English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (14 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
blip U علامت کوچک روی نوار یا فیلم برای نشان دادن موقعیت
blips U علامت کوچک روی نوار یا فیلم برای نشان دادن موقعیت
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
hyphen U علامت چاپ برای نشان دادن تقسیم کردن کلمه
hyphens U علامت چاپ برای نشان دادن تقسیم کردن کلمه
burn notice U علامت رمز برای نشان دادن اینکه یک نفر یا گروهی ازافراد قابل اعتماد نیستند
marker U علامت روی زمین گلف برای نشان دادن محل گویی که با دست برداشته شده
markers U علامت روی زمین گلف برای نشان دادن محل گویی که با دست برداشته شده
telltale U نوار فلزی یا چوبی روی دیوار جلو اسکواش نوارپارچه وصل به بادبان برای نشان دادن سمت باد
filmstrip U نوار فیلم اسلایدهای بشکل نوار فیلم
playoffs U نشان دادن فیلم
playoff U نشان دادن فیلم
marker U دو علامت در ابتدا و انتهای بخشی از داده یا متن برای نشان دادن بلاک خاص که قابل حرکت یا حذف یا کپی به عنوان سیگنال واحد باشد
markers U دو علامت در ابتدا و انتهای بخشی از داده یا متن برای نشان دادن بلاک خاص که قابل حرکت یا حذف یا کپی به عنوان سیگنال واحد باشد
pickup reel U نوار گردان خالی برای قرار دادن نوار در آن از طرف پر آن
leader U بخشی از نوار مغناطیسی که حاوی سیگنالی نیست و در ابتدای نوار برای شناسایی و کمک به ماشین برای بلند کردن نوار به کار می رود
leaders U بخشی از نوار مغناطیسی که حاوی سیگنالی نیست و در ابتدای نوار برای شناسایی و کمک به ماشین برای بلند کردن نوار به کار می رود
ground resolution U قدرت نشان دادن قسمتهای کوچک زمین نشان دادن جزئیات زمین
microfilm U فیلم خیلی کوچک برای عکسهای خیلی ریز
microfilmed U فیلم خیلی کوچک برای عکسهای خیلی ریز
microfilms U فیلم خیلی کوچک برای عکسهای خیلی ریز
microfilming U فیلم خیلی کوچک برای عکسهای خیلی ریز
flag U یک بیت در کلمه نشان دهنده وضعیت برای نشان دادن وضعیت وسیله
flags U یک بیت در کلمه نشان دهنده وضعیت برای نشان دادن وضعیت وسیله
pinchwheel U چرخ کوچک در ماشین نوار که نوار را در محل نگه می دارد و مانع از حرکت آن میشود
film-strips U نوار فیلم
film strip U نوار فیلم
film-strip U نوار فیلم
magnetic tape U جعبه کوچک حاوی چرخ نوار مغناطیسی و انتخاب کد در دستشان نوارخوان و درایو نوار استفاده میشود
magnetic tapes U جعبه کوچک حاوی چرخ نوار مغناطیسی و انتخاب کد در دستشان نوارخوان و درایو نوار استفاده میشود
waff U اهتزاز پرچم یا هر چیزدیگری برای علامت دادن
sign position U موقعیت علامت
protection U کپی اضافی از فیلم یا نوار اصلی
phew U برای نشان دادن بیزاری
phew U برای نشان دادن بی تابی
bingo U علامت رمز برای اعلام حداقل سوخت برای فرود علامت رمزابلاغ فرود در فرودگاه یدکی
uberstreichen U لگام را برای چند گام رهاکردن برای نشان دادن گام مرتب اسب
rewinds U برگرداندن نوار یا فیلم یا شمارنده به محل شروع
rewind U برگرداندن نوار یا فیلم یا شمارنده به محل شروع
rewinding U برگرداندن نوار یا فیلم یا شمارنده به محل شروع
rewound U برگرداندن نوار یا فیلم یا شمارنده به محل شروع
bloop U عبور دادن مغناطیس از روی نوار برای پاک کردن سیگنالهایی که نیازی به آنها نیست
PRN U نشانهای در Dos-Ms برای نشان دادن پورت چاپگر استاندارد
clock U ساعتی که برای نشان دادن زمان از اعداد استفاده میکند
numeric U حرفی که در برخی حالت برای نشان دادن یک عدد است .
