Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (18 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
multiplication
U
علامت نوشته شده یا چاپ شده x برای نمایش ضرب دو عدد
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
burn in
U
علامت گذاری یک صفحه تلویزیونی یا مانیتور پس از نمایش یک تصویر درخشان برای مدت طولانی
fix
U
داده نوشته شده روی فایل یا صفحه نمایش برای اطلاع رسانی یا بیان مشخصات و آنچه قابل تغییر توسط کاربر نیست
fixes
U
داده نوشته شده روی فایل یا صفحه نمایش برای اطلاع رسانی یا بیان مشخصات و آنچه قابل تغییر توسط کاربر نیست
bingo
U
علامت رمز برای اعلام حداقل سوخت برای فرود علامت رمزابلاغ فرود در فرودگاه یدکی
slashed zero
U
علامت نوشته یا چاپ شده
character
U
نشانه گرافیکی که به صورت یک علامت چاپ شده یا نمایش داده شده مثل یکی از حروف الفبا یک عدد یا یک علامت فاهر میشود
characters
U
نشانه گرافیکی که به صورت یک علامت چاپ شده یا نمایش داده شده مثل یکی از حروف الفبا یک عدد یا یک علامت فاهر میشود
analog
U
صفحه نمایش که از یک سیگنال ورودی ممتد برای کنترل رنگهای نمایش استفاده میکند به طوری که میتواند یک محدوده مشخص از رنگها را نمایش دهد
sic
U
علامت چاپی بمعنی عمدا چنین نوشته شده
sickest
U
علامت چاپی بمعنی عمدا چنین نوشته شده برانگیختن
sick
U
علامت چاپی بمعنی عمدا چنین نوشته شده برانگیختن
straight line coding
U
برنامه نوشته شده برای جلوگیری از استفاده حلقه و انشعاب برای اجرای سریع تر
writes
U
حافظه موقت برای نگهداری داده برای وسیله ذخیره سازی و وقتی که نوشته میشود.
write
U
حافظه موقت برای نگهداری داده برای وسیله ذخیره سازی و وقتی که نوشته میشود.
soft sector
U
علامت گذاری قطاع ها وبخشهای روی یک دیسک که از اطلاعات نوشته شده ان استفاده میشود
kiosk
U
فضایی در صفحه نمایش برای داده کاربر و کامپیوتر برای تامین اطلاعات کلی برای عموم
kiosks
U
فضایی در صفحه نمایش برای داده کاربر و کامپیوتر برای تامین اطلاعات کلی برای عموم
monitors
U
واحد نمایش تصویری برای نمایش متن با کیفیت باا یا گرافیک
monitored
U
واحد نمایش تصویری برای نمایش متن با کیفیت باا یا گرافیک
monitor
U
واحد نمایش تصویری برای نمایش متن با کیفیت باا یا گرافیک
electronic
U
1-استفاده از بسته نشر رومیزی و چاپگر لیزری برای تولید کالای چاپ شده . 2-استفاده از کامپیوتر برای نوشتن و نمایش اطلاعات نمایش داده شده مثل داده
texts
U
فضایی در صفحه نمایش کامپیوتر که برای نمایش متن تنظیم شده باشد
text
U
فضایی در صفحه نمایش کامپیوتر که برای نمایش متن تنظیم شده باشد
splash screen
U
صفحه نمایش ابتدایی که در زمان شروع برنامه برای مدت کوتاهی نمایش داده میشود
high resolution bit mapped display
U
تکنیک نمایش یک مکان واحدحافظه برای کنترل یک نقطه نورانی مشخص روی صفحه نمایش
graphics
U
تصاویر یا خط وطی که قابل رسم روی کاغذ یا صفحه نمایش باشد برای نمایش اطلاعات
signifiable
U
قابل نمایش بوسیله علامت یارمز
sennet
U
شیپور علامت شروع نمایش یا ختم ان
enhancing
U
