English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
igniting agent U عامل احتراق
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
crossfiring U اتصال کوتاه بین دو سیم درسیستم احتراق که باعث احتراق نابهنگام میشود
premature ignition U احتراق نابهنگام احتراق بیموقع
critical grid current U جریان احتراق شبکه ولتاژ احتراق شبکه
cyanogen agent U عامل لخته کننده خون عامل شیمیایی سیانوژن
reserved character U حرف مخصوص درسیستم عامل یا حرفی که تابع خاصی برای کنترل سیستم عامل داردوبرای مصارف دیگربه کارنمیرود
actuator U محرک بازوی عامل مکانیسم عامل
capital intensive goods U کالاهایی که سهم عامل سرمایه در انها بیش از سهم عامل کار یا سایر عوامل تولید است
derived demand U تقاضابرای یک عامل تولید که خوداز تقاضا برای کالایی که ان عامل تولید در ان بکار میرودناشی میشود .
shells U نرم افزار واسط بین کاربر و سیستم عامل , معمولاگ برای اینکه سیستم عامل دوستانه تر وساده تر شود
shelling U نرم افزار واسط بین کاربر و سیستم عامل , معمولاگ برای اینکه سیستم عامل دوستانه تر وساده تر شود
shell U نرم افزار واسط بین کاربر و سیستم عامل , معمولاگ برای اینکه سیستم عامل دوستانه تر وساده تر شود
piggybacks U سیستم عامل که از سوی سیستم عامل دیگر اجرا میشود
blood agent U عامل شیمیایی لخته کننده خون عامل ضدحرکت خون
class a agent officer U افسر عامل پرداخت حقوق وجیره نقدی افسر عامل
piggyback U سیستم عامل که از سوی سیستم عامل دیگر اجرا میشود
EXE file U در یک سیستم عامل مشخصه سه حرفی نام فایل که بیان میکند فایل حاوی داده دودویی برنامه است . فایل مستقیم از طریق سیستم عامل قابل اجراست
MS DOS U سیستم عامل کامپیوترهای شخصی IBM PC که داده ذخیره شده روی دیسک را مدیریت میکند و خروجی و ورودی کاربر را نمایش میدهد.DOS-MS سیستم عامل تک کاربر و تک کار کاره است و توسط واسط خط دستور در کنترل میشود
ignition U احتراق
arson U احتراق
firing U احتراق
deflagration U احتراق
seeting on fire U احتراق
explosion U احتراق
explosions U احتراق
inflammation U احتراق
lighting U احتراق
combustion U احتراق
oxidization U احتراق
burning U احتراق
combustor U محفظه احتراق
dual ignition U احتراق دو برقی
heat of combustion U گرمای احتراق
flash point U نقطه احتراق
flame out U قطع احتراق
firing position U موقعیت احتراق
firing order U ترتیب احتراق
external combustion U احتراق خارجی
ignitible U قابل احتراق
duplex ignition U احتراق دوگانه
timing U زمان احتراق
misfiring U احتراق ناقص
combustible U قابل احتراق
ignition spark U جرقه احتراق
ignition U اشتعال احتراق
combustion U اشتعال احتراق
advanced ignition U اوانس احتراق
sulphur U اصل احتراق
base ignition U احتراق تحتانی
burning brand U نوع احتراق
combustibility U قابلت احتراق
combustiblity U قابلیت احتراق
combustion area U محفظه احتراق
combustion chamber U محفظه احتراق
combustion efficiency U راندمان احتراق
combustion efficiency U بازده احتراق
combustible U احتراق پذیر
magneto ignition U احتراق با مگنت
ignition lag U تاخیر احتراق
two spark ignition U احتراق دو جرقهای
ignition pulse U ضربه احتراق
ignition device U وسیله احتراق
firing accessories U لوازم احتراق
ignition current U جریان احتراق
ignition control U کنترل احتراق
ignition condition U حالت احتراق
ignition circuit U مدار احتراق
ignition choke U پیچک احتراق
triple ignition U احتراق سه برقی
surface burning U احتراق سطحی
internal combustion U احتراق داخلی
inexplosive U غیرقابل احتراق
ignition voltage U ولتاژ احتراق
pre ignition U زود احتراق
premature ignition U احتراق زودرس
ignition switch U کلید احتراق
single ignition U احتراق تک برقی
sulfur U اصل احتراق
ignition pulse U ایمپولز احتراق
ignition pulse U پالس احتراق
ignition charge U خرج احتراق
ignition cable U کابل احتراق
ignition by incandescence U احتراق التهابی
heating value U گرمای احتراق
igniter switch U کلید احتراق
igniter switch U سوئیچ احتراق
ignitable U قابل احتراق
ignitability U قابلیت احتراق
hot bulb ignition U احتراق سرسرخ
heat value U گرمای احتراق
ignition by contact U احتراق تماسی
igniting point U نقطه احتراق
igniting spark U جرقه احتراق
ignitibility U قابلیت احتراق
incombustibility U عدم امکان احتراق
order of fire U ترتیب احتراق موتور
ignition voltage U فشار الکتریکی احتراق
molar enthalpy of combusion U انتالپی مولی احتراق
