Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (27 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
prolongation
U
طولانی کردن تطویل
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
extensions
U
طولانی تر کردن چیزی .افزودن چیزی به چیزی دیگر برای طولانی تر کردن آن
extension
U
طولانی تر کردن چیزی .افزودن چیزی به چیزی دیگر برای طولانی تر کردن آن
elongation
U
تطویل
lengthening
U
تطویل
lengthened
U
تطویل
lengthen
U
تطویل
lengthens
U
تطویل
fermata
U
تطویل وکشش قسمتی ازموسیقی توسط نوازنده
extends
U
طولانی تر کردن
prolonging
U
طولانی کردن
prolongs
U
طولانی کردن
elongation
U
طولانی کردن
extending
U
طولانی تر کردن
prolong
U
طولانی کردن
extend
U
طولانی تر کردن
lengthen
U
طولانی کردن کشیدن
lengthens
U
طولانی کردن کشیدن
lengthening
U
طولانی کردن کشیدن
lengthened
U
طولانی کردن کشیدن
macrobiotics
U
دانش طولانی کردن عمر
To live a long life .
U
عمر طولانی (زیاد ) کردن
prolongate
U
طولانی کردن امتداد دادن
outstay
U
بیش از حد لزوم ماندن اقامت طولانی کردن
extension
U
طولانی کردن اتصالی شعبه فروشگاه یااداره
extensions
U
طولانی کردن اتصالی شعبه فروشگاه یااداره
skip breathing
U
حبس نفس برای طولانی کردن مدت غواصی
fibre
U
که برای ارسال سیگنال نوری روی سافت طولانی استفاده میشود. این نوع فیبر پهنای باند تا حد گیگا بیت در ثانیه دارد و برای شبکههای تلفنی با سافت طولانی استفاده میشود
fiber
U
که برای ارسال سیگنال نوری روی سافت طولانی استفاده میشود. این نوع فیبر پهنای باند تا حد گیگا بیت در ثانیه دارد و برای شبکههای تلفنی با سافت طولانی استفاده میشود
fibres
U
که برای ارسال سیگنال نوری روی سافت طولانی استفاده میشود. این نوع فیبر پهنای باند تا حد گیگا بیت در ثانیه دارد و برای شبکههای تلفنی با سافت طولانی استفاده میشود
longed
U
میل داشتن ارزوی چیزی را داشتن طولانی کردن
long
U
میل داشتن ارزوی چیزی را داشتن طولانی کردن
longer
U
میل داشتن ارزوی چیزی را داشتن طولانی کردن
longest
U
میل داشتن ارزوی چیزی را داشتن طولانی کردن
longs
U
میل داشتن ارزوی چیزی را داشتن طولانی کردن
long-
U
میل داشتن ارزوی چیزی را داشتن طولانی کردن
great-
U
طولانی
long
U
طولانی
longer
U
طولانی
longs
U
طولانی
shortest
U
طولانی نه
shorter
U
طولانی نه
short
U
طولانی نه
agelong
U
طولانی
prolong
U
طولانی
longed
U
طولانی
prolix
U
طولانی
protracted
U
طولانی
long-
U
طولانی
longsome
U
طولانی
of long standing
U
طولانی
prolongs
U
طولانی
longest
U
طولانی
great
U
طولانی
prolonging
U
طولانی
greatest
U
طولانی
longer
U
طولانی طویل
as long as
U
بمدت طولانی
gangling
U
طولانی و دراز
long-
U
طولانی طویل
periphrastically
U
بطور طولانی
blue moon
U
مدت طولانی
hold over
