English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (6 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
jacobin U عضو فرقه مذهبی مخالف دولت
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
concordat U پیمان دولت با جماعت مذهبی پیمان رسمی میان دو فرقه مذهبی
sects U فرقه مذهبی
sect U فرقه مذهبی
Jesuit U عضو فرقه مذهبی بنام انجمن عیسی که بوسیله لایولا تاسیس شد
Jesuits U عضو فرقه مذهبی بنام انجمن عیسی که بوسیله لایولا تاسیس شد
identic notes U منظوریادداشتهایی با مضمون واحداست که چند دولت به یک دولت می دهند . چون این یادداشتها جداگانه تسلیم میشود عمل هر دولت فاهرا"مستقل از عمل دولت دیگراست تسلیم این یادداشتهاعمل غیردوستانه تلقی میشود
retorsion U عملی است که یک دولت در مقابل عمل دولت دیگری انجام میدهد وعمل اخیر کاملا" مشابه رفتاری است که از دولت اولی سر زده بوده است
open market operation U عملیات دولت در بازار ازاد خرید و فروشهایی که دولت از طریق خزانه داری کل میکند
unfriendly act هر نوع عملی که از یک دولت سر بزند و دولت دیگر در آن ضرری نسبت به منافع خود مشاهده کند
dependent state U دولت تابع و وابسته به دولت یا قدرت دیگر
federal state U دولت متحده یا دولت اتحادی
antisocial U مخالف اصول اجتماعی مخالف اجتماع
real will U مشرب سیاسی که هر نوع زور وقدرت در هر جنبه را از طرف دولت با این احتجاج که اراده دولت نماینده اراده واقعی افراد جامعه است مشروع می داند
pay as you go principle U اصلی که بر اساس ان مالیات دریافتی توسط دولت برای سیستم تامین اجتماعی در هرسال به بازنشستگان درهمان سال پرداخت میشود وبنابراین دولت وجوهی را ازاین بابت جمع اوری نمیکند
social contract U اعتقاد به این مسئله که تفویض قدرت به دولتها ناشی از نوعی قرارداد است که ضمن ان فردقسمتی از حقوق خود را به دولت تفویض میکند ومتقابلا" از وجود دولت برخوردار میشود
authoritarainism U نقطه مقابل اندیویدوالیسم و عبارت ازحکومتی است که در ان ازادی فردی به طور کامل تحت الشعاع قدرت دولت قرار گیرد. قدرت دولت معمولا در گروه کوچکی از پیشوایان متمرکز ومتجلی میشود
sects U فرقه
demomination U فرقه
sect U فرقه
factions U انجمن فرقه
heresies U بدعتکاری فرقه
sectarian U فرقه گرای
sectarianism U فرقه گرایی
sectarianism U پیروی از یک فرقه
heresy U بدعتکاری فرقه
sectarian U عضو فرقه
factionary U طرفدار یک فرقه
faction U انجمن فرقه
factionalism U فرقه بازی
denominationalism U فرقه گرایی
Mormon U فرقه مذهی مورمن
Mormons U فرقه مذهی مورمن
quietism U فرقه متصوفه اهل سکوت
Protestants U عضو فرقه مسیحیان پروتستان
jacobin U راهب فرقه دومی نیکن
quakerism U معتقدات فرقه "کویکر"پروتستان
Protestant U عضو فرقه مسیحیان پروتستان
secarianism U پیروی از تیره یا فرقه یاحزبی
exchange control U نظارت دولت بر مبادله ارز کنترل مبادله ارز توسط دولت
jacobite U عضو فرقه راهبان دومی نیکن
Methodists U فرقه مسیحی " متدیست " مومن به این مذهب
Methodist U فرقه مسیحی " متدیست " مومن به این مذهب
