English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
kinematics U علم الحرکات علم اجسام متحرک
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
kinesiology U علم الحرکات بدن
oogamous U دارای یاخته جنسی نر کوچک و متحرک و یاخته ماده بزرگ و غیر متحرک
operating slide U دستگاه الات متحرک تیربار الات متحرک یا قسمتهای خوراک دهنده
non magnetic materials U اجسام نامغناطیسی
magnetic materials U اجسام مغناطیسی
somatology U علم اجسام
geniculate bodies U اجسام زانویی
diamagnetic materials U اجسام دیامغناطیسی
golgy tendon organ U اجسام گلژی
hard goods U اجسام سخت
paramagnetic U اجسام پارامغناطیسی
ferromagnetic substances U اجسام فرومغناطیسی
general properties of bodies U خواص عمومی اجسام
salvaging U انبار اجسام قراضه
corpora quadrigemina U اجسام چهار قلو
salvages U انبار اجسام قراضه
salvaged U انبار اجسام قراضه
isomer U اجسام متشابه الترکیب
static U وابسته به اجسام ساکن
salvage U انبار اجسام قراضه
hard goods U اجسام پایدار ومقاوم
dynamics U مبحث حرکت اجسام
micromotion U حرکت اجسام خرد
solids press down U اجسام جامد سوی
statics U مبحث اجسام ایستا
gyrostatics U مبحث چرخش اجسام
statics U ایستاشناسی مبحث اجسام ساکن
separation of interfering substances U جدا کردن اجسام مزاحم
telekinesis U حرکت اجسام بوسیله ارواح
shiwari U شکستن اجسام سخت درکاراته
stereography U فن نمایش اجسام جامد برسطح مستوی
wham U صدای بهم خوردن اجسام جامد
physicochemical U وابسته به خواص فیزیکی وشیمیایی اجسام
kinetic theory U فرضیه حرکت ذرات کوچک اجسام
plastomer U اجسام چند وجهی سخت وجامد
deep draw U ساختن اجسام مقعر از ورقه فلزی
dioptrics U مبحث انکسار نور در اجسام شفاف
ballistics U علم حرکت اجسام پرتاب شونده
dry measure U مقیاسات واوزان اجسام خشک وجامد
axiology U علم ارزش یا خواص ونوامیس ذاتی اجسام
cabinet prejection U نمایش اجسام برروی یک صفحه بوسیله تصاویر
ideogram U تجسم و نمایش عقاید و افکارو اجسام با تصویر
blisters U برجستگی دوکی شکل روی اجسام ایرودینامیکی
blistered U برجستگی دوکی شکل روی اجسام ایرودینامیکی
blister U برجستگی دوکی شکل روی اجسام ایرودینامیکی
buttock lines U نیمرخ تلاقی صفحات قائم باسطح اجسام صلب
aerostatics U مبحث مطالعهء اجسام ساکن و مایعات و گازها در هوا
durometer U اسبابی که بوسیله ان سختی وسفتی اجسام را معین میکنند
mechanics U علمی که درباره اثر نیرو بر اجسام بحث میکند
catalyst U عامل فعل وانفعال اجسام شیمیایی دراثر مجاورت
catalysts U عامل فعل وانفعال اجسام شیمیایی دراثر مجاورت
adjustable split die وسیله ای برای در آوردن دنده یا روزه در سطح خارجی اجسام
goldstone U جامی که توسط اجسام طلایی رنگ پولک کاری شده
catapulted U هرجسمی که دارای خاصیت فنری بوده وبرای پرتاب اجسام بکارمیرود
catapults U هرجسمی که دارای خاصیت فنری بوده وبرای پرتاب اجسام بکارمیرود
plastogene U اجسام بسیار ریزیاختههای گیاهی که عامل پدیدههای حیاتی یاخته میباشند
catapulting U هرجسمی که دارای خاصیت فنری بوده وبرای پرتاب اجسام بکارمیرود
catapult U هرجسمی که دارای خاصیت فنری بوده وبرای پرتاب اجسام بکارمیرود
cryogenics U سرمازایی رشتهای از فیزیک که درباره تبادلات واثرات اجسام درحرارتهای پایین گفتگومیکند
sailings U سطح تختی که متوجه خورشید یا اجسام سماوی دیگر میباشد و به فضاپیمامتصل میشود
sail U سطح تختی که متوجه خورشید یا اجسام سماوی دیگر میباشد و به فضاپیمامتصل میشود
sailed U سطح تختی که متوجه خورشید یا اجسام سماوی دیگر میباشد و به فضاپیمامتصل میشود
ether U جسم قابل ارتجاعی که فضاوحتی فواصل میان ذرات اجسام را پر کرده ووسیله انتقال روشنایی و گرمامیشود
bascule bridge U پل متحرک
ambulant U متحرک
movable dam U سد متحرک
movable bridge U پل متحرک
mobile U متحرک
dynamic U متحرک
dynamically U متحرک
locomotory U متحرک
mobiles U متحرک
floating U متحرک
locks U سد متحرک
vagility U متحرک