در یک IBM PC استاندارد معروف برای آداپتور نمایش رنگی با resolution بالا که میتواند سیگنالهای سیستم EGA و گرافیکی را نمایش دهد
enhance
U
در یک IBM PC استاندارد معروف برای آداپتور نمایش رنگی با resolution بالا که میتواند سیگنالهای سیستم EGA و گرافیکی را نمایش دهد
enhanced
U
در یک IBM PC استاندارد معروف برای آداپتور نمایش رنگی با resolution بالا که میتواند سیگنالهای سیستم EGA و گرافیکی را نمایش دهد
enhances
U
در یک IBM PC استاندارد معروف برای آداپتور نمایش رنگی با resolution بالا که میتواند سیگنالهای سیستم EGA و گرافیکی را نمایش دهد
idegraphy
U
علامت نویسی نمایش فکر یا تصور با نشان
formats
U
استفاده از فیلدهای نمایش محافظت شده برای نمایش حالت خالی یا صفحهای که قابل تغییر نیست ولی کاربر میتواند اطلاع وارد کند
format
U
استفاده از فیلدهای نمایش محافظت شده برای نمایش حالت خالی یا صفحهای که قابل تغییر نیست ولی کاربر میتواند اطلاع وارد کند
minus
U
علامت چاپ شده یا نوشته شده
minus sign
U
علامت چاپ شده یا نوشته شده
plus sign
U
علامت چاپ شده یا نوشته شده
minus signs
U
علامت چاپ شده یا نوشته شده
plus
U
علامت چاپ شده یا نوشته شده
plus signs
U
علامت چاپ شده یا نوشته شده
graphics
U
شکل برنامه ریزی شده که روی صفحه غیرگرافیکی بجای حرف قابل نمایش است که در سیستمهای ویدیویی برای نمایش تصاویر ساده به کار می رود
menu
U
لیست انتخابهای موجود برای کاربر که روی خط افقی نمایش داده می شوند در بالای صفحه نمایش یا پنجره هر انتخاب منو یک منوی دیگر را باز میکند
menus
U
لیست انتخابهای موجود برای کاربر که روی خط افقی نمایش داده می شوند در بالای صفحه نمایش یا پنجره هر انتخاب منو یک منوی دیگر را باز میکند
blackest
U
1-استفاده از سایههای خاکستری برای نمایش رنگهای صفحه نمایش . 2-تصویری که در آن هر پیکسل سیاه یا سفید است و هیچ سایه خاکستری ندارد
blacked
U
1-استفاده از سایههای خاکستری برای نمایش رنگهای صفحه نمایش . 2-تصویری که در آن هر پیکسل سیاه یا سفید است و هیچ سایه خاکستری ندارد
blacker
U
1-استفاده از سایههای خاکستری برای نمایش رنگهای صفحه نمایش . 2-تصویری که در آن هر پیکسل سیاه یا سفید است و هیچ سایه خاکستری ندارد
black
U
1-استفاده از سایههای خاکستری برای نمایش رنگهای صفحه نمایش . 2-تصویری که در آن هر پیکسل سیاه یا سفید است و هیچ سایه خاکستری ندارد
blacks
U
1-استفاده از سایههای خاکستری برای نمایش رنگهای صفحه نمایش . 2-تصویری که در آن هر پیکسل سیاه یا سفید است و هیچ سایه خاکستری ندارد
equations
U
فرمولی که یک کامپیوتر آنالوگ نوشته برای حل
equation
U
فرمولی که یک کامپیوتر آنالوگ نوشته برای حل
It is written for our benefit
U
نوشته کردن برای ما فایده دارد
ruler
U
میله نمایش داده شده روی صفحه نمایش که واحد اندازه گیری را مشخص میکند. اغلب در DTP یا نرم افزار کلمه پرداز برای طراحی به کار می رود
rulers
U
میله نمایش داده شده روی صفحه نمایش که واحد اندازه گیری را مشخص میکند. اغلب در DTP یا نرم افزار کلمه پرداز برای طراحی به کار می رود
cue
U
پیام ارسالی روی صفحه نمایش برای یاد آوری به کاربر برای درخواست یک ورودی
cues
U