Zen U فرقه بوداییان طرفدار تفکر وعبادت وریاضت
franciscan U وابسته بدسته راهبان فرقه فرانسیس مقدس
grey friar U عضو جمعیت راهبان یادرویشان فرقه فرانسیس مقدس
roundhead U نماینده پارلمان انگلیس دردوره شارل اول و عضو فرقه مسیحیان کویکر
religious U مذهبی
churchly U مذهبی
churchgoers U مذهبی
churchgoer U مذهبی
missioner U مبلغ مذهبی
devout U مذهبی عابد
religiose U مذهبی بودن
pontifex U شورای مذهبی
ritual U تشریفات مذهبی
convertor U مبلغ مذهبی
missionaries U مبلغ مذهبی
missionary U مبلغ مذهبی
converter U مبلغ مذهبی
pastoral psychiatry U روانپزشکی مذهبی
R.E U تحصیلات مذهبی
tenet U متعقدات مذهبی
religionism U غیرت مذهبی
holy day U تعطیل مذهبی
clergyman U عالم مذهبی
religious rites U شعائر مذهبی
gurus U معلم مذهبی
holidays U تعطیل مذهبی
revivals U جنبش مذهبی
holiday U تعطیل مذهبی
spirituality U روحیه مذهبی
guru U معلم مذهبی
clergymen U عالم مذهبی
religious tenets U عقاید مذهبی
revival U جنبش مذهبی
neologize U مذهبی بودن
semireligious U نیمه مذهبی
religiosity U تعصب مذهبی
religious matters U مسائل مذهبی
service book U کتب مذهبی
dogmatism U تعصب مذهبی
revivalists U طرفدار احیای مذهبی
synods U مجلس منافره مذهبی
priggism U تعصب سخت مذهبی
dogmatics U مبحث شعائر مذهبی
taboo U منع یانهی مذهبی
psalter U سرود مذهبی مزامیر
Mother Superiors U رئیس بنیاد مذهبی
Mother Superior U رئیس بنیاد مذهبی
tabu U منع یانهی مذهبی
revivalism U اصول بیداری مذهبی
crusaded U جنگ مذهبی نهضت
crusades U جنگ مذهبی نهضت
crusading U جنگ مذهبی نهضت
Religious (political) fanaticism U تعصبات مذهبی ( سیاسی )
ecclesiogenic neurosis U روان رنجوری مذهبی
soul music U موسیقی مذهبی سیاهپوستان
sacramental U وابسته به مراسم مذهبی
taboos U منع یانهی مذهبی
rite U مراسم تشریفات مذهبی
psalm U سرود مذهبی خواندن
psalms U سرود مذهبی خواندن
crusade U جنگ مذهبی نهضت
pauli U اصول مذهبی پولس
catechisms U پرسش نامه مذهبی
wowser U مذهبی و خرده گیر
traditor U خائن در امر مذهبی
rectorate U ریاست بنگاه مذهبی
catechism U تعلیم ودستور مذهبی
swami U رهبر مذهبی هندی
catechetic U وابسته به تعالیم مذهبی
catechism U پرسش نامه مذهبی
Easter Sepulchre U تشریفات مذهبی تدفین
catechisms U تعلیم ودستور مذهبی
hymnbook U کتاب سرود مذهبی
catechesis U تعالیم مذهبی شفاهی
revivalist U طرفدار احیای مذهبی
religious sentiments U احساسات وعقاید مذهبی
chaplain activities fund U اعتبار امور مذهبی
synod U مجلس منافره مذهبی
holyday U روز تعطیل مذهبی
cantor U اواز خوان مذهبی
sisterhood U انجمن خیریه مذهبی نسوان
anagoge U تفسیرروحانی و صوفیانهء مطالب مذهبی
neologian U متمایل به تعلیمات نوین مذهبی
churches U کلیسایی درکلیسامراسم مذهبی بجااوردن
church U کلیسایی درکلیسامراسم مذهبی بجااوردن
anagogy U تفسیرروحانی و صوفیانهء مطالب مذهبی
dogmatize U تعصب مذهبی نشان دادن
indoctrinates U تعالیم مذهبی یاحزبی را اموختن به
