English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
bar coding U علامت گذاری ستونی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
signallzation U علامت گذاری
markings U علامت گذاری
mark U علامت گذاری
marking U علامت گذاری
coding U علامت گذاری
demarcation U علامت گذاری
earmarking U علامت گذاری
marks U علامت گذاری
codes and codification U علامت گذاری
marks U علامت گذاری کردن
lettering U علامت گذاری باحروف
designation system U سیستم علامت گذاری
space mark U علامت فاصله گذاری
mark U علامت گذاری کردن
mark U نمره گذاری کردن علامت
marking panel U پرده علامت گذاری مین
color codig U علامت گذاری کردن مهمات
marks U نمره گذاری کردن علامت
mine spotting U کشف و علامت گذاری مین
mark U علامت گذاری روی چیزی
marks U علامت گذاری روی چیزی
inks U مایع تاریک برای علامت گذاری و یا نوشتن
ink U مایع تاریک برای علامت گذاری و یا نوشتن
signed route U جاده علامت گذاری شده ودارای علایم شناسایی
tailor's chalk U گچ یا صابون خیاطی مخصوص علامت گذاری روی پارچه
tick mark U علامت گذاری در طول یک ترازو برای معین کردن مقادیر
compartment marking U تقسیمات علامت گذاری شده داخل هواپیمای باری یاترابری
management coding U سیستم کد بندی و علامت گذاری کالاها و ذخایر از نظرمدیریت توزیع
index U علامت گذاری یک موضوع تا انتخاب شود و به شکل اندیس ذخیره شوند
indexes U علامت گذاری یک موضوع تا انتخاب شود و به شکل اندیس ذخیره شوند
indexed U علامت گذاری یک موضوع تا انتخاب شود و به شکل اندیس ذخیره شوند
sea marker U نوعی رنگ یا پودر رنگی که برای علامت گذاری اب دریا به کار می رود
soft sector U علامت گذاری قطاع ها وبخشهای روی یک دیسک که از اطلاعات نوشته شده ان استفاده میشود
burn in U علامت گذاری یک صفحه تلویزیونی یا مانیتور پس از نمایش یک تصویر درخشان برای مدت طولانی
stripping U نواربندی کردن نقشه برای عکس برداری علامت گذاری کردن
plotter U وسیلهای که در رسام استفاده میشود برای علامت گذاری کاغذ با چجوهر با حرکت آن روی کاغذ
plotters U وسیلهای که در رسام استفاده میشود برای علامت گذاری کاغذ با چجوهر با حرکت آن روی کاغذ
stripped U علامت گذاری شده بسته بندی شده
danbuoy U بویه علامت گذاری بویه راهنما
earmarked U نامزد شده مشخص شده علامت گذاری شده
annotated print U عکس علامت گذاری شده عکس رونویس شده
lost cluster U تعداد شیارهای دیسک که بیت شناسایی آنها خراب شده است . سیستم عامل این ناحیه را علامت گذاری کرده تا توسط فایل استفاده شود ولی داده آنها توسط فایل مشخصی قابل شناسایی نیست
symbol U اختصار علامت اختصاری علامت تجسمی
monostyle U یک ستونی
tristylous U سه ستونی
columnar U ستونی
perpendicular U ستونی
dyostyle U دو ستونی
monostylous U یک ستونی
columnar structure U ساختمان ستونی
column binary U دودوئی ستونی
column graph U نمودار ستونی
pentastyle U پنج ستونی
column binary U دودویی ستونی
column chromatography U کروماتوگرافی ستونی
dodecastyle U دوازده ستونی
column indicator U نشانگر ستونی
column major order U بترتیب ستونی
trisyly U وضع سه ستونی
column action U عمل ستونی
ibm card U کارت 08 ستونی
trisyly U ساختمان سه ستونی
double column machine U دستگاه دو ستونی
decastyle U ایوان ده ستونی
hexastyle U ایوان شش ستونی
histogram U نمودار ستونی
residential investments U سرمایه گذاری مسکن سرمایه گذاری به شکل خانههای مسکونی
symbol U علامت ترسیمی علامت فرمولی
character U نشانه گرافیکی که به صورت یک علامت چاپ شده یا نمایش داده شده مثل یکی از حروف الفبا یک عدد یا یک علامت فاهر میشود
characters U نشانه گرافیکی که به صورت یک علامت چاپ شده یا نمایش داده شده مثل یکی از حروف الفبا یک عدد یا یک علامت فاهر میشود
caryatid U ستونی که مجسمه زن باشد
bar chart U نمودار سطری یا ستونی
peripteral U بنای دور ستونی
stacked column chart U جدول ستونی انباشته
column wise recalculation U محاسبه مجدد ستونی
column text chart U جدول متن ستونی
octastyle U ایوان هشت ستونی
post drilling machine U دستگاه مته ستونی
stacked column graph U نمودار ستونی انباشته
column screw press U پرس پیچی ستونی
y punch U سوراخ کارت ستونی .
