English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 205 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
taxi U عضو گروه بازیگران قراردادی
taxied U عضو گروه بازیگران قراردادی
taxies U عضو گروه بازیگران قراردادی
taxiing U عضو گروه بازیگران قراردادی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
taxi squad U گروه بازیگران قراردادی درباشگاه حرفهای
Other Matches
taxi squadder U بازیگر عضو گروه قراردادی
pack U گروه تعقیب کننده پیشتاز گروه تازیها گروه مهاجمان در تجمع
packs U گروه تعقیب کننده پیشتاز گروه تازیها گروه مهاجمان در تجمع
discharge of contract U انجام تعهدات قراردادی پایان دادن به تعهدات قراردادی
beach group U گروه خدمات بارانداز ساحلی گروه پیشرو یا یورتچی دریایی
commodity groups U گروه اقلام مشابه لجستیکی گروه کالاهای مصرفی
beach party U گروه ساحلی گروه شناسایی اسکله یا ساحل
players U بازیگران
registration of player U نامنویسی بازیگران
dramatis personoe U بازیگران نمایش
the profession U جماعت بازیگران
civil reserve air fleet U گروه هواپیماهای احتیاط کشوری گروه هواپیماهای غیرنظامی که در موقع جنگ مورد استفاده قرار می گیرند
task component U بخشی از یک ناوگان یا گروه رزمی یا گروه ماموریت که برای یک ماموریت مخصوص تشکیل شده است
framing U یک فرایند ارتباطات که تعیین میکند کدام گروه از بیتهاتشکیل یک کاراکتر را میدهدو کدام گروه کاراکترها یک پیام را نمایش میدهد
personage U شخصیت بازیگران داستان
seeding U رده بندی بازیگران
move list U فهرست بازیگران غیرفعال
pavilion U باشگاه بازیگران در انگلستان
companies U دسته هیئت بازیگران
company U دسته هیئت بازیگران
solids U تیمی با بازیگران خوب
solid U تیمی با بازیگران خوب
personages U شخصیت بازیگران داستان
scorecards U برگه نام بازیگران
designated tournament U مسابقه بهترین بازیگران
scorecard U برگه نام بازیگران
pavilions U باشگاه بازیگران در انگلستان
green room U انتظارگاه یاخلوتگاه بازیگران
clean up party U گروه مسئول نظافت محل اقامت افراد گروه مسئول رفت و روب
dugouts U پناهگاه کنار زمین بازیگران
horses U بازیگران قوی تیم مهاجم
standings U فهرست نام بازیگران یا تیمها
opera hat U کلاه نرم که بازیگران برسرمیگذارند
greenroom U اطاق انتظاریا خلوتگاه بازیگران
greenrooms U اطاق انتظاریا خلوتگاه بازیگران
dugout U پناهگاه کنار زمین بازیگران
troupe U دسته بازیگران ونمایش دهندگان
troupes U دسته بازیگران ونمایش دهندگان
bases boaded U ضربه با حضور بازیگران درپایگاههای 1 و 2 و 3
defaults U قراردادی
defoult U قراردادی
defaulting U قراردادی
advice code U کد قراردادی
defaulted U قراردادی
default U قراردادی
bespoken U قراردادی
contracted U قراردادی
arbitrary U قراردادی
contractual U قراردادی
bespoke U قراردادی
based on a contract U قراردادی
conventional U قراردادی
prim buffa U سردسته بازیگران یاخوانندگان زنانه در کمدی
pro am U مسابقه گلف بازیگران حرفهای و اماتور
huddle U گردهمایی کوتاه بازیگران پیش از تجمع
field player U بازیگران جز دروازه بان بازیگر ثابت
scenarios U دستورنوشته ورود وخروج بازیگران نمایش
scenario U دستورنوشته ورود وخروج بازیگران نمایش
huddles U گردهمایی کوتاه بازیگران پیش از تجمع
huddled U گردهمایی کوتاه بازیگران پیش از تجمع
huddling U گردهمایی کوتاه بازیگران پیش از تجمع
countervailing power U قدرت یک گروه که در واکنش به قدرت گروه دیگر بوجود می اید
task force U گروه رزمی مشترک امفی بی گروه رزمی موقت زمینی