indoctrinate U تعالیم مذهبی یاحزبی را اموختن به
vigilantism U پیروی از اصول جمعیتهای مذهبی
indoctrinating U تعالیم مذهبی یاحزبی را اموختن به
secular U دورهای غیر مذهبی دنیائی
revivalist movement U جنبش اصول بیداری مذهبی
indoctrinated U تعالیم مذهبی یاحزبی را اموختن به
Scientology U ساینتولوژی [یک نوع سیستم مذهبی]
neologian U وابسته به تعلیمات نوین مذهبی
sacrilegious U مربوط به بیحرمتی به شعائر مذهبی
indifferentism U لاقیدی نسبت به مسائل مذهبی
archdiocese U قلمرو مذهبی اسقف اعظم
menology U سالنمای جشنها وسوگوارهای مذهبی
inquisition U تفتیش عقاید مذهبی از طرف کلیسا
character guidance U راهنمایی و مشاوره با افراد سخنرانی مذهبی
inquisitions U تفتیش عقاید مذهبی از طرف کلیسا
druze U یکی از فرقههای سیاسی و مذهبی اسلام بلوردان
taperer U حامل شمع در مراسم مذهبی باریک کننده
casuistry U حل مسائل احلاقی ووجدانی با قوانین مذهبی واجتماعی
gregorian chant U سرود مذهبی ساده کلیسای کاتولیک رومی
interdenominational U وابسته به فرقههای مذهبی و روابط انها با یکدیگر
scholasticism U شیوه تعلیم وفلسفه مذهبی قرون وسطی
theocracies U حکومتی که زمامداران اصلی ان پیشوایان مذهبی باشند
vicarages U محل اقامت خلیفه نوعی منصب مذهبی
simoniac U خرید وفروش کننده مناصب ومشاغل مذهبی
theocracy U حکومتی که زمامداران اصلی ان پیشوایان مذهبی باشند
vicarage U محل اقامت خلیفه نوعی منصب مذهبی
government U دولت
stating U دولت
governments U دولت
power U دولت
powered U دولت
powers U دولت
powering U دولت
states U دولت
mammon U دولت
state- U دولت
stated U دولت
state U دولت
respublica U دولت
religioner U شخص مذهبی یا دین دار عضو تیرهای از راهبان
the r. U مذهبی درسده شانزدهم میلادی برای اصطلاح کلیسای رم
rigorist U کسیکه در قوانین مذهبی زیادسخت گیری ودقت میکند
shout song U سرودهای مذهبی خیلی بلندسیاه پوستان جنوب امریکا
revealed religion U مذهبی که بوسیله پیغمبران بمردم ابلاغ شده باشد
Carthusian U [مربوط به طبقه مذهبی راهبها که بوسیله برونو تاسیس شد.]
last rites U مراسم مذهبی که کمی پیش از مرگ انجام میشود
superstitious uses U مخارجی که برای امور مذهبی غیرقانونی صرف شود
exegeses U تفسیرمتون مذهبی از لحاظ ادبی و فقهی و شرعی و قضایی
exegesis U تفسیرمتون مذهبی از لحاظ ادبی و فقهی و شرعی و قضایی
vassal atate U دولت پوشالی
buffer state U دولت حایل
the policy of the government U سیاست دولت
the policy of the government U رویه دولت
war state U دولت جنگی
stateless U بی دولت بی وطن
totaliarian state U دولت توتالیتر
chief of state U رئیس دولت
Kremlin U دولت شوروی
the body politic U ملت و دولت
nation state U دولت ملی
nation-state U دولت ملی
nation-states U دولت ملی
states U دولت استان
stated U دولت استان
state- U دولت استان
state property U دارائی دولت
state government U دولت مرکزی
state U دولت استان
officer U کارمند دولت
official U کارمند دولت
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com