English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (15 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
combined speed indicator U عقربه نشان دهنده سرعت علمی و عملی سرعت نمای مرکب
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
indicated airspeed U سرعت تعیین شده بوسیله سرعت نمای هواپیما
paged U اندازه سرعت چاپگر نشان دهنده تعداد صفحات متن است که در هر دقیقه چاپ میشود
page U اندازه سرعت چاپگر نشان دهنده تعداد صفحات متن است که در هر دقیقه چاپ میشود
pages U اندازه سرعت چاپگر نشان دهنده تعداد صفحات متن است که در هر دقیقه چاپ میشود
vertical scale U عقربه نشان دهنده میزان صعود هواپیما عقربه صعود مقیاس ارتفاع
indicator U عقربه یاصفحه نشان دهنده
oil gage U عقربه نشان دهنده روغن
gauged U اندازه گیر عقربه نشان دهنده
gauges U اندازه گیر عقربه نشان دهنده
gauge U اندازه گیر عقربه نشان دهنده
accelerometer U سرعت نمای هواپیما
air speed indicator U سرعت نمای هواپیما
speed light U چراغ سرعت نمای دریایی
speed cones U مخروق سرعت نمای ناو
altitude azimuth U عقربه نشان دهنده ارتفاع هواپیما دستگاه نشان دهنده ارتفاع هواپیما
accelerators U پدال گاز سرعت دهنده
accelerator U پدال گاز سرعت دهنده
speed ring U طوقه تطبیق سرعت توپ پدافند هوایی طبله سرعت نما
inflow ratio U نسبت سرعت واقعی رتورکرافت به سرعت محیطی نوک تیغه ها
burning rate U سرعت سوزش مهمات یا خرج سرعت مصرف سوخت
dragged U وضع سرعت حرکت طعمه مصنوعی بیش از سرعت جریان اب بوی روباه روی زمین
drag U وضع سرعت حرکت طعمه مصنوعی بیش از سرعت جریان اب بوی روباه روی زمین
drags U وضع سرعت حرکت طعمه مصنوعی بیش از سرعت جریان اب بوی روباه روی زمین
true air speed U سرعت حقیقی هواپیما یا سرعت تنظیم شده ان
rate of flame propagation U سرعت پخش شدن شعله سرعت احتراق
machine number U عدد نسبت سرعت هواپیما به سرعت صوت
tachometer U اندازه گیر سرعت چرخش سرعت سنج
connective U نشانه بین دو عملوند که نشان دهنده عملی است که باید انجام شود
variable ratio U گیربکسهایی که در ان به منظور ثابت نگاه داشتن سرعت برونگذاشت نسبت تبدیل صرف نظر از سرعت درون گذاشت تغییر میکند
muzzle velocity U سرعت دهانهای سرعت اولیه گلوله
rate of pouring U سرعت سیلان سرعت جاری شدن
inputted U فضای ذخیره سازی موقت داده دریافتی با سرعت کند وسیله ورودی /خروجی . پس با سرعت بیشتر به حافظه اصلی ارسال میشود
input U فضای ذخیره سازی موقت داده دریافتی با سرعت کند وسیله ورودی /خروجی . پس با سرعت بیشتر به حافظه اصلی ارسال میشود
support U CI مخصوص که با cpu کار میکند و یک تابع جمع یا عملیات استاندارد را به سرعت انجام میدهد و سرعت پردازش را افزایش میدهد
chocked nozzle U خروجی موتور جت که سرعت جریان گازهای خروجی دران به سرعت صوت رسیده است
accelerate U سرعت دادن سرعت گرفتن
accelerating U سرعت دادن سرعت گرفتن