nil pointer U نشانه گر برای نشان دادن انتهای لیست زنجیره موضوعات
clocks U ساعتی که برای نشان دادن زمان از اعداد استفاده میکند
splices U نوار غیر مغناطیسی که در پشت دو انتهای نوار برای اتصال قرار می گیرند
splicing U نوار غیر مغناطیسی که در پشت دو انتهای نوار برای اتصال قرار می گیرند
spliced U نوار غیر مغناطیسی که در پشت دو انتهای نوار برای اتصال قرار می گیرند
splice U نوار غیر مغناطیسی که در پشت دو انتهای نوار برای اتصال قرار می گیرند
blue flag U پرچم ابی برای علامت دادن بکسی که اتومبیل دیگری بدنبال و نزدیک اوست تا راه بدهد
colour U صفحه نمایشی که امکانی برای نشان دادن اطلاعات رنگی دارد
mock-up U مدل محصول جدید برای آزمایش یا نشان دادن به مشتریان موجود
stop U بیت ارسالی در اتباطات اسنکرون برای نشان دادن انتهای یک حرف
mock-ups U مدل محصول جدید برای آزمایش یا نشان دادن به مشتریان موجود
ablegate U مامور مخصوص پاپ درکشورهای بیگانه برای دادن نشان و خلعت
digit U عدد اضافی درمتن ارسالی برای نشان دادن و تصحیح خطاها
colours U صفحه نمایشی که امکانی برای نشان دادن اطلاعات رنگی دارد
digits U عدد اضافی درمتن ارسالی برای نشان دادن و تصحیح خطاها
accuracy U کل تعداد بیتهایی که برای نشان دادن یک عدد در کامپیوتر به کار می رود
stopped U بیت ارسالی در اتباطات اسنکرون برای نشان دادن انتهای یک حرف
checks U رقم اضافی در متن ارسالی برای نشان دادن و تصحیح خطاها
sector U سوراخ در لبه دیسک برای نشان دادن محل اولین شیار
Good grief! <idiom> U این کلمه برای نشان دادن تعجب (چه خوب چه بد)استفاده میشود
checked U رقم اضافی در متن ارسالی برای نشان دادن و تصحیح خطاها
stops U بیت ارسالی در اتباطات اسنکرون برای نشان دادن انتهای یک حرف
stopping U بیت ارسالی در اتباطات اسنکرون برای نشان دادن انتهای یک حرف
sectors U سوراخ در لبه دیسک برای نشان دادن محل اولین شیار
check U رقم اضافی در متن ارسالی برای نشان دادن و تصحیح خطاها
cartoon design U نقشه شطرنجی فرش برای نشان دادن محل گره زدن
cartesian coordinates U سیستم موقعیت که از دو بردار در جهت زاویه راست برای نمایش نقط های که با دو عدد امکان دهی شده است و موقعیت آن را میدهد تشکیل شده است
page U 2-نشانه گر در پردازش کلمه برای نشان دادن محل شروع صفحه جدید
insertion point U نشانگری که برای نشان دادن محل تایپ متن در یک نوشته استفاده میشود
pages U 2-نشانه گر در پردازش کلمه برای نشان دادن محل شروع صفحه جدید
bubble help U خط ی روی صفحه نمایش برای نشان دادن آنچه شما به آن اشاره می کنید
goal light U چراغ قرمز پشت دروازه لاکراس برای نشان دادن امتیاز در هر بار
key signature U گامهای کوتاه و بلندی که پس ازکلیدموسیقی برای نشان دادن نوع ک لیدنوشته میشود
ended U کدی که در پردازش دستهای برای نشان دادن خاتمه کاری استفاده میشود
end U کدی که در پردازش دستهای برای نشان دادن خاتمه کاری استفاده میشود
ends U کدی که در پردازش دستهای برای نشان دادن خاتمه کاری استفاده میشود
paged U 2-نشانه گر در پردازش کلمه برای نشان دادن محل شروع صفحه جدید
forecaddie U باربر وسط مسیر برای نشان دادن محل فرود گوی گلف
lenticulate U ذرات ریز وعدسکهای کوچک در فیلم نمودارکردن
