Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 84 (6 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
wire ropes
U
طنابهای سیمی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
risers
U
انشعابات عمومی چتر نجات ستونها یا طنابهای عمودی ناو طنابهای شانهای چترنجات
wire cloth
U
تور سیمی پارچه سیمی پرده سیمی
non rotating wire rope
U
طناب سیمی یک سو با مغزی طناب سیمی نپیچ
standing rigging
U
طنابهای ثابت
rigging
U
طنابهای نگهدارنده دکل
antiparachute ropes
U
طنابهای پایین بالون
cordage
U
مجموع طنابهای کشتی
cross pointing
U
ارایش طنابهای اطراف ناو یااستنچی
spars
U
تیر چوبی یا فلزی نگهدارنده طنابهای قایق
figure eight fake
U
ارایش کردن طنابهای ناو به صورت چلیپایی
spar
U
تیر چوبی یا فلزی نگهدارنده طنابهای قایق
sparred
U
تیر چوبی یا فلزی نگهدارنده طنابهای قایق
boatswain
U
افسری که مسئول افراشتن بادبان ولنگر طنابهای کشتی است
boatswains
U
افسری که مسئول افراشتن بادبان ولنگر طنابهای کشتی است
hawse
U
سوراخهای دماغه کشتی که مخصوص عبورطناب است طنابهای نگاه دارنده کشتی درحوضچه
wiry
U
سیمی
stringed
U
سیمی
three wire generator
U
دینام سه سیمی
open wire line
U
خط سیمی هوایی
open wire line
U
خط سیمی لخت
three wire system
U
دستگاه سه سیمی
wirework
U
کارهای سیمی
wire beater
همزن سیمی
wire rope
U
طناب سیمی
wire netting
U
تور سیمی
wire hinge
U
لولای سیمی
wire drag
U
لاروب سیمی
wire core
U
مغزی سیمی
tightwire
U
طناب سیمی
wire gauze
U
توری سیمی
lang's lay wire rope
U
طناب سیمی یک سو
cable
U
طناب سیمی
netting
U
تور سیمی
hawser
U
طناب سیمی
greyhounds
U
غربال سیمی
greyhound
U
غربال سیمی
netting
U
شبکه سیمی
stringed instruments
U
سازهای سیمی
hawsers
U
طناب سیمی
backstop
U
حصار سیمی
cabled
U
طناب سیمی
wire netting
U
بافت توری سیمی
griddle
U
غربال سیمی کارگران
griddles
U
غربال سیمی کارگران
plated wire memory
U
حافظه سیمی اندوده
magnetic wire recording
U
ضبط صوت سیمی
phantom circuit
U
مدار چهار سیمی
phantomed cable
U
کابل چهار سیمی
quadded cable
U
کابل چهار سیمی
sarrated wire rope
U
طناب سیمی دندانهای
beach matting
U
تور سیمی ساحلی
screened
U
تور سیمی نصب کردن
screen
U
تور سیمی نصب کردن
phantoplex telegraphy
U
تلگراف چهار سیمی مرکب
string band
U
دسته موزیک سازهای سیمی
screening, screenings
U
تور سیمی نصب کردن
screens
U
تور سیمی نصب کردن
omnibus wire
U
سیمی که همگی جریان الکتریک از ان می گذرد
wired glass
U
شیشه دارای شبکه سیمی در متن ان
screens
U
تور سیمی پنجره توری دار
screen
U
تور سیمی پنجره توری دار
screening, screenings
U
تور سیمی پنجره توری دار
cords
U
سیمی که وسیله را به سوکت وصل میکند
cord
U
سیمی که وسیله را به سوکت وصل میکند
wire glass
U
شیشه دارای شبکه سیمی در متن ان
screened
U
تور سیمی پنجره توری دار
headstay
U
سیمی که دکل را بسمت جلوقایق نگاه میدارد
viola d'amore
U
ویولون دارای 7 سیم زهی و 7 تار سیمی
acoustic screen
تور سیمی قابل نفوذ صدا در میکروفن
trommel
U
غربال سیمی استوانه شکلی مخصوص سنگ معدن
cable suspension bridge
U
پلی که از رشتههای سیمی بهم تابیده درست شده باشد
staple
U
سوزن
[حرف ]
یو شکل
[برای محکم کردن سیمی به دیوار]
rope chaff
U
وسایل تولید پارازیت دردستگاه رادار که با طناب سیمی درست میشود
DC
U
روش ارتباط با استفاده از باسهای روی یک مدار سیمی مثل سیستم تلگراف
screening, screenings
U
تور سیمی که در دهنه ابگذرهای پوشیده جهت جلوگیری از ورود اشغال نصب میشود
screen
U
تور سیمی که در دهنه ابگذرهای پوشیده جهت جلوگیری از ورود اشغال نصب میشود
screened
U
تور سیمی که در دهنه ابگذرهای پوشیده جهت جلوگیری از ورود اشغال نصب میشود
screens
U
تور سیمی که در دهنه ابگذرهای پوشیده جهت جلوگیری از ورود اشغال نصب میشود
the wind drowned the strigs
U
سازهای بادی صدای سازهای سیمی را خفه میکند
Faraday cage
U
صفحه فلزی یا سیمی متصل به زمین که وسایل حساس را کامل حفظ میکند به طوری که هیچ واسط ی از جریان الکترومغناطیسی ایجاد نشود
wire matrix printer
U
یک چاپگر برخوردی که علائم ماتریس نقطهای را در هربار علامت با فشردن انتهای سیم معینی بر روی نوارمرکبی و کاغذ چاپ میکند چاپگر ماتریسی سیمی
pads
U
ناحیهای از مس مسطح روی یک تخته مدار چاپی که محل اتصال سیمهای تشکیل دهنده مدار بوده و به وسیله ان انتقال میان سیمی از یک طرف تخته مدار چاپی به طرف دیگر صورت می گیرد پر کردن فیلدی از داده بافضای خالی دفترچه یادداشت
pad
U
ناحیهای از مس مسطح روی یک تخته مدار چاپی که محل اتصال سیمهای تشکیل دهنده مدار بوده و به وسیله ان انتقال میان سیمی از یک طرف تخته مدار چاپی به طرف دیگر صورت می گیرد پر کردن فیلدی از داده بافضای خالی دفترچه یادداشت
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com