Perdic | عدد اعشاری فشرده | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (2 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	packed decimal U	عدد اعشاری فشرده

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	symmetrical compression U	سیستم فشرده سازی که همان توان پردازش و زمان را برای فشرده سازی و از حالت فشرده در آوردن تصویر نیاز دارد
	mantissa U	رقم اعشاری لگاریتم معمولی افزایش عدد اعشاری
	noisy mode U	سیستم محاسبات اعداد اعشاری که عددی غیر از صفر به محل کمترین ارزش در حین نرمالسازی عدد اعشاری افزوده میشود
	modes U	عملیات ریاضی اعشاری که در آن عددی غیر از صفر به عدد با کمترین ارزش اضافه میشود در حین نرمال سازی عدد اعشاری
	mode U	عملیات ریاضی اعشاری که در آن عددی غیر از صفر به عدد با کمترین ارزش اضافه میشود در حین نرمال سازی عدد اعشاری
	self- U	فایل فشرده که حاوی برنامهای است که محتوای آن را از حالت فشرده در می آورد
	congested U	فشرده انباشته شده بهم فشرده
	m U	مگا عملیات اعشاری در ثانیه . معیار اندازه گیری توان و سرعت معادل یک میلیون عملیات اعشاری در ثانیه
	decimal file system U	سیستم انبارداری اعشاری سیستم شمارش اقلام اعشاری
	Intel U	فناوری نرم افزاری ساخت intel که به کامپیوتر اجازه میدهد تا تصاویر ویدیویی فشرده را ذخیره و بازیابی کند با استفاده از روشهای فشرده سازی نرم افزاری
	Indeo U	فناوری نرم افزاری ساخت Intel که به کامپیوتر امکان ذخیره سازی و اجرای تصاویر ویدیویی فشرده را میدهد با استفاده از روشهای نرم افزاری فشرده سازی
	turbojet U	توربین هوای فشرده کمپرسور هوای فشرده
	companding U	دو فرآیندی که داده را پیش از ارسال یا ذخیره فشرده می کنند و سپس داده فشرده را به صورت اولیه ذخیره می کنند
	n-key rollover	[این به این معنیست که هر کلید به طور کامل به طور مستقل توسط سخت افزار صفحه کلید اسکن شده، به طوری که هر فشرده شدن کلیدها به درستی صرفنظر از اینکه چگونه بسیاری از کلید های دیگر در حال فشرده شدن تشخیص داده شده اند]
	decimals U	اعشاری
	denary U	ده ده اعشاری)
	decimal U	اعشاری
	mantissa U	اعشاری
	decimal function U	کسر اعشاری
	decimal number U	عدد اعشاری
	repeating decimal U	اعشاری مکرر
	decimal balance U	ترازوی اعشاری
	decimal digit U	رقم اعشاری
	decimal fraction U	کسر اعشاری
	decimal points U	ممیز اعشاری
	decimal point U	ممیز اعشاری
	common logarithm U	لگاریتم اعشاری
	fractional U	مانیتن یک عدد اعشاری
	recurring decimal U	اعشاری مکرر [ریاضی]
	decimal number system U	سیستم اعداد اعشاری
	decimal tab U	جدول بندی اعشاری
	decimalist U	طرفدارسلسله اعشاری درپول
	decimal U	رقم دهدهی اعشاری
	decimals U	رقم دهدهی اعشاری
	zone decimal U	دسته بندی اعشاری
	characteristic U	مقدار نمای یک عدد اعشاری
	actual decimal point U	نقطه یا ممیز اعشاری واقعی
	characteristically U	مقدار نمای یک عدد اعشاری
	fractions U	bd1-.. 2-مانیتن در یک عدد اعشاری
	fraction U	bd1-.. 2-مانیتن در یک عدد اعشاری
	decimals U	سه طرح درست پس از نقط ه اعشاری
	proper decimal fraction U	کسر اعشاری صحیح [ریاضی]
	decimal U	سه طرح درست پس از نقط ه اعشاری
	terminating decimal U	کسر اعشاری صحیح [ریاضی]
	point U	ممیز [در کسر اعشاری] [ریاضی]
	biased U	ارزش توان در یک عدد اعشاری
	floating U	عملیات ریاضی روی اعداد اعشاری
	gigaflop U	یک هزار میلیون عملیات اعشاری در ثانیه
	floating U	عمل ریاضی روی عدد اعشاری
	ebcdic U	کدمبادله اطلاعات اعشاری با کددودوئی توسعه یافته
	floating U	عددی که به صورت اعشاری نمایش داده شود
	fixed point notation = U	قوانین و روشهای ریاضی با استفاده از اعداد اعشاری
	normalization U	تابع نرمالساز عدد اعشاری که ارقام زیادی
