English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (16 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
footage U طول چیزی برحسب فوت مقدار فیلم بفوت
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
poundage U مقدار پولی برحسب لیره
size distribution of income U توزیع درامد برحسب مقدار
planck law U مقدار کوانتوم برحسب واحدهای انرژی برابراست با حاصلضرب مقدارثابت کوانتوم در فکانس
establish U 1-کثیف و اثبات چیزی . 2-بیان استفاده یا مقدار چیزی
establishes U 1-کثیف و اثبات چیزی . 2-بیان استفاده یا مقدار چیزی
establishing U 1-کثیف و اثبات چیزی . 2-بیان استفاده یا مقدار چیزی
poundage U وزن چیزی برحسب پوند یا رطل محصور سازی حیوانات
at pleasure U برحسب دلخواه برحسب میل
in a way <idiom> U به مقدار از چیزی
cassette U کاست فیلم عکاسی جعبه حاوی فیلم
cassettes U کاست فیلم عکاسی جعبه حاوی فیلم
pouring U مقدار ریزپ چیزی
excesses U مقدار زیادی از چیزی
pour U مقدار ریزپ چیزی
excess U مقدار زیادی از چیزی
poured U مقدار ریزپ چیزی
pours U مقدار ریزپ چیزی
minimum U کوچکترین مقدار چیزی
give or take <idiom> U از مقدار چیزی کم یا زیاد کردن
pancromic U فیلم چند رنگه فیلم چندحالته
yardage U میزان و مقدار چیزی بحسب یارد
makeweight U مقدار کمبودی که باید به وزن چیزی اضافه شود
accrual U افزایش تدریجی مقدار یا ارزش چیزی بخصوص پول
reels U قرقره فیلم حلقه فیلم
reel U قرقره فیلم حلقه فیلم
reeling U قرقره فیلم حلقه فیلم
reeled U قرقره فیلم حلقه فیلم
to reinvent the wheel <idiom> U هدر مقدار زیادی از زمان و یا تلاش در ساختن چیزی که قبلا وجود داشته.
defined U 1-ثبت دادن یک مقدار به متغیر. 2-نسبت دادن خصوصیات پردازنده یا داده به چیزی
defining U 1-ثبت دادن یک مقدار به متغیر. 2-نسبت دادن خصوصیات پردازنده یا داده به چیزی
defines U 1-ثبت دادن یک مقدار به متغیر. 2-نسبت دادن خصوصیات پردازنده یا داده به چیزی
define U 1-ثبت دادن یک مقدار به متغیر. 2-نسبت دادن خصوصیات پردازنده یا داده به چیزی
expanding U توسعه دادن و افزایش دادن حجم یا مقدار چیزی
expand U توسعه دادن و افزایش دادن حجم یا مقدار چیزی
expands U توسعه دادن و افزایش دادن حجم یا مقدار چیزی
trap U وسیله , نرم افزار یا سخت افزار که چیزی مثل متغیر, خطا یا مقدار دریافت میکند
filmstrip U نوار فیلم اسلایدهای بشکل نوار فیلم
set U 1-معادل قرار دادن یک متغییر با یک مقدار. 2-معین کردن مقدار یک پارامتر
sets U 1-معادل قرار دادن یک متغییر با یک مقدار. 2-معین کردن مقدار یک پارامتر
setting up U 1-معادل قرار دادن یک متغییر با یک مقدار. 2-معین کردن مقدار یک پارامتر
incremental computer U دادهای که اختلاف مقدار فعلی با مقدار اصلی را نشان میدهد
tabling U استفاده از یک مقدار مشخص برای انتخاب یک ورودی در جدول که حاوی مقدار ثانوی است
tabled U استفاده از یک مقدار مشخص برای انتخاب یک ورودی در جدول که حاوی مقدار ثانوی است
tables U استفاده از یک مقدار مشخص برای انتخاب یک ورودی در جدول که حاوی مقدار ثانوی است
table U استفاده از یک مقدار مشخص برای انتخاب یک ورودی در جدول که حاوی مقدار ثانوی است