پیام ارسالی روی صفحه نمایش برای یاد آوری به کاربر برای درخواست یک ورودی
analogues
U
صفحه نمایشی که از سیگنال ورودی ممتد برای کنترل رنگهای صفحه نمایش استفاده میکند به طوری که بتواند یک محدوده مشخص از رنگها را نمایش دهد
analogue
U
صفحه نمایشی که از سیگنال ورودی ممتد برای کنترل رنگهای صفحه نمایش استفاده میکند به طوری که بتواند یک محدوده مشخص از رنگها را نمایش دهد
applies
U
تقاضا برای چیزی معمولا به صورت نوشته
apply
U
تقاضا برای چیزی معمولا به صورت نوشته
bibliotics
U
بررسی دست نوشته برای تعیین اصالت ان
applying
U
تقاضا برای چیزی معمولا به صورت نوشته
z buffer
U
محل از حافظه برای ذخیره اطلاعات بردار Z برای شی گرافیکی نمایش داده شده روی صفحه
tracking symbol
U
علامت کوچکی روی صفحه نمایش تصویر که محل مکان نما را نشان میدهد
dithering
U
ترکیب نقطههای رنگارنگ برای یک رنگ جدید یک روش گرافیکی کامپیوتر برای افزودن شدت نور نمایش
objecting
U
سیستم کامپیوتری که برنامهای برای آن نوشته و کامپایل شده است
objected
U
سیستم کامپیوتری که برنامهای برای آن نوشته و کامپایل شده است
object
U
سیستم کامپیوتری که برنامهای برای آن نوشته و کامپایل شده است
indirect objects
U
سیستم کامپیوتری که برنامهای برای آن نوشته و کامپایل شده است
direct objects
U
سیستم کامپیوتری که برنامهای برای آن نوشته و کامپایل شده است
objects
U
سیستم کامپیوتری که برنامهای برای آن نوشته و کامپایل شده است
Lower third
U
قسمت پائین صفحه تلویزیون
[برای نوشته و عکسهای ضمیمه]
chyron
[American E]
U
قسمت پائین صفحه تلویزیون
[برای نوشته و عکسهای ضمیمه]
aston
[British E]
U
قسمت پائین صفحه تلویزیون
[برای نوشته و عکسهای ضمیمه]
ikon
U
نشانه گرافیکی یا تصویری روی صفحه نمایش که در سیستم محاورهای به کار می رود برای تامین یک روش ساده برای مشخص کردن یک تابع
time
U
1-سیگنالی که به صورت پایه برای مقاصد زمان بندی استفاده شود.2-سیگنال پیاپی در اسیلوسکوپ برای جابجا کردن اشعه روی صفحه نمایش
timed
U
1-سیگنالی که به صورت پایه برای مقاصد زمان بندی استفاده شود.2-سیگنال پیاپی در اسیلوسکوپ برای جابجا کردن اشعه روی صفحه نمایش
times
U
1-سیگنالی که به صورت پایه برای مقاصد زمان بندی استفاده شود.2-سیگنال پیاپی در اسیلوسکوپ برای جابجا کردن اشعه روی صفحه نمایش
insertion point
U
نشانگری که برای نشان دادن محل تایپ متن در یک نوشته استفاده میشود
windowing
U
1-عمل تنظیم یک پنجره برای نمایش اطلاعات درصفحه . 2-نمایش یا دستیابی به اطلاعات از طریق پنجره
bespoke software
U
نرم افزاری بکه برای یک نیاز خالص مصرف کننده نوشته شده است
buffer
U
فضای ذخیره سازی موقت برای داده که در حافظه اصلی خوانده یا نوشته شود
infra red link
U
روش استاندارد برای ارسال اطلاعات از اشعه نوری . که اغلب برای انتقال اطلاعات از کامپیوتر متحرک یا چاپگر یا صفحه نمایش به کار می رود. برای استفاده از ین خصوصیت کامپیوتر یا چاپگر باید پورت IrDA داشته باشد
publishes
U
1-استفاده از بستههای نشر رومیزی و چاپگرهای لیزری برای تولید چاپ . 2-استفاده از کامپیوتر برای نوشتن و نمایش اطلاعات .