	characteristically U	مقدار نمای یک عدد اعشاری که از حد معمول بزرگتر است
	characteristic U	مقدار نمای یک عدد اعشاری که از حد معمول بزرگتر است
	floating point basic U	نوعی زبان BASIC که اجازه استفاده از اعداد اعشاری رامیدهد
	squeezes U	فشرده
	squeezing U	فشرده
	squeezed U	فشرده
	squeeze U	فشرده
	strained U	فشرده
	congested U	در هم فشرده
	intensive U	فشرده
	condensed U	فشرده
	compressive U	فشرده
	condensed U	به هم فشرده
	compressed U	فشرده
	routines U	مجموعه توابعی که امکان مدیریت وپردازش اعداد اعشاری را فراهم میکند
	routine U	مجموعه توابعی که امکان مدیریت وپردازش اعداد اعشاری را فراهم میکند
	routinely U	مجموعه توابعی که امکان مدیریت وپردازش اعداد اعشاری را فراهم میکند
	coarctate U	بهم فشرده
	succinct U	مجمل فشرده
	crushed <adj.> <past-p.> U	فشرده شده
	incompressible U	فشرده نشدنی
	alloy steel U	فولاد فشرده
	cast iron U	فولاد فشرده
	condensed type U	نوع فشرده
	condensed type U	چاپ فشرده
	condensive load U	بار فشرده
	press part U	بخش فشرده
	press board U	مقوای فشرده
	packed decimal U	دهدهی فشرده
	package program U	برنامه فشرده
	mass practice U	تمرین فشرده
	ice crete U	بتون فشرده
	compressed file U	فایل فشرده
	compressed air U	هوای فشرده
	repressed brick U	اجر فشرده
	cast up U	فشرده کردن
	compact section U	مقطع فشرده
	compact disk U	دیسک فشرده
	steel aloy U	فولاد فشرده
	seried U	بهم فشرده
	compaction U	فشرده سازی
	compactions U	فشرده سازی
	fasciated U	بهم فشرده
	packing U	فشرده سازی
	depressed U	فشرده شدن
	compress U	هم فشرده کردن
	pack U	فشرده سازی
	compresses U	هم فشرده کردن
	laser U	دیسک فشرده
	concise U	لب گو فشرده ومختصر
	compressing U	هم فشرده کردن
	dicing U	رقابت فشرده
	lasers U	دیسک فشرده
	dice U	رقابت فشرده
	massive U	گنده فشرده
	diced U	رقابت فشرده
	packs U	فشرده سازی
	massively U	گنده فشرده
	dices U	رقابت فشرده
	normalizes U	عدد اعشاری که نرمال شده است و مانتیس آن در محدوده مشخص قرار دارد
	normalises U	عدد اعشاری که نرمال شده است و مانتیس آن در محدوده مشخص قرار دارد
	normalised U	عدد اعشاری که نرمال شده است و مانتیس آن در محدوده مشخص قرار دارد
	normalize U	عدد اعشاری که نرمال شده است و مانتیس آن در محدوده مشخص قرار دارد
	normalising U	عدد اعشاری که نرمال شده است و مانتیس آن در محدوده مشخص قرار دارد
	floating U	UPC ویژه که میتواند روی اعداد اعشاری به سرعت عملیات انجام دهد
	radix U	نقط های که تقسیم بین واحد کمی و بخشی اعشاری را نشان میدهد
	compacting U	بهم فشرده خلاصه
	compacts U	جمع وجور فشرده
	condensed structural formula U	فرمول ساختاری فشرده
	massively U	ساختمان فشرده ماسیو
	prestressed concrete U	بتن پیش فشرده
	compacts U	بهم فشرده خلاصه
	compander U	فشرده و نافشرده کننده
	massive U	ساختمان فشرده ماسیو
	compacted U	بهم فشرده خلاصه
	compacted U	جمع وجور فشرده
	decompress U	ناهم فشرده کردن
	compacting U	جمع وجور فشرده
	pinch effect U	اثر فشرده سازی
	packing density U	تراکم فشرده سازی
	principal types of foot	فشرده کننده آب سنگین
	laminated plastic material U	ماده فشرده متورق
	packed snow U	برف فشرده شده
	forced alternating current U	جریان متناوب فشرده
	compact U	جمع وجور فشرده
	die pressed part U	بخش فشرده حدیدهای
	compact U	بهم فشرده خلاصه
	repressed brick U	اجر فشرده شده
	press U	تاکتیک دفاعی فشرده
	air compressor U	هوای فشرده ساز
	CD DA U	روی دیسک فشرده
	caisson foundation U	پی سازی با هوای فشرده
	presses U	تاکتیک دفاعی فشرده
	bumped U	بار فشرده شده
	CD audio U	روی دیسک فشرده
