English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (16 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
limiting factor U عامل محدود کننده
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
cyanogen agent U عامل لخته کننده خون عامل شیمیایی سیانوژن
altitude/height hold U متوقف کننده سقف پروازهواپیما محدود کننده خودکارارتفاع پرواز هواپیما
blood agent U عامل شیمیایی لخته کننده خون عامل ضدحرکت خون
restrictive U محدود کننده
limiter U محدود کننده
limitative U محدود کننده
shares U سیستم عامل شبکه که به منابع کلمه رمز نسبت میدهد به جای اینکه شماره کاربران را تنظیم کند تا دستیابی محدود شود
shared U سیستم عامل شبکه که به منابع کلمه رمز نسبت میدهد به جای اینکه شماره کاربران را تنظیم کند تا دستیابی محدود شود
share U سیستم عامل شبکه که به منابع کلمه رمز نسبت میدهد به جای اینکه شماره کاربران را تنظیم کند تا دستیابی محدود شود
voltage limiter U محدود کننده ولتاژ
diode limiter U محدود کننده دیودی
determinative U محدود کننده صفت
input limiter U محدود کننده ورودی
current limiter U محدود کننده جریان
double limiter U محدود کننده مضاعف
delimiting U تنظیم حجم داده با استفاده از محدود کننده ها
delimits U تنظیم حجم داده با استفاده از محدود کننده ها
delimited U تنظیم حجم داده با استفاده از محدود کننده ها
delimit U تنظیم حجم داده با استفاده از محدود کننده ها
reducer U عامل کم کننده
blowing agent U عامل پف کننده
destabilizer U عامل بی ثبات کننده
disperser U عامل امولسیون کننده
confusion agent U عامل گیج کننده
sequestering agent U عامل منزوی کننده
reductant U عامل احیا کننده
cooling agent U عامل سرد کننده
counter agent U عامل خنثی کننده
determinants U عامل تعیین کننده
emulsifiers U عامل امولسیون کننده
emulsifier U عامل امولسیون کننده
fluorinating agent U عامل فلوئوردار کننده
thickening agent U عامل غلیظ کننده
choking agent U عامل خفه کننده
complexing agent U عامل کمپلکس کننده
incapacitating agent U عامل بیهوش کننده
emulsifor U عامل امولسیون کننده
resolving agent U عامل تفکیک کننده
chlorinating agent U عامل کلردار کننده
wetting agent U عامل خیس کننده
detonating agent U عامل منفجر کننده
emulsifying agent U عامل امولسیون کننده
determinant U عامل تعیین کننده
acetylizing agent U عامل استیل دار کننده
preventive U عامل ممانعت جلوگیری کننده
acylating agent U عامل اسیل دار کننده
alkylating agent U عامل اکلیل دار کننده
degreasing agent U عامل پاک کننده روغن
alkylation agent U عامل الکیل دار کننده
acetylating agent U عامل استیل دار کننده
destructor U منفجر کننده عامل انفجاری
bargaining chips U عامل کمک کننده به عقد قرارداد یا دستیابی به شرایط خوب
bargaining chip U عامل کمک کننده به عقد قرارداد یا دستیابی به شرایط خوب
restrictive fire plan U طرح اتش محدود کننده حرکات هوایی یا تامینی هوایی
illmitable U محدود نکردنی محدود نشدنی
disk operating system U کنترل کننده دیسک خوان سیستم عامل دیسک
weapons tight U جنگ افزار اتش محدود فرمان اتش محدود در پدافندهوایی
reserved character U حرف مخصوص درسیستم عامل یا حرفی که تابع خاصی برای کنترل سیستم عامل داردوبرای مصارف دیگربه کارنمیرود
liquefacient U عامل موجب ترشح ترشح کننده
actuator U محرک بازوی عامل مکانیسم عامل
sysgen U فرایند تغییر سیستم عامل عمومی دریافت شده ازفروشنده به سیستم مناسبی که نیازهای یکپارچه استفاده کننده را براورده می سازدتولید سیستم
capital intensive goods U کالاهایی که سهم عامل سرمایه در انها بیش از سهم عامل کار یا سایر عوامل تولید است
derived demand U تقاضابرای یک عامل تولید که خوداز تقاضا برای کالایی که ان عامل تولید در ان بکار میرودناشی میشود .
