Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
sounding board
U
عامل انتشار عقاید
sounding boards
U
عامل انتشار عقاید
soundboard
U
عامل انتشار عقاید
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
dissemination
U
انتشار اخبار انتشار اطلاعات
cyanogen agent
U
عامل لخته کننده خون عامل شیمیایی سیانوژن
reserved character
U
حرف مخصوص درسیستم عامل یا حرفی که تابع خاصی برای کنترل سیستم عامل داردوبرای مصارف دیگربه کارنمیرود
actuator
U
محرک بازوی عامل مکانیسم عامل
capital intensive goods
U
کالاهایی که سهم عامل سرمایه در انها بیش از سهم عامل کار یا سایر عوامل تولید است
derived demand
U
تقاضابرای یک عامل تولید که خوداز تقاضا برای کالایی که ان عامل تولید در ان بکار میرودناشی میشود .
shell
U
نرم افزار واسط بین کاربر و سیستم عامل , معمولاگ برای اینکه سیستم عامل دوستانه تر وساده تر شود
shelling
U
نرم افزار واسط بین کاربر و سیستم عامل , معمولاگ برای اینکه سیستم عامل دوستانه تر وساده تر شود
shells
U
نرم افزار واسط بین کاربر و سیستم عامل , معمولاگ برای اینکه سیستم عامل دوستانه تر وساده تر شود
piggyback
U
سیستم عامل که از سوی سیستم عامل دیگر اجرا میشود
class a agent officer
U
افسر عامل پرداخت حقوق وجیره نقدی افسر عامل
blood agent
U
عامل شیمیایی لخته کننده خون عامل ضدحرکت خون
piggybacks
U
سیستم عامل که از سوی سیستم عامل دیگر اجرا میشود
feet on the ground
<idiom>
U
عقاید عاقلانه
religious tenets
U
عقاید مذهبی
inquisitors
U
مفتش عقاید
inquisitor
U
مفتش عقاید
nihilism
U
عقاید نهیلیستی
dogmas
U
اصول عقاید
dogma
U
اصول عقاید
multiplicity of creeds
U
تعد د عقاید
mendelism
U
عقاید مندل
censorship
U
سانسور عقاید
paradoxical
U
مخالف عقاید عمومی
neologize
U
دارای عقاید نوین
leninism
U
عقاید اشتراکی لنین
symbolic
U
مط العه دلایل و عقاید
symbolically
U
مط العه دلایل و عقاید
orientalism
U
عقاید یا سیاست شرقی
lutheranism
U
عقاید لوتر وکلیسای او
small-minded opinions
U
عقاید کوته نظر
fascism
U
اصول عقاید فاشیست
rationale
U
توضیح اصول عقاید
sound off
<idiom>
U
عقاید را بیان کردن
medievalism
U
عقاید قرون وسطایی
syncretic
U
تلفیق کننده عقاید مختلف
orthodox
U
مطابق عقاید کلیسای مسیح
syncretism
U
اعتقاد به توحید عقاید همتایی
Machiavellian
U
وابسته به عقاید سیاسی "ماکیاولی "
junkerdom
U
عقاید یا قلمرونفوذ اشراف پروسی
ultranationalism
U
عقاید ناسیونالیزم خیلی افراطی
junkerism
U
عقاید یا قلمرونفوذ اشراف پروسی
doctrinal
U
عقیدهای مبنی بر عقاید نظری
swelled head
U
دارای عقاید بزرگ خود فروش
to turn round
U
برگشتن عقاید دیگری پیدا کردن
inquisition
U
تفتیش عقاید مذهبی از طرف کلیسا
presbyterianism
U
پیروی از عقاید کلیسای مشایخی پروتستان
inquisitions
U
تفتیش عقاید مذهبی از طرف کلیسا
russify
U
دارای عقاید وتمایلات روسی کردن
public opinion polling
U
استخراج عقاید و اراء عمومی رفراندوم
His political beliefs are old hat now .