crunching U متراکم کردن برنامه برای جای دادن تعداد زیاددستورالعملها در فضایی کوچک
reel-to-reel U ماشین ضبط نور مغناطیسی که از دستگاه گیرنده نوار برای یک چرخ استفاده میکند و آنرا به یک نوار دیگر می فرستد
reel to reel U ماشین ضبط نور مغناطیسی که از دستگاه گیرنده نوار برای یک چرخ استفاده میکند و آنرا به یک نوار دیگر می فرستد
deceleration time U زمان لازم برای متوقف ساختن یک نوار مغناطیسی پس از خواندن یا ضبط اخرین قطعه داده از یک رکورد روی ان نوار
breaker line U خطی در رسم فنی برای نشان دادن حذف قسمتی از جسم درشکل مزبور
autos U توانایی صفحه نمایش برای نشان دادن همان تصویر پس از عوض کردن nesolution آن
auto U توانایی صفحه نمایش برای نشان دادن همان تصویر پس از عوض کردن nesolution آن
end of tape marker U علامت انتهای نوار
position buoy U بویه نشان دهنده موقعیت کاروان دریایی
litotes U کوچک قلم دادن چیزی برای افزایش اهمیت ان ویااجتناب ازانتقاد شکسته نفسی
discharge indicator disc U دیسک رنگی معمولا زرد یاقرمز برای نشان دادن تخلیه سیستم اطفاء حریق
routing indicator U گروهی از حروف که برای نشان دادن محل جغرافیایی یک ایستگاه یا یکان یا قرارگاه به کار می رود
references U نشانه چاپ شده برای نشان دادن وجه و یک یادداشت یا عدم وجود مرجع در متن
reference U نشانه چاپ شده برای نشان دادن وجه و یک یادداشت یا عدم وجود مرجع در متن
hyphen U برای نشان دادن وقفه یاتردید یا لکنت زبان دررمان ها بکار میرود مثل ah-ah و غیره
phonetician U متخصص استعمال علائم وحروف خاصی برای نشان دادن طرزتلفظ کلمات صوت شناس
hyphens U برای نشان دادن وقفه یاتردید یا لکنت زبان دررمان ها بکار میرود مثل ah-ah و غیره
return U کلیدی درصفحه کلید برای نشان دادن اینکه تمام داده مورد نظر وارد شده اند
backslash U کاراکتر ASC II که در MS DOS برای نشان دادن ریشه دایرکتوری دیسک مثل C: یا مسیر دیگر به کار می روند
returns U کلیدی درصفحه کلید برای نشان دادن اینکه تمام داده مورد نظر وارد شده اند
returning U کلیدی درصفحه کلید برای نشان دادن اینکه تمام داده مورد نظر وارد شده اند
returned U کلیدی درصفحه کلید برای نشان دادن اینکه تمام داده مورد نظر وارد شده اند
suspends U دستوری که هنگگام اجرای ویندوز استفاده میشود در کامپیوتر laptop باتری برای نشان دادن تمام قط عات الکترونیکی آن
suspending U دستوری که هنگگام اجرای ویندوز استفاده میشود در کامپیوتر laptop باتری برای نشان دادن تمام قط عات الکترونیکی آن
gyro U برای نشان دادن یا اندازه گیری حرکت زاویهای پایه خودحول یک یا دو محور عمود برمحور دوران بهره میگیرد
suspend U دستوری که هنگگام اجرای ویندوز استفاده میشود در کامپیوتر laptop باتری برای نشان دادن تمام قط عات الکترونیکی آن
tape mark U نشان نوار
marks U نشان علامت
marker U علامت نشان
mark U نشان علامت
markers U علامت نشان
redirecting U حرفی در سیستم عامل برای نشان دادن اینکه خروجی یک برنامه به عنوان ورودی دیگری به کار می رود. در DOS حرف
redirects U حرفی در سیستم عامل برای نشان دادن اینکه خروجی یک برنامه به عنوان ورودی دیگری به کار می رود. در DOS حرف
redirected U حرفی در سیستم عامل برای نشان دادن اینکه خروجی یک برنامه به عنوان ورودی دیگری به کار می رود. در DOS حرف
