English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 44 (2 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
bamboo U عصای خیزران
bamboos U عصای خیزران
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
bamboos U خیزران
bamboo U خیزران
bamboos U نی هندی چوب خیزران
bamboo U نی هندی چوب خیزران
shinai U خیزران شمشیربازی ژاپنی
rattan U باعصای خیزران تنبیه کردن
rattan U درخت خون سیاوشان خیزران
ferule U خط کش پهن برای زدن بچه چوب خیزران
sheep hook U عصای
scepter U عصای سلطنتی
pigstick U عصای دکل
tip staff U عصای سر فلزی
the rod of moses U عصای موسی
the staff of old age U عصای پیری
tipstaff U عصای سرفلزی
crutch U عصای زیربغل
bourdon U عصای زوار
divining rod U عصای اب یاب
scepters U عصای سلطنتی
sceptre U عصای سلطنتی
sceptres U عصای سلطنتی
crutches U عصای زیربغل
baton U عصای افسران
batons U عصای افسران
crook U عصای سرکج
crooking U عصای سرکج
crooks U عصای سرکج
caduceus U عصای چاووش
crozier U عصای اسقفی یاکشیشی
crosier U عصای اسقفی یاکشیشی
staddle U عصای زیر بغل
sceptered U دارای عصای سلطنتی
alpenstock U عصای قدیمی کوهنوردی
trident U نیزه سه شاخه عصای سه دندانه
tridentate U نیزه سه شاخه عصای سه دندانه
stilt U چوب پا عصای زیر بغل
stilts U چوب پا عصای زیر بغل
malacca cane U عصای چوب خیز ران
caduceus U [عصای بلند بالدار با دو مار بزرگ در اطرافش]
divining rod U میله یا عصای مخصوص کشف اب ومواد معدنی درزمین
swagger cane U عصای کوچکی که سربازان هنگام گردش کردن در دست میگیرند
electronic U قلم یا عصای نوری قلمی که برای رسم روی جدول گرافیکی به کارمی رود
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com