English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
airfield traffic U عبور و مرور فرودگاه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
traffic post U پست کنترل و عبور مرور پاسگاه کنترل عبور و مرور
airfield traffic U عبورو مرور در فرودگاه
airport traffic area U منطقه مخصوص عبور ومرور در فرودگاه
trafficked U عبور و مرور
traffics U عبور و مرور
traffic U عبور و مرور
trafficking U عبور و مرور
bus traffic U عبور و مرور اتوبوسها
eligible traffic U عبور و مرور مجاز
traffic sign U علامت عبور و مرور
traffic control U کنترل عبور و مرور
traffic court U دادگاه عبور و مرور
traffic density U تکاشف عبور و مرور
traffic density U تراکم عبور و مرور
traffic density U شدت عبور و مرور
traffic lane U مسیر عبور و مرور
traffic peak U حداکثر عبور و مرور
traffic intensity U شدت عبور و مرور
access structures U ساختمانهای عبور و مرور
air-traffic control U کنترل عبور و مرور هوایی
air traffic control U کنترل عبور و مرور هوایی
curfew period U ساعات منع عبور و مرور
traffic cut U تقاطع دو جریان عبور و مرور
to be under curfew U در منع عبور و مرور بودن
safe-conducts U جواز عبور و مرور درمنطقه نظامی
access structures U ساختمان های قابل عبور و مرور
pointsman U عبور و مرور که دریک نقطه ایستاده
air movement section U قسمت کنترل عبور و مرور هوایی
road discipline U مقررات عبور و مرور روی جاده
curfew U زمان قطع عبور و مرور قرق
safe conducts U جواز عبور و مرور درمنطقه نظامی
curfews U زمان قطع عبور و مرور قرق
safe conduct U جواز عبور و مرور درمنطقه نظامی
pelican crossing دکمه ای که با زدن آن عبور و مرور قطع میشود
tolled U حق عبور یا حق ارتفاق ساقط شده در اثر مرور زمان
cone penetrometer U وسیله تعیین مقاومت خاک برای عبور و مرور خودروها
inbound traffic U مسیر عبور و مرور وسایل نقلیه یا کشتی و هواپیما درخارج از کشور
pioneer heliport U فرودگاه هلی کوپتر صحرایی فرودگاه موقت
imprescriptible U وابسته به اموال حقوقی که مشمول مرور زمان نیست غیر مشمول مرور زمان تجویز نشده
wading crossing U عبور از اب درقسمتهای قابل عبور
energy transition U عبور انرژی [ عبور عرضه انرژی ازسوخت سنگواره ای به سوخت پایدار ]
airfields U فرودگاه
airstrip U فرودگاه
field U فرودگاه
fielded U فرودگاه
air field U فرودگاه
fields U فرودگاه
air strip U فرودگاه
airfield U فرودگاه
landing field U فرودگاه
airdrome U فرودگاه
airports U فرودگاه
aerodromes U فرودگاه
aerodrome U فرودگاه
airport U فرودگاه
airstrips U فرودگاه
air strip U باند فرودگاه
runways U باند فرودگاه
alternative airfield U فرودگاه فرعی
airstrip U باند فرودگاه
landings U فرودگاه هواپیما
landing U فرودگاه هواپیما
aerodromes U فرودگاه هواپیما
bingo field U فرودگاه اضطراری
landing place U فرودگاه اسکله
runway U باند فرودگاه
auxiliary landing field U فرودگاه کمکی
flying field U میدان فرودگاه
departure air field U فرودگاه عزیمت
airstrips U باند فرودگاه
aerodrome U فرودگاه هواپیما
seadrome U فرودگاه دریایی
skycap U باربر فرودگاه
heliports U فرودگاه هلیکوپتر
heliport U فرودگاه هلیکوپتر
bingo field U فرودگاه یدکی
alternate aerodrome U فرودگاه یدکی
port U فرودگاه هواپیما
helipad U فرودگاه هلی کوپتر
departure air field U فرودگاه پرواز هواپیما
landding U کرانه رسمی فرودگاه
Take me to the airport? U مرا به فرودگاه ببرید.
