Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (13 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
grand slam
U
علامت اینکه کلیه هواپیماهای دیده شده مورد اصابت قرارگرفتند
grand slams
U
علامت اینکه کلیه هواپیماهای دیده شده مورد اصابت قرارگرفتند
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
civil reserve air fleet
U
گروه هواپیماهای احتیاط کشوری گروه هواپیماهای غیرنظامی که در موقع جنگ مورد استفاده قرار می گیرند
beatten zone
U
منطقه مورد اصابت
captain a protest
U
افهار نامه صادره از طرف مقامات بندر در مورد شرح کالای خسارت دیده یا تخلیه نشده
a penny for your thoughts
<idiom>
U
[طریقه ای پرسش در مورد اینکه طرف مقابل به چی فکر می کند؟]
delivered duty paid
U
یکی از قراردادهای اینکوترمز که در ان فروشنده کلیه اقدامات لازم از جمله پرداخت عوارض را بعمل اورده و کالای مورد معامله را در محل خریدار به اوتحویل میدهد
reputed owner
U
در CL تاجرورشکسته مالک اعتباری کلیه اموالی که در تصرف داردتلقی میشود ولو اینکه واقعا" مالک انها نباشد و این از نظر حفظ حقوق غرماء است
burn notice
U
علامت رمز برای نشان دادن اینکه یک نفر یا گروهی ازافراد قابل اعتماد نیستند
returning
U
کلیدی درصفحه کلید برای نشان دادن اینکه تمام داده مورد نظر وارد شده اند
returns
U
کلیدی درصفحه کلید برای نشان دادن اینکه تمام داده مورد نظر وارد شده اند
returned
U
کلیدی درصفحه کلید برای نشان دادن اینکه تمام داده مورد نظر وارد شده اند
return
U
کلیدی درصفحه کلید برای نشان دادن اینکه تمام داده مورد نظر وارد شده اند
nephrogenic
U
ایجادشده در کلیه منشعب از کلیه
hottest
U
کلیه خاص یا ترکیب کلیه ها که یک فرآیند را آغاز میکند یا یک برنامه را فعال میکند
hotter
U
کلیه خاص یا ترکیب کلیه ها که یک فرآیند را آغاز میکند یا یک برنامه را فعال میکند
hot
U
کلیه خاص یا ترکیب کلیه ها که یک فرآیند را آغاز میکند یا یک برنامه را فعال میکند
run
U
اجرای سیستم کامپیوتری قدیمی وجدید با هم برای بررسی سیستم جدید پیش از اینکه تنها سیستم مورد استفاده شود
runs
U
اجرای سیستم کامپیوتری قدیمی وجدید با هم برای بررسی سیستم جدید پیش از اینکه تنها سیستم مورد استفاده شود
consents
U
اجازه دادن رضایت دادن و پذیرفتن در مورد کارانجام شده و یا رضایت دادن به اینکه کاری انجام بشود
consenting
U
اجازه دادن رضایت دادن و پذیرفتن در مورد کارانجام شده و یا رضایت دادن به اینکه کاری انجام بشود
consented
U
اجازه دادن رضایت دادن و پذیرفتن در مورد کارانجام شده و یا رضایت دادن به اینکه کاری انجام بشود
consent
U
اجازه دادن رضایت دادن و پذیرفتن در مورد کارانجام شده و یا رضایت دادن به اینکه کاری انجام بشود
theory of epigensis
U
فرض اینکه نطفه بوجودمیایدنه اینکه ازپیش بوده وپس ازمواقعه
best gold
U
تیری که نزدیک به نشان اصابت کرده تیری که نزدیک به مرکزهدف اصابت کرده باشد
kamikaze
U
هواپیماهای خودکشی ژاپنی
fighter cover
U
پوشش با هواپیماهای شکاری
fighter cover
