Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
main deck
U
عرشه اصلی ناو
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
deck house
U
اتاقهای بالای عرشه اصلی کشتی
main stage
U
عرشه اصلی
main yard
U
قسمتی از عرشه که بادبان اصلی در ان واقع است
Other Matches
deck cargo
U
بار روی عرشه کشتی بارگیری برروی عرشه
quarterdecks
U
عرشه کوچک عقب کشتی قسمتی از عرشه کشتی جنگی مخصوص انجام تشریفات نظامی و غیره
quarterdeck
U
عرشه کوچک عقب کشتی قسمتی از عرشه کشتی جنگی مخصوص انجام تشریفات نظامی و غیره
VL bus
U
مین کنترل مستقیم از طریق باس اصلی روی پردازنده اصلی و برقراری ارسال داده خیلی سریع بین حافظه اصلی و کارت جانبی بدون استفاده از پردازنده
VL local bus
U
مین کنترل مستقیم از طریق باس اصلی روی پردازنده اصلی و برقراری ارسال داده خیلی سریع بین حافظه اصلی و کارت جانبی بدون استفاده از پردازنده
decks
U
: عرشه
decked
U
: عرشه
deck
U
: عرشه
elevated d.
U
عرشه
deck
U
عرشه
decked
U
عرشه
shipboard
U
عرشه
decks
U
عرشه
baldachin
U
عرشه
masters
U
سیستم با کامپیوتر کنترل اصلی و یک فرعی که از اصلی دستور می گیرد
master data file
U
پرونده مشخصات اصلی امادنظامی پروند خصوصیات اصلی اماد
mastered
U
سیستم با کامپیوتر کنترل اصلی و یک فرعی که از اصلی دستور می گیرد
master
U
سیستم با کامپیوتر کنترل اصلی و یک فرعی که از اصلی دستور می گیرد
acciaccatura
U
نت سریعی که نیم پرده کوتاه تر ازنت اصلی است وقبل از نت اصلی نواخته میشود
topside
U
در عرشه در راس
flight deck
U
عرشه پرواز
on deck
U
روی عرشه
topside
U
روی عرشه
on the deck
U
در روی عرشه
topsides
U
در عرشه در راس
shipboard
U
عرشه ناو
well deck
U
عرشه بارگیری
weather deck
U
عرشه باز
under deck
U
زیر عرشه
deck load
U
فرفیت عرشه
decked
U
عرشه ناو
decked
U
عرشه کشتی
flight decks
U
عرشه پرواز
deck
U
عرشه کشتی
decks
U
عرشه کشتی
decks
U
عرشه ناو
deck
U
عرشه ناو
on board
U
که در تخته اصلی یا PCB اصلی قرار دارد
deck pads
U
پادری عرشه ناو
below
U
قسمت زیر عرشه
deck alert
U
اماده باش عرشه
deck cargo
U
بار روی عرشه
decks
U
عرشه دار کردن
roundhouse
U
عرشه فوقانی کشتی
scuttlebutt
U
بشکه اب عرشه کشتی
deckhand
U
کارگر عرشه کشتی
flight decks
U
عرشه ناو هواپیمابر
flight deck
U
عرشه ناو هواپیمابر
deck
U
عرشه دار کردن
gunwale
U
لبه عرشه ناو
decked
U
عرشه دار کردن
on the deck
U
روی عرشه ناو
officer of the deck
U
افسر نگهبان عرشه ناو
forecastle
U
قسمت جلو عرشه کشتی
hurricane deck
U
عرشه سبک فوقانی کشتی
the deck was a
U
عرشه کشتی را اب فراگرفته بود
foredeck
U
قسمت جلو عرشه کشتی
sun deck
U
عرشه افتاب گیر کشتی
board clamps
U
بست زنجیرهای عرشه ناو
deckhouse
U
اتاق روی عرشه کشتی
weather deck
U
عرشه بدون سقف کشتی
orlop deck
U
عرشه زیرین کشتی جنگی
orlop
U
عرشه زیرین کشتی جنگی
free board
U
فاصله بین اب و عرشه کشتی
poop deck
U
عرشه کوچک فوقانی کشتی
topmast
U
دومین دکل کشتی از عرشه
initial reserves
U
ذخایر اصلی احتیاط اولیه یا اصلی