double column miller U دستگاه فرز دو ستونی
eighty column card U کارت هشتاد ستونی
frequency histogram U نمودار ستونی بسامد
cora U [سر ستونی در شکل زن جوان]
acceleration principle U یعنی سرمایه گذاری مساوی است باحاصلضرب ضریب شتاب میزان سرمایه گذاری لازم برای افزایش یک واحد تولید در تغییرات در تولید
telamon U ستونی که مجسمه مرد باشد
pillar boxes U صندوق پستی ستونی شکل
pillar box U صندوق پستی ستونی شکل
linked pie/column graph U نمودار گرد و ستونی پیوسته
one hyndred percent column graph U نمودار یکصد درصد ستونی
four column friction screw press U پرس اصطکاکی چهار ستونی
Giant Order U شیوه غول ستونی [معماری]
knee and column milling machine U دستگاه فرز زانویی و ستونی
henostyle U [ستونی بین جرز درگاه]
mixed column line graph U نمودار ستونی- خطی ترکیبی
carolitic U [ستونی با آرایش برگ دار]
carolytic U [ستونی با آرایش برگ دار]
mixed column line chart U نمودار ستونی- خطی ترکیبی
overcapitalization U سرمایه گذاری بیش ازحد سرمایه گذاری افراطی
punctuation marks U علائم نقطه گذاری درجملات نشان نقطه گذاری
desired investment U سرمایه گذاری مطلوب سرمایه گذاری مورد نظر
punctuation mark U علائم نقطه گذاری درجملات نشان نقطه گذاری
to put a notice up U آگهیی را به تخته ای [ستونی] آویزان کردن
cooperative scorer U بهره گیرنده از روش سرمایه گذاری مشترک استفاده کننده از سرمایه گذاری مشترک
hydraulic ram U تلمبه خودکاریکه در ان ستونی از اب فرو ریزد ونیروی ان ... دارد
galley U نمونه ستونی و صفحه بندی نشده مطالب چاپی
bingo U علامت رمز برای اعلام حداقل سوخت برای فرود علامت رمزابلاغ فرود در فرودگاه یدکی
unintended investment U سرمایه گذاری برنامه ریزی نشده سرمایه گذاری پیش بینی نشده
galley proof U نمونه ستونی مطالب چاپی که هنوز صفحه بندی نشده
puncheon U ستونی کوتاه که بجای تحمل بار تیر در بین دو پایه بکارمیرود
meniscus U سطح منحنی بالای ستونی ازمایع که میتواند محدب یامقعر باشد
public U روش رمز گذاری داده که از یک کلید برای رمز گذاری و کلید دیگر برای رمز گشایی استفاده میکند
fuze U ماسوره گذاری کردن چاشنی مواد منفجره چاشنی چاشنی گذاری کردن
fuzing U چاشنی گذاری چاشنی گذاری کردن
Gigantic Order U [شیوه ستون سازی توسکاری همراه با شیوه غول ستونی] [معماری]
hex-column U طرح ستونی شش وجهی [طرح سه ترنجی که بیشتر در قراچه آذربایجان و شیروان قفقاز بافته شده و متن اصلی آن را سه ترنج شش گوش در بر می گیرد.]
drills U مته دستگاه مته ستونی
drill U مته دستگاه مته ستونی
drilled U مته دستگاه مته ستونی
double column vertical boring mill U ماشین تراش قائم دو ستونی ماشین تراش کاروسل دوستونی
indention U تو گذاری
lineation U خط گذاری
coding U کد گذاری
demomination U نام گذاری
devises U ارث گذاری
filling U لایی گذاری
devised U ارث گذاری
devise U ارث گذاری
finance U سرمایه گذاری
discrimination U فرق گذاری
dimensioning U اندازه گذاری
capitalization U سرمایه گذاری
loading U بار گذاری
fillings U لایی گذاری
masking U نقاب گذاری
devising U ارث گذاری
financing U سرمایه گذاری
nomography U فن قانون گذاری
nomographer U قانون گذاری
nomenclauture U نام گذاری
financed U سرمایه گذاری
casing U لوله گذاری
casings U لوله گذاری
finances U سرمایه گذاری
punctuation U نقطه گذاری
pointing U نقطه گذاری
disposure U درمعرض گذاری
minelaying U مین گذاری
denomination U نام گذاری
hypothecation U رهن گذاری
lodgment U ودیعه گذاری
lodgement U ودیعه گذاری
loads U فشنگ گذاری
interposition U پا میان گذاری
iatraliptics U مرهم گذاری
encoding U رمز گذاری
limit of load U حد بار گذاری
idegraphy U نشان گذاری
juxtaposition U پهلوی هم گذاری
lable U جهت گذاری
load U فشنگ گذاری
imposition of hands U دست گذاری
inunction U مرهم گذاری
cupellation U قال گذاری
denominations U نام گذاری
exposure U درمعرض گذاری
invests U سرمایه گذاری
investing U سرمایه گذاری
dateline U تاریخ گذاری
synthesised U هم گذاری کردن
hyphenation U خط تیره گذاری
hypothecation U گرو گذاری
synthesises U هم گذاری کردن
synthesising U هم گذاری کردن
synthesize U هم گذاری کردن
synthesized U هم گذاری کردن
synthesizes U هم گذاری کردن
synthesizing U هم گذاری کردن
mark sensing U نشان گذاری
invested U سرمایه گذاری
invest U سرمایه گذاری
exposures U درمعرض گذاری
ingravescence U رو بشدت گذاری
valuations U ارزش گذاری
pricing U قیمت گذاری
wicking U فتیله گذاری
ovulation U تخمک گذاری
sanding U ماسه گذاری
costing U قیمت گذاری
costing U هزینه گذاری
weft insertion U پود گذاری
investment U سرمایه گذاری
padding U لایی گذاری
policy-making U سیاست گذاری
policy making U سیاست گذاری
valuation U ارزش گذاری
undervaluation U کم ارزش گذاری
scaling U مقیاس گذاری
edgings U لبه گذاری
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com