redirect U حرفی در سیستم عامل برای نشان دادن اینکه خروجی یک برنامه به عنوان ورودی دیگری به کار می رود. در DOS حرف
puncuation U نشان گذاری نقطه و نشان هایی که برای بخش ها بکار میرود
complementation U سیستم اعداد برای نشان دادن اعداد مثبت و منفی
end of tape mark U نشان انتهای نوار
bot U بخشی که شروع فضای ضبط نوار مغناطیسی را علامت می گذارد
ebcdic U کد کامپیوتربرای نشان دادن یک الگوی خاص از هشت بیت باینری یک کد 8 بیتی که برای نمایش اطلاعات در کامپیوتر مدرن بکار برده میشود
obelize U با این علامت "-" نشان گذاردن
indication U علامت یا چیزی که نشان دهد
glyph U علامت یا نشان حجاری شده
tree U مشاهده پروندههای ذخیره شده روی دیسک ه برای نشان دادن پرونده ها و زیرپرونده ها مرتب شده اند
prompts U پیام حرف نشان داده شده روی صفحه نمایش برای پیام دادن به کاربر که یک ورودی لازم است
prompted U پیام حرف نشان داده شده روی صفحه نمایش برای پیام دادن به کاربر که یک ورودی لازم است
prompt U پیام حرف نشان داده شده روی صفحه نمایش برای پیام دادن به کاربر که یک ورودی لازم است
bot U Begining-Of-Tape علامت شروع مکان صبط اطلاعات روی نوار مغناطیسی
return to zero signal U علامت مراجعه ضبط که به عنوان سطح نوار مغناطیسی نشده به کارمی رود.
coat of arms U نشان یا علامت دولت یاخانواده وامثال ان
coats of arms U نشان یا علامت دولت یاخانواده وامثال ان
clocks U خط علامت روی دیسک یا نوار که حاوی داده درباره محل نوک خواندن است
clock U خط علامت روی دیسک یا نوار که حاوی داده درباره محل نوک خواندن است
kluge U 1-تصحیح موقت نرم افزاری که خوب نوشته شده یا خطای تایپ . 2-سخت افزاری که فقط برای نشان دادن به کار می رود
kludge U 1-تصحیح موقت نرم افزاری که خوب نوشته شده یا خطای تایپ . 2-سخت افزاری که فقط برای نشان دادن به کار می رود
idegraphy U علامت نویسی نمایش فکر یا تصور با نشان
pig board U تخته کوچک برای موجهای کوچک
marks U علامت روی صفحه که نشان دهنده چیزی است
mark U علامت روی صفحه که نشان دهنده چیزی است
quantifier U علامت یا نشانهای که حجم یا محدوده چیزی را نشان دهد
drift float U علامت یا شاخص شناور نشان دهنده انحراف مسیر
battle clasp U نشان و علامت شرکت در جنگ بین المللی اول
Band-Aids U نوار کوچک زخم بندی که لبههای آن چسبناک است
Band-Aid U نوار کوچک زخم بندی که لبههای آن چسبناک است
blows U هدر دادن موقعیت
blow U هدر دادن موقعیت
micro- U نوار صوتی با قالب کوچک که در وسایل جیبی به کار می رود
flash U روشن و خاموش کردن چراغ . روشن و خاموش شدن شدت روشنایی نشانه گر برای نشان دادن
flashed U روشن و خاموش کردن چراغ . روشن و خاموش شدن شدت روشنایی نشانه گر برای نشان دادن
flashes U روشن و خاموش کردن چراغ . روشن و خاموش شدن شدت روشنایی نشانه گر برای نشان دادن
to the manner born U فطره اماده برای موقعیت واشنا باداب
colon U علامت چاپ آنچه نشان دهنده انتهای خط یا دستور در برخی زبانهاست
colons U علامت چاپ آنچه نشان دهنده انتهای خط یا دستور در برخی زبانهاست
dat U سیستم ضبط صورت به صورت اطلاعات دیجیتال روی نوار مغناطیسی که تولید مجدد با کیفیت بالا دارد ونیز نوار با فرفیت بالا برای سیستم پشتیبانی