task forces U گروه رزمی مشترک امفی بی گروه رزمی موقت زمینی
unconventional U غیر قراردادی
contractual relationship U رابطه قراردادی
arbitrary U دلبخواه قراردادی
conventional current U جریان قراردادی
contractual liability U مسئوولیت قراردادی
To conclude an agreement (contract). U قراردادی بستن
convention U ائین قراردادی
conventions U ائین قراردادی
formal charge U بار قراردادی
agreed point U نقطه قراردادی
contracted weaver U بافنده قراردادی
prosign U علامت قراردادی
code U نشانه قراردادی
arbitrarily U بطور قراردادی
agreement water rate U نرخ قراردادی اب
convectional current U جریان قراردادی
up and back U بازیگران عقب و جلو در بازی تنیس دوبل
short side U خط بازیگران با تعداد کمتری بازیگر دهانه دروازه
penalty time keeper U حساب نگهدار پنالتیهاو مدت اخراج بازیگران
kaldor criterion U ضابطهای که براساس ان هرگونه تغییر ازنظر اجتمائی مطلوب یا مفیداست مشروط برانکه میزان نفع گروه منتفع شونده ازمیزان گروه متضررشونده بیشتر باشد . این ضابطه اولین بار بوسیله اقتصاددان امریکائی
enter into an agreement U قراردادی را منعقد کردن
award a contract U قراردادی را واگذار کردن
base symbol U علایم قراردادی مبنا
phonetic alphabet U کلمات قراردادی مخابراتی
hit and miss <idiom> U ناخوشآیند ،غیر قراردادی
military symbols U علایم قراردادی نظامی
legal assistance U علایم قراردادی نقشه
To annul [abrogate] a contract قراردادی را باطل کردن
conventional programming U برنامه نویسی قراردادی
call time U تام یک دقیقهای مربی برای راهنمایی کردن بازیگران
clean the bases U ضربه زدنی که بازیگران درپایگاهها را به پایگاه اصلی می رساند
disabled list U فهرست بازیگران اسیب دیده ومحروم از چند بازی
to guarantee a contract U اجرای قراردادی راضمانت کردن
all in contract U قراردادی که همه چیز را در بر میگیرد
to draw up a contract U قراردادی نوشتن یا تنظیم کردن
to enter into an agreement U پیمان یا قراردادی منعقد کردن
creation of contractual tie U انشاء ایجاد رابطه قراردادی
conventionality U مطابقت با ایین ورسوم قراردادی
advice code U کد قراردادی مخصوص ارسال اماد
guarantee a contract U اجرای قراردادی را ضمانت کردن
default font U فونت پیش فرض یا قراردادی
default setting U تنظیم پیش فرض یا قراردادی
zone ride U کنار رفتن بعضی از بازیگران حریف برای دفاع از یک منطقه
golf cart U گاری دوچرخه برای حمل وسایل بازیگران در زمین گلف
landing group U گروه پیاده شونده به ساحل گروه پیاده شدن
amphibious task group U گروه ماموریت اب خاکی گروه رزمی موقت اب خاکی
conventionalist U کسیکه پیروایینهای قراردادی ورسمی باشد
rotation U چرخش بازیگران والیبال به شکل عقربه ساعت از محل سرو زدن
stable U گروه اتومبیلهای مسابقه زیرنظریک سازمان گروه اسبهای مسابقه زیر نظر یک سازمان
stables U گروه اتومبیلهای مسابقه زیرنظریک سازمان گروه اسبهای مسابقه زیر نظر یک سازمان
horde U گروه بیشمار گروه
hordes U گروه بیشمار گروه
conventionally U برطبق ایین ورسوم قراردادی- مطابق قرارداد
executory contract U قراردادی که درزمان اینده باید اجرا شود
to off an agreement U قصد خود را برای الغای قراردادی اگاهی دادن
deal U قراردادی که در آن روی چنیدن موضوع همزمان توافق میشود
deals U قراردادی که در آن روی چنیدن موضوع همزمان توافق میشود
to give somebody an ultimatum U به کسی آخرین مدت را دادن [برای اجرای قراردادی]