accelerated U سرعت دادن سرعت گرفتن
subsonic U با سرعت کمتر از سرعت صوت
accelerates U سرعت دادن سرعت گرفتن
mach hold U بستن سرعت ماخ به هواپیما بستن سرعت لازم به هواپیمابه طور خودکار
dragger U شرکت کننده در مسابقه اتومبیلرانی سرعت شرکت کننده درمسابقه سرعت موتورسیکلت رانی شرکت کننده در مسابقه قایقرانی سرعت
zero wait state U که آن قدر سریع است که با سرعت قط عات دیگر در کامپیوتر کار میکند و نیاز نیست به صورت مصنوعی سرعت آن کم شود یا وضعیت انتظار درج شود
epp U استانداردی که نحوه ارسال داده با سرعت بال روی اتصال پورت موازی را نشان میدهد
transonic U سرعت سیال بین مافوق صوت و زیر سرعت صوت
air plot wind velocity U سرعت باد در مسیر هواپیما سرعت باد محاسبه شده
cut off velocity U سرعت موشک در لحظه جداشدن موتور سرعت صعودنهایی موشک
aperiodic compass U قطب نمای با عقربه چفت شونده
fasted U وسیله جانبی که با کامپیوتر ارتباط دار د باسرعت زیاد و فقط با سرعت مداریهای الکترونیکی محدود میشود مثلاگ یک وسیله کند مثل کارت خوان که حرت مکانیکی سرعت را مشخص میکند
fast U وسیله جانبی که با کامپیوتر ارتباط دار د باسرعت زیاد و فقط با سرعت مداریهای الکترونیکی محدود میشود مثلاگ یک وسیله کند مثل کارت خوان که حرت مکانیکی سرعت را مشخص میکند
fastest U وسیله جانبی که با کامپیوتر ارتباط دار د باسرعت زیاد و فقط با سرعت مداریهای الکترونیکی محدود میشود مثلاگ یک وسیله کند مثل کارت خوان که حرت مکانیکی سرعت را مشخص میکند
fasts U وسیله جانبی که با کامپیوتر ارتباط دار د باسرعت زیاد و فقط با سرعت مداریهای الکترونیکی محدود میشود مثلاگ یک وسیله کند مثل کارت خوان که حرت مکانیکی سرعت را مشخص میکند
declared speed U سرعت اعلام شده به ناوگان سرعت استاندارد ناوگان
airspeeds U سرعت هواپیما در لحظه پرش با چتر سرعت پرش
airspeed U سرعت هواپیما در لحظه پرش با چتر سرعت پرش
supersonic U هواپیمای مافوق سرعت صوت با سرعت مافوق سرعت صوت
command speed U سرعت تعیین شده هواپیما سرعت پیش بینی شده برای هواپیما
ground speed U سرعت دویدن هواپیما در روی باند سرعت دویدن روی باند سرعت گرفتن هواپیما روی زمین
aircraft block speed U سرعت خالص هواپیما سرعت هواپیما از نظرتئوریکی
sustained rate U سرعت حرکت مداوم سرعت تکرار مداوم
dragstrip U مسیر مسابقه موتورسیکلت رانی سرعت مسیر مسابقه قایقرانی سرعت
dragway U مسیر مسابقه موتورسیکلت رانی سرعت مسیر مسابقه قایقرانی سرعت
retrograde hand U عقربه برگشت دهنده [ساعت ...]
calibrated air speed U سرعت هوایی تنظیم شده سرعت تنظیم شده هواپیما
isotach U خطوط میزان منحنی سرعت جریان اب خطوط جریان هم سرعت
fastest U آنچه به سرعت حرکت میکند. آنچه به سرعت کار میکند.
fast U آنچه به سرعت حرکت میکند. آنچه به سرعت کار میکند.
fasts U آنچه به سرعت حرکت میکند. آنچه به سرعت کار میکند.
fasted U آنچه به سرعت حرکت میکند. آنچه به سرعت کار میکند.