named airport of departure U فرودگاه معین برای حرکت
taxiway U جاده یا راه تاکسی رو فرودگاه
How far is it to the airport? U تا فرودگاه چقدر راه است؟
augmentation support set U دستگاه تکمیلی ناوبری هوایی در فرودگاه
recovery airfield U فرودگاه مخصوص فروداضطراری هواپیماهافرودگاه یدکی
Is there a bus to the airport? U آیا برای فرودگاه اتوبوس هست؟
Is there a train to the airport? U آیا برای فرودگاه قطار هست؟
What's the fare to the airport? U نرخ کرایه تا فرودگاه چقدر است؟
gate U محل سوار شدن مسافرین هواپیما در فرودگاه
gates U محل سوار شدن مسافرین هواپیما در فرودگاه
wind tie U پرده بادنمای فرودگاه سمت نمای باد
zmarker beacon U برج مراقبت نشان دهنده محل فرودگاه به هواپیماها
revisal U مرور
tracts U مرور
tract U مرور
reviewal U مرور
reviewing U مرور
perusal U مرور
reviews U مرور
review U مرور
overview U مرور
once over U مرور
overviews U مرور
once-over U مرور
reviewed U مرور
glance U نظراجمالی مرور
scroll U مرور کردن
run over U مرور کردن
go over U مرور کردن
statute of limitation U مرور زمان
lapsing U انصراف مرور
scrolls U مرور کردن
glances U نظراجمالی مرور
lapse of time U مرور زمان
prescriptions U مرور زمان
prescription U مرور زمان
lapse U انصراف مرور
lapses U انصراف مرور
go through U مرور کردن
glanced U نظراجمالی مرور
time lapse U مرور زمان
turn over U مرور کردن
rub up U مرور کردن
rehearsal U مرور ذهنی
rehearsals U مرور ذهنی
hard stand U بارانداز داخل فرودگاه محل پارک اسفالت شده برای خودروها
creative prescription U مرور زمان ایجاد حق
relive U در ذهن مرور کردن
relived U در ذهن مرور کردن
period of prescription U مدت مرور زمان
relives U در ذهن مرور کردن
die out <idiom> U به مرور از بین رفتن
reliving U در ذهن مرور کردن
negative prescription U مرور زمان مسقط
ecquisitive prescription U مرور زمان مملک
lapses U استفاده از مرور زمان
informal design review U مرور غیررسمی طرح
extinctive prescription U مرور زمان اسقاط حق
lapsing U استفاده از مرور زمان
scans U اجمالا مرور کردن
scan U اجمالا مرور کردن
limitation act U قانون مرور زمان
limitation of actions U مرور زمان دعاوی
lapse U استفاده از مرور زمان
limitation period U مدت مرور زمان
scanned U اجمالا مرور کردن
revision U تجدید نظر مرور
reviews U بررسی کردن مرور
reviewed U بررسی کردن مرور
review U بررسی کردن مرور
statutory limitation U قانون مرور زمان
revisions U تجدید نظر مرور
time barred U مشمول مرور زمان
acquisitive prescription U مرور زمان مملک
barred by statute U مشمول مرور زمان
statute of limitations U قانون مرور زمان
negative prescription U مرور زمان اسقاط حق
wear off/away <idiom> U به مرور محو شدن
positive prescription U مرور زمان ایجاد حق
positive prescription U مرور زمان مملک
reviewing U بررسی کردن مرور
wear thin <idiom> U به مرور زمان لاغر شدن
to run over U مرور کردن زیر گرفتن
diacoustics U علم مرور وشکست صدا
wheel load U فرفیت بار یا تحمل وزن باندفرود در یک فرودگاه یامحوطه تاکسی کردن یا جاده اسفالت
lapses U از مدافتادن مشمول مرور زمان شدن
lapse U از مدافتادن مشمول مرور زمان شدن
lapsing U از مدافتادن مشمول مرور زمان شدن
elapsation U ازدست رفتن حق به واسطه مرور زمان
prescribe to U استناد به مرور زمان دراثبات ادعا
air traffic regulation and identificatio U سیستم تشخیص و کنترل عبورو مرور هوایی
brush up on something <idiom> U تکرار(مرور)چیزی که ازقبل یادگرفته شده
to scrape up [money] U چیزی را به مرور زمان کم کم جمع کردن [پول]
patina U [جرم، کبره و کثیف شدن الیاف پشم در اثر مرور زمان]
prescriptions U دستورالعمل نسخه حق مالکیت در نتیجه تصرف طولانی و بلامعارض مرور زمان
prescription U دستورالعمل نسخه حق مالکیت در نتیجه تصرف طولانی و بلامعارض مرور زمان
course light U روشنایی باند فرودگاه چراغهای مخصوص روشن کردن باند فرود
terminal guidance U هدایت موشک در مراحل اخرمسیر هدایت هواپیما ازفرودگاه یا به فرودگاه
ground liaison U گروه رابط زمینی در فرودگاه شکاریهاربط زمینی
walkthrough U جلسه بررسی که در ان یک مرحله از توسعه سیستم یابرنامه برای معرفی کردن خطاها مرور میشود
limitation of actions U در CLقوانین مربوط به مرور زمان در مجموعهای بنام limitation of Statues جمع اوری شده است
teleran system U نوعی سیستم ناوبری که بااستفاده از رادارهای زمینی و سیستم تلویزیونی هواپیماهای سرگردان دراطراف محوطه فرودگاه را به باند هدایت میکند
passage of lines U عبور از خط
crossing U عبور
cross-Channel U عبور
fording U عبور از اب
right of way U حق عبور
right of passage U حق عبور
alpha canis majoris U عبور
passage U حق عبور
passages U عبور
passages U حق عبور
road haulage U حق عبور
passage U عبور
rights of way U حق عبور
transmissions U عبور
tolling U حق عبور
transmission U عبور
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com