first generation computer
U
کپی اصلی تصویر یا متن اصلی
main guard
U
نیروی جلودار اصلی حفاظ اصلی
prototypic
U
وابسته به طرح اصلی یا نمونه اصلی
generation
U
کپی اصلی تصویر اصلی یا متن
prototypal
U
وابسته به طرح اصلی یا نمونه اصلی
stapling
U
جزء اصلی هر چیزی قلم اصلی
stapled
U
جزء اصلی هر چیزی قلم اصلی
staple
U
جزء اصلی هر چیزی قلم اصلی
generations
U
کپی اصلی تصویر اصلی یا متن
guarding
U
احتیاط نرده روی عرشه کشتی
guard
U
احتیاط نرده روی عرشه کشتی
deck alert
U
حالت اماده باش در روی عرشه
guards
U
احتیاط نرده روی عرشه کشتی
under hatches
U
زیر عرشه دوراز نظر مرده
hatched
U
دریچه مخصوص از عرشه به کابین یا انبار
hull down
U
از مسافتی که فقط عرشه کشتی پیداست
hatches
U
دریچه مخصوص از عرشه به کابین یا انبار
hatch
U
دریچه مخصوص از عرشه به کابین یا انبار
holystone
U
سنگ شنی نرمی که با ان عرشه کشتی را میشویند
shroud
U
طناب اتصال بادبان بنوک عرشه کشتی
shrouded
U
طناب اتصال بادبان بنوک عرشه کشتی
hatch way
U
روزنه عرشه کشتی مخصوص پایین فرستادن بار
boom vang
U
طناب کوتاه وصل به پایین تیرتا عرشه قایق
heading select feature
U
عرشه کمکی برای انتخاب سمت حرکت هواپیما
razee
U
کشتی ای که عرشه بالای انرابرداشته باشندکه کوتاه شود
mainstays
U
مهار اصلی که از نوک شاه دگل تا پای دگل جلو امتداد دارد تکیه گاه اصلی
mainstay
U
مهار اصلی که از نوک شاه دگل تا پای دگل جلو امتداد دارد تکیه گاه اصلی
anastylosis
U
[واژه ای برای ساختار دوباره سازی ساختمان با مواد اصلی و بر طبق سیستم ساختار اصلی]
fundamental unit
U
یکای اصلی واحد اصلی
base unit
U
یکای اصلی واحد اصلی
base camp
U
پایگاه اصلی کمپ اصلی
master file
U
فایل اصلی پرونده اصلی
expansion slots
U
شکاف ها یا فضاهای خالی درون کامپیوتر اصلی برای اتصال تخته مدارهای کوچک به تخته مدار اصلی بکار می روند
breastwork
U
استحکام یاسنگر موقتی نرده بندی عرشه جلو کشتی
matters
U
بخش اصلی متن روی صفحه که متن یا خط اصلی قرار می گیرد
mattering
U
بخش اصلی متن روی صفحه که متن یا خط اصلی قرار می گیرد
matter
U
بخش اصلی متن روی صفحه که متن یا خط اصلی قرار می گیرد
mattered
U
بخش اصلی متن روی صفحه که متن یا خط اصلی قرار می گیرد
DIMM
U
سیستم مرتب کردن قط عات حافظه RAM در دوطرف کارت کوچک که قابل درج روی تخته اصلی کامپیوتر است تا حافظه اصلی بروز شود
turtleback
U
لاک پشت هر چیز برجسته بیضی شکل عرشه منحنی عقب یاجلوکشتی
externals
U
که به کامپیوتر اصلی وصل است . 2-هر وسیلهای که ارتباطات بین کامپیوتر و خودش را ممکن می سازد ولی مستقیماگ توسط کامپیوتر اصلی پردازش نمیشود
external
U
که به کامپیوتر اصلی وصل است . 2-هر وسیلهای که ارتباطات بین کامپیوتر و خودش را ممکن می سازد ولی مستقیماگ توسط کامپیوتر اصلی پردازش نمیشود
elegant
U
یک برنامه با کمترین مقدارحافظه اصلی طراحی یک برنامه کارا که با کم کردن تعداد دستورالعملهای بکاربرده شده برای انجام کارهای گوناگون از حداقل ممکن حافظه اصلی استفاده کند
FEP
U