U
پوشش هواپیماهای جنگنده
gaggles
U
هواپیماهای بی موتور درحال پرواز
gaggle
U
هواپیماهای بی موتور درحال پرواز
fighter control
U
کنترل عملیات هواپیماهای جنگنده
program aircraft
U
جمع کل هواپیماهای موجودیک کشور
identification zone
U
منطقه تشخیص هواپیماهای دشمن
domestic air traffic
U
رفت وامد هواپیماهای داخلی
diver badge
U
نشان پرواز با هواپیماهای شیرجه و عمودرو
interceptor controller
U
پست کنترل و رهگیری با هواپیماهای رهگیر
sortie number
U
تعداد هواپیماهای شرکت کننده در پرواز
interplane strut
U
پایه هایی که دو بال هواپیماهای دوباله را به هم متصل میکند
mix up, caution
U
موافب باشید هواپیماهای دشمن و خودی درگیر شدند
hound dog
U
موشک هوا به زمین مخصوص هواپیماهای ب-25 با کلاهک اتمی
fixer system
U
سیستم اکتشاف و تعیین محل هواپیماهای در حال پرواز
intruder operation
U
تک هوایی و عملیات تخریب هواپیماهای دشمن در روی پایگاه
symbol
U
اختصار علامت اختصاری علامت تجسمی
provided he goes at once
U
بشرط اینکه بی درنگ برود مشروط بر اینکه فورا برود
typhoons
U
نوعی موشک زمین به هوای دریایی برای هواپیماهای سریع السیر درفواصل کوتاه
typhoon
U
نوعی موشک زمین به هوای دریایی برای هواپیماهای سریع السیر درفواصل کوتاه
symbol
U
علامت ترسیمی علامت فرمولی
characters
U
نشانه گرافیکی که به صورت یک علامت چاپ شده یا نمایش داده شده مثل یکی از حروف الفبا یک عدد یا یک علامت فاهر میشود
character
U
نشانه گرافیکی که به صورت یک علامت چاپ شده یا نمایش داده شده مثل یکی از حروف الفبا یک عدد یا یک علامت فاهر میشود
cleans
U
کامپیوتری که کمترین کد پایه ROM مورد نیاز را برای راه اندازی سیستم از دیسک دارد. هر زبان مورد نیاز هم باید بار شود
clean
U
کامپیوتری که کمترین کد پایه ROM مورد نیاز را برای راه اندازی سیستم از دیسک دارد. هر زبان مورد نیاز هم باید بار شود
cleanest
U
کامپیوتری که کمترین کد پایه ROM مورد نیاز را برای راه اندازی سیستم از دیسک دارد. هر زبان مورد نیاز هم باید بار شود
cleaned
U
کامپیوتری که کمترین کد پایه ROM مورد نیاز را برای راه اندازی سیستم از دیسک دارد. هر زبان مورد نیاز هم باید بار شود
pitch control
U
کنترل دوران هواپیما حول محور عرضی در هواپیماهای عمود پروازو در سرعت نسبی کم یا صفر
hitting
U
اصابت
hits
U
اصابت
accessing
U
اصابت
impingement
U
اصابت
access
U
اصابت
accesses
U
اصابت
accessed
U
اصابت
hit
U
اصابت
line of impact
U
خط اصابت گلوله
hit
U
اصابت گلوله
hit
U
اصابت موفقیت
hits
U
اصابت موفقیت
thunderstroke
U
اصابت صاعقه
shot
U
اصابت کرده
impact
U
اصابت گلوله
direct hit
U
اصابت مستقیم
direct hits
U
اصابت مستقیم
hits
U
اصابت گلوله
impacts
U
اصابت گلوله
hitting
U
اصابت موفقیت
hitting
U
اصابت گلوله
point of impact
U
نقطه اصابت
surface of impact
U
سطح اصابت
impact pressure
U
فشار اصابت
shots
U
اصابت کرده
impact area
U
محل اصابت
hit ratio
U
نسبت اصابت
impact point
U
نقطه اصابت
onset
U