publish
U
1-استفاده از بستههای نشر رومیزی و چاپگرهای لیزری برای تولید چاپ . 2-استفاده از کامپیوتر برای نوشتن و نمایش اطلاعات .
published
U
1-استفاده از بستههای نشر رومیزی و چاپگرهای لیزری برای تولید چاپ . 2-استفاده از کامپیوتر برای نوشتن و نمایش اطلاعات .
conversions
U
1-برنامهای که برنامه نوشته شده در یک کامپیوتر را به حالت مناسب برای دیگری تبدیل میکند. 2-برنامهای که فرمت داده و کد گذاری و... را برای استفاده در یک برنامه دیگر تبدیل میکند
conversion
U
1-برنامهای که برنامه نوشته شده در یک کامپیوتر را به حالت مناسب برای دیگری تبدیل میکند. 2-برنامهای که فرمت داده و کد گذاری و... را برای استفاده در یک برنامه دیگر تبدیل میکند
bipolar
U
روش ارسال که از سطح ولتاژهای متفاوت مثبت و منفی برای نمایش دودویی استفاده میکند و صفر دودویی در سطح صفر نمایش داده میشود
inks
U
مایع تاریک برای علامت گذاری و یا نوشتن
ink
U
مایع تاریک برای علامت گذاری و یا نوشتن
waff
U
اهتزاز پرچم یا هر چیزدیگری برای علامت دادن
flash card
U
ورقهای که روی ان کلمات یااعداد یا تصاویری نوشته شده و معلم انرا برای زمان کوتاهی بشگردان نشان میدهد
tick mark
U
علامت گذاری در طول یک ترازو برای معین کردن مقادیر
circular
U
صف کامپیوتری که از دو علامت برای ابتداوانتهای خط ذخیره عناصر استفاده میکند
hyphen
U
علامت چاپ برای نشان دادن تقسیم کردن کلمه
circulars
U
صف کامپیوتری که از دو علامت برای ابتداوانتهای خط ذخیره عناصر استفاده میکند
commas
U
علامت " , " که برای جدا کردن داده ها و متغیر ها و آرگومان ها میباشد
comma
U
علامت " , " که برای جدا کردن داده ها و متغیر ها و آرگومان ها میباشد
hyphens
U
علامت چاپ برای نشان دادن تقسیم کردن کلمه
p system
U
سیستم عامل ریزکامپیوتری باامتیاز اساسی که برنامههای نوشته شده برای ان روی محدوده گستردهای ازماشینهای گوناگون کار میکند
realize
U
انتخاب مجموعه مشخص از رنگها برای قلم رنگی و استفاده از ان برای نمایش تصویر. معمولا توسط تط بیق دادن رنگها با قلم منط قی در سیستم
realized
U
انتخاب مجموعه مشخص از رنگها برای قلم رنگی و استفاده از ان برای نمایش تصویر. معمولا توسط تط بیق دادن رنگها با قلم منط قی در سیستم
realizing
U
انتخاب مجموعه مشخص از رنگها برای قلم رنگی و استفاده از ان برای نمایش تصویر. معمولا توسط تط بیق دادن رنگها با قلم منط قی در سیستم
realised
U
