Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
dauphiness
U
عروس پادشاه فرانسه ازپسرارشدش
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
dauphin
U
عنوان پسر ارشد پادشاه فرانسه
he does not know french
U
او زبان فرانسه نمیداند فرانسه بلد نیست
king dom
U
کشوری که پادشاه داشته باشد قلمرو یک پادشاه
locarno treaty
U
بلژیک و فرانسه به سال 5291 که ضمن ان بلژیک فرانسه و المان حفظ مرزهای موجود را تضمین کردند و المان حالت غیرنظامی "راینلند" را تعهد نمود
French
U
فرانسه زبان فرانسه
ems dispatch
U
تلگراف امس عنوان واقعه مشهور ملاقات سفیر فرانسه با ویلهم اول در سال 0781 در امس که بیسمارک صدراعظم وقت المان با تحریف مفاد تلگرافی که از موضوع این ملاقات حکایت می کرد باعث بروزجنگ فرانسه و پروس شد
bride
U
عروس
daughter-in-law
U
عروس
brides
U
عروس
daughter in law
U
عروس
daugter in law
U
عروس
daughters-in-law
U
عروس
daughter in low
U
عروس
dryad
U
عروس جنگل
bride
U
تازه عروس
brides
U
تازه عروس
jellyfish
عروس دریایی
bridesmaids
U
ساقدوش عروس
bridesmaids
U
ندیمه عروس
matron of honor
U
ساقدوش عروس
pythagorean proposition
U
قضیه عروس
trousseau
U
جهاز عروس
trousseaus
U
جهاز عروس
bridesmaid
U
ساقدوش عروس
trousseaux
U
جهاز عروس
bridesmaid
U
ندیمه عروس
trousseaux
U
جامه یا رخت عروس
trousseau
U
جامه یا رخت عروس
winter cherry
U
کاکنج عروس پس پرده
trousseaus
U
جامه یا رخت عروس
f.marriage
U
عروس نهانی یازیرجلی
matron of honor
U
بانوی محترمه ملازم عروس
present maid prospective bride
U
دوشیزه امروز عروس فردا
paranymph
U
دختر ملازم عروس به خانه داماد
giveaway
U
دست بدست دادن عروس وداماد
We have a neither bargained nor haggled , and the bride has been brought home.
<proverb>
U
نه چک زدیم نه چانه عروس آمد تو خانه.
french master
U
فرانسه
head of state
U
پادشاه
constitutional monarch
U
پادشاه
queenconsort
U
زن پادشاه
rex
U
پادشاه
kingless
U
بی پادشاه
our sovereingn
U
پادشاه
o king
U
ای پادشاه
Shahs
U
پادشاه
Shah
U
پادشاه
king
U
پادشاه
sovereign
U
پادشاه
sovereigns
U
پادشاه
queen
U
زن پادشاه
potentate
U
پادشاه
queens
U
زن پادشاه
kings
U
پادشاه
monarchs
U
پادشاه
monarch
U
پادشاه
potentates
U
پادشاه
French Guiana
U
گیانای فرانسه
french revolution
U
انقلاب فرانسه
francophile
U
هواخواه فرانسه
francophile
U
فرانسه دوست
frenchless
U
فرانسه ندان
wrenches
U
اچار فرانسه
wrenched
U
اچار فرانسه
wrench
U
اچار فرانسه
gallophile
U
فرانسه دوست
gallice
U
بزبان فرانسه
francophil
U
هواخواه فرانسه
French Guiana
U
گویان فرانسه
chGteau
U
خانهایروستاییبزرگدر فرانسه
adjustable wrench
آچار فرانسه
adjustable nut wrench
آچار فرانسه
laissez aller
U
تلفظ به فرانسه
francophil
U
فرانسه دوست
flat nose plier
U
اچار فرانسه
French Polynesia
U
پولینزی فرانسه
regicides
U
قتل پادشاه
regicide
U
قتل پادشاه
oberon
U
پادشاه پریان
sign manual
U
امضا پادشاه
king of england
U
پادشاه انگلستان
fit for a king
U
لایق پادشاه
lese majestyodhkj &odhkj fvqn
U
پادشاه یا دولت
rial
U
پادشاه ملکه
kings palace
U
کاخ پادشاه
kings palace
U
قصر پادشاه
kingling
U
پادشاه کوچک
Common Market
U
فرانسه لوکزامبورگ و هلند
to set off for France
U
رهسپار شدن به فرانسه
figure of eight knot
U
گره هشت فرانسه
Charterhouse
U
دیر کارتوزی
[در فرانسه]
He is ahead of me in french.
