Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (14 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
buddy line
U
طنابی که در حدود 01 متر که 2 غواص را به هم وصل میکند
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
parameters
U
زیرتابعی که از پارامترها برای بیان حدود و عملیات استفاده میکند
parameter
U
زیرتابعی که از پارامترها برای بیان حدود و عملیات استفاده میکند
stringed
U
طنابی
restiform
U
طنابی
rope ladder
U
نردبان طنابی
ratlin
U
پله طنابی
jacob's ladder
U
پله طنابی
rope ladders
U
نردبان طنابی
cringle
U
حلقه طنابی
marline tie
U
گره طنابی
ropy
U
طنابی شکل
manrope
U
دستگیر طنابی
ratline
U
نردبان طنابی کشتی
skin-divers
U
غواص
diver
U
غواص
ember goose
U
غواص
frogmen
U
غواص
frogman
U
غواص
ember diver
U
غواص
forgman
U
غواص
skin diver
U
غواص
skin-diver
U
غواص
the strain on a rope
U
فشاریاکششی که بر طنابی وارد اید
mail server
U
کامپیوتری که پستهای وارد شده در ذخیره میکند و به کاربر صحیح ارسال میکند و پست خروجی را ذخیره میکند و به مقصد درست روی اینترنت منتقل میکند
upper memory
U
کیلو بایت از حافظه قرار گرفته بین حدود کیلوبایت و مگابایت . حافظه بیشتر بعد از حافظه معمول کیلوبایت است و قبل از حدود مگابایت
swim fin
U
کفش غواص
scuba diver
U
غواص با وسایل
hawser bend
U
گره طنابی که دوسرطناب رابهم فروکند
tightrope
U
طنابی که آکروباتها روی آن حرکت می کنند.
buntline
U
طنابی که بپای بادبان بسته میشود
high line
U
پل طنابی نقل مکان بین ناوها
headfast
U
طنابی که سرکشتی را با ان به گویه یا باراندازمهارمیکنند مهار
tightropes
U
طنابی که آکروباتها روی آن حرکت می کنند.
mouthpiece
U
لوله هوای غواص
mouthpieces
U
لوله هوای غواص
mouthguard
U
لوله هوای غواص
snorkeler
U
غواص با ماسک و لوله
paracelling
U
کرباس قیراندود که مانند نوار به طنابی بپیچند
lifeline
U
طناب یارسن نجات غواص
loon
U
انواع پنگوئنهای ماهیخوار و غواص
lifelines
U
طناب یارسن نجات غواص
surface line
U
طناب وصل به غواص و قایق
scuba
U
وسیله ماندن غواص در زیراب
bottom time
U
مدت ماندن غواص در زیر اب
scuba dive
U
فرورفتن غواص به زیر اب باوسایل
watch guard
U
زنجیر یا طنابی که برای نگهداشتن و پاییدن کسی بکارمیبرند
rue raddy
U
تسمه یا طنابی که از روی شانه گذرانیده چیزی را با ان می کشند
hang off
U
مکث کوتاه غواص در زیر اب در صعود
ambient water
U
ابی که در عمق معین دراطراف غواص است
decompression stop
U
مکث غواص کوتاه در عمقهای معین در صعود
shallow water blackout
U
بیهوشی غواص که نفس رازیر اب حبس کرده
dragrope
U
طنابی که بوسیله ان چیزی رامیکشند یا اینکه روی زمین کشیده میشود
to freshen rope
U
جای طنابی راکه بواسطه خوردن بچیزی ساییده میشودعوض کردن
gantline
U
رجه یا طنابی که برای بارکشی و اویختن لباس مورداستفاده قرار میگیرد
nitrogen narcosis
U
حالت مستانه غواص در عمق بیش از 031 متر
j valve
U
سوپاپ کپسول هوای غواص که بطور خودکار بسته شود
decompression table
U
جدول نشاندهنده زمان و محل لازم برای صعود ارام غواص
dump
U
نرم افزاری که اجرای برنامه را متوقف میکند وضعیت داده و برنامههای مربوطه را بررسی میکند و برنامه مجدداگ شروع میکند
repeater
U
وسیلهای درارتباطات که سیگنال دریافتی را مجدداگ تولید میکند وسپس ارسال میکند.که برای گسترش محدوده شبکه به کارمی رود.این دستگاه درلایه فیزیکی مدل شبکه DSI کار میکند
weight belt
U
کمربند با وزنه هایی برای سنگین کردن بدن غواص برای رفتن به عمق موردنظر
perambulation
U
حدود
range
U
حدود
tethering
U
حدود
purview
U
حدود
tethered
U
حدود
vicinity
U
حدود
confine
U
حدود
neiggourhood
U
حدود
confining
U
حدود
ranges
U
حدود
precinct
U
حدود
neighborhoods
U
حدود
neighbourhoods
U
حدود
neighbourhood
U
حدود
about
U
در حدود
thereabouts
U
در آن حدود
limit
U
حدود
tethers