پردازنده بین منبع ورودی و کامپیوتر اصلی که کار آن این است که داده دریافتی را پیش پردازش کند تا بار کاری کامپیوتر اصلی را کم کند
pilot tunnel
U
تونل کوچکی که جلو تونل اصلی حفر میشود تا شیب وسمت واقعی تونل اصلی که بایستی حفر گردد تعیین شودو به تونل راهنما معروف است
scuppers
U
سوراخ زهکشی دیواره کشتی مجرای فاضل اب روی عرشه کشتی
scuppering
U
سوراخ زهکشی دیواره کشتی مجرای فاضل اب روی عرشه کشتی
scuppered
U
سوراخ زهکشی دیواره کشتی مجرای فاضل اب روی عرشه کشتی
scupper
U
سوراخ زهکشی دیواره کشتی مجرای فاضل اب روی عرشه کشتی
wet storage
U
بارگیری روی عرشه کشتی درروی دریا بارگیری دریایی
body
U
1-بخش اصلی در یک متن 2-بخش اصلی یک برنامه
authentic document
U
اصل سند مدارک اصلی سند اصلی
bodies
U
1-بخش اصلی در یک متن 2-بخش اصلی یک برنامه
shroud
U
طناب از دکل به عرشه برای کمک به دکل
shrouded
U
طناب از دکل به عرشه برای کمک به دکل
source
U
1-لیست کردن متن به صورت اصلی . 2-لیست کردن برنامه اصلی
standbys
U
سیستم ثانویی سیستم اصلی , که وقتی سیستم اصلی خراب شود استفادهمی شود
standby
U
سیستم ثانویی سیستم اصلی , که وقتی سیستم اصلی خراب شود استفادهمی شود
echo check
U
بررسی صحت عملیات ارسال اطلاعات که در ان اطلاعات دریافت شده به منبع اصلی برگشت داده شده و با اطلاعات اصلی مقایسه میشودمقابله به کمک طنین بررسی طنین
master compass
U
قطبنمای الکتریکی اصلی قطبنمای اصلی
input/output
U
فضای ذخیره سازی موقت برای داده دریافتی از حافظه اصلی پیش از ارسال به وسیله ورودی /خروجی یا دادهای که از وسیله ورودی /خروجی پردازش میشود یا در حافظه اصلی ذخیره میشود
prow
U
کشتی عرشه کشتی
prows
U
کشتی عرشه کشتی
initial
U
اصلی
principal
U
اصلی
arch-
U
اصلی
arches
U
اصلی
main deck
U
پل اصلی
main door
U
در اصلی
ingrown
U
اصلی
principals
U
اصلی
trunks
U
خط اصلی
parent
U
اصلی
primitive
U
اصلی
initialed
U
اصلی
initialing
U
اصلی
firsthand
U
اصلی
main attack
U
تک اصلی
line link
U
خط اصلی
isogeny
U
هم اصلی
organic
U
اصلی
immanent
U
اصلی
initials
U
اصلی
initialling
U
اصلی
trunk
U
خط اصلی
functional
U
اصلی
elementary
U
اصلی
initialled
U
اصلی
arch
U
اصلی
primal
U
اصلی
aboriginal
U
اصلی
masters
U
اصلی
principle
U
اصلی
main
U
خط اصلی
primary
U
اصلی
texts
U
اصلی
text
U
اصلی
aboriginals
U
اصلی
main lines
U
خط اصلی
main line
U
خط اصلی
germinal
U
اصلی
main
<adj.>
U
اصلی
primarily
U
اصلی
mastered
U
اصلی
elementarily
U
اصلی
essential
U
اصلی
elemental
U
اصلی
fundamental
U
اصلی
head
U
اصلی
inherent
U
اصلی
fundametal
U
اصلی
essentials
U
اصلی
intrinsic
U
اصلی
seminal
U
اصلی
quintessential
U
اصلی
master
U
اصلی
first-hand
U
اصلی
primordial
U
اصلی
normative
U
اصلی
mainlining
U
خط اصلی
mainlines
U
اصلی
mainlines
U
خط اصلی
mainlined
U
اصلی
mainlined
U
خط اصلی
radicals
U
اصلی
mainline
U
خط اصلی
mainline
U
اصلی
cardinal
U
اصلی
mainlining
U
اصلی
rudimental
U
اصلی
radical
U
اصلی
basic
U
اصلی
original
U
اصلی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com