<idiom>
U
طولانی نگهداشتن
longed
U
طولانی طویل
longest
U
طولانی طویل
long
U
طولانی طویل
long play
U
صفحه طولانی
telephone
U
در یک مسافت طولانی
telephoned
U
در یک مسافت طولانی
telephones
U
در یک مسافت طولانی
telephoning
U
در یک مسافت طولانی
longs
U
طولانی طویل
long tail liability
U
تعهد طولانی مدت
long thrust
U
تک نفوذی طولانی یادوردست
slots
U
سوراخ طولانی و باریک
slotting
U
سوراخ طولانی و باریک
prolegomenous
U
دارای مقدمه طولانی
scrolls
U
نوشته یافهرست طولانی
long-drawn-out
U
بیش از اندازهی طولانی
long recoil
U
عقب نشینی طولانی
gabfest
U
محاوره طولانی و مفصل
scroll
U
نوشته یافهرست طولانی
marathon
U
جلسه گروهی طولانی
marathons
U
جلسه گروهی طولانی
heatwave
U
هوای گرم طولانی
strip
U
ماده طولانی نازک
protracted war
U
استراتژی نبرد طولانی
livelong
U
طولانی وخسته کننده
degressive burning
U
سوختن طولانی خرج
symphonies
U
قطعه طولانی موسیقی
symphony
U
قطعه طولانی موسیقی
slot
U
سوراخ طولانی و باریک
heatwaves
U
هوای گرم طولانی
long game
U
بازی با لزوم ضربههای طولانی
streamed
U
جریان طولانی داده سری
swigging
U
جرعه طولانی نوشیدن اشامیدن
T link
U
اتصال سریع و طولانی داده
swig
U
جرعه طولانی نوشیدن اشامیدن
swigged
U
جرعه طولانی نوشیدن اشامیدن
swigs
U
جرعه طولانی نوشیدن اشامیدن
streams
U
جریان طولانی داده سری
We have a long journey before us .
U
مسافرت طولانی در پیش داریم
swipe
U
حرکت جاروبی جرعه طولانی
trench
U
استحکامات خندقی شیار طولانی
swiped
U
حرکت جاروبی جرعه طولانی
swiping
U
حرکت جاروبی جرعه طولانی
trenches
U
استحکامات خندقی شیار طولانی
prolonger
U
تاخیر دهنده طولانی کننده
long distance
U
با شعاع عمل زیاد طولانی
stream
U
جریان طولانی داده سری
go long
U
تلاش درپاس طولانی بجلو
long-distance
U
با شعاع عمل زیاد طولانی
grand touring car
U
نوعی اتومبیل مسابقه مسافتهای طولانی
stall
U
حفظ گوی برای مدت طولانی
dromos
U
[راهروی باریک و طولانی به گذرگاه کندویی]
stalling
U
حفظ گوی برای مدت طولانی
long iron
U
چوبهای شماره 1 و 2 و 3برای ضربههای طولانی
The outcome of the long struggle .
U
نتیجه این مبا رزه طولانی
to give a long recital of something
U
دادن یک شرح مفصل و طولانی از چیزی
phoned
U
تلفن یا ماشین برای صحبت با کی در مسافت طولانی
phone
U
تلفن یا ماشین برای صحبت با کی در مسافت طولانی
archive
U
ذخیره سازی داده برای مدت طولانی
phones
U
تلفن یا ماشین برای صحبت با کی در مسافت طولانی
phoning
U
تلفن یا ماشین برای صحبت با کی در مسافت طولانی
storage
U
ذخیره داده برای مدت زمان طولانی
point race
U
مسابقه دوچرخه سواری طولانی چند مرحلهای
He swigged the beer in four gulps.
U
او
[مرد]
آبجو را با چهار تا جرعه طولانی قورت داد.