shelling U نرم افزار واسط بین کاربر و سیستم عامل , معمولاگ برای اینکه سیستم عامل دوستانه تر وساده تر شود
shell U نرم افزار واسط بین کاربر و سیستم عامل , معمولاگ برای اینکه سیستم عامل دوستانه تر وساده تر شود
shells U نرم افزار واسط بین کاربر و سیستم عامل , معمولاگ برای اینکه سیستم عامل دوستانه تر وساده تر شود
oases U یک سیستم عامل چند استفاده کننده که در چندین سیستم ریزکامپیوتر استفاده می گردد
oasis U یک سیستم عامل چند استفاده کننده که در چندین سیستم ریزکامپیوتر استفاده می گردد
class a agent officer U افسر عامل پرداخت حقوق وجیره نقدی افسر عامل
piggybacks U سیستم عامل که از سوی سیستم عامل دیگر اجرا میشود
piggyback U سیستم عامل که از سوی سیستم عامل دیگر اجرا میشود
com file U در سیستم عاملهای PC مشخصه سه حرفی نام فایل که بیان کننده این است که فایل حاوی کد ماشین است به صورت دودویی وتوسط سیستم عامل قابل اجراست
EXE file U در یک سیستم عامل مشخصه سه حرفی نام فایل که بیان میکند فایل حاوی داده دودویی برنامه است . فایل مستقیم از طریق سیستم عامل قابل اجراست
MS DOS U سیستم عامل کامپیوترهای شخصی IBM PC که داده ذخیره شده روی دیسک را مدیریت میکند و خروجی و ورودی کاربر را نمایش میدهد.DOS-MS سیستم عامل تک کاربر و تک کار کاره است و توسط واسط خط دستور در کنترل میشود
corrector U جبرانگر تعدیل کننده تصحیح کننده تنظیم کننده
limited access U محدود
terminates U محدود
moderated U محدود
incomprehensive U محدود
ambient U محدود
limiting U محدود
moderates U محدود
incomprehensible U نا محدود
limitary U محدود
indefinite U نا محدود
moderate U محدود
finte U محدود
moderating U محدود
finite U محدود
terminate U محدود
terminated U محدود
limit U محدود
lock step U محدود
indeterminable U نا محدود
limited U محدود
limited objective U هدف محدود
abounds U محدود کردن
abounding U محدود کردن
restricting U محدود کردن
containment U محدود نگاهداشتن
limited editions U فرآوردهی محدود
narrow market U بازار محدود
limited divorce U طلاق محدود
set out U محدود کردن
limited editions U کالای محدود
containment U محدود کردن
unbound U غیر محدود
abound U محدود کردن
abounded U محدود کردن
limited edition U فرآوردهی محدود
restrictions U محدود کردن
restriction U محدود کردن
qualify U محدود کردن
limiting size U اندازه محدود
bottomless U غیر محدود
qualified U مقید محدود
restricts U محدود کردن
copyrighted U محدود به حق کپی
straiten U محدود کردن
confined U محدود شده
limit U محدود کردن
limited integrator U انتگرال محدود
restrictive U محدود سازنده
straightlaced U محدود درفشار
sex limited U محدود به جنس
bound U مرز محدود
limited editions U چاپ محدود
limited power U اختیارات محدود
qualifies U محدود کردن
de escalation U محدود سازی
limiting speed U سرعت محدود
stints U محدود کردن
restrainable U محدود ساختنی
straitlaced U محدود درفشار
confined equifer U سفره محدود
trammel U محدود ساختن
contracted U مختصر محدود
circumscribed amnesia U یادزدودگی محدود
catathymic amnesia U یادزدودگی محدود
finite integral U انتگرال محدود
stint U محدود کردن
limited edition U چاپ محدود
restricted U محدود الاستعمال
qualified property U مالکیت محدود
qualificatory U محدود سازنده
inter play U حرکت محدود
infinite U نا محدود بی اندازه
delimitation U محدود ساختن
peg down U محدود کردن
delimitate U محدود کردن
limited edition U کالای محدود
limited denied war U جنگ محدود
finitely U بطور محدود
finite population U جامعه محدود
restrict U محدود کردن
parochial U ناحیهای محدود
controlled war U جنگ محدود
extensive agricultuse U کشاورزی غیر محدود
sinedie U تاتاریخ غیر محدود
transfinite U خارج ازاعداد محدود
rectilineal U محدود بخطوط راست
semipermanent U دارای مدت محدود
determinate U تعیین شده محدود
provincialism U عقایدوافکار محدود محلی
i/o bound U محدود به ورودی خروجی
blind bombing zone U منطقه بمباران محدود
autonomy U استقلال محلی محدود
compass U محدود کردن فهمیدن
illimitable U نامحدود محدود نشدنی
airspace restricted area U منطقه پرواز محدود
man U شبکه با گسترده محدود
local U محدود بیک محل
transfinite U ماوراء اعداد محدود
corporation U شرکت بامسئولیت محدود
mans U شبکه با گسترده محدود
restriction U یک چیز محدود شده
corporations U شرکت بامسئولیت محدود
restrictions U یک چیز محدود شده
locals U محدود بیک محل
your vocabulary is limited U شما محدود است
limited denied war U جنگ ناخواسته محدود
narrow mindedly U با فکر محدود متعصبانه
narrowest U محدود باریک کردن
infintate U منفی و نا محدود ساختن
limitary U دارای قدرت محدود
limited war U جنگ محدود وموضعی
incomprehensively U بطور غیرجامع یا محدود
limited liability company U شرکت با مسئوولیت محدود
limited liability company U شرکت با مسئولیت محدود
stenophagous U غذای محدود خوار
controlled access road U راه با ورودی محدود
finite element method U روش المان محدود
limited access road U راه با ورودی محدود
partial jurisdiction U حق خود گردانی محدود
restricted area U منطقه اتش محدود
one idead U دارای فکر محدود
narrower U محدود باریک کردن
narrowed U محدود باریک کردن
narrow U محدود باریک کردن
closed U مسابقه محدود به سن یاجنس
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com