوایی گواهی [حقوق]
deafest U فاقد قوه شنوایی
deafer U فاقد قوه شنوایی
deaf U فاقد قوه شنوایی
otocyst U عضو حساس شنوایی بی مهرگان
acoumetry U اندازه گیری قدرت حس شنوایی
infrasonic U دارای تواتر و نوسانی پایین تر از شنوایی بشر
acoustics آواشناسی نسبت های صوتی قابلیت شنوایی
audiometer U دستگاه سنجش قوهء سامعه شنوایی سنج
audio U وابسته به شنوایی یا صوت گیرنده و تقویت کنندهء صدا شنودی
tax U عوارض
taxed U عوارض
taxes U عوارض
tolling U عوارض
imposition U عوارض
toll U عوارض
tolls U عوارض
due U عوارض
complication U عوارض
complications U عوارض
dues U عوارض
ratings U میزان عوارض
berthage U عوارض اسکله
terrain U عوارض زمین
imposition U عوارض فریب
customs duties U عوارض گمرکی
terrain features U عوارض زمین
rates and taxes U عوارض ومالیات
scatt U مالیات عوارض
feature line U خط عوارض زمین
rate of duty U نرخ عوارض
customs duty U عوارض گمرکی
wharfage U عوارض باراندازی
tolls U عوارض عبور
contour U عوارض زمین
rating U میزان عوارض
tolling U عوارض عبور
toll U عوارض عبور
toll U عوارض راهداری
tolling U عوارض راهداری
byeffect U عوارض جانبی
ratepayers U عوارض دهنده
tolls U عوارض راهداری
ratepayer U عوارض دهنده
quayage U عوارض گمرکی و دریایی
shaded relief U عوارض مشخص یا بسیارناهموار
railroad tariff U عوارض راه اهن
river dues U عوارض استفاده از ابراهها
towage U عوارض یدک کشی
spillover costs U عوارض منفی خارجی
rate U تندی سرعت عوارض
tollgate U محل پرداخت عوارض
duty free U معاف از عوارض گمرکی
dutiable U مشمول مالیات و عوارض
featuring U عوارض زمین عارضه
tollhouse U محل پرداخت عوارض
features U عوارض زمین عارضه
contour map U نقشه عوارض نما
featured U عوارض زمین عارضه
feature U عوارض زمین عارضه
topography U تهیه نقشه از عوارض
tollhouses U محل پرداخت عوارض
free of duty U معاف از عوارض گمرکی
tariffs U عوارض تعرفه گمرکی
hydrography U ضبط عوارض ابی
infill U عوارض روی نقشه
tariff U عوارض تعرفه گمرکی
key terrain features U عوارض حساس زمین
rates U تندی سرعت عوارض
undulant U دارای عوارض پست و بلند
plane table map U نقشه مسطحه عوارض نما
keels U کشتی زغال کش عوارض بندری
air contographic photography U عکسبرداری هوایی از عوارض زمین
cultures U عوارض شهری مناطق شهرنشین
Customs and Excise U اداره حقوق و عوارض گمرکی
keel U کشتی زغال کش عوارض بندری
terrestrial environment U وضع عوارض و اب و هوای زمین
relief U نقشه برداری عوارض زمین
culturing U عوارض شهری مناطق شهرنشین
delivered duty paid U تحویل پس از پرداخت عوارض مربوطه
culture U عوارض شهری مناطق شهرنشین
to bear any customs duties U هر گونه عوارض گمرکی را به عهده گرفتن
surcharge U اضافه بارکردن عوارض زیادی گرفتن از
specific duties U عوارض گمرکی براساس مشخصات کالا
pipage U عوارض یاحق حمل بوسیله لوله
pipeage U عوارض یاحق حمل بوسیله لوله
surcharges U اضافه بارکردن عوارض زیادی گرفتن از
relief U مرخصی تعویض نگهبانی عوارض زمین
tolbooth U گیشه دریافت عوارض راه نواقل
tollbooth U گیشه دریافت عوارض راه نواقل
to bear all customs duties and taxes U تمام عوارض گمرکی و مالیات را به عهده گرفتن
terrain following U پرواز سینه مال از روی عوارض زمین
visual flight U پرواز بااستفاده ازناوبری به کمک عوارض زمین
shunpike U جاده فرعی برای فرار ازپرداخت عوارض راه
tolls U حق خرید و فروش در محوطه بازار یا نمایشگاه عمومی عوارض عبور
toll U حق خرید و فروش در محوطه بازار یا نمایشگاه عمومی عوارض عبور
tolling U حق خرید و فروش در محوطه بازار یا نمایشگاه عمومی عوارض عبور
phototopography U روش تهیه نقشههای عوارض نما و برجسته ازروی عکس هوایی
Ask your doctor or pharmacist about any health risks and possible side effects. U در مورد هر خطرات سلامتی و عوارض جانبی احتمالی از دکتر یا داروساز خود بپرسید.
hypsographic map U نقشههای عوارض نمایی که ارتفاع نقاط در ان از سطح دریا تعیین شده است
thermokarst U عوارض برجستهای که ازذوب شدن یخها و تولیدسوراخها و غارها در زمین حاصل میشود
reciprocal agreement U قراردادی که دو کشور برای توسعه روابط اقتصادی با یکدیگرمنعقد می سازند و بر این مبنا به یکدیگر امتیازاتی ازنظر تعرفه گمرکی و عوارض و تسهیلات می دهند
delivered duty paid U یکی از قراردادهای اینکوترمز که در ان فروشنده کلیه اقدامات لازم از جمله پرداخت عوارض را بعمل اورده و کالای مورد معامله را در محل خریدار به اوتحویل میدهد
topographic map U نقشه عوارض نما نقشه توپوگرافی
protective duty U حقوق و عوارض حمایتی حقوق گمرکی حمایت کننده حقوقی که جهت حمایت ازکالاهای داخلی وضع میگردد
contour flying U پرواز از روی عوارض زمین پرواز به طور مماس باعوارض زمین یا سینه مال
stamp duty U تمبر عوارض تمبر مالیاتی
stamp tax U تمبر عوارض تمبر مالیاتی
side effect U عوارض جانبی [اثر جانبی]
contour flight U پرواز سینه مال از روی عوارض زمین پرواز در مسیرعوارض زمین
vignetting U سایه روشن زدن به نقشه یاعکس هوایی نمایش عوارض نقشه با سایه روشن تدریجی
secondary effect U عوارض جانبی [اثر جانبی]
fall-out [side effect] U عوارض جانبی [اثر جانبی]
byeffect U عوارض جانبی [اثر جانبی]
by-effect U عوارض جانبی [اثر جانبی]
adverse reaction U عوارض جانبی [اثر جانبی]
spillover effect U عوارض جانبی [اثر جانبی]
positive externalities U صرفه جوئیهای خارجی عوارض خارجی مثبت پی امدهای خارجی مثبت
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com