U
عقاید سیاسی اش دیگه کهنه شده
self expression
U
ابراز وتصریح عقاید وخصوصیات خود
EXE file
U
در یک سیستم عامل مشخصه سه حرفی نام فایل که بیان میکند فایل حاوی داده دودویی برنامه است . فایل مستقیم از طریق سیستم عامل قابل اجراست
shavian
U
پیرو عقاید اجتماعی وسیاسی وادبی برناردشاو
stalinize
U
کسی را پیرو عقاید ونظرات استالین کردن
romanism
U
اصول عقاید کلیسای کاتولیک معتقدات کاتولیکی
ideogram
U
تجسم و نمایش عقاید و افکارو اجسام با تصویر
interfaith
U
شامل اشخاصی دارای عقاید وادیان مختلف
naturism
U
عریان گری
[پیروی از عقاید جماعت برهنگان]
heterodox
U
دارای مذهب وعقایدی مخالف عقاید عمومی
brainwashing
U
تلقین عقاید و افکارسیاسی ومذهبی واجتماعی درشخص
modernism
U
نو گرایی سازش دادن عقاید قدیم باافکار جدید
brainwashes
U
تلقین عقاید ومسلک تازهای شستشوی مغزی دادن
Hungarian Activism
U
[جنبشی مربوط به عقاید سازندگی گرایی، کوبیستم و غیره]
brainwashed
U
تلقین عقاید ومسلک تازهای شستشوی مغزی دادن
brainwash
U
تلقین عقاید ومسلک تازهای شستشوی مغزی دادن
fundamentalism
U
اعتقاد به عقاید نیاکانی مسیحیت واصول دین پروتستان
MS DOS
U
سیستم عامل کامپیوترهای شخصی IBM PC که داده ذخیره شده روی دیسک را مدیریت میکند و خروجی و ورودی کاربر را نمایش میدهد.DOS-MS سیستم عامل تک کاربر و تک کار کاره است و توسط واسط خط دستور در کنترل میشود
shamanism
U
پیروی از عقاید جادوگران وکاهنان دوران اولیه تمدن بشر
censeur
U
ممانعت قدرت حاکمه یک کشور ازنشر عقاید مخالفین به هرشکلی که باشد
publication
U
انتشار
incidence
U
انتشار
report
U
انتشار
effluxion
U
انتشار
reported
U
انتشار
reports
U
انتشار
issuance
U
انتشار
currencies
U
انتشار
currency
U
انتشار
dissemination
U
انتشار
omissions
U
انتشار
omission
U
انتشار
broadcast
U
انتشار
publicity
U
انتشار
promulgation
U
انتشار
issue
U
انتشار
issued
U
انتشار
issues
U
انتشار
spreading
U
انتشار
emissions
U
انتشار
emission
U
انتشار
irradiation
U
انتشار
dispersion
U
انتشار
proclamations
U
انتشار
proclamation
U
انتشار
effluence
U
انتشار
publications
U
انتشار
broadcasts
U
انتشار
propagation
U
انتشار
newsreader
U
انتشار
diffusion
U
انتشار
publishment
U
انتشار
progation
U
انتشار
pervasion
U
انتشار
sound propagation
U
انتشار صوت
noise
U
انتشار دادن
circulation
U
انتشار جریان
emission
U
انتشار امواج
noises
U
انتشار دادن
to bruit abroad
انتشار دادن
emissions
U
انتشار امواج
republication
U
انتشار مجدد
circulations
U
انتشار جریان
thought broadcasting
U
انتشار فکر
advertise
U
انتشار دادن
issues
U
انتشار دادن
issued
U
انتشار دادن
issue
U
انتشار دادن
diffusion
U
انتشار نور
diffusion
U
انتشار پخش
wave propagation
U
انتشار موج
wave motion
U
انتشار موج
antenna pattern
U
انتشار انتن
velocity of propagation
U
سرعت انتشار
newsworthy
U
قابل انتشار
propagation sequence
U
مرحله انتشار
publish
U
انتشار دادن
propagation delay
U
تاخیر انتشار
propagation constant
U
ثابت انتشار
image speard
U
انتشار تصویر
money creation
U
انتشار پول
electronic emission
U
انتشار الکترونها
promulgation of the laws
U
انتشار قوانین
propagandize
U
انتشار دادن
electron emmission
U
انتشار الکترون
published
U
انتشار دادن
publishes
U
انتشار دادن
immission
U
انتشار خارجی
load spread
U
انتشار نیرو
propagation sequence
U
تسلسل انتشار
light emission
U
انتشار نور
emissivity
U
قابلیت انتشار
diffusion coefficient
U
ضریب انتشار
diffusible
U
قابل انتشار
ideologies
U
بحث و گفتگو در موردافکار و عقاید فکری که ابتدا"ابراز شده و نتیجه مسائل قبلی نباشد
ideology
U