decelerate U از سرعت چیزی کاستن کاستن سرعت
decelerating U از سرعت چیزی کاستن کاستن سرعت
decelerated U از سرعت چیزی کاستن کاستن سرعت
decelerates U از سرعت چیزی کاستن کاستن سرعت
high speed U با سرعت زیاد راندن با سرعت زیاد
indicator U نشان دهنده دستگاه نشان دهنده
scientific notation U نشان گذاری علمی
quantity theory of money U حاصلضرب حجم در سرعت گردش پول برابر است باحاصلضرب سطح عمومی قیمت و تولید واقعی نظریه مقداری پول که درحقیقت عقیده اقتصاددانان کلاسیک را درباره پول نشان میدهد را میتوان بصورت زیرنوشت : یعنی PQ = V
pointer U اشاره کننده نشان گیرنده عقربه ی دستگاه اندازه گیری
pointers U اشاره کننده نشان گیرنده عقربه ی دستگاه اندازه گیری
discretionary U خط پیوندی که نشان دهنده قط ع شدن کلمه در آخر خط است ولی در حالت معمولی نشان داده نمیشود
Scientic experiments show that … U تجربه های علمی نشان می دهد که
poniter U نشان دهنده نشان گیرنده
flags U یک بیت در کلمه نشان دهنده وضعیت برای نشان دادن وضعیت وسیله
flag U یک بیت در کلمه نشان دهنده وضعیت برای نشان دادن وضعیت وسیله
fastnesses U سرعت
expeditiousness U سرعت
fleety U به سرعت
rapidity U سرعت
paces U سرعت
rate U سرعت
pace U سرعت
rates U سرعت
haste U سرعت
celerity U سرعت
paced U سرعت
accelerate U بر سرعت
velocity U سرعت
accelerating U بر سرعت
fastness U سرعت
accelerates U بر سرعت
accelerated U بر سرعت
directly U به سرعت
seepage velocity U سرعت زه اب
speedy U سرعت
swiftness U سرعت
swiftly U به سرعت
velocities U سرعت
low velocity U کم سرعت
tilt U سرعت
tilted U سرعت
tilts U سرعت
low velocity U با سرعت کم
terminal velocity U سرعت حد
speeds U سرعت
acceleration U سرعت
speediness U سرعت
speeding U سرعت
liner velocity U سرعت
souic do U سرعت
attack speed U سرعت تک
line speed U سرعت خط
promptitude U سرعت
speed U سرعت
expedite U سرعت بخشیدن
downhill U اسکی سرعت
speeding U اندازه سرعت
expedited U سرعت بخشیدن
back-pedalled U به سرعت پسرفتن
wind speed U سرعت باد
back-pedal U به سرعت پسرفتن
expedites U سرعت بخشیدن
back-pedalling U به سرعت پسرفتن
with rapidity U تندی سرعت
back-pedals U به سرعت پسرفتن
deep freeze U به سرعت منجمدکردن
deep freezes U به سرعت منجمدکردن
with all speed U منتهای سرعت
speed U اندازه سرعت
flying speed U سرعت پرواز
speeding U سرعت حرکت
exhaust velosity U سرعت خروج
safe velocity U سرعت مطلوب
speed skating U اسکیتینگ سرعت
fall velocity U سرعت سقوط
speed stability U پایداری سرعت
speed tests U ازمونهای سرعت
rate U سرعت کار
rate U سرعت حرکت
escape velocity U سرعت فرار
rotational speed U سرعت چرخش
to bolt U با سرعت دویدن
endurance time U سرعت مداوم
engin speed U سرعت موتور
motor speed U سرعت موتور
speed regulator U نافم سرعت
speedboating U قایقرانی سرعت
speedometer multiplier U سرعت سنج
rates U سرعت کار
local velocity U سرعت موضعی
speed reduction U کاهش سرعت
velocity factor U ضریب سرعت
pick up speed <idiom> U افزایش سرعت
high gear <idiom> U آخر سرعت
fleetness U سرعت سیر
speeds U اندازه سرعت
escape velocity U سرعت گریز
low speed aerodynamics U ایرودینامیک سرعت کم
flank speed U سرعت جانبی
rates U سرعت حرکت
moderate speed U سرعت متعادل
moderate speed U سرعت متوسط
flux U سرعت جریان
final velocity U سرعت نهایی
ultimate speed U سرعت نهایی
flat out U حداکثر سرعت
flank speed U حداکثر سرعت
speeds U سرعت حرکت
tachometer U سرعت نگار
speed control U کنترل سرعت
speed characteristics U مشخصه سرعت
velocity of escape U سرعت گریز
speed adjustment U تنظیم سرعت
group velocity U سرعت گروهی
logs U سرعت سنج
tachometry U سرعت سنجی
velocity of fall U سرعت سقوط
velocity of light U سرعت نور
velocity of money U سرعت پول
revolutions U سرعت دورانی
revolution U سرعت دورانی
tachometry U سرعت پیمائی
ground speed U سرعت زمینی
velocity factor U ثابت سرعت
velocity constant U ثابت سرعت
spin U چرخش به سرعت
initial velocity U سرعت اولیه
spins U چرخش به سرعت
top speed U سرعت نهایی
velocimeter U سرعت سنج
transmission rate U سرعت مخابره
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com