U
درزبان فرانسه از من جلواست
Channel Tunnel
U
تونلراهآهنزیر کانالانگلستانبینانگلیسو فرانسه
to talk french
U
فرانسه حرف زدن
lord lieutenant
U
نماینده پادشاه در ایالات
raja or rajah
U
راجه-امیریا پادشاه
royal prerogative
U
حق امتیاز ویژه پادشاه
croesus
U
کراسوس : پادشاه یونان
regent
U
نماینده پادشاه رئیس
privy seal
U
مهر شخصی پادشاه
his britannic majesty
U
اعلیحضرت پادشاه انگلستان
king's counsel
U
قاضی دادگاه پادشاه
regents
U
نماینده پادشاه رئیس
king of birds
U
پادشاه مرغان :دال
aeolus
U
پادشاه تسالی یونان
princess of the blood
U
دختر یا نوه پادشاه
marseillaise
U
مارسیز سرود ملی فرانسه
My French is not up to much.
U
فرانسه ام چندان تعریفی ندارد
fabliau
U
وابسته باشعار قدیم فرانسه
Alsatians
U
اهل ایالت آلزاس در فرانسه
upsilon
U
است وصدای u را در فرانسه میدهد
Alsatian
U
اهل ایالت آلزاس در فرانسه
it borders on france
U
در سر حد مرز فرانسه واقع است
prince royal
U
پسر ارشد پادشاه انگلیس
princessroyal
U
بزرگترین دختر پادشاه انگلیس
the u kingdom
U
کشوری که پادشاه داشته باشد
privy purse
U
اعتبارمخصوص هزینههای خصوصی پادشاه
regius professor
U
استاد منصوب ازطرف پادشاه
HMS
U
مخفف در خدمت پادشاه انگلیس
the u states
U
کشوری که پادشاه داشته باشد
they attended the king
U
ایشان درخدمت پادشاه بودند
gordian
U
وابسته به پادشاه فریجیه لاینحل
kinglet
U
پادشاه کوچک و بی اهمیت امیر
sovereignty
U
اقتدار و برتری قلمرو پادشاه
herod
U
هبرودیس :نام پادشاه یهودیه
sou
U
مسکوک فرانسه یا سویس مساوی 50/0 فرانک
liberty pole
U
چوب پرچم انقلابیون فرانسه وامریکا
quality
U
تفاوت در شطرنج فرانسه ایتالیا و المان
keep up your french
U
زبان فرانسه راهمانقدرکه میدانیدنگاه دارید
To speake broken French.
U
فرانسه دست وپ؟ شکسته صحبت کردن
denier
U
نوعی مسکوک در فرانسه و اروپای غربی
e c s c (european coal & steel commissio
U
فرانسه جمهوری فدرال المان ایتالیا
constable of france
U
فرمانده کل قوادرغیاب پادشاهان پیشین فرانسه
qualities
U
تفاوت در شطرنج فرانسه ایتالیا و المان
the code of justinian
U
مجموعه قوانین ژوستی نین پادشاه رم
royalties
U
حق تالیف امتیازات و مزایای مخصوص پادشاه
dais
U
سایبان یااسمانه بالای تخت پادشاه
royalty
U
حق تالیف امتیازات و مزایای مخصوص پادشاه
infanta
U
دختر پادشاه و ملکه اسپانیا یاپرتقال
household troops
U
هیئت محافظ پادشاه یا نجیب زاده
priam
U
پریام پادشاه تروا وپدر هکتور
monarchical
U
وابسته به یا همانند پادشاه یا نظام پادشاهی
trouvere
U
شاعر رزمی شمال فرانسه در سده یازدهم
the peninsular war
U
جنگ انگلیس و فرانسه در شبه جزیره ایبری
He is giving her French lessons in exchange for English lessons
U
به اودرس فرانسه می دهد ودرعوض انگیسی می گیرد
sturm und drang
U
نهضت ادبی رمانتیک المان پس از انقلاب فرانسه
Monaco
U
ناحیه " موناکو" واقع در جنوب شرقی فرانسه
law french
U
اصطلاحات امیخته با فرانسه که در زبان حقوقی بکارمیرود
champagne
U
نام مشروبی که درشامپانی فرانسه تهیه میشود
riviera
U
ناحیه ساحلی فرانسه و ایتالیادر اطراف مدیترانه
pyrenran
U
وابسته به کوهای PYRENEES درمیان فرانسه و اسپانی
Fontainebleau
U
[سبک دکوراسیون در قصر ییلاقی سلطنتی فرانسه]
mistral
U
باد خشک سرد شمالی درجنوب فرانسه
monarch
U
پادشاه یا ملکهای که تنها درکشوری سلطنت میکند
infante
U
جوانترین پسر پادشاه و ملکه اسپانیا و پرتقال
monarchs
U
پادشاه یا ملکهای که تنها درکشوری سلطنت میکند
eminent domain
U
مالکیت مطلق دولت یا پادشاه یا رئیس مملکت
queen dowager
U
زنی که شوهرش پادشاه بوده ومرده است
jacobite
U
طرفدارسلطنت جیمز اول پادشاه مخلوع انگلیس
kingmaker
U
کسی که درانتخاب پادشاه یا رئیس موثر است
yeoman of the guard
U
گارد سلطنتی محافظ جان پادشاه انگلیس
poms
U
یکجور باده سرخ رنگ که اصل ان فرانسه است
fleur de lis
U
گل زنبق یا سوسن نشان خانواده سلطنتی قدیم فرانسه
pom
U
یکجور باده سرخ رنگ که اصل ان فرانسه است
flower de luce
U
گل زنبق یاسوسن :نشان خانواده سلطنتی فرانسه درقدیم
the big four
U
درکنفرانس صلح پاریس 9191به کشورهای فرانسه انگلستان
fleur de lys
U
گل زنبق یا سوسن نشان خانواده سلطنتی قدیم فرانسه
The
[main]
protagonists in the colonial struggle were Great Britain and France.