بحث و گفتگو در موردافکار و عقاید فکری که ابتدا"ابراز شده و نتیجه مسائل قبلی نباشد
spreads
U
منتشر شدن انتشار
issued
U
انتشار دادن صدور
error propagation
U
انتشار خطا
[ریاضی]
issues
U
انتشار دادن صدور
issue
U
انتشار دادن صدور
spread
U
منتشر شدن انتشار
conical scanning
U
انتشار مخروطی امواج
rate of flame propagation
U
سرعت انتشار شعله
conductivity
U
ضریب هدایت یا انتشار
circulative
U
انتشار دهنده یا یابنده
efflux
U
انتشار بخارج جریان
propagates
U
انتشار دادن پخش کردن
promulgating
U
انتشار دادن ترویج کردن
advertises
U
اعلان کردن انتشار دادن
issue
[of something]
[ID card or check]
U
انتشار
[اسکناس]
[اوراق بهادار]
promulgated
U
انتشار دادن ترویج کردن
advertised
U
اعلان کردن انتشار دادن
propagating
U
انتشار دادن پخش کردن
promulgates
U
انتشار دادن ترویج کردن
diasy chain
U
انتشار سیگنالها در طول یک گذرگاه
propagated
U
انتشار دادن پخش کردن
propagate
U
انتشار دادن پخش کردن
promulgate
U
انتشار دادن ترویج کردن
issuable
U
قابل صدور انتشار دادنی
economic determinism
U
یکی ازاصول عقاید مارکس که به موجب ان جمیع تحولات اجتماعی وسیاسی ناشی ازجبر اقتصادی تلقی می گردد
owenism
U
اصول عقاید رابرت اون کارخانه دار انگلیس در قرن 91 که شاید بتوان منشاء سوسیالیزم نوینش دانست
capital stock
U
سهام انتشار نیافته شرکت تضامنی
electroluminescent
U
قابل انتشار نور طبق روشنایی الکترونیکی
emission
U
انتشار سهام دولتی و اوراق قرضه و اسکناس
emissions
U
انتشار سهام دولتی و اوراق قرضه و اسکناس
histogram
U
نمایش طرز انتشار وفواصل وارتفاع سلول ها از هم
whispering campaign
U
انتشار مرتب شایعات علیه رجال و کاندیداها
electroluminescing
U
که نور را طبق روشنایی الکترونیکی انتشار میدهد
answered
U
tone ی که مودم پاسخگو پیش از تغییر مسیر انتشار میدهد
answer
U
tone ی که مودم پاسخگو پیش از تغییر مسیر انتشار میدهد
answering
U
tone ی که مودم پاسخگو پیش از تغییر مسیر انتشار میدهد
answers
U
tone ی که مودم پاسخگو پیش از تغییر مسیر انتشار میدهد
leninism
U
اصول عقاید لنین مارکسیسم با تفسیر واستنباطی که لنین از ان به منظور انطباق با ایدئولوژی مذکور با وضع روسیه کرده است
beta version
U
گونهای از برنامه کاربردی نرم افزار که تقریباگ آماده انتشار است
bakuninism
U
اصول عقایدباکونین نویسنده انارشیست روسی و همکار مارکس وانگلس که بعدها به علت داشتن عقاید نظامی از جانب ایشان طرد شد . او موسس مکتب نهیلیسم روسیه نیزهست
copyright
U
حق چاپ و انتشار انحصاری برای مولف اثر یا کسی که این حق را از او به انتقال گرفته است
copyrights
U
حق چاپ و انتشار انحصاری برای مولف اثر یا کسی که این حق را از او به انتقال گرفته است
fascism
U
نام حزبی است که موسولینی در فاصله دو جنگ عالمگیر در ایتالیا تاسیس کردو اصول عقاید و فلسفه ان رااز سیستمهای سیاسی مختلف اخذ و بر حسب احتیاج تحریف و تفسیر نمود
ideological war
U
جنگ عقیدتی جنگ عقاید
ultrasonic inspection
U
متد تست غیرمخرب که در انهاترکها توسط ناپیوستگی انتشار امواج نوسانات مکانیکی در فلز اشکار میشود
emitter coupled logic
U
طرح مدار منط قی با سرعت بالا با استفاده از انتشار کنندههای ترانزیستور به عنوان خروجی به سایر مراحل
beta test
U
گونه دوم از بررسی هایی که روی نرم افزار انجام میشود پیش از آنکه آماده انتشار شود
excitation
U
انتشار امواج مخابراتی تغذیه لامپ دستگاههای مخابراتی پخش موج درفرستنده
touting
U
بلند جار زدن باصدای بلند انتشار دادن
tout
U
بلند جار زدن باصدای بلند انتشار دادن
touted
U
بلند جار زدن باصدای بلند انتشار دادن
touts
U
بلند جار زدن باصدای بلند انتشار دادن
principal
U
عامل
v factor
U
عامل وی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com