انتخاب مجموعه مشخص از رنگها برای قلم رنگی و استفاده از ان برای نمایش تصویر. معمولا توسط تط بیق دادن رنگها با قلم منط قی در سیستم
realising
U
انتخاب مجموعه مشخص از رنگها برای قلم رنگی و استفاده از ان برای نمایش تصویر. معمولا توسط تط بیق دادن رنگها با قلم منط قی در سیستم
realizes
U
انتخاب مجموعه مشخص از رنگها برای قلم رنگی و استفاده از ان برای نمایش تصویر. معمولا توسط تط بیق دادن رنگها با قلم منط قی در سیستم
realizing the palette
U
انتخاب مجموعه مشخص از رنگها برای قلم رنگی و استفاده از ان برای نمایش تصویر. معمولا توسط تط بیق دادن رنگها با قلم منط قی در سیستم
realises
U
انتخاب مجموعه مشخص از رنگها برای قلم رنگی و استفاده از ان برای نمایش تصویر. معمولا توسط تط بیق دادن رنگها با قلم منط قی در سیستم
blips
U
علامت کوچک روی نوار یا فیلم برای نشان دادن موقعیت
responses
U
فضایی در فرم که برای خواندن داده با علامت نوری به کار می رود
response
U
فضایی در فرم که برای خواندن داده با علامت نوری به کار می رود
blip
U
علامت کوچک روی نوار یا فیلم برای نشان دادن موقعیت
letters
U
نوشته ارسالی از کسی به دیگری یا از کامپیوتر به دیگری برای اطلاع رسانی یا ارسال دستور یا..
letter
U
نوشته ارسالی از کسی به دیگری یا از کامپیوتر به دیگری برای اطلاع رسانی یا ارسال دستور یا..
floating
U
علامت عددی در عدد کسری که با یک نقط ه پس از اولین رقم و بعد توان نشان داده میشود. تا همه اعداد به حالت استاندارد نمایش داده شوند
sea marker
U
نوعی رنگ یا پودر رنگی که برای علامت گذاری اب دریا به کار می رود
databases
U
برنامهای که یک واسط بین برنامه نوشته شده برای دستیابی به توابع DBMS است و خود DBMS
database
U
برنامهای که یک واسط بین برنامه نوشته شده برای دستیابی به توابع DBMS است و خود DBMS
embedded code
U
بخش ها یا توابعی که به زبان ماشین نوشته شده اند و در برنامه سطح بالا وارد می شوند برای سرعت بخشیدن یا انجام تابع خاص
text
U
حالت فعال کامپیوتر یا صفحه نمایش که فقط حروف از پیش تعیین شده را نمایش میدهد و امکان نمایش تصاویر گرافیکی را فراهم نمیکند
texts
U
حالت فعال کامپیوتر یا صفحه نمایش که فقط حروف از پیش تعیین شده را نمایش میدهد و امکان نمایش تصاویر گرافیکی را فراهم نمیکند
i did it for show
U
برای نمایش یا فاهر ان کاررا کردم
benefiting
U
نمایش برای جمع اوری اعانه .
benefit
U
نمایش برای جمع اوری اعانه .
benefited
U
نمایش برای جمع اوری اعانه .