stationery
U
صفحات چاپگر که یک سری ورقههای طولانی را تشکیل می دهند
long base method
U
روش تقاطع نقشه برداری بااستفاده از یک باز طولانی
phugoid oscillation
U
نوسانهای با پریود طولانی هواپیما حول محور عرضی
hyphenation
U
تنظیم خط وط با پهنای مشخص به تقسیم کلمات طولانی در انتهای هر خط به درستی
off roader
U
شرکت کننده در مسابقه مخصوص در مسیر طولانی در زمینهای ناهموار
pseudo random
U
رشته تولید شده تصادفی که در مدت طولانی تکرار بشود
prescriptions
U
دستورالعمل نسخه حق مالکیت در نتیجه تصرف طولانی و بلامعارض مرور زمان
prescription
U
دستورالعمل نسخه حق مالکیت در نتیجه تصرف طولانی و بلامعارض مرور زمان
papered
U
کاغذ طولانی که داده روی آن ضبط میشود به صورت نقاط پانچ شده
papers
U
کاغذ طولانی که داده روی آن ضبط میشود به صورت نقاط پانچ شده
papering
U
کاغذ طولانی که داده روی آن ضبط میشود به صورت نقاط پانچ شده
paper
U
کاغذ طولانی که داده روی آن ضبط میشود به صورت نقاط پانچ شده
segments
U
تقسیم یک برنامه طولانی به بخشهای کوچکتر که بعداگ در صورت نیاز قابل فراخوانی هستند
burn in
U
علامت گذاری یک صفحه تلویزیونی یا مانیتور پس از نمایش یک تصویر درخشان برای مدت طولانی
segment
U
تقسیم یک برنامه طولانی به بخشهای کوچکتر که بعداگ در صورت نیاز قابل فراخوانی هستند
spaces
U
میله طولانی در انتهای صفحه کلید که پس از انتخاب در متن یک فضای خالی ایجاد میکند
space
U
میله طولانی در انتهای صفحه کلید که پس از انتخاب در متن یک فضای خالی ایجاد میکند
edge
U
اتصال طولانی که حاوی اتصالات فلزی است و اجازه تماس الکتریکی به کارت لبه میدهد
edges
U
اتصال طولانی که حاوی اتصالات فلزی است و اجازه تماس الکتریکی به کارت لبه میدهد
latest event time
U
دیرترین زمانیکه تا ان زمان یک واقعه میتواند اتفاق بیافتد بدون انکه مدت اجرای پروژه طولانی تر گردد
permanent
U
آنچه برای مدت طولانی یا برای همیشه باقی بماند
flight
U
پرواز بلند و طولانی توپ پس از ضربه یا توپ زدن بطوری که ناگهان به زمین بیافتد
broadband
U
روش ارسال که چندین کانال داده را به سیگنا تبدیل میکند و آن را در یک مسافت طولانی حمل میکند
thick Ethernet
U
شبکه پیاده سازی شده با استفاده ازکابل Loaxial ضخیم و دستگاههای ارسال و دریافت برای اتصال کابلهای منشعب که میتواند مسافت طولانی را طی میکند
wideband
U
روش ارسال که حاوی چندین کانال داده روی سیگنال انتقال است و میتواند داده را در مسافت طولانی منتقل کند
protracted war
U
جنگ طولانی جنگ دراز مدت
degressive burning
U
اشتعال طولانی اشتعال تدریجی خرج
complexes
U
طراحی CPU که در آن مجموعه دستورات حاوی چنیدن دستور طولانی و پیچیده است که برنامه نویسی را ساده تر میکند ولی سرعت را کم میکند
complex
U
طراحی CPU که در آن مجموعه دستورات حاوی چنیدن دستور طولانی و پیچیده است که برنامه نویسی را ساده تر میکند ولی سرعت را کم میکند
macbinary
U
سیستم ذخیره و ارسال فایلی که به فایلهای Macintosh به همراه نشانه ها و نام فایل طولانی اجازه می دهند روی سیستمهای دیگر ذخیره شوند
languages
U
زبانی که برای برنامه نویسی طولانی و پیچیده است که هر دستور نشان دهنده یک دستور کد ماشین است
language
U
زبانی که برای برنامه نویسی طولانی و پیچیده است که هر دستور نشان دهنده یک دستور کد ماشین است
phosphor
U
صفحه نمایش پوشیده شده که تصاویر نمایش داده شده در زمان طولانی تر از تنظیم مجدد برمی گرداند و اثرات نور را کم میکند
sample
U
مداری که سیگنال ورودی آنالوگ را برای مدت طولانی برای مبدل آنالوگ به دیجیتال ثابت نگه می دارد تا خروجی ثابت تولید شود
sampled
U
مداری که سیگنال ورودی آنالوگ را برای مدت طولانی برای مبدل آنالوگ به دیجیتال ثابت نگه می دارد تا خروجی ثابت تولید شود
cisc
U
مجموعه دستورات پیچیده کامپیوتری طرحی از CPU که مجموعه دستورات آن شامل تعدادی دستورات طولانی و پیچیده است که نوشتن برنامه را ساده تر ولی سرعت اجرا را کندتر میکند
rool crush
U
اثر تاخوردگی
[فرش هایی که درست عدل بندی نشده و یا مدت طولانی بصورت چهارلا در انبار باشد پس از مفروش شدن در زمین برآمدگی هایی در محل تا دارد که اگر به شکستگی منجر نشده باشد پس از مدتی اصلاح می شود.]