U
بریتانیا و فرانسه سردمداران
[اصلی]
در مبارزه مستعمراتی بودند.
empire
U
امپراتوری چند کشور که دردست یک پادشاه باشد فرمانروایی
empires
U
امپراتوری چند کشور که دردست یک پادشاه باشد فرمانروایی
percheron
U
یکجور اسب نیرومندو تندروکه درنواحی فرانسه پرورده میشود
femme-fleur
U
[طرح دختر رویایی در طراحی های هنرهای جدید فرانسه]
homage
U
اعلام رسمی بیعت از طرف متحد یا متفقی نسبت به پادشاه
Georgian architecture
U
معماری جرجی
[در زمان پادشاه جرج اول تا چهارم انگلستان]
Desornamentado
U
[سبک معماری رنسانس در اسپانیا در دوره ی حکومت پادشاه فیلیس]
order of council
U
تصمیم هیات مشاورین سلطنتی در غیاب یا بیماری پادشاه یا ملکه
romulus
U
رمولوس برادررموس نخستین پادشاه بنیادگذار داستانی شهر روم
She speaks French as if it were her mother tongue . She speaks Frinch like a native .
U
فرانسه را آنقدر قشنگ صحبت می کند گویی زبان مادریش است
to kiss hands
U
دست پادشاه بزرگی راهنگام رفتن به ماموریت بعنوان بدرود بوسیدن
letters missive
U
نامه رسمی پادشاه که در ان کسی برای اسقفی گماشته شده است
legion ofholour
U
نشان افتخارکه دولت فرانسه درازای خدمات برجسته لشکری یاکشوری میدهد
maid of honour
U
ندیمه ساقدوش یا ملازم عروس ندیمه در باری
maid of honor
U
ندیمه ساقدوش یا ملازم عروس ندیمه در باری
maids of honor
U
ندیمه ساقدوش یا ملازم عروس ندیمه در باری
agamemnon
U
اگاممنون پادشاه مایسنا که منازعهء او با اشیل مقدمهء داستان حماسی ایلیاد است
koh i noor
U
کوه نور:الماس نامی هندوستان که اکنون جزودارایی پادشاه انگلیس است
procedendo
U
حکم پادشاه در مورد تسریع دادرسی به قاضی یی که صدور رای را به تاخیرانداخته است
big five
U
بیشتر باthe بزرگان پنجگانه . نامی است که در کنفرانس صلح پاریس 9191 به فرانسه امریکا
lord chancellor
U
بزرگترین لرد انگلیس که بامورقضایی رسیدگی کرده ومهردارسلطنتی ومشاورمخصوص پادشاه ورئیس مجلس اعیان میباشد
french revolution
U
انقلابی که درسال 9871 در فرانسه اتفاق افتاد و باعث امحاء سیستم فئودالی و انتقال قدرت حاکمه به طبقه بورژوا شد
popular front
U
ائتلافی که احزاب غیر فاشیست در 5391در انترناسیونال کمونیست پیشنهاد شد و بر مبنای ان دولتهایی نیز در فرانسه واسپانیا روی کار امد
tripartite declaration of 0
U
اعلامیه سه جانبه 0591 اعلامیهای که در ان دولتهای امریکا و انگلستان و فرانسه امامیت ارضی اسرائیل و نیزوضع موجود فلسطین راتضمین کردند
western european union
U
اتحادیه اروپای غربی اتحادیه متشکل از انگلستان بلژیک فرانسه
dowry rug
U
قالیچه جهیزیه
[این نوع قالیچه بصورت سنت، توسط عروس جهت خانه جدید خود بافته می شود و بیشتر بین عشایر و روستاییان مرسوم است.]
newlywed
U
تازه داماد تازه عروس
chateau style
U
[سبک معماری قرن نوزدهم فرانسه که ترکیب سبک های گوتیک و رنسانس بود.]
brucsels treaty organization
U
سازمان پیمان بروکسل پیمان دفاعی منعقده بین بلژیک و بریتانیا و فرانسه وهلند و لوکزامبورگ در 8491
magna charta
U
فرمان کبیر یا فرمان ازادی صادره از طرف جان پادشاه انگلیس در سال 5121
magna carta
U
فرمان کبیر یا فرمان ازادی صادره از طرف جان پادشاه انگلیس در سال 5121
tricolor
U
پرچم ملی سه رنگ فرانسه سه رنگ
escheat
U
حق تصرف دارایی متوفی ازطرف دولت یا پادشاه درموردی که متوفی بی وارث یابی وصیت مرده باشد مصادره کردن
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com