lock U سد متحرک
vagile U متحرک
drawbridge U پل متحرک
drawbridges U پل متحرک
remotest U متحرک
moving U متحرک
remoter U متحرک
remote U متحرک
moveable U متحرک
brinell hardness U سنجش سختی نسبی اجسام جامد یا صلب توسط اندازه گیری میزان فرورفتگی ناشی از فشردن گلوله 01 میلیتری سخت روی سطح فلز موردازمایش
compound weave U بافت ترکیبی که بجز تار و پود اجزا دیگری نیز مثل دانه مروارید و یا اجسام تزیینی در بافت بکار گرفته شود
floating tool U ابزار متحرک
floating kidney U کلیه متحرک
floating crane U جرثقیل متحرک
moving staircase U پله متحرک
floating capital U سرمایه متحرک
moving stairway U پلکان متحرک
moving staircase U پلکان متحرک
escalator U پلکان متحرک
counter-poise U پل متحرک باسکولی
floating tool holder U ابزارگیر متحرک
flying machine U بارفیکس متحرک
fluid capital U سرمایه متحرک
flying lines U لولههای متحرک
floating bridge U پل متحرک موقتی
escalade U پله متحرک
crossing target U هدف متحرک
crankpin U یاتاقان متحرک
locomotives U متحرک لوکوموتیو
cabin scooter U قفسه متحرک
dynamic economy U اقتصاد متحرک
dynamic balay U حمایت متحرک
draw arch U طاق پل متحرک
escalator U پله متحرک
diarthrosis U مفصل متحرک
moving stairway U پله متحرک
breech block carrier U الات متحرک
moving head U با نوک متحرک
semimobile U نیمه متحرک
slide valve U دریچه متحرک
mobile phase U فاز متحرک
slide valve U سوپاپ متحرک
sliding wedge U کشوی متحرک
mobile defense U پدافند متحرک
travelling load U بار متحرک
mobile charge U بار متحرک
slipknot U گره متحرک
roll kitchen U اشپزخانه متحرک
mobile plant U دستگاه متحرک
quadrantal davit U جرثقیل متحرک
moving average U میانگین متحرک
movable head U با نوک متحرک
moving loads U بارهای متحرک
nephroptosis U کلیه متحرک
mobile warfare U جنگ متحرک
mobile turnable ladder U نردبان متحرک
mobile station U فرستنده متحرک
mobile reserve U احتیاط متحرک
on the wing U سیار متحرک
spermatozoid U یاخته نر و متحرک
transient target U هدف متحرک
hot money U پول متحرک
hauling part U قسمت متحرک
adjustable shelf صفحه متحرک
adjustable support پایه متحرک
adjusting lever U اهرم متحرک
adjustment pedal پدال متحرک
adjustment slide فلز متحرک
adjustment wheel چرخ متحرک
adjustable seat صندلی متحرک
jack knife bridge U پل متحرک تاشو
zoogamete U جنس متحرک
travelling crane U جرثقیل متحرک
undersurface U متحرک درزیرسطح
vacillant U متحرک اونگی
locomotor U جنبده متحرک
walking dictionary U فرهنگ متحرک
walking library U کتابخانه متحرک
wanding kidney U کلبه متحرک
working fluid U سیال متحرک
propelled mine U مین متحرک
living corpse U مرده متحرک
mobiles U جنگ متحرک
drawbridge U دریچه متحرک
gangways U پلکان متحرک
locomotive U متحرک لوکوموتیو
gangway U پلکان متحرک
escalators U پله متحرک
escalators U : پلکان متحرک
escalator U پلکان متحرک
escalator U پله متحرک
floating U متحرک برروی اب
escalator U : پلکان متحرک
sliding U چهارچوب متحرک
mobile home U خانه متحرک
mobile homes U خانه متحرک
stepladders U نردبان متحرک
quicksand U ماسه متحرک
pistons U میله متحرک
drawbridges U دریچه متحرک
mobile U جنگ متحرک
fluid U مایع متحرک
booms U بازوی متحرک
booming U بازوی متحرک
boomed U بازوی متحرک
boom U بازوی متحرک
animations U نقاشی متحرک
animation U نقاشی متحرک
jibs U بازوی متحرک
jibbing U بازوی متحرک
escalators U پلکان متحرک
jibbed U بازوی متحرک
jib U بازوی متحرک
piston U میله متحرک
stepladder U نردبان متحرک
swirl U گرداب متحرک
adjustable conduit attachment fixture آویز متحرک
airmobile U متحرک هوایی
gradients U مدرج متحرک
gradient U مدرج متحرک
slides U غلاف متحرک
slide U غلاف متحرک
bascule bridge U پل متحرک باسکولی
bailey bridge U پل متحرک وموقتی
turret U برج متحرک
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com