yellow dog contract U قراردادی که براساس ان کارگر حق عضویت در اتحادیه کارگری را ندارد
contra proferentem U قراردادی که مورد رضای طرفین باشد قرارداد مرضی الطرفین
free on quay U قراردادی که دران فروشنده کالا رادراسکله بندر مقصد تحویل میدهد
signals U علامتهای رمزی قراردادی بین اعضای تیم برای مانورهای معین
restraint of trade U قراردادی که ضمن ان تجارت یکی از طرفین قرارداد به طور نامحدود منع شود
battery of tests U گروه ازمونهای کارایی افراد گروه ازمونهای خصوصیات پرسنلی افراد
free on rail U قراردادی که در ان فروشنده کالا را درایستگاه راه اهن کشور مبداء به خریدار تحویل میدهد
dress rehearsal U اخرین تمرین نمایش که بازیگران بالباس کامل نمایش بر روی صحنه میایند
dress rehearsals U اخرین تمرین نمایش که بازیگران بالباس کامل نمایش بر روی صحنه میایند
grease paint U رنگ روعنی برای رنگ کردن صورت بازیگران
capitulation U تسلیم شدن به دشمن قرارداد کاپیتولاسیون قراردادی که به موجب ان امتیازات خاصی به یک دولت خارجی و اتباع ان داده میشود
to pull off something [contract, job etc.] U چیزی را تهیه کردن [تامین کردن] [شغلی یا قراردادی]
quick count U کوتاه کردن علامتهای قراردادی بوسیله مهاجم میانی در خط تجمع بمنظورغافلگیر کردن تیم مدافع
conventional sign U علایم قراردادی نقشهای علایم معمولی نقشه
to sign up U قراردادی را امضا کردن [اسم نویسی کردن]
reciprocal agreement U قراردادی که دو کشور برای توسعه روابط اقتصادی با یکدیگرمنعقد می سازند و بر این مبنا به یکدیگر امتیازاتی ازنظر تعرفه گمرکی و عوارض و تسهیلات می دهند
seniors U مسابقه گلف برای بازیگران بالاترازسن معین بازیگر سالمند مسابقه دو برای بالاترین سطح بدون شرط سنی
senior U مسابقه گلف برای بازیگران بالاترازسن معین بازیگر سالمند مسابقه دو برای بالاترین سطح بدون شرط سنی
dramatis personae U بازیگران نمایشنامه هنرپیشگان نمایشنامه
alleyways U منطقه بین زمین سرویس وخط کناری فاصله بین بازیگران دوردست درزمین بیس بال فاصله از دیوارطرفین که گرفتن توپ در ان مشکل میشود
alleys U منطقه بین زمین سرویس وخط کناری فاصله بین بازیگران دوردست درزمین بیس بال فاصله از دیوارطرفین که گرفتن توپ در ان مشکل میشود
alley U منطقه بین زمین سرویس وخط کناری فاصله بین بازیگران دوردست درزمین بیس بال فاصله از دیوارطرفین که گرفتن توپ در ان مشکل میشود
frustrated contract U قراردادی که اجرای ان به دلیل دخالت وقایع غیر مترقبه غیر مممکن شده است قراردادعقیم شده
notional aircraft U هواپیمای قراردادی هواپیمای نمونه
flock U گروه
gang U گروه
frying U گروه
trooping U گروه
flocked U گروه
flocking U گروه
fry U گروه
fries U گروه
flocks U گروه
throng U گروه
platoon U گروه
throngs U گروه
thronging U گروه
assembly U گروه
parcel U گروه
thronged U گروه
platoons U گروه
parcels U گروه
congregation U گروه
congregations U گروه
many U گروه
concourse U گروه
concourses U گروه
multitude U گروه
multitudes U گروه
covey U گروه
herd U گروه
hosts U گروه
herded U گروه
herding U گروه
herds U گروه
party U گروه
squads U گروه
gangs U گروه
schools U گروه
bunch U گروه
bunched U گروه
bunches U گروه
bunching U گروه
swarm U گروه
swarmed U گروه
swarms U گروه
g , series U گروه ژ
school U گروه
squad U گروه
attack group U گروه تک
masses U گروه
shoals U گروه
shoal U گروه
companies U گروه
cliques U گروه
clique U گروه
ensign U گروه
company U گروه
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com