documented
U
وسیلهای که اطلاع نوشته شده یا چاپ شده رابه حالتی که قابل فهم برای کامپیوتر باشد تبدیل میکند
document
U
وسیلهای که اطلاع نوشته شده یا چاپ شده رابه حالتی که قابل فهم برای کامپیوتر باشد تبدیل میکند
documenting
U
وسیلهای که اطلاع نوشته شده یا چاپ شده رابه حالتی که قابل فهم برای کامپیوتر باشد تبدیل میکند
spelling checker
U
لغت نامه کلمات ای که درست نوشته شده اند در کامپیوتر که برای بررسی صحت نوشتن کلمات متن به کار می رود
spellchecker
U
لغت نامه کلمات ای که درست نوشته شده اند در کامپیوتر که برای بررسی صحت نوشتن کلمات متن به کار می رود
burn notice
U
علامت رمز برای نشان دادن اینکه یک نفر یا گروهی ازافراد قابل اعتماد نیستند
marker
U
علامت روی زمین گلف برای نشان دادن محل گویی که با دست برداشته شده
pH
U
علامت لگاریتم منفی برای غلظت یون هیدروژن برحسب گرم اتم درهر لیتر
markers
U
علامت روی زمین گلف برای نشان دادن محل گویی که با دست برداشته شده
helped
U
کلید مخصوص برای نمایش اطلاعات کمکی . 2-
presentation graphics
U
گرافیک برای نمایش اطلاعات تجاری یا داده
models
U
قطعهای که برای به نمایش گذاشن به کار می رود
model
U
قطعهای که برای به نمایش گذاشن به کار می رود
repertoire
U
فهرست نمایشهای اماده برای نمایش دادن
modeled
U
قطعهای که برای به نمایش گذاشن به کار می رود
modelled
U
قطعهای که برای به نمایش گذاشن به کار می رود
helps
U
کلید مخصوص برای نمایش اطلاعات کمکی . 2-
helps
U
کلید تابع F برای نمایش اطلاعات کمکی
helped
U
کلید تابع F برای نمایش اطلاعات کمکی
help
U
کلید تابع F برای نمایش اطلاعات کمکی
call-up
U
تقاضا برای نمایش اطلاعات ذخیره شده
call-ups
U
تقاضا برای نمایش اطلاعات ذخیره شده
call up
U
تقاضا برای نمایش اطلاعات ذخیره شده
help
U
کلید مخصوص برای نمایش اطلاعات کمکی . 2-
geometry and rendering
U
مراحل اصلی برای ایجاد و نمایش شی سه بعدی
kludge
U
1-تصحیح موقت نرم افزاری که خوب نوشته شده یا خطای تایپ . 2-سخت افزاری که فقط برای نشان دادن به کار می رود
kluge
U
1-تصحیح موقت نرم افزاری که خوب نوشته شده یا خطای تایپ . 2-سخت افزاری که فقط برای نشان دادن به کار می رود
yoicks
U
علامت تعجب درهیجان و خشم و خوشی ووجد.فریاد تحریک و تشویق برای تازی شکاری مخصوص
blue flag
U
پرچم ابی برای علامت دادن بکسی که اتومبیل دیگری بدنبال و نزدیک اوست تا راه بدهد
compatibility
U
پنجره یا بخشی در سیستم عامل که برنامه هایی را که برای سیستم عاملهای متفاورت ولی مربوط به هم نوشته شده اند را میتواند اجرا کند
dials
U
راهی برای نمایش و یا کنترل یک تنظیم که پیوسته میباشد
finite precision numbers
U
استفاده از تعداد بیتهای ثابت برای نمایش اعداد
dial
U
راهی برای نمایش و یا کنترل یک تنظیم که پیوسته میباشد
game
U
joystick و آداپتور نمایش فقط برای بازی کردن
graphic display
U
یک ترمینال کامپیوتر برای نمایش نقاشی ها و تصاویرروی یک صفحه
stage set
U
تنظیم صحنه برای ایفای نقش معینی از نمایش
dialed
U
راهی برای نمایش و یا کنترل یک تنظیم که پیوسته میباشد
multiprecision
U
استفاده از بیش از یک کلمه داده برای نمایش اعداد.