هجوم اصابت
kidneys
U
کلیه
all
U
کلیه
reins
U
کلیه ها
all-
U
کلیه
kidney
U
کلیه
attacked
U
اصابت یا نزول ناخوشی
angle of incidence
U
زاویه اصابت گلوله
effective pattern
U
منطقه اصابت موثر
impact registration
U
ثبت مرکز اصابت
impact area
U
منطقه اصابت گلوله ها
burst
U
محل اصابت گلوله
point of impact
U
محل اصابت گلوله
impacts
U
اصابت اثر شدید
impact point
U
محل اصابت گلوله
attacks
U
اصابت یا نزول ناخوشی
bursts
U
محل اصابت گلوله
impact
U
اصابت اثر شدید
strikes
U
اصابت اعتصاب کردن
strike
U
اصابت اعتصاب کردن
biting angle
U
کوچکترین زاویه اصابت
center of impact registration
U
ثبت مرکز اصابت
attack
U
اصابت یا نزول ناخوشی
paranephric
U
مجاور کلیه
reniform
U
شبیه کلیه
renal gravel
U
حصات کلیه
renal gravel
U
ریک کلیه
renal calculus
U
ریگ کلیه
all arms
U
کلیه نیروها
renal
U
وابسته به کلیه ها
reniform
U
کلیه مانند
nephralgia
U
قولنج کلیه
nephroptosis
U
کلیه متحرک
floating kidney
U
کلیه متحرک
entireforce
U
کلیه قوا
all hands
U
کلیه پرسنل
all men
U
کلیه مردم
entireforce
U
کلیه نیرو
fighter direction
U
هدایت کردن هواپیماهای شکاری هدایت جنگنده ها ازروی ناو
tacan
U
نوعی سیستم ناوبری الکترونیکی برای ناوبری هواپیماهای تاکتیکی
keel area
U
ناحیه برجسته جانبی تیرک زیر هواپیماهای دریایی که اغلب زیر سطح اب قرارمیگیرد
bingo
U
علامت رمز برای اعلام حداقل سوخت برای فرود علامت رمزابلاغ فرود در فرودگاه یدکی
hitting
U
اصابت کردن به هدف زدن
impact pressure
U
نیروی اصابت فشار ترکش
hit
U
اصابت کردن به هدف زدن
the lot fell upon me
U
قرعه بنام من اصابت کرد
hits
U
اصابت کردن به هدف زدن
single shot hit probability
U
احتمال اصابت یک گلوله به هدف
vertical probable error
U
خطای اصابت قائم گلوله
impact
U
با شدت اصابت کردن ضربت
impacts
U
با شدت اصابت کردن ضربت
patterns
U
نقشه طرح اصابت گلوله ها
pattern
U
نقشه طرح اصابت گلوله ها
ornis
U
کلیه مرغان یک سرزمین
azoth
U
علاج کلیه دردها
tenantary
U
کلیه مستاجرین یک ملک
against all risks
U
در براب کلیه خطرات
reins
U
محل کلیه در بدن
paranephros
U
غده روی کلیه
deep stall
U
وضعیتی در هواپیماهای دارای دم تی شکل که افزایش ناگهانی زاویه حمله سبب عدم توانایی سطوح افقی برای کنترل وضعیت طولی هواپیمامیگردد
direct hits
U
گلولهای که مستقیم به هدف اصابت کند
absolute deviation
U
انحراف اصابت گلوله تا مرکز هدف
surface of impact
U
سطح مماس بر نقطه اصابت گلوله
direct hit
U
گلولهای که مستقیم به هدف اصابت کند
impact registration
U
ثبت تیر بروش مرکز اصابت
disclaim all liability
U
کلیه بدهیها را انکار کردن
the total population
U
تمامی نفوس کلیه جمعیت
the t. population
U
کلیه جمعیت همه مردم
kidney stone
[Calculus renalis]
U
سنگ کلیه
[پزشکی]
[بیماری]
chronic renal failure
[CRF]
U
نارسایی مزمن کلیه
[پزشکی]
nephrolith
U
سنگ کلیه
[پزشکی]
[بیماری]
The ship and all its crew were lost .