retardation
U
[افزایش طول نخ در اثر نیروی کشش ثابت در زمان معین]
[در چله هایی که به مدت طولانی روی دار می مانند این افزایش طول مشاهده می شود و کاهش استحکام نخ و کاهش طول عمر فرش را به همرا دارد.]
to let somebody treat you like a doormat
<idiom>
U
با کسی خیلی بد رفتار کردن
[اصطلاح]
[ مثال تحقیر کردن بی محلی کردن قلدری کردن]
unmew
U
رها کردن ازاد کردن ول کردن مرخص کردن بخشودن صرف نظر کرن
discharge
U
اخراج کردن خالی کردن پیاده کردن بار ازاد کردن
discharges
U
اخراج کردن خالی کردن پیاده کردن بار ازاد کردن
countervial
U
خنثی کردن- برابری کردن با- جبران کردن- تلاقی کردن
capture
U
اسیر کردن گرفتار کردن تصرف کردن دستگیر کردن
captures
U
اسیر کردن گرفتار کردن تصرف کردن دستگیر کردن
capturing
U
اسیر کردن گرفتار کردن تصرف کردن دستگیر کردن
challengo
U
ادعا کردن دعوت کردن اعلام نشانی اسم عبور خواستن درخواست معرف کردن
verifying
U
مقایسه کردن با اصل پیام بررسی کردن ازمایش کردن از نظر صحت و دقت
verified
U
مقایسه کردن با اصل پیام بررسی کردن ازمایش کردن از نظر صحت و دقت
verifies
U
مقایسه کردن با اصل پیام بررسی کردن ازمایش کردن از نظر صحت و دقت
verify
U
مقایسه کردن با اصل پیام بررسی کردن ازمایش کردن از نظر صحت و دقت
foster
U
تشویق کردن- حمایت کردن-پیشرفت دادن- تقویت کردن- به جلو بردن
shoots
U
جمع کردن پا وپرت کردن انها همراه باراست کردن سریع بدن
shoot
U
جمع کردن پا وپرت کردن انها همراه باراست کردن سریع بدن
survey
U
براورد کردن نقشه برداری کردن از مساحی کردن پیمودن بازدید
surveyed
U
براورد کردن نقشه برداری کردن از مساحی کردن پیمودن بازدید
surveys
U
براورد کردن نقشه برداری کردن از مساحی کردن پیمودن بازدید
orient
U
جهت یابی کردن بجهت معینی راهنمایی کردن میزان کردن
to temper
[metal or glass]
U
آب دادن
[سخت کردن]
[آبدیده کردن]
[بازپخت کردن]
[فلز یا شیشه]
cross examination
U
تحقیق چندجانبه بازپرسی کردن روبرو کردن شواهد استنطاق کردن
orients
U
جهت یابی کردن بجهت معینی راهنمایی کردن میزان کردن
orienting
U
جهت یابی کردن بجهت معینی راهنمایی کردن میزان کردن
concentrating
U
غلیظ کردن متمرکز شدن اشباع کردن سیر کردن
concentrates
U
غلیظ کردن متمرکز شدن اشباع کردن سیر کردن
to appeal
[to]
U
درخواستن
[رجوع کردن به]
[التماس کردن]
[استیناف کردن در دادگاه]
assigns
U
مامور کردن محول کردن واگذار کردن سهمیه دادن
concentrate
U
غلیظ کردن متمرکز شدن اشباع کردن سیر کردن
assign
U
مامور کردن محول کردن واگذار کردن سهمیه دادن
assigned
U
مامور کردن محول کردن واگذار کردن سهمیه دادن
assigning
U
مامور کردن محول کردن واگذار کردن سهمیه دادن
calk
U
بتونه کاری کردن زیرپوش سازی کردن مسدود کردن
buck up
U
پیشرفت کردن روحیه کسی را درک کردن تهییج کردن
to inform on
[against]
somebody
U
کسی را لو دادن
[فاش کردن]
[چغلی کردن]
[خبرچینی کردن]
tae
U
پرش کردن با پا دفاع کردن و با پا ضربه زدن و خرد کردن
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com