	DX U	پسوند پس از شماره مدل پردازنده intel برای بیان وجود واحد محاسبه اعشاری
	extended U	code decimalinterchange coded binary کدمبادله اعشاری کد شده بصورت دودوئی توسعه یافته
	compact U	روی دیسک فشرده را میدهد
	compacted U	روی دیسک فشرده را میدهد
	CD U	دیسک فشرده یا تعویض دایرکتوری
	air lift U	دستگاه ابکش با هوای فشرده
	A crash language course . U	دوره فشرده آموزش زبان
	mode U	قالب کدگذاری دیسکهای فشرده
	modes U	قالب کدگذاری دیسکهای فشرده
	images U	فشرده سایز داده یک تصویر
	CDs U	دیسک فشرده یا تعویض دایرکتوری
	image U	فشرده سایز داده یک تصویر
	fractal U	روش فشرده سازی تصاویر
	compacting U	روی دیسک فشرده را میدهد
	discs U	مراجعه مستقیم به دیسک فشرده
	compaction U	فشرده سازی متراکم کردن
	compacts U	روی دیسک فشرده را میدهد
	disc U	مراجعه مستقیم به دیسک فشرده
	noisy mode U	رقم معمولا غیرصفر که هنگام نرمالسازی عدد اعشاری در صورت وجود اختلال به آن اضافه شود
	to mug up [British E] for an exam U	فشرده درس خواندن [برای امتحانی]
	to cram U	فشرده درس خواندن [برای امتحانی]
	to swot [British E] for an exam U	فشرده درس خواندن [برای امتحانی]
	discrete U	الگوریتم کد گذاری و فشرده کردن تصاویر
	file compression utility U	برنامه کمکی فشرده کردن فایل
	applesoft basic U	نوع توسعه یافته زبان برنامه نویسی BASIC که باریزکامپیوتر قابلیت پردازش اعداد اعشاری را هم دارد
	international file format U	استاندارد فایلهای فشرده ذخیره شده روی i-LD
	compress U	فشرده کردن چیزی تا در فضای کوچکتر جا شود
	compresses U	فشرده کردن چیزی تا در فضای کوچکتر جا شود
	compressing U	فشرده کردن چیزی تا در فضای کوچکتر جا شود
	IFF U	استاندارد برای فایلهای فشرده ذخیره شده روی i-CD
	pneumatic disatch U	بردن بستههای امانتی بالوله بوسیله هوای فشرده
	asymmetric video compression U	استفاده از کامپیوتر قوی برای فشرده سازی تصویر
	photo finish U	استفاده از عکس برای تعیین برنده مسابقه فشرده
	phalanxes U	دسته بهم فشرده پیاده نظام سنگین اسلحه
	pneumatic U	پرباد کار کننده باهوای فشرده دارای چرخ یا
	phalanx U	دسته بهم فشرده پیاده نظام سنگین اسلحه
	binary coded decimal U	سیستم کدگذاری در کامپیوترکه در ان همه ارقام دهدهی توسط گروه 4 تائی از 0 و 1ها نمایش داده میشود اعداد اعشاری با کد دودوئی
	fixed point notation = U	نمایش عدد که محل ارقام و نقط ه اعشاری را در کامپیوتر نگه می دارد تا بیشترین تعداد اعداد قابل مدیریت را محدود کند
	compressors U	برنامه وسیله ایکه حاوی فشرده سازی داده است
	compressor U	برنامه وسیله ایکه حاوی فشرده سازی داده است
	CSLIP U	گونهای از پتروکل SLIP که داده را پیش از ارسال فشرده میکند
	flopping U	اندازه توان محاسبه در عملیات اعداد اعشاری که کامپیوتر هر ثانیه محاسبه میکند
	flops U	اندازه توان محاسبه در عملیات اعداد اعشاری که کامپیوتر هر ثانیه محاسبه میکند
	flop U	اندازه توان محاسبه در عملیات اعداد اعشاری که کامپیوتر هر ثانیه محاسبه میکند
	flopped U	اندازه توان محاسبه در عملیات اعداد اعشاری که کامپیوتر هر ثانیه محاسبه میکند
	mflops U	اندازه سرعت محاسبه که به عنوان تعداد دستورات اعشاری که در ثانیه پردازش می شوند محاسبه میشود
	reduce U	تبدیل داده فایل به حالت فشرده تر که به راحتی قابل پردازش باشد
	CD quality U	چیزی که میتواند کیفیت ضبط مشابه با دیسک فشرده داشته باشد
	CD I U	این استاندارد شامل توابع کد گذاری فشرده سازی و نمایش است
	CD E U	فرصتی که اجازه ضبط و پاک کردن داده را از دیسک فشرده میدهد
	blast hole drill U	مته دورانی که با هوای فشرده خورده سنگها را ازسوراخ خارج میکند
	CD U	جعبه پلاستیکی مسط ح که برای نگهداری دیسک فشرده به کار می رود