maximum gate trigger voltage U ولتاژ احتراق حداکثر
molar heat of combusion U گرمای مولی احتراق
jump spark ignition U احتراق با جرقه جهنده
maximum gate trigger current U جریان احتراق حداکثر
incombustible U غیر قابل احتراق
make and break ignition U احتراق با قطع و وصل
internal combustion engines U موتور احتراق داخلی
internal combustion engine U موتور احتراق داخلی
ignition temperature U درجه حرارت احتراق
combustor U سیستم احتراق توربین
compression ingition U احتراق توسط فشار
ignition analyzer U اسیلوگراف کنترل احتراق
constant pressure combustion U احتراق در فشار ثابت
burning brand U علامت احتراق نیمسوزی
delay zction firing U عمل احتراق با تاخیر
dual ignition system U سیستم احتراق دوتایی
explosively U بطور قابل احتراق
combustible U جسم قابل احتراق
preignition U احتراق قبل از وقت
ignition system U سیستم احتراق موتور
ignition by contact breaking U احتراق با قطع کنتاکت
vaporizing combustor U سیستم احتراق توربین گاز
timing U تنظیم زمان احتراق موتور
afterburning U عملیات بعد از احتراق سوخت
burner cans U محفظه احتراق موتورهای توربینی
can annular U محفظه احتراق حلقوی شکل
capacitor discharge ignition U سیستم احتراق با انرژی زیاد
cannular U محفظه احتراق حلقوی شکل
firedamp U گاز قابل احتراق معدن
explosive U قابل احتراق ماده محترقه یا منفجره
cans U هریک از لولههای مجزا درمحفظه احتراق
precombustion chamber engine U موتور با اطاق احتراق تراکم قبلی
can U هریک از لولههای مجزا درمحفظه احتراق
canning U هریک از لولههای مجزا درمحفظه احتراق
ignition U احتراق اتش زدن مشتعل کردن
backfire U احتراق درموتورهای درونسوز قبل ازتکمیل عمل تراکم
plug nozzle U نازلی در موتورهای راکت بامحفظه احتراق حلقوی وپیچشی
backfired U احتراق درموتورهای درونسوز قبل ازتکمیل عمل تراکم
backfiring U احتراق درموتورهای درونسوز قبل ازتکمیل عمل تراکم
backfires U احتراق درموتورهای درونسوز قبل ازتکمیل عمل تراکم
burner compartment U قسمتی از روپوش موتور که روی محفظه احتراق قرارگرفته است
igniter U ماده بسیار قابل احتراق که باماده ضعیفتر مخلوط میشود
hot test U تست استاتیک موتور راکت که در ان احتراق واقعی صورت میگیرد
restricted propellant U سوخت جامد که تنها قسمتی از سطح ان در معرض احتراق قرار دارد
charactristic lenght U نسبت حجم محفظه احتراق به مساحت دهانه ورودی موتوردر راکت
residence time U مدت زمانیکه قطرات کوچک سوخت در محفظه احتراق توربین گاز میمانند
multipropellant U سوخت راکت متشکل از دو یاچند جزء که بصورت مجزا به محفظه احتراق وارد میشوند
hung start U شرایطی در استارت توربینهای گاز که در ان احتراق صورت میگیرد ولی موتور به سرعت خودکفایی نمیرسد
multi chamber U نوعی محفظه احتراق درموتورهای توربین که در ان محفظه ها دورتادورقرارگرفته اند
compression ignition U احتراق مخلوط سوخت و هوادر اثر دمای زیاد حاصل ازترکم و فشار زیاد در سیلندرموتور دیزل
combustion starter U مکانیزمی که در ان احتراق یک سوخت ترکیب سوخت و هواانرژی لازم برای شروع دوران موتور را تامین میکند
rate of flame propagation U سرعت پخش شدن شعله سرعت احتراق
agents U عامل
operating U عامل
agent representative U عامل
parameter U عامل
parameters U عامل
agent U عامل
propellent U عامل
agencies U عامل
assignee U عامل
operator U عامل
operators U عامل
acting U عامل
attorney U عامل
agency U عامل
active U عامل
coagent U هم عامل
functionery U عامل
propellant U عامل
propellants U عامل
v factor U عامل وی
attorneys U عامل
doer U عامل
doers U عامل
procurator U عامل
procurators U عامل
device U عامل
operant U عامل
factor U عامل
devices U عامل
action U عامل
actions U عامل
factors U عامل
principal U عامل
principals U عامل
operatives U عامل
element U عامل
operative U عامل
elements U عامل
diesel ramjet U موتور رم جت که سرعت ان به حدی است که گرمای حاصل از تراکم هوای داخل ان برای احتراق سوخت کافی است
impelent U عامل محرک
acting company U شرکت عامل
masking agent U عامل پوشاننده
executives U مدیر عامل
potential U عامل بالقوه
acid function U عامل اسیدی
operating agency U شعبه عامل
operating handle U دستگیره عامل
accountable disbursing officer U افسر عامل
active material U مواد عامل
lacrimatory factor U عامل اشک زا
adhesion agent U عامل چسبندگی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com