breakdown drawing
U
رسم پرسپکتیوی برای نمایش قطعات بصورت جدا از هم
dialled
U
راهی برای نمایش و یا کنترل یک تنظیم که پیوسته میباشد
logic
U
نشانه گرافیکی برای نمایش نوعی تابع منط قی
scripts
U
ساختار الگو گونه برای نمایش ترتیب حوادث
decisions
U
علامت گرافیکی در یک فلوچارت برای بیان تصمیم گیری و یک شاخه یا مسیر یا عملی با استفاده از نتیجه انتخاب میشود
decision
U
علامت گرافیکی در یک فلوچارت برای بیان تصمیم گیری و یک شاخه یا مسیر یا عملی با استفاده از نتیجه انتخاب میشود
microsoft
U
واسط کاربر چند کاره گرافیکی که برای استفاده ساده طراحی شده است . ویندوز از نشانه ها برای نمایش دادن فایل و قط عات استفاده میکند با mouse قابل کنترل است بر عکس DOS-MS که نیاز به دستورات تایپی دارد
focus
U
تنظیم صفحه نمایش به طوری که تصویر نمایش داده شده روی صفحه نمایش تمیز و صاف باشد
focused
U
تنظیم صفحه نمایش به طوری که تصویر نمایش داده شده روی صفحه نمایش تمیز و صاف باشد
focuses
U
تنظیم صفحه نمایش به طوری که تصویر نمایش داده شده روی صفحه نمایش تمیز و صاف باشد
focussed
U
تنظیم صفحه نمایش به طوری که تصویر نمایش داده شده روی صفحه نمایش تمیز و صاف باشد
focusses
U
تنظیم صفحه نمایش به طوری که تصویر نمایش داده شده روی صفحه نمایش تمیز و صاف باشد
focussing
U
تنظیم صفحه نمایش به طوری که تصویر نمایش داده شده روی صفحه نمایش تمیز و صاف باشد
picking device
U
دستگاه ورودی برای واردکردن داده روی صفحه نمایش
nixie tube
U
یک لامپ خلاء که برای نمایش اعداد ناخوانا بکار می رود
cards
U
کارتی با سوراخهای پانچ شده روی آن برای نمایش داده
stability
U
توانایی صفحه نمایش برای تولید تصویر بدون لکه
card
U
کارتی با سوراخهای پانچ شده روی آن برای نمایش داده
prompted
U
نشانهای که برای بیان نیاز به یک دستور نمایش داده میشود
prompt
U
نشانهای که برای بیان نیاز به یک دستور نمایش داده میشود
bipolar
U
استفاده از سط وح ولتاژ مثبت و منفی برای نمایش اعداد دودویی
leading zero
U
رقم صفر برای نمایش شروع عدد ذخیره شده
symbol
U
نشانه گرافیکی برای نمایش نوعی تابع منط قی در نمودار
prompts
U
نشانهای که برای بیان نیاز به یک دستور نمایش داده میشود
colours
U
شماره رنگهای مختلف که توسط پیکسل ها در صفحه نمایش قابل نمایش است که با توجه به تعداد بیتهای رنگی در هر پیکسل نمایش داده میشود
colour
U
شماره رنگهای مختلف که توسط پیکسل ها در صفحه نمایش قابل نمایش است که با توجه به تعداد بیتهای رنگی در هر پیکسل نمایش داده میشود
off screen buffer
U
فضای RAM برای نگهداری تصویر پیش از نمایش آن روی صفحه
punch
U
بخشی از نوار کاغذی که حاوی سوراخهایی برای نمایش داده است
alert
U
تابلوی اخطار روی صفحه نمایش برای آگاهی دادن به کاربر
code level
U
تعداد بیت هایی که برای نمایش یک کاراکتر معین بکارمی روند
charactristic curve
U
نموداری برای نمایش خواص نیروهای برا و پسای حاصل از یک ایرفویل
punched
U
بخشی از نوار کاغذی که حاوی سوراخهایی برای نمایش داده است
punches
U
بخشی از نوار کاغذی که حاوی سوراخهایی برای نمایش داده است
alerts
U
تابلوی اخطار روی صفحه نمایش برای آگاهی دادن به کاربر
alerted
U
تابلوی اخطار روی صفحه نمایش برای آگاهی دادن به کاربر
microwriter
U
صفحه کلید و نمایش قابل حمل برای تایپ در حین سفر
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com