defaults U مقدار از پیش تعیین شدهای که در صورتی که مقدار دیگری تعیین نشده باشد به کار می رود
defaulting U مقدار از پیش تعیین شدهای که در صورتی که مقدار دیگری تعیین نشده باشد به کار می رود
defaulted U مقدار از پیش تعیین شدهای که در صورتی که مقدار دیگری تعیین نشده باشد به کار می رود
default U مقدار از پیش تعیین شدهای که در صورتی که مقدار دیگری تعیین نشده باشد به کار می رود
paasche price index U یعنی حاصلضرب قیمت و مقدار پایه بخش برحاصلضرب قیمت و مقدار درسال جاری
in conformity with U برحسب
agreeably to U برحسب
at the request of U برحسب
incompliance with U برحسب
in terms of U برحسب
in accordance with U برحسب
unitage U برحسب
pursuant to U مطابق برحسب
haphazard <adj.> U برحسب تصادف
at choice U برحسب دلخواه
As the case may be . U برحسب مورد( آن)
to out ward seeming U برحسب فاهر
by usage U برحسب عادت
custom U برحسب عادت
hit or miss U برحسب تصادف
haphazardly U برحسب تصادف
to U برحسب مطابق
by accident <adv.> U برحسب اتفاق
incidental <adj.> U برحسب تصادف
random <adj.> U برحسب تصادف
by happenstance <adv.> U برحسب اتفاق
by chance <adv.> U برحسب اتفاق
stochastic <adj.> U برحسب تصادف
percentages U برحسب درصد
adventitious <adj.> U برحسب تصادف
stochastical <adj.> U برحسب تصادف
tonnage U وزن برحسب تن
accidentally <adv.> U برحسب اتفاق
at random <adv.> U برحسب اتفاق
by a coincidence <adv.> U برحسب اتفاق
accidently <adv.> U برحسب اتفاق
as it happens <adv.> U برحسب اتفاق
by hazard <adv.> U برحسب اتفاق
fortuitous <adj.> U برحسب تصادف
coincidentally <adv.> U برحسب اتفاق
percentage U برحسب درصد
coincidental <adj.> U برحسب تصادف
accidental <adj.> U برحسب تصادف
fortuitously <adv.> U برحسب اتفاق
outwardly U برحسب فاهر
casual [not planned] <adj.> U برحسب تصادف
contingent [accidental] <adj.> U برحسب تصادف
incidentally <adv.> U برحسب اتفاق
dosages U مقدار معینی از یک دارو مقدار دوز یک خوراک دارو
dosage U مقدار معینی از یک دارو مقدار دوز یک خوراک دارو
pounder U برحسب لیره کوبنده
classis U تقسیم برحسب طبقه
cl U برحسب بار هر کامیون
milage U سنجش برحسب میل
by chance U برحسب اتفاق یاتصادف
compass bearing U موقعیت برحسب قطبنما
fortuitously U برحسب اتفاق اتفاقا
mileage U سنجش برحسب میل
tonnage U برحسب شماره تن بارگیر
tonnage U گنجایش کشتی برحسب تن
happy go lucky U برحسب تصادف لاقید
velocity U تندی برحسب زمان
ritually U برحسب ایین وشعائر
velocities U تندی برحسب زمان
law of demand U براساس قانون تقاضا مقدار تقاضای کالا باقیمت ان کالا رابطه معکوس دارد . هر چه قیمت کالا بالاتررود مقدار تقاضا برای کالاکمتر میشود
pounder U وزن شده برحسب رطل
prioritised U برحسب ارجحیت ردهبندی کردن
age group competition U مسابقه برحسب گروه سنی
transvaluation U سنجش ارزش برحسب معیارجدیدی
per standard compass U برحسب قطب نمای استاندارد
time cost curve U منحنی مخارج برحسب زمان
hydrograph U منحنی ابگذری برحسب زمان
headings U حرکت برحسب قطب نما
prioritises U برحسب ارجحیت ردهبندی کردن
prioritising U برحسب ارجحیت ردهبندی کردن
prioritize U برحسب ارجحیت ردهبندی کردن