U
حدود
scope
U
حدود
ranged
U
حدود
precincts
U
حدود
module
U
حدود
realm
U
حدود
compass
U
حدود
delimits
U
حدود
definition
U
حدود
delimiting
U
حدود
delimited
U
حدود
scantling
U
حدود
delimit
U
حدود
about
<adv.>
U
حدود
roughly
<adv.>
U
حدود
well-nigh
U
در حدود
well nigh
U
در حدود
ambit
U
حدود
modules
U
حدود
realms
U
حدود
in the neighbourhood
U
در حدود
tether
U
حدود
definitions
U
حدود
outed
U
خارج از حدود
yaw
U
تجاوز از حدود
gamut
U
حدود حیطه
coastal frontier
U
حدود ساحلی
lines
U
حدود رویه
yawed
U
تجاوز از حدود
boundaries
U
حدود یکان
coextensive
U
هم حدود وثغور
verges
U
نزدیکی حدود
ranged
U
حدود وسعت
out
U
خارج از حدود
trimester
U
در حدود سه ماه
verge
U
نزدیکی حدود
class interval
U
حدود طبقه
purview
U
حدود میدان
ranges
U
حدود وسعت
out-
U
خارج از حدود
boundaries
U
حدود چیزی
within cry
U
در حدود صد ارس
boundary
U
حدود چیزی
ranges
U
حدود محدوده
purview of an occupation
U
حدود کاری
demarcation
U
تعیین حدود
delimitation
U
تحدید حدود
thereabout
U
دران حدود
confidence limits
U
حدود اطمینان
class limits
U
حدود طبقه
in round numbers 00
U
در حدود 001 عد د
boundary
U
حدود یکان
with in ear shot
U
در حدود صدا رس
line
U
حدود رویه
confidence limits
U
حدود اعتماد
periphery
U
محیط حدود
peripheries
U
محیط حدود
runs
U
ردپا حدود
run
U
ردپا حدود
therabout
U
دران حدود
ranged
U
حدود محدوده
hereabout
U
دراین حدود
reaches
U
وسعت حدود
reaching
U
وسعت حدود
confinement
U
تحدید حدود
range
U
حدود محدوده
graphic limits
U
حدود گرافیکی
range
U
حدود وسعت
limit of fire
U
حدود اتش
reach
U
وسعت حدود
delimitation
U
تعیین حدود
vicinity
U
در حدود در اطراف
limit check
U
مقابله حدود
whereabouts
U
درچه حدود
limits of confidence
U
حدود اطمینان
probability limits
U
حدود احتمالی
frontiers
U
حدود و ثغور
thereabouts
U
در حدود آن وقت
in the neighborhood of
U
در حدود
[ریاضی]
reached
U
وسعت حدود
ply yarn
U
نخ چندلا
[در اثر تاباندن دو یا تعداد بیشتر رشته نخ بدور یکدیگر بوجود آمده و بسته به نیاز می تواند دولا، چهارلا، شش لا، نه لا و یا طنابی باشد. نخ یک لا فقط از به هم پیچیدن الیاف بوجود می آید.]
tolerances
U
حدود قابل تحمل
pegs
U
تعیین حدود کردن
delimit
U
تعیین کردن حدود
peg
U
تعیین حدود کردن
orbits
U
دور حدود فعالیت
orbited
U
دور حدود فعالیت
whereabout
U
حدود تقریبی مکان
thereabouts
U
در حدود آن میزان یا تعداد
tolerance
U
حدود قابل تحمل
outre
U
خارج از حدود معمولی
compass
U
حدود وثغور حوزه
demarcate
U
تعیین حدود کردن
demarcated
U
تعیین حدود کردن
mark out a ground
U
تحدید حدود زمین
demarcating
U
تعیین حدود کردن
orbit
U
دور حدود فعالیت
abound
O
تعیین حدود کردن
limitation clause
U
عبارت تعیین حدود
limitation clause
U
ماده تعیین حدود
format
U
حدود و مشخصات فرش
delimits
U
تحدید حدود کردن
delimited
U
تعیین کردن حدود
inbound
U
محصور در حدود معینی
demarcates
U
تعیین حدود کردن
delimited
U
تحدید حدود کردن
delimiting
U
تعیین کردن حدود
delimiting
U
تحدید حدود کردن
sphere
U
مرتبه حدود فعالیت
delimit
U
تحدید حدود کردن
ultra vires
U
تجاوز از حدود اختیارات
scope
U
میدان و برد و حدود
spheres
U
مرتبه حدود فعالیت
delimits
U
تعیین کردن حدود
ultra vires
U
خارج از حدود اختیارات قانونی
quarts
U
پیمانهای در حدود بیک لیتر
quart
U
پیمانهای در حدود بیک لیتر
corrida
U
برنامهای در حدود شش مسابقه گاوبازی
range of music
U
حدود یا میدان علم موسیقی
as far as in me lies
U
تا انجاکه در حدود توانایی من است
to override one's commission
U
از حدود ماموریت خود تجاوزکردن
transfer limit
U
حدود تصحیحات انتقال تیر
ultra vires
U
بیش از حدود اختیارات قانونی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com