cassette U کاست فیلم عکاسی جعبه حاوی فیلم
cassettes U کاست فیلم عکاسی جعبه حاوی فیلم
grey scale U سایههای خاکستری برای اندازه گیری دقیق هنگالم فیلم برداری
bracket U علامت چاپ که نشان میدهد یک دستوالعمل یا عمل باید جداگانه پردازش شود
boot U اجرای مجموعهای از دستورالعمل ها برای رسیدن به موقعیت مط لوب
capstan U میله نوار گردان یا واحد پشتیبانی نوار که باعث میشود نوار به نوک خواندن / نوشتن یا گرداننده منتقل نماید
blue key U نقطه کمکی ابی برای تنظیم عکس در موقع فاهر کردن فیلم
tracking symbol U علامت کوچکی روی صفحه نمایش تصویر که محل مکان نما را نشان میدهد
pancromic U فیلم چند رنگه فیلم چندحالته
indicator U ثبات یا بیت علامت که وضعیت پردازنده و ثباتهایش را نشان میدهد مثل رقم نقلی یا سرریز
carry U زمان لازم برای انتقال یک رقم وام به موقعیت بزرگتر بعدی
carried U زمان لازم برای انتقال یک رقم وام به موقعیت بزرگتر بعدی
carrying U زمان لازم برای انتقال یک رقم وام به موقعیت بزرگتر بعدی
carries U زمان لازم برای انتقال یک رقم وام به موقعیت بزرگتر بعدی
quick kick U کوشش در ضربه زدن با پا درضمن پاس برای کسب موقعیت بهتر
cassettes U کاست کوچک حاوی چرخهای از نوار مغناطیسی باریک که سیگنالهای صوتی قابل ضبط هستند.
cassette U کاست کوچک حاوی چرخهای از نوار مغناطیسی باریک که سیگنالهای صوتی قابل ضبط هستند.
model U کپی کوچک از چیزی که وضعیت آن پس از خاتنمه را نشان میدهد
models U کپی کوچک از چیزی که وضعیت آن پس از خاتنمه را نشان میدهد
modelled U کپی کوچک از چیزی که وضعیت آن پس از خاتنمه را نشان میدهد
modeled U کپی کوچک از چیزی که وضعیت آن پس از خاتنمه را نشان میدهد
example is better than precept U نمونه اخلاق از خود نشان دادن بهترازدستوراخلاقی دادن است
blind keyboard U صفحه کلیدی که خروجی آن نشان داده نمیشود ولی مستقیماگ روی نوار یا دیسک مغناطیسی ضبط میشود
televise U درتلویزیون نشان دادن برنامه تلویزیونی ترتیب دادن
televised U درتلویزیون نشان دادن برنامه تلویزیونی ترتیب دادن
televises U درتلویزیون نشان دادن برنامه تلویزیونی ترتیب دادن
televising U درتلویزیون نشان دادن برنامه تلویزیونی ترتیب دادن
reels U قرقره فیلم حلقه فیلم
reeling U قرقره فیلم حلقه فیلم
reeled U قرقره فیلم حلقه فیلم
reel U قرقره فیلم حلقه فیلم
adjusting U تغییر دادن چیزی تا با موقعیت جدید مط ابق شود یا بهتر کار کند
adjust U تغییر دادن چیزی تا با موقعیت جدید مط ابق شود یا بهتر کار کند
adjusts U تغییر دادن چیزی تا با موقعیت جدید مط ابق شود یا بهتر کار کند
characteristically U صفت اختصاصی یا ممیز نشان ویژه علامت مشخصه مشخصه
colon U نشان دونقطه دونقطه یعنی این علامت : روده بزرگ
characteristic U صفت اختصاصی یا ممیز نشان ویژه علامت مشخصه مشخصه
colons U نشان دونقطه دونقطه یعنی این علامت : روده بزرگ
greaten U درشت نشان دادن اهمیت دادن
audio U چرخ نوار ضبط مغناطیسی در یک پوشش کوچک که وارد دستگاه ضبط صدا میشود
scratch file U نوار مغناطیسی برای فایل نامناسب
say the word <idiom> U علامت دادن
signal U علامت دادن
To give a signal ( sign) . U علامت دادن
signaled U علامت دادن
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com