prioritized U برحسب ارجحیت ردهبندی کردن
heading U حرکت برحسب قطب نما
prioritizes U برحسب ارجحیت ردهبندی کردن
prioritizing U برحسب ارجحیت ردهبندی کردن
proration U توزیع برحسب مدت یانسبت
bandwidth U در شبکه گسترده استفاده میشود و به کاربر اجازه هر مقدار ارسال اطلاعات میدهد و شبکه برای ارسال این مقدار اطلاعات تنظیم شده است
retention money U مقدار پولی که کارفرما جهت حسن انجام کار پیمانکار نگه میدارد واین مقدار درصدی ازکل قرارداد است که حسن انجام کار نامیده میشود
headings U سمت حرکت قایق برحسب قطبنما
candlepower U میزان شدت نور برحسب تعدادشمع
kilovoltage U نیروی برق برحسب هزار ولت
gauge pressure U فشار در عمق معین برحسب فشارسنج
seed U رده بندی برحسب مهارت وقدرت
heading U سمت حرکت قایق برحسب قطبنما
seeds U رده بندی برحسب مهارت وقدرت
functional shift U تغییر یک کلمه یا عبارت برحسب مقتضیات دستوری
voltage U نیروی الکتریک برحسب ولت اختلاف سطح
transvalue U سنجیدن ارزش برحسب معیار جدیدی نوسنجیدن
transvaluate U سنجیدن ارزش برحسب معیار جدیدی نوسنجیدن
permittivity U واحد اندازه گیری الکتریسیته برحسب فاراده
voltages U نیروی الکتریک برحسب ولت اختلاف سطح
percentile U محاسبه شده بقرار هر صدی برحسب درصد
film U فیلم
film leader U فیلم
loads U فیلم
load U فیلم
filmed U فیلم
metric system U سیستم اندازه گیری که واحدهای ان برحسب متر یک باشد
volt ampere U اندازه گیری نیروی برق برحسب ولتاژ و امپر
size U سایز ساختن یارده بندی کردن برحسب اندازه
sizes U سایز ساختن یارده بندی کردن برحسب اندازه
film reader U فیلم خوان
film developer U سازنده فیلم
instruction film U فیلم اموزشی
film recorder U ضباط فیلم
filmier U فیلم مانند
filmiest U فیلم مانند
film recorder U فیلم نگار
advertising spot U فیلم تبلیغاتی
cinematograph U اپارات فیلم
acetate film U فیلم استاتی
instruction film U فیلم درسی
microfilmed U میکرو فیلم
film U فیلم سینما
microfilming U ریز فیلم
film U فیلم عکاسی
microfilming U میکرو فیلم
peepshows U فیلم شهوانی
microfilms U ریز فیلم
peepshow U فیلم شهوانی
filmed U فیلم عکاسی
filmed U فیلم سینما
microfilmed U ریز فیلم
telefilm U فیلم تلویزیونی
negative film U فیلم منفی
film strip U نوار فیلم
film-strip U نوار فیلم
film-strips U نوار فیلم
microfilm U ریز فیلم
microfilm U میکرو فیلم
moving picture U فیلم سینما
microfilms U میکرو فیلم
as good as a play <idiom> U مثل فیلم
positive film U فیلم مثبت
filmstrip U فیلم سینمایی
picturize U فیلم برداشتن از
x ray film U فیلم رونتگن
phonofilm U فیلم صدادار
filmy U فیلم مانند
phonofilm U فیلم سخنگو
reversal film U فیلم معکوس
talkie U فیلم ناطق
talkies U فیلم ناطق
cabin altitude U فشار کابین برحسب فشارمعادل ارتفاع بالای سطح زمین
ladder tournament U مسابقه برحسب مقام و قدرت بازیگر در جدول تقدم و تاخر
magnetic thin film U فیلم نازک مغناطیسی
film advance mode دکمه رد کردن فیلم
false colour U فیلم رنگی مصنوعی
cinematograph U دوبین فیلم برداری
metol U دوای فهور فیلم
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com