U
کشتی با کلیه سر نشینانش گه ( مفقود ) شد
syngraph
U
سندی که به مهر و امضا کلیه
demesne
U
کلیه زمین مایملک یک شخص
Chronic kidney disease
[CKD]
U
نارسایی مزمن کلیه
[پزشکی]
all available
U
کلیه توپخانه حاضر به تیر
chronic renal disease
[CRD]
U
نارسایی مزمن کلیه
[پزشکی]
renal calculus
[Calculus renalis]
U
سنگ کلیه
[پزشکی]
[بیماری]
chronic kidney failure
[CKF]
U
نارسایی مزمن کلیه
[پزشکی]
bomb impact plot
U
بردن محل اصابت بمب روی نقشه
bull's eye
U
قلب هدف تیری که بهدف اصابت کند
bull's-eyes
U
قلب هدف تیری که بهدف اصابت کند
tenantry
U
اجاره داری کلیه مستاجرین یک ملک
adrenocortical
U
وابسته به قشر غدهء فوق کلیه
avifauna
U
کلیه مرغان یک سرزمین پرندگان یک ناحیه
nephrosis
U
بیماری کلیه که بیشترلولههای کلیوی را مبتلامیکند
fauna
U
کلیه جانوران یک سرزمین یایک زمان
To sweep the board .
U
کلیه موانع واشکالات را از سر راه برداشتن
flora
U
کلیه گیاهان یک سرزمین گیاه نامه
adrenal
U
مشتق از غده یا ترشح غددفوق کلیه
teleran system
U
نوعی سیستم ناوبری که بااستفاده از رادارهای زمینی و سیستم تلویزیونی هواپیماهای سرگردان دراطراف محوطه فرودگاه را به باند هدایت میکند
showdowns
U
چیدن کلیه تجهیزات برای بازدید نمایشی
showdown
U
چیدن کلیه تجهیزات برای بازدید نمایشی
troop test
U
ازمایش یکانها از کلیه نظرات تاکتیکی و تجهیزاتی
Cicim
U
جاجیم و یا کلیه بافت های ساده کفپوش
corporative state
U
حکومتی که صاحبان کلیه مشاغل در ان شریک باشند
All thing considered.
U
باتوجه به کلیه مسایل (تمام جوانب امر )
All wages were scaled up to 15 per cent .
U
کلیه دستمزدها به میزان 15درصد افزایش یا فتند
suet
U
چربی سخت دور کلیه وکمر گوسفند
cortin
U
ماده فعاله قشر غده فوق کلیه
To pool resources to gether .
U
کلیه منابع وامکانات موجود را یک کاسه کردن
course line shot
U
تیری که درخط حرکت هدف و به جلوی ان اصابت کرده باشد
gentelmen's agreement
U
کلیه توافقهایی که مستند به اسنادرسمی و امضا شده نباشد
comprehensive job
U
کاری که کلیه اجزا ان در رشته واحدی مجتمع شود
We ought to (should)examineit in all itsaspects.
U
باید کلیه جهات وجوانب آنرا بررسی کنیم
banc
U
جلسهای که با حضور کلیه قضات یک دادگاه تشکیل شود
formalism
U
اعتقاد به حفظ فاهر وقالبهای موجود در کلیه امور
flukes
U
یکنوع ماهی پهن دارای دو انتهای نوک تیز اصابت اتفاق
set forward
U
جهش یا حرکت بجلو بوسیله قطعات داخلی گلوله در هنگام اصابت
fluke
U
یکنوع ماهی پهن دارای دو انتهای نوک تیز اصابت اتفاق
farraginous
U
تلفیق کننده کلیه شرایط واخلاقهای متفاوت وجنسهای مخالف
watershed management
U
کلیه عملیات مربوط به اصلاح و نگهداری و بهره برداری از انجیرها
garrison forces
U
قوای پادگانی کلیه یکانهای مستقردر یک پایگاه یا منطقه یاتاسیسات
identity matrix
U
ماتریسی مربع که در ان کلیه عناصرقطر اصلی یک و سایر عناصرصفر باشند
This is contray to all moral principles ( codes ) .
U
این کار مخالف کلیه اصول وضوابط اخلاقی است
eying
U
دیده
eye water
U
اب دیده
eyeing
U
دیده
eye
U
